صداقت وشهادت اتفاقی هم
قافیه نشدن اگر صادق باشیم
حتما شهید میشویم ؛
يَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِــم .
- حاج حسین یکتا .
باید هر کسی در شبانه روز ، مقداری از وقت خود را صرف تحصیل علوم دینیه کند !
ولو به فرض، یک ساعت در شبانه روز .
- آیتالله بهجت (ره)
اینقدر که برای ساختن خانه وقت و هزینه صرف می کنیم و زحمت می کشیم ، برای خودمان وقت نگذاشتیم و اگر برای ساختن خودمان به این اندازه هم وقت می گذاشتیم ، کار ما اصلاح می شد .
| آیت الله بهاء الدینی |
در زمینه رعایت معیارهای اسلامی،
سازش مصلحت جویانه را حرام میدانم .
- شهیدبهشتی ره
خرابم ؛
مثل اون کسی که قبل اربعین ۲ تومن داد برا آموزش لهجه عراقی ، الآن رفته دیده همه فارسی بلدن ..
دنیا مثل شیشهای میماند که یکدفعه
میبینی از دستت افتاد و شکست .
- شهیدباکری ره
[ تائب ]
_
میگوید سرزمینت غلغله است، کیپ تا کیپ مجنون نشسته در کوی لیلا، دِل را پیاله کرده کفِ دست، دخیلک یا عباس میخوانند.
خیاٰل میکنم حتما از خاک حرارت میجوشد و آفتاب به زائرها شانه کشی میکند.
میگوید ملالی نیست! آب هست. آب عراقیِ یخمال شده. شربتِ زعفران و بهارنارنج، لیمو و نعناع. میگوید عمود آخر زنگ میزنم تو هم سلام بده! بعد گنبد را توصیف میکند، خشتهای زعفرانیِ بَرّاق که بر سرش لاله تاب میخورد، روی لاله «یاامیرالمومنین» گلدوزی شده.
گریهام میگیرد..
میپرسد خوبی؟
خیال میکنم در شارع منتهی به بینالحرمین، نشستهام کنار پیرمردی دیلاق که شالی چهارخانه را عمامه کرده و سیگار دود میکند. دشداشهاش را گِل دست کشیده. خیال میکنم نگاهی به قد و قواره و پوست سفیدِ گلافتادهام از هُرم آفتاب میاندازد میپرسد: «ایرانی؟» سر تکان میدهم که همان موقع یک کلوچه برنجی میگذارد در دامنم و بعد به ضریح ابوفاضل اشاره میکند تا بمن بفهماند کلوچه از طرف حضرت است؛ شیرینیِ مبارکیِ رسیدنمان به خانه!
دوباره میپرسد خوبی؟
من اما خیلی قبلتر در همان خیال مُردهام.
- میم سادات هاشمی
آزادی ِانسان در بندگی ِخداست ؛
انسان درگیر ِخودش شود آزادی را
از دست میدهد و چه خواه چه ناخواه،
بازیچهی دیگران میشوند . .