eitaa logo
<تبسـم!𝐓𝐀𝐀𝐁𝐀𝐒𝐎𝐔𝐌𑁍>
205 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
575 ویدیو
87 فایل
‹بسم‌اللّٰه‌الرحمـٰن‌الرحیم!𑁍› ‌‹شروعمـون‌‌:𝟴''آذرمـٰآـہ''𝟭𝟰𝟬𝟭!› ‌ ‹-چ‌ـٰآل‌مۍافتد‌کنـٰارگونہ‌ات‌وقتۍتبسم‌میکنۍ› ‹نـٰامسلمآن،شهـررااین‌چ‌ـٰالہ‌کافـرکردـہ‌است!シ› ‌‹-پـل‌ارتبآطیمـون🍂› ‹𖡟⸾⸾@N_TAABASOUM313› ‹-اندکی‌ازاحوالآتمـون🍂› ‹𖡟⸾⸾@TAABASOUM_BIU
مشاهده در ایتا
دانلود
👩‍🎓شاگرد: استاد ، چکار کنم که خواب امام زمان(عج) رو ببینم؟ 🧕استاد: شب یک غذای شور بخور،آب نخور و بخواب 👩‍🎓شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت. 👩‍🎓شاگرد: استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم!‏ 👩‍🎓خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب مینوشم 👩‍🎓کنار نهر آبی در حال خوردن آب هستم! 👩‍🎓در ساحل رودخانه ای مشغول... 🧕استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی‏؛‏ 🧕تشنه امام زمان(عج) بشو تا خواب امام زمان(عج) ببینی. ⏰ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
•°﴾🍀‌͜͡🌼﴿°• براے‌پاکی باید بها بدی. بهای‌پاکی‌هـم تحمل‌این‌سختیه .. بایدبرای خودت برنامه ریزی کنی و خودتو سرگرم کنی ... نباید بیکار باشی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😈دام شیطان😈 🎬 به نام خدا (اَعوذُ بِاللّه مِنَ الشّیطانِ الرّجیم) پناه می‌برم به خدا از شرّ شیطان رانده شده از شرّ جنّیان شیطان صفت و از شرّ آدمیان ابلیس گونه من (هما) تک فرزند یک خانواده ی سه نفره ی معتقد و مذهبی اما منطقی وامروزی, هستم. پدرم آقا محسن, راننده ی تاکسی ,مردی بسیار زحمت‌کش ,که از هیچ تلاشی برای خوشبخت شدن من دریغ نکرده و مادرم حمیده خانم,زنی صبور, بسیار باایمان و مهربان که تمام زندگیش را به پای همسر و فرزندش می‌ریزد. نزدیک سی سال است از ازدوجشان می‌گذرد ,هشت سال اول زندگی‌شان بچه دار نمی‌شوند و با هزار دعا و ثنا و دارو و دکتر ,من قدم به این کره‌ی خاکی می‌گذارم, تا خوشبختی‌شان تکمیل شود. پدرم نامم را هما می‌گذارد چون معتقد است من همای سعادتی هستم که بر بام خانه‌شان فرود آمده‌ام وبی‌خبر از این‌که این همای سعادت روزگاری دیگر ,ناخواسته همای شوم بدبختیشان را رقم می‌زند.... در چهره و صورت به قول اقوام و دوستان ,زیبایی خاصی دارم، شاید همین چهره‌ی زیبا باعث شده از زمانی که خودم را شناختم ,شاید سوم راهنمایی بودم که پای خواستگارها به خانه‌مان باز شود. کم پیش می‌آید درجمعی حاضر بشوم, یا در مجلسی دعوت شوم و پشت سرش یکی ,دوتا خواستگار را نداشته باشم. الان سال دوم دانشگاه رشته‌ی دندان پزشکی هستم. پدرومادرم ,انسان‌های فهمیده‌ای هستند و مرا در انتخاب همسر آزاد گذاشته‌اند . اما من در درونم میلی به ازدواج ندارم,تمام هدفم تکمیل تحصیلاتم هست تا بتوانم فردی مفید برای جامعه و افتخاری بزرگ برای پدر و مادر دلسوزم باشم. اگرهم زمانی بخواهم ازدواج کنم ,حتما دنبال فردی فرهیخته و باایمان هستم تا مرا به کمال برساند. به موسیقی,خصوصا نواختن گیتار, علاقه ی زیادی دارم. یکی از دوستانم به نام سمیرا پیشنهاد داد تا به کلاس استادی بروم که درنواختن گیتار سرآمد تمام نوازندگان است. ازاین پیشنهاد بی‌نهایت خوشحال شدم. به خانه که رسیدم برای مادرم تعریف کردم ،ایشان هم که از علاقه‌ی من به این ساز خبر داشت ، گفت:من مخالفتی ندارم . اما نظر نهایی من همان نظر پدرت است. شب با پدر صحبت کردم,ایشان هم مخالف کلاس رفتنم نبودند... که ای کاش مخالفت می‌کردند و نمی‌گذاشتند پایم به خانه‌ی شیطان باز شود ... فردا ی آن روز با سمیرا رفتیم برای ثبت نام. دختر خانمی که آن‌جا بود گفت : کلاس‌های ترم جدید از اول هفته‌ی آینده شروع می‌شوند. لطفاً شنبه تشریف بیاورید.... نمی‌دانم دو حس متناقض درونم می‌جوشید یکی منعم می‌کرد ودیگری تحریکم می‌کرد ..... اما علاقه‌ی زیادم به این ساز ، شوقی درونم بوجود آورده بود که برای رفتنم به کلاس، لحظه شماری می‌کردم .... ... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─ 🌸🌸 ‎‌
⚠️ توی‌کتابِ‌" سھ‌دقیقھ‌درقیامت " اومده‌که: [.._هرچی‌من‌ انجام‌دادم، اینا ‌نوشتن..._] :) 👌حواسمون باشه رفیق گلم(:🙄
「🖤📓•••」 .⭑ هَرگِز بِہ غِیر جانان ما جان نِمی‌فُروشیم جان می‌دَهیم اما جانان نِمی‌فُروشیم..ツ .⭑ 🖤📓¦➺ •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• 🖤📓¦➺
「🖤⛓•••」 .⭑ صبࢪ ڪن ؏ـشق زميݩ گيࢪ شود بعد بࢪۅ! يا دݪ از ديدݩ ٺو سيࢪ شود بـ؏ـد بࢪۅ! يڪ نَفَࢪ حسرٺ ݪبخند تۅ ࢪا مي باࢪد خندھ ڪن عشق نمڪ گيࢪ شۅد بعـد بࢪو...! 🖤🥀¦➺ ! •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• 🖤🥀¦➺
「🧡🌿•••」 .⭑ آقاجـآن‌چگونہ‌گویــم ڪه‌ٺونوࢪجـان‌مایـےッ .⭑ 🌿🧡¦➺ •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• 🌿🧡¦➺
🌹 همسر شهید: خوآبش‌ را‌ دیدم‌ ازش‌ پرسیدم ࢪاستہ‌ڪہ‌میگن‌ مۆقع‌شهادت،🕊 امام‌حسیݩ﴿؏﴾ میاد ڪنار شهید؟🤔 شهید: وقتے تیࢪ خوردم‌🏹 قبݪ از‌ اینڪہ‌ روۍ زمیݩ بيآفتم 🥀 امام‌حسین‌﴿؏﴾ منو گــࢪفت...🙃 ﴿شہید‌ محمدتقے‌ ارغوانی﴾ 🍃⌛♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨 از عالِمی پرسیدند : بالاترین وزنه چند کیلو است که یه نفر بزنه و بهش بگن پهلوان؟...🏋🏻‍♂ عالم در جواب گفت : سنگین ترین وزنه یه پتوی نیم کیلویی است که یه نفر بتونه هنگام نمازِ صــبح از روی خودش بلند کنه😴 هرکی بتونه اون وزنه رو بلند کنه باید بهش گفت پهلوان..😊👏🏻 🤔
🍃💟 میگفت جوری نباشید 📿 که وقتی 🍁 دلتون واسه خدا تنگ شد 💓 و خواستید برید راز و نیاز کنید، ⁦🤲🏻⁩ فرشته‌ها بگن⁦🗣️⁩ ببین کی اومده، !!!!!👤 همون توبه شکنِ همیشگی! :)💔😞 ‌