🏳️ ولادت #امیرالمومنین_علی علیه السلام و #روز_پدر، مبارک
🔺رباعی
گویند حریم کعبه، در داشته است
از «سیزده رجب» خبر داشته است
از شدّتِ اشتیاقِ دیدار علی
دیوار حرم، شکاف برداشته است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خورشید ز شهر مکّه چون سر میزد
در سینه، کبوتر دلم، پر میزد
وقتی به حریم کعبه رفتم، دیدم
هستی درِ خانهٔ علی، در میزد
شاعر/ محمدجواد غفورزاده
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_امیرالمؤمنین علیه السلام
ﺷﺄﻥ تو در اندیشه ما جا شدنی نیست
درکوزه که جا دادن دریا شدنی نیست
هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست
تو لطف کنی ناشدنی ناشدنی نیست
«طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد
بر خاک نوشتند علی؛ در نجف شد»
ماییم و دلی مست در ایوان طلایی
احسنت! چه معماری انگشت نمایی
تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی
دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی...
«هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد
در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد»
در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد
در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد
هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد
از برکت نام تو اذان نیز اذان شد
«سردار بجز میثم تمار نداریم
ما غیر علی با احدی کار نداریم»
از ظرفیت خویش فراتر چه بگویم؟
گنگ است زبان پیش تو دیگر چه بگویم؟
از تو که خدا گفته مکرر چه بگویم؟!
هیچ است علی، پیش تو من هر چه بگویم
«مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه ست
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان ست»
نام تو شده قدرت بازوی پیمبر
در غزوه احزاب تویی یک تنه لشکر
یک ضربه ات از کل عبادات فراتر
با فاطمه شد قدرت تو چند برابر
«غیر از تو علی هیچ کسی حصن حصین نیست
یا فاطمه گفتی رجزی بهتر از این نیست»
شاعر/ مجید تال
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_امیرالمؤمنین علیه السلام
به بندگی نرسد بندهای به پای علی
قلم چه عاجز و لال است در ثنای علی
محب آل علیم خوشم که اثباتِ
حلال زادگی من بود به پای علی
علی امام من است و تمام عمرم را
شوم غلام کسی که بود گدای علی
لبم که خورد به انگور زرد کنج ضریح
شدم ز باده پرستان مبتلای علی
قسم به شأن یدالله فوق ایدیهم
قبول حق نشود سجده بی ولای علی
پیمبران که نه از جبرییل خواهش کن
بپرسد از خود ایزد از ابتدای علی
نبی پس از شب معراج با تبسم گفت:
نشسته بین هجاهای رب صدای علی
بدون حاشیه، اصلا علی چه شخصیتی است؟
که متن اصلی دنیاست جملههای علی
نشانه ایست فقط سنگ کعبه فکر کنم
بهانه بوده بنایش فقط برای علی
از اینکه قبله شده زادگاه شاه نجف
زمان سجده بود در سرم هوای علی
زمانه بر سر جنگ ولایت مولاست
گرفته فاطمه در دست خود لوای علی
علی و فاطمه یک روح در دوتا بدناند
نوشتهام صد و ده فاطمه به جای علی
قسم به ضامن آهو که سر زد از آهو
فقط رضای خدا هست در رضای علی
شاعر/ علی اکبر نازک کار
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_امیرالمؤمنین علیه السلام
مدح علی و آل بود کار و عادتم
یا رب فزون نما، تو به دل این ارادتم
خیزم به نام نامی مولا ز جای خویش
این گونه مادر و پدرم داده عادتم
جز مدح او ثنای کسی را نمیکنم
راه علیست راه نجات و سعادتم
من پیروی ز میثم تمار میکنم
مولا اگر قبول کند این شهادتم
بیحب مرتضی نبود طاعتم قبول
بیمهر او خدا نپذیرد عبادتم
من در جهان به عشق علی آمدم بلی
ورنه مرا چه سود بود از ولادتم
شاعر/ علی میر خلف زاده
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_امیرالمؤمنین علیه السلام
دلم غیر ایوان پناهی نداشت
دلم زائری بود و راهی نداشت
دلم در بساطش جز آهی نداشت
علی داشت آن را که شاهی نداشت
به دور امیر کرم گشته ام
صد و ده قدم در حرم گشته ام
به او گفتم ای شاه راهم بده
امان نامه ای بر گناهم بده
لیاقت به یک دم نگاهم بده
پناهی ندارم پناهم بده
«صدا زد پریشانی ات با علی
اگر خسته جانی بگو یا علی»
همین لحظهها بود پیدا شدم
علی گفتم و از زمین پا شدم
شب و روز حیران مولا شدم
گدا بودم او خواست آقا شدم
دلِ من بدون علی بی کس است
بمیرم ببینم علی را بس است
تحمل به این نور لابد نبود
ترک خوردن کعبه بی خود نبود
و کعبه که جای تَرَدُد نبود
پس اینها همه یک تولد نبود
خدا خواست ثابت کند بر جهان
علی هست یکتاترین در جهان
فقیری که انگشتر از او گرفت
سلیمان شد و ذکر یاهو گرفت
زمین تخت او آسمان تاج او
به دوش نبی بود معراج او
اگر مدح او بر لبم جا گرفت
یدالله دستان من را گرفت
به من گفت از مرد خندق بگو
بیا از علیٌ مع الحق بگو
سه بار از نبی اذن میدان گرفت
علی هست پس مصطفی جان گرفت
نبی گفت جانم به قربان او
علی جان من هست و من جان او
علی با خدا و خدا با علی
علی یا خدا گفت، حق یا علی
«امیری نداریم الّا علی
اگر ناتوانی بگو یا علی»
شاعر/ مجید تال
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_امیرالمؤمنین علیه السلام
دل شکسته ی من انس با علی دارد
دل از همه بگسسته تا علی دارد
منم ز شهر ولايت، ز کوی سوختگان
شناسنامه ی من مهر يا علی دارد
خدا مدال علی دوستی به ما داده است
به غير کشور ما شیعه کجا علی دارد
خدا يکی و علی هم يکی ست در عالم
علی چنانکه خدا را، خدا علی دارد
در آن محيط که از دست و پا نيايد کار
دل شکسته ی بی دست و پا علی دارد
نه در گذشته در آينده نيز هر ذی روح
نظر به مرحمت مرتضی علی دارد
به روز حشر بری شفاعت امّت
علی حسين و رسول خدا علی دارد
شاعر/ سيد رضا مؤيد
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_امیرالمؤمنین علیه السلام
آفریده شدم برای علی
تا بیفتم به دست و پای علی
این که ما از چه آفریده شدیم
علتش هست خاک پای علی
جان سائل چه ارزشی دارد
جان پیغمبران فدای علی
صد هزار آفتاب می ریزد
با تکان خوردن عبای علی
هم علی می شود علی خدا
هم خدا می شود خدای علی
این صدای علی صدای خدا؟
یا صدای خدا صدای علی؟
لطف معراج مصطفی این بود
شد صدای خدا صدای علی
عرش را شرع را شریعت را
همه را آفریده با "یه" علی
ذکر بالا سرش حسین بُوَد
پس نجف هست کربلای علی
أنا مشتاق به جوار نجف
أنا محتاج به دعای علی
بچه های بزرگ و كوچكمان
همه قربان بچه های علی
دست مولا و چادر بی بی
دست ما و نخ عبای علی
چه مقامی ست که هزاران بار
می شود فاطمه فدای علی
شاعر/ علی اكبر لطیفیان
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_امیرالمؤمنین علیه السلام
خواستم عشق را نظاره کنم
چشمها را پر از ستاره کنم
خواستم تا که از شب شعرم
قطعهای نذر جشنواره کنم
عشق فرمود نذر نام علی
صد و ده بار استخاره کنم
گر که شعری قشنگ میخواهم
به علی بیشتر اشاره کنم
میشود با حروف نام علی
وزن اشعار را اداره کنم
جای دارد به وصف این آقا
هر چه میبینم استعاره کنم
«گر چه اینها به ما نمیگنجد
بحر در کوزهها نمیگنجد»
هر صفا با علی صفا دارد
هر کسی با علی خدا دارد
روی قلب ستاره بنویسید
مثل آقای ما کجا دارد؟!
چه کسی جز امام اول ما
پسرش شهر کربلا دارد
هر چه دارد مسیح مریم از
خاک نعلین مرتضی دارد
وقت معراج جز علی چه کسی
جا به دوش فرشتهها دارد
یا کدامین بزرگ در دنیا
دور خود این قدر گدا دارد
عشق اگر عشق هم بود تنها
با ولای علی بها دارد
«آیت والی الولی مددی
صد و ده بار یا علی مددی»
صاحب رودخانه کوثر
دست پروردهاش بود بوذر
آن امامی که در زمان نماز
میدهد در رکوع انگشتر
آنکه در لا به لای جنگ احد
با نود زخم میکند محشر
آن بزرگی که کار کوچک او
کندن چار چوبه ی خیبر
آن جوانی که عبدودها را
با یکی ضربه میکند بی سر
ذکر هر پهلوان به میدانها
اسدالله یا علی حیدر
آن که محضش وقوع رد الشمس
میشود با دعای پیغمبر
«دافع سیئاتمان حیدر
عجلوا بالصلاتمان حیدر»
کاش میشد خطابمان بکند
با نگاهی شرابمان بکند
کاش میشد ابوتراب جهان
زیر پایش ترابمان بکند
تو دعا کن نیاید آن روزی
که بخواهد جوابمان بکند
ما گناه کبیرهایم اما
کاش آقا ثوابمان بکند
ما گروه دعای نامقبول
باید او مستجابمان بکند
مثل قنبر دوباره ما را هم
چه شود انتخابمان بکند
کاش میشد که خون ما ریزد
در ره عشق آبمان بکند
«یا علی یا مسبب الاسباب
ما رعیت فقط شما ارباب»
ای وجود تو برکت عالم
ای منا ای صفا و ای زمزم
افتخار عشیره ی حوا
ایلیای قبیله ی آدم
نظر شبّر و شبیر شما
بی دوا درد را کند مرهم
ذکر نام تو را خدای ودود
مینویسد به حلقه ی خاتم
بر بلند سه تیغ عاشورا
زده عباستان فقط پرچم
کاش میشد مرا نگهداری
مثل مقداد و قنبر و بوذر
«عارفم یا علی مدد گویم
ذکرتان را الی الابد گویم»
شاعر/ علی زمانیان
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_امیرالمؤمنین علیه السلام
به عشق حضرت حیدر، به عشق آل علی
به عشق حضرت زهرا، به طلعت نبوی
همیشه ذکر دهانم به هر کجا این است
علی امام من است و منم غلام علی
خوشا دلی که شود صید بین دام علی
خوشا سری که بریزد به زیر گام علی
به زیر خنجر دشمن شعار من این است
علی امام من است و منم غلام علی
تمام گردش عالم بود به نام علی
فزون ز حد تصور بود مقام علی
به زیر سایه ی لطفش نشین ترانه بخوان
علی امام من است و منم غلام علی
برای صبح قیامت بس است نام علی
به رمز رفتن جنت بود سلام علی
به صبح روز قیامت و با صوت جلی
علی امام من است و منم غلام علی
به حال سجده بیافتم به احترام علی
خوشا دمی که بمیرم به زیر گام علی
به گنبد و به ضریح و به حُرمت نجفش
علی امام من است و منم غلام علی
مرا چه قدرت خواندن ز احتشام علی
مرا چه قدرت گفتن بُوَد مرام علی
به درگهش به خدا کمترم زِ مور اما
علی امام من است و منم غلام علی
چه گویم و چه نگویم من از مرام علی
چه دانم و چه ندانم من از مقام علی
همیشه پیش قدوم تو سجده می آرم
علی امام من است و منم غلام علی
شاعر/ ناشناس
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_امیرالمؤمنین علیه السلام
مولا برای از تو سرودن غزل کم است
تلميح و استعاره، مجاز و بدل کم است
بايد برای مدح تو قرآن ناب خواند
شعر و خطابه، قصه و ضرب المثل کم است
آن لحظه که حلاوت نام تو بر لب است
شيرينی شکر که چه گويم، عسل کم است
بايد برای مدح تو از صبح بدر گفت
هيجای نهروان و شکوه جمل کم است
ای دست اقتدار خدا، فارس العرب
اصلا برای شأن تو تعبير يل کم است
«شهره شده ميان عرب تک سواری ات
آوازه های صاعقهی ذوالفقاری ات»
ای آفتاب علم و يقين يا ابوتراب
همواره در مدار تو دين يا ابوتراب
صبح نگات شمس ضحی يا ابالحسن
تار عبات حبل متين يا ابوتراب
از ابتدای خلقت خود کسب فيض کرد
در محضر تو روح الامين يا ابوتراب
مولای من ولايت تو از ازل شده
با روح و جان شيعه عجين يا ابوتراب
الطاف بی کران تو ای قبله گاه جود
می بارد از يسار و يمين يا ابوتراب
در رستخيز صبح قيامت برای ما
عشق تو است حصن حصين يا ابوتراب
با عطر و بوی هر نفست در مشام شهر
جاری شده ست خلد برين يا ابوتراب
«چشمان روشن تو بهشت پيمبر است
اصلاً سرشت تو ز سرشت پيمبر است»
تفسير کن برای همه محکمات را
اسرار ناب آيهی صبر و صلات را
مولای من تمام صفاتت الهی است
آئينه ای تلألؤ انوار ذات را
شرط حيات طيبه نور ولايت است
از ما مگير حضرت عشق اين حيات را
با نعمت ولايتت آقا خود خدا
بی شک گشوده بر همه باب النجات را
يک لحظه در ولايت تو شک نمی کند
هر کس شنيده زمزمهی کائنات را
«تو آمدی کمی به زمين آسمان دهی
تا که تجليات خدا را نشان دهی»
تسبيح انبياء معظم علی علی ست
نقش لب پيمبر خاتم علی علی ست
رمز نجات حضرت موسی ميان نيل
فرياد استغاثهی آدم علی علی ست
رمز تقرب همهی اهل کائنات
آوای هر فرشته دمادم علی علی ست
لبيک کعبه و حجر و مسجد الحرام
زيبا ترين ترنم زمزم علی علی ست
هر گوشه را که می نگرم ذکر خير توست
آقای من عبادت عالم علی علی ست
وقتی علی تجلی اسماء اعظم است
بی شک تجليات خدا هم علی علی ست
«تو آمدی و عزت توحيد پا گرفت
نور خدا زمين و زمان را فرا گرفت»
شاعر/ يوسف رحيمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_امیرالمؤمنین علیه السلام
ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان
در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان
در توسل شبّر و شبّیر را با ما بخوان
«یا مَن أرجوهُ لكلِّ خیر» را با ما بخوان
با نمازی، با دعایی از گناهانت برآی
همچنان بنت اسد بر درگه یزدان درآی
دانۀ اشكی چنان آیینه صافت میكند
سوز آهی محرم بزم عفافت میكند
رو به مسجد كن ببین رحمت طوافت كند
ذات حق دعوت برای اعتكافت میكند
معتكف در مسجد آنچه دید جز آنجا نبود
اعتكاف هیچ كس چون مادر مولا نبود
مادری كاو را ببخشد عالیِ اعلی علی
پیش كعبه كس نداند حال او الّا علی
میرسد بر گوش جانش نغمههای یا علی
اعتكافش در حریم كعبه باشد با علی
چون سر آمد اعتكافش، عشق شد همدوش او
تا برآمد آفتابی بود در آغوش او
ای حرم در باز كن جانانه را در بر بگیر
تیرگی بس، شمع با پروانه را در بر بگیر
چون صدف این گوهر یكدانه را در بر بگیر
خانه را بگشا و صاحبخانه را در بگیر
در ز دیوار حرم وا كن، به مردم در ببند
خود كمر در خدمت این كودك و مادر ببند
ای حرم غسل زیارت كن جمالش را ببین
چهرۀ چون ماه و ابروی هلالش را ببین
خط بكش بر روی بتها خطّ و خالش را ببین
بر سر دست رسول الله مقالش را ببین
كز زبور و مصحف و تورات ای جان جهان
هرچه فرمایی بخوانم، گویدش قرآن بخوان
چون به رخسار پیمبر چشم حیدر باز شد
از نگاهش عقدۀ غم بر پیمبر باز شد
شهر علم مصطفی را بر جهان در باز شد
حجت داور لبش با نام داور باز شد
ای حریم كعبه! بشنو این ندای دلنشین
آیههای مؤمنون را از امیرالمؤمنین
اختیارش با خدا و عالمش در اختیار
مرد میدانهای علم و حلم و مجد و افتخار
جُرج جُرداق مسیحی گفت در هر روزگار
كاش میشد یك علی وین ویژگیها آشكار
این نخواهد شد ولی از مكتب ایثار او
كاش خیزد هر زمان چون میثم تمّار او
شاعر/ محمدجواد غفورزاده
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_امیرالمؤمنین علیه السلام
«سه روز» بود، که در مکّه بیقراری بود
نگاه کعبه، پر از چشمانتظاری بود
«سه روز» صبح شد و، سایبان «حِجر و حَجَر»
سحابِ رحمت و ابرِ امیدواری بود
به احترام شکوفایی گل توحید
«سه روز» کار حرم عشق و رازداری بود
زِ هجر روی علی، کار «حِجر اسماعیل»
در این سه روز و سه شب، ندبه بود و زاری بود
پس از «سه روز» از آن روی ماه پرده گرفت
حرم که محرم اسرار کردگاری بود
صفای آینه از چشم «مَروه» میتابید
شمیم عاطفه از، «مُستَجار» جاری بود
زمین به مقدم مولود کعبه، مینازید
هوا هوای بهشتی، زمان بهاری بود
فرشتگان خدا، در مقام ابراهیم
سرودشان، غزل عشق و بیقراری بود
سحر به زمزم توحید، آبرو بخشید
علی، که زمزمۀ چشمه در صحاری بود
::
قسم به وحی و نبوّت که در کنار نبی
علی تمام وجودش، وفا و یاری بود
نشست بر لبش آیات «مؤمنون» آری
علی که جلوۀ آیات جاننثاری بود
چگونه نخل عدالت نمینشست به بار
که اشک چشم علی، گرم آبیاری بود
امیر ظلمستیز، افسر یتیمنواز!
یگانه آینۀ عدل و استواری بود
همین نه «مکّه» از او عطر ارغوانی یافت
«مدینه» از نَفَس او بنفشهکاری بود
علی، تجسّم اخلاص و صبر بود و امید
علی، تبلور ایمان و پایداری بود
علی، به واژۀ آزادگی تَقدّس داد
علی، تجلّی ایثار و بردباری بود
جهان کوچک ما حیف درنیافت که او
پر از کرامت فضل و بزرگواری بود!؟
قسم به کعبه که سجّادۀ گلافشانش
زِ خون جبهۀ او باغ رستگاری بود...
شاعر/ محمدجواد غفورزاده
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |