هدایت شده از مسواک|Messwak
بعد مرحله "از هیچی خوشحال نشدن" یه مرحله هست به اسم "از چیزی ناراحت نشدن" خیلی از ماها اونجاییم.
»Araz«
@Messwak
●•°○تَهِباغ○°•●
ترسناکترین چیز دنیا گذر زمانه.
دیشب به صورت اتفاقی شروع کردم چت کردن با یکی از همبازی های قدیمی که قبل ازینکه بیایم اهواز تقریبا هر روز یا هر دو سه روز همو میدیدیم
و خوب دو سال دیگه قراره انتخاب رشته کنه و به هر حال خیلی ازم کوچیکتره
و تمام اینها به کنار کلا با خل بازیاش میشناسمش...
و دیشب ...
●•°○تَهِباغ○°•●
دیشب به صورت اتفاقی شروع کردم چت کردن با یکی از همبازی های قدیمی که قبل ازینکه بیایم اهواز تقریبا هر
یهو به یه چیز وحشتناکی پی بردم
دیشب فهمیدم واقعا آدم شده😐🥲
عاقل شدههههه
وای خدای من
اینطوری نمیشه تحملش کرد
این خنگ نباشه به کی بخندیم
واییییی
جدی بزرگتر شده 😐
و به شدت نسبت به قبل عاقل شده و این علاوه بر اینکه خیلی عجیب بود واسم یه جورایی ترسناکه
میدونم خودم بزرگ شدم ولی اون چرا بزرگ شده
حالا کی اسکل بازی دربیاره
کی اذیت کنههه
من کیو اذیت کنمممم
وای
و عجیب تر و مزخرف تر از همه اینکه دیشب سر انتخاب رشته و یه سری چیزای دیگه بحث های جدی کردیم
یعنی عین آدم باهم چت کردیم 😐
یعنی خیلی جدی من سعی کردم برا انتخاب رشته هرچی میدونم بگم اونم استقبال کرد
فحش نداد
مسخره نکرد
چرت و پرت نگفت
بحث رو هم عوض نکرد حتی
تازه برای بعضی از پیام هام جدی شکلک خنده فرستاد
عین آدم های بزرگ و عاقل🤦♀
وای خدایااااا
تازه
برای امتحان ریاضی هم استرس داشت
این یکی دیگه قفل بود
یعنی اصلا انتظارشو نداشتم🤦♀
همیشه فکر میکردم که وقتی یه روزی ما سه تا بزرگ شدیم بعدش چی میشه
و الان یه جورایی داریم به اون چی میشه نزدیک میشیم
و خوب عجیبه
بابا نمیخام ولم کنید
تو کل دنیا از اخلاق دو نفر مطمعن بودم که الان اونم نیستم
خدایا نمیخام بزرگ شم دیگه بسه