ziyarat_aeme_baghie_dar_rouze_3shnbe.mp3
1.33M
روز سه شنبه به اسم حضرت امام زين العابدين(امام سجاد) و امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهم السلام❤️🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام صبحتون بخیر و شادکامی 🌺🌺❤️❤️
الهی که در این روز، دلتون و کانون خانوادهتون گرم و پر مهر و محبت و سرشار از شادی و شور و معنویت و لذت بندگی خالصانه باشه 🤲🤲💐💐😘😘
عزیزان بنده الان میخوام برم پایگاه بسیج برای دعای توسل و نماز امام زمان و برای حاجتهای قلبی شما از صمیم قلبم دعا میکنم. بر گردم انشا االله در خدمت هستم🌸
ملک سلیمان
🚨 عوارض وحشتناک سرکتاب باز کردن، فالگیری، فال قهوه و.... 🔮 این کارها در واقع انواعی از جادوگری اند
عزیزان این سخنرانی رو گوش کردید؟
اگر تا به الان گوش نکردید الان حتما گوش بدید.👌
نکته خیلی مهمی که در این سخنرانی گفته شد. در مورد گلاب بود. که اجنه به شدت از بوی گلاب بدشون میاد و از خانه دور میشن. ولی از اونجاییکه بوی گلاب بره دوباره برمیگردن مرتب روزی چند نوبت گلاب رو در منزلتون با اسپری بزنید
ملک سلیمان
🚨 عوارض وحشتناک سرکتاب باز کردن، فالگیری، فال قهوه و.... 🔮 این کارها در واقع انواعی از جادوگری اند
مطلب مهم تر و قابل توجه دیگه این بود که در خانه هرروز زیارت عاشورا و حدیث کسا خونده بشه.
اذان گفتن با صدای بلند هم بسیار موثر هست 🌟
این مطالب رو حدی بگیرید و انجام بدید🌹
تجربه مرگ یه خانم یزدی ۲
بعد این دنیا انقدر دیوارهاش قشنگ بود یه عالم عجیبی داشت گلهای رُز به رنگ خیلی زیبایی که هر کدوم از این گلها یک نوری داشت یه نور عجیبی که چشمو میزد گلها به رنگ زرد قرمز صورتی همه ازشون نور میومد
بیرون نشستم دیدم که از اون دنیا که اومدم لخت مادرزادم خیلی ترسیدم هی خودم رو با موهام میپوشوندم که کسی من رو نبینه همینطور که داشتم خودم رو تو این منجلابی که گیر کرده بودم. دیدم یک آقایی هم اومد کنار من نشست. اونم مثل من میترسید و خودشو جمع میکرد. جالبه که نه من بدن اون رو میدیدم نه اون بدن من رو میدید
فقط از سر همدیگر رو میدیدیم. از سر به پایین مثل شیشه مشجر بود
یک دفعه دیدم یک فرشتهای که شکل انسان بود اما من صورتش رو نمیتونستم ببینم ولی پوست صورتش
به رنگ صورتی خیلی ناز و یا گلبهی میزد. که بالهای عجیب بلند و داشت که یعنی اگر من میخواستم باهاش برم پامو میگذاشتم روی بال هاش انقدر بالاش بزرگ بود و روی زمین پخش بود و برای من خیلی عجیب و غریب بود
هیکل این فرشته هم خیلی بزرگ بود جلالت عجیبی داشت خلاصه این شد که یک دفعه دیدم این فرشته اومد نزدیک من گفت حمیده من رو با اسم صدا زد گفت حمیده پاشو که وقت حسابرسی است گفتم خدایا من همین الان مُردم فوری میخواد حسابرسی بشه، هی اینجوری میگفتم من الان اومدم من الان اومدم این تو ذهنم بود که یه عالمه برزخی هست و یک حسابرسی یه همچین چیزی تو ذهنم بود گفتن الان وقتشه بلند شو باید حسابرسی اعمالترو کنیم. خیلی توی دلم خالی شد...
ادامه دارد...
کپی حرام
1.46M
فایل ۱
ببخشید اینجا کلمه واحلُ العقده رو اشتباهی گفتم واحلَ العقده 🙏
شکر گذاری