32.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️هشدار؛مشاهده این کلیپ به شدت محدودیت سنی دارد،،،
🌷💐🌷💐🌷
🔸ضرورت گسترش قدرت ایران در منطقه حتماًاین فیلم راببینیدوبدیگرانهم توصیه کنیدکه بسیاراهمیت داردودرتغییرنگرش هموطنهامون بسیارموُثراست،،،
🆔 @TABAS_KHj
هدایت شده از کانال رسمی روستای دشتغران
🌹مسابقه بزرگ مجازی #ویژه_نیمه_شعبان
🌺قسمت آقایان
✅مولودی خوانی(در وصف امام زمان عج)
✅شعرخوانی(در وصف امام زمان عج)
✅دلنوشته
⚖قوانین:
🎬مولودی و شعر خوانی در قالب کلیپ یک دقیقه ای
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🌺قسمت بانوان
✅تزئین منزل (بمناسبت میلاد امام زمان عج)
✅تهیه کیک (بمناسبت میلاد امام زمان عج)
⚖قوانین:
📸 ارسال تصویر و یا کلیپ یک دقیقه ای
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🌺خردسالان
✅نقاشی (در وصف امام زمان عج)
✅ شعر خوانی( در وصف امام زمان عج)
⚖قوانین:
📸 ارسال تصویر و یا کلیپ یک دقیقه ای
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔰 مهلت ارسال آثار:
⏰ یکشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۲ تا اذان مغرب
🆔آی دی جهت ارسال آثار:
@AMIN9873
@AMIN9873
@AMIN9873
❌نکته: ذکر نام و نام خانوادگی و محل سکونت همراه با ارسال آثار الزامی است.
💰به ۵ نفر از تمامی شرکت کنندگان به قید قرعه هدیه یک میلیون ریالی (در شام میلاد امام زمان (عج) در مسجد حضرت ولیعصر(عج)) اهداء خواهد شد.
✍کاری از تحریریه کانال رسمی روستای دشتغران
🔻دشتغران در #روبیکا #ایتا #تلگرام #آپارات
🆔 @TABAS_KHj
هدایت شده از کانال رسمی روستای دشتغران
#ویژه برنامه
🔸 میلاد باسعادت منجی عالم بشریت ، حضرت ولیعصر ، مهدی موعود (عج) با اجرای زیبای عمونادری و آقا خرگوشه
⏰شنبه ۵ اسفند ماه ساعت ۲۰
🕌 مسجد حضرت ولیعصر (عج)
✍کانون فرهنگی هنری نورالثقلین
✍مسجد حضرت ولیعصر(عج)
🆔 @TABAS_KHj
🔻عن نبینا الاعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) الکاسب حبیب الله،
حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: کاسب حبیب خدا ست
یعنی کسی که پی فرمان خداوند برای کسب روزی حلال، دست به تلاش می زند و برای دست یافتن معاش از مسیر حق تمام قد می ایستد، حبیب و دوست خداست.
سیدعبدالعلی سبزواری،مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن ج 3، ص 170
🆔 @TABAS_KHj
◼️خبری که به خوبی به آن پرداخته نشد.
🔸شناسایی اموال بابک زنجانی توسط اطلاعات سپاه و بازگرداندن اموال متهم از خارج کشور به بیت المال..
🔸چرا این خبر برخورد وبازگشت بیت المال به کشور اینقدر ضعیف رسانهی شد؟
🔴ضعف رسانهی داخلی
👈توجه کنید در چند وقت اخیربحث چای دبش که توسط دولت شناسایی شد وبرخوردصورت گرفت چه مقدار توسط رسانه های معاند بازتاب منفی داشت و انواع واقسام دروغ وشایعه را به خورد مخاطب داخلی داد.
🔻درصورتی که در فساد چای دبش اموالی از کشور خارج نشده بود و تخلف ارزی انجام شده بودو دولت فعلی که خود این تخلف را شناسایی کرده بود وحتی رسانهی هم نمود با قاطعیت بااین موضوع برخورد کرد و نکته مهم که فسادچای دبش از دولت قبل اتفاق افتاده بود و توسط دولت فعلی شناسایی و اموال شرکت مصادره و اقدامات قضایی درحال انجام است که قطعا اموال غیرقانونی ازسود فروش ارز ترجیهی که به بهانهخرید تجهیزات گرفته شده بود و در بازار آزاد فروخته شده بودبه بیت المال باز خواهد گشت.
🔸ولی ضعف رسانهی در کشور باعث شد شبکه های مجازی و ماهوارهی این فساد را بزرگ نمایی وایجاد یاس و نامیدی در کشور کنند که فساد در ایران سیستماتیک است در صورتی که واقعا اینچنین نیست.
🔸تا وقتی که در رسانههای ما نتوانیم خبر را به صورت گسترده با واقعیت بازتاب دهیم دشمن به خوبی سوار خواهد شد و فضای ذهن مردم را مسموم خواهد کرد.
✔️نکته مهم"👇
بازگشت اموال بابک زنجانی که یک خبر امیدوار کننده در رابطه با برخورد نظام با منابع واشخاص مفسد است بازتاب داده نمیشود ولی فسادچای دبش که تخلف ارزی بود و قاطع برخورد شد و مصادره اموال آن شرکت انجام شد و برخورد صورت گرفته است به صورت وارانه و دروغ توسط معاندین به خورد مخاطبین داخلی داده شد👇
چرا"
🔻چون ضعف رسانهی داریم و دراین جنگ نابرابر گاهی کوتاهی صورت میگیرد که لازم است مخاطبین انقلابی در فضای مجازی به صورت جهادی وانقلابی وظیفه خود که جهادتبیین است انجام دهند و کوتاهی در این امر مهم بسیار زیان آور است.
🔻در انتشار این مطلب یاری فرمایید.
#سواد_رسانهی | #سربازان_گمنام
🆔 @TABAS_KHj
امام زمان علیه السلام و مأموریت به مرحوم حاج آقا جعفر مجتهدی برای شفای جوان آلمانی و مسیحی!
آقای مهندس احمد حسنی طباطبائی در طول اقامت پانزده ساله خود در آلمان سه بار به زیارت حضرت آقای مجتهدی نایل آمد. این سه دیدار بسیار عجیب و شگفت انگیز و باورنکردنی است ولی افرادی که از قدرت روحی ایشان آگاهی دارند در صحّت این ماجراها تردید نمی کنند. ایشان تعریف می کنند:
هنگامی که در شهر »آخن« اقامت داشتم، روزی از دانشگاه به آپارتمان خود آمده و یادداشتی را پشت در دیدم که در آن حضرت آقای مجتهدی نوشته بودند برای انجام کاری به آلمان آمده ام و می خواهم شما را هم ببینم و محلّ ملاقاتی را که تعیین کرده بودند کوه اَیفل، منطقه ییلاقی واقع در غرب آلمان بود!
شبانه به راه افتادم تا به دامنه کوه اَیفل رسیدم. برف سنگینی باریده بود و من در دامنه کوه حیران و سرگردان بودم. در همان اثنا صدایی از بالای کوه شنیدم که می گفت:
احمد آقا! یا علی بگو و بیا بالا! و همزمان با شنیدن این صدا دو نور مانند نورافکن دامنه کوه را روشن کردند، با اطمینان به اینکه این صدا، صدای آقای مجتهدی است مسیر تابش نور را در پیش گرفتم و یا علی گویان خود را به بالای کوه اَیفل رسانیدم. در آن جا آقای مجتهدی را دیدم که به انتظار من ایستاده اند. ایشان مرا به کلبه کوچکی بردند که زن سالخورده ای در آنجا بود.
پیرزن پسری داشت که در همان کلبه بستری بود. آن زن مسیحی پروانه وار به دور آقای مجتهدی می چرخید و من از ماجرایی که ساعتی پیش میان او و آن مرد خدا اتّفاق افتاده بود، اطّلاعی نداشتم. حسّ کنجکاوی ام تحریک شده بود. پس از دقایقی استراحت و صرف چند فنجا
امام زمان علیه السلام و مأموریت به مرحوم حاج آقا جعفر مجتهدی برای شفای جوان آلمانی و مسیحی!
آقای مهندس احمد حسنی طباطبائی در طول اقامت پانزده ساله خود در آلمان سه بار به زیارت حضرت آقای مجتهدی نایل آمد. این سه دیدار بسیار عجیب و شگفت انگیز و باورنکردنی است ولی افرادی که از قدرت روحی ایشان آگاهی دارند در صحّت این ماجراها تردید نمی کنند. ایشان تعریف می کنند:
هنگامی که در شهر »آخن« اقامت داشتم، روزی از دانشگاه به آپارتمان خود آمده و یادداشتی را پشت در دیدم که در آن حضرت آقای مجتهدی نوشته بودند برای انجام کاری به آلمان آمده ام و می خواهم شما را هم ببینم و محلّ ملاقاتی را که تعیین کرده بودند کوه اَیفل، منطقه ییلاقی واقع در غرب آلمان بود!
شبانه به راه افتادم تا به دامنه کوه اَیفل رسیدم. برف سنگینی باریده بود و من در دامنه کوه حیران و سرگردان بودم. در همان اثنا صدایی از بالای کوه شنیدم که می گفت:
احمد آقا! یا علی بگو و بیا بالا! و همزمان با شنیدن این صدا دو نور مانند نورافکن دامنه کوه را روشن کردند، با اطمینان به اینکه این صدا، صدای آقای مجتهدی است مسیر تابش نور را در پیش گرفتم و یا علی گویان خود را به بالای کوه اَیفل رسانیدم. در آن جا آقای مجتهدی را دیدم که به انتظار من ایستاده اند. ایشان مرا به کلبه کوچکی بردند که زن سالخورده ای در آنجا بود.
پیرزن پسری داشت که در همان کلبه بستری بود. آن زن مسیحی پروانه وار به دور آقای مجتهدی می چرخید و من از ماجرایی که ساعتی پیش میان او و آن مرد خدا اتّفاق افتاده بود، اطّلاعی نداشتم. حسّ کنجکاوی ام تحریک شده بود. پس از دقایقی استراحت و صرف چند
فنجان قهوه، از آن پیرزن مسیحی پرسیدم: شما این آقا را قبلاً دیده بودید؟!
گفت: چند ساعت پیش او را برای اوّلین بار در اینجا دیدم و فکر می کردم که پسر حضرت مریم به کمک من آمده است!
گفتم: شما چه مشکلی داشتید؟
گفت: حدود سه ماه پیش تنها پسرم به سرطان حنجره مبتلا شد و غدّه بزرگی که در ناحیه بیرونی گلوی او رشد کرده بود، تارهای صوتی فرزندم را فلج کرده و نمی توانست صحبت کند. فرزندم روز به روز ناتوان تر می شد تا حدّی که از چند روز پیش قادر به راه رفتن نبود و پزشک معالج او نیز که از درمان او ناامید شده بود به من سفارش کرد که او را در کلبه کوهستانی خود بستری کنم. فهمیدم که فرزندم را جواب کرده اند.
دو روز پیش به هنگام غروب، دست به دامان حضرت مریم شدم و شفای فرزندم را از او خواستم. برای چند لحظه خوابم برد. در عالم رؤیا حضرت مریم به دیدن من آمد و گفت: پرونده عمر پسر تو بسته شده است و از دست من کاری برنمی آید!
گفتم: فرزند شما حضرت عیسای مسیح، مرده ها را زنده می کرد، فرزند من که هنوز نمرده است! از او بخواهید که کمکم کند. او تنها فرزند من است و من بی او زنده نمی مانم!
فرمود: از دست فرزند من هم در این مورد کاری ساخته نیست!
گفتم: پس راهی را جلوی پای من بگذارید! من به راهنمایی شما نیاز دارم.
فرمود: من و فرزندم وقتی با مشکلات لاینحلّی مواجه می گردیم دست به دامان پیامبر اسلام می شویم. او و فرزندش در نزد خدا بسیار مقرّب اند و خداوند دعای آنان را مستجاب می کند.
گفتم: چگونه با این پیامبر خدا ارتباط برقرار کنم؟!
فرمود: همین طور که با من ارتباط پیدا کردی! نام او: محمّد است و دختری دارد به نام فاطمه که در نزد خدا بسیار عزیز و گرامی است و او پسری دارد به نام مهدی که امروز حجّت خداوند در روی زمین است. به این سه اسم مبارک متوسّل شو و از مادرِ این حجّت خدا بخواه تا شفای فرزندت را از مهدی بخواهد.
وقتی که از خواب بیدار شدم این سه اسم مبارک را هنوز به خاطر داشتم. نشستم و با اضطرار و اصرار زیاد از فاطیما (فاطمه(س) ) خواستم تا شفای فرزندم را از مهدی بخواهد. تا این که چند ساعت پیش این جوان به کلبه من آمد و گفت: مادر! غصّه نخور، فرزندِ فاطیما (فاطمه(س) ) پسرت را شفا می دهد!
هنگامی که او را دیدم فکر کردم عیسای مسیح به سراغ من آمده است! همین که این تصوّر در خاطرم نقش بست، به من گفت: من عیسای مسیح نیستم! بلکه خاک پای کسی هستم که شفای فرزند خود را از مادرِ او می خواستی. من مأموریت دارم که بشارت شفای پسرت را به تو ابلاغ کنم!
و بعد در کنار بستر فرزندم نشست و سرگرم خواندنِ اورادی شد. و سپس دست خود را به زیر کمر او برد و کلمه ای را با صدای بلند بر زبان آورد که شباهتی به آن سه اسم نداشت و لحظاتی بعد فرزندم در بستر خود نشست و به من گفت: مادر! خیلی تشنه ام، خیلی گرسنه ام!
فهمیدم که عنایت مهدی کار خود را کرده و حالا تردیدی ندارم که او شفا یافته است.
از آن زن مسیحی پرسیدم: این آقا با چه زبانی با شما صحبت کرد که حرفهای او را می فهمیدی؟!
گفت: به زبان آلمانی! انگار سال ها است که در این حوالی زندگی می کند!
از آقای مجتهدی پرسیدم: وقتی که دست در زیر کمر این جوان بیمار بردید، چه کلمه ای را با صدای بلند ادا کردید؟
فرمودند: احمد آقا جان! یک یا علی گفتیم و کار را تمام کردند!
در عرض چند ساعتی که آنجا بودیم حال آن جوان بیمار کم کم رو به بهبود گذشت تا جایی که قادر بود با کمک گرفتن از عصای دستی حرکت کند و غدّه بزرگ گلوی او نیز رو به کوچک شدن گذاشته بود.(در محضر لاهوتیان، ص 309-305 با تلخیص)