eitaa logo
ولایت ، توتیای چشم
237 دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
4.9هزار ویدیو
92 فایل
فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، اخلاق و خانواده . (در یک کلام ، بصیرت افزایی) @TOOTIYAYCHASHM http://eitaa.com/joinchat/2540306432Cdd24344a89
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃💫اَللّٰهُمَّ💫🍃🍃🍃 🍃🍃💫عَجِّل💫🍃🍃 🍃💫لِوَلیِکَ الفَرَجْ💫🍃 🕋فصل دوم 🕋رمان جذاب 🕋قسمت ۳ و ۴ ماه چهارم بارداریم,حالم خیلی بد بود,به توصیه پزشکم یک سنوگرافی انجام دادم ومشخص شد که حرف انور خبیث درست از کار درامده ومن چند قلو بارداربودم....تا ماه هفتم به سختی تحمل کردم ودرسپیده دم یک روز زیبای خدا درپایان ماه هفتم سه پسر ویک دخترم قدم به این دنیای تاریک و زبون گذاشتندوهر چهار نوزاد درسلامت کامل بودند. علی نام سه پسرم را حسن وحسین وعباس گذاشت ومن نام دخترم را زینب نهادم ,حالا دوتا دختر زهرا وزینب وسه تا پسر داشتم, پنج فرشته ی زیبا ودوست داشتنی... زهرا از شادی درپوست خود نمیگنجید ومثل خواهری بزرگتر برای بچه ها ودختری مهربان برای من,مانند پروانه به دورمان میگشت...روزها با خوبی وخوشی گذشت وبچه ها قدکشیدند. چهارسال مثل برق وباد گذشت,دراین چهار سال, زندگی من وبچه هایم مخفیانه و درشادی گذشت,هراز گاهی که هوای, خانواده ام وطارق وعماد وخاله را میکردم, خیلی مخفیانه به دیدارشان میرفتیم. طارق با فاطمه,دختر خاله صفیه,خواهرعلی, ازدواج کرده بود وعماد هم پیش طارق و فاطمه بود,یک سال بعداز ان حادثه شوم وکشته شدن پدرومادرم,عماد باکمک‌ اطرافیان ومدد خداوند قدرت تکلمش را به دست میاورد.همه ی خانواده به موصل برگشته بودند,به گفته ی طارق,خانه ی پدری را نگهداشته بود اما به خاطر صحنه های زجراوری که عماد درانجا دیده بود,خانه‌ی جدیدی برای زندگی خریده ودرانجا مستقر شده بودند,شکرخدا زندگیشان باخیر و خوبی درجریان بود. بچه های من هم فوق العاده باهوش بودند, درخانه با انها راکارکرده بودم,حسن وحسین وزینب وزهرا حافظ پانزده جز از قران بودند,اما عباس چیز دیگری بود,عباس درهمه چی ازخواهران وبرادرانش جلوتر بود, بیست جز قران را حفظ بود,حتی درخانه با ایات قران بامن وعلی حرف میزد.فهم ودرک این بچه چهارساله مانند مردان چهل ساله بود وهمیشه خاله توصیه میکرد مراقب چشم‌زخم باشم که به فرزندانم علی‌الخصوص عباسم نرسد.خودم وعلی هم, زبان انگلیسی را مانند عربی وفارسی وعبری ,یادگرفتیم وخیلی روان صحبت میکردیم...زندگیمان پراز شور ونشاط وهیاهو بود تا اینکه ان اتفاق شوم افتاد..... طارق به شماره علی که غیرقابل ردیابی بود, پیام داده بود که به نجف برای دیدار ما میایند, فاطمه تازه بچه دارشده بود و ما از زمان تولد مهدی, پسرطارق اوراندیده بودیم وچون امکان مسافرت ما نبود,در حرم مولا علی ع ,مثل همیشه مخفیانه,قرار ملاقات گذاشتیم,دراین چند سال دلم خوش بود به همین ملاقاتهای کوتاه مدت ومخفیانه, بچه‌ها را اماده کردم ,عباس وحسین دست علی راگرفتند وحسن وزینب هم با من وزهرا که الان دختری زیبا وده ساله شده بود,امدند.خدای من,عماد چه بزرگ شده بود ,خیلی سربه زیر,انگار از زهرا چشم میزدورومیگرفت ,زهرا هم همینطور بود,پسر دوماهه طارق,دوست داشتنی بود و چشمانش مرا یاد لیلا میانداخت...دوساعتی در حرم مولا علی ع کنار هم بودیم ووقت برگشتن میخواستم در ماشین را بازکنم و سوار شوم که بافریاد علی برجای خودم خشکم زد.... علی: _سلماااا باز نکن,روی درجعبه عقب راببین.... وای خدای من ,بسته ی کوچکی به اندازه ی یک گوشی موبایل به درجعبه چسپیانیده بودند وزندگی در اسراییل وهمجواری با خونخواران صهیونیست باعث شد درنگاه اول بفهمم که یک بمب به ماشین وصل است وبا یک تک استارت, ماشین وهمه ی سرنشینانش تکه تکه میشوند... خداراشکرباهوشیاری علی ,همه چی به خیر گذشت اما نگرانی جدیدمان خیلی جدی بود, این اتفاق یعنی ,موساد جا وهوییت ما را کشف کرده واین زنگ خطری بود که برای خانواده‌ی من به صدا درامده بود. به خانه که رسیدیم علی گفت: _وسایل خودمان وبچه ها راجمع کن باید ازاینجا برویم. اول فکر کردم ,منظورش تغییر,خانه مان است اما... 💫ادامه دارد .... 🕋نویسنده ؛ طاهره سادات حسینی 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
شهید احمد قصیر نوجوانی که عملیات استشهادی علیه اسرائیل انجام داد و در آن عملیات شهادت طلبانہ ۱۰۰ یا ۱۵۰ اسرائیلی را به هلاکت رساند و روز شهادت او در لبنان روز شهید است!♥️🕊"(: 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید احمد قیصر🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
سلام. شب همگی به خير. ازامشب فصل دوم پروانه ای در دام عنکبوت نویسنده،: طاهره سادات حسینی درکانال بارگزاری میشه ان شاء الله. 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
📜استاد صفایی حائری : ✍🏻 جامعه‌اى كه انديشه‌اش را كنار زده بود به اسارت غريزه رفت و جامعه‌اى كه مذهبش را باخته بود، 📔آیه‌های سبز، صفحه 19
هدایت شده از کانال توبه
📜استاد صمدی آملی (حفظه الله) ✍🏻اگر کسی بخواهد حرفی بزند که با دو جمله، مفهوم کلامیِ خود را می‌‌رساند؛ اگر بدون علت آنرا ادامه دهد، و با ده جمله مطلبش را تمام کند، معلوم می‌‌شود که این زبان در حرف زدن طهارت نداشته است تا چه رسد به اینکه انسان حرف گزاف و بیهوده بزند. 📔شرح مراتب طهارت/ جلد یک/ ص ۶۰ @Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
🌙🌙اذان به افق تهران☀️☀️ ‍ 🌙الله اکبر ☀️ 🌙الله اکبر☀️ 🌙 الله اکبر☀️ 🌙 الله اکبر☀️ 🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️ 🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️ 🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️ 🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️ 🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️ 🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️ 🌙حی علی الصلاه☀️ 🌙حی علی الصلاه☀️ 🌙حی علی الفلاح☀️ 🌙حی علی الفلاح☀️ 🌙حی علی خیر العمل☀️ 🌙حی علی خیر العمل☀️ 🌙الله اکبر ☀️ 🌙الله اکبر☀️ 🌙لا اله الا الله ☀️ 🌙لا اله الا الله☀️ ☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️ عَجِلوُابا لصلاة 👋التمــــــــــاس دعــــا @Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
⚡️هرگاه که در نمازمان عجله کردیم و خواستیم آن را زودتر به پایان برسانیم ❕ بیاد بیاوریم ......... 🔘 همه ی آنچه که می خواهیم بعد از نماز به آنها برسیم و همه ی آنچه که می ترسیم از دست بدهیم ✅ بدست همان ذات مقدسی است که در مقابلش ایستاده ایم!!!
🌺🤚🏻 هر چند گنـاه رو سیاهــم کرده است در زندگـی و عمـر تباهــم کرده است بگذار هم آنگـونه که خواهی بشوم گویم که امام من نگاهم کرده است 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷🕊🍃 حضرت مادر💔 دستم را به پرچمت میگیرم شبیه رزمنده ها... که دلشان گرم بود به سربند یا زهرا (س) گرمای دست مادر گرم میکند یخ دنیا را... 🕊 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
‌ 📜کــلام‌فقیـه| فاطمه زهرا سلام الله علیها، صدیقۀ‌کبری است، إنسیۀ‌حورا است، سیده‌ نساء عالمین است؛ سلام الله علیها، جنبۀ قطبیت و مرکزیت دارد برای مقام و مقام و مقام . ◼️ این فاطمۀ زهرا سلام الله علیها است. این مجهولة القدر بر تمام عالمیان است. 💬 آیت الله العظمی وحیدخراسانی 📅 ۵/آبان/۱۳۷۲ @Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 ساعت ۸ به وقت امام هشتم 💚 💚صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚 🌷 اللهم 🌷 🌷 صل علیٰ 🌷 🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷 🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ 🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷 🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷 🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷 🌷 الصِّديقِ 🌷 🌷الشهید🌷 🌷صَلاةً 🌷 🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷 🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷 🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷 🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷 🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷 🌷صلوات الله علیک🌷 🌷و علی آبائك🌷 🌷وأوﻻدك🌷 💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم 💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم 💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران 💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان 💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی 💚♻️یک زیارت را به نامم میزدی 💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو 💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو 💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب 💚♻️میکنی آقا قدم‌ها را حساب 💚♻️باتوعاشق‌ترشدن عشقِ منست 💚♻️عشقِ زیبای شما رزق منست @Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
📜 گوشه‌ای از حضرت زهرا سلام‌الله علیها 🥀 وَ جَاءَ فِي كَثِيرٍ مِنَ اَلْكُتُبِ مِنْهَا كَشْفُ اَلثَّعْلَبِيِّ وَ فَضَائِلُ أَبِي اَلسَّعَادَاتِ : فِي مَعْنَى قَوْلِهِ: لاٰ يَرَوْنَ فِيهٰا شَمْساً وَ لاٰ زَمْهَرِيراً أَنَّهُ قَالَ اِبْنُ عَبَّاسٍ بَيْنَا أَهْلُ اَلْجَنَّةِ فِي اَلْجَنَّةِ بَعْدَ مَا سَكَنُوا رَأَوْا نُوراً أَضَاءَ اَلْجِنَانَ فَيَقُولُ أَهْلُ اَلْجَنَّةِ يَا رَبِّ إِنَّكَ قَدْ قُلْتَ فِي كِتَابِكَ اَلْمُنْزَلِ عَلَى نَبِيِّكَ اَلْمُرْسَلِ لاٰ يَرَوْنَ فِيهٰا شَمْساً فَيُنَادِي مُنَادٍ لَيْسَ هَذَا نُورَ اَلشَّمْسِ وَ لاَ نُورَ اَلْقَمَرِ وَ إِنَّ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ تَعَجَّبَا مِنْ شَيْءٍ فَضَحِكَا فَأَشْرَقَتِ اَلْجِنَانُ مِنْ نُورِهِمَا. 🥀 ابن شهر آشوب گويد: در كتابهاى بسيارى و از آن جمله در الكشف و البيان في تفسير القرآن نوشتۀ ثعلبى (۴۲۷ ه‍‌) و فضائل العشرة نوشتۀ ابو السّعادات در تفسير آيۀ: اهل بهشت آفتاب و سرمايى نمى‌بينند، از ابن عبّاس نقل كرده‌اند: 🥀 پس از آنكه اهل بهشت در آن ساكن مى‌شوند نورى را مشاهده مى‌كنند كه بهشت را نورانى كرده است لذا سؤال مى‌كنند: پروردگارا! تو در قرآنى كه بر پيامبر خود نازل كردى فرموده‌اى: در بهشت آفتاب را نمى‌بينند؟ در اين حال منادى ندا مى‌دهد: اين نور خورشيد و ماه نيست، بلكه و عليهماالسّلام تبسم کرده‌اند، پس اين نور از ايشان ساطع گرديد و بهشت را روشن نمود. 📕 بحارالأنوار، جلد ۴۳، صفحه ۴۵ @Tobeh_Channel