✨ شبیهترین شخص به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله
❇️ اباعبدالله الحسین علیهالسلام هنگامی که علی اکبر علیهالسلام را به میدان میفرستاد، به لشگر خطاب کرد و فرمود:
ای قوم، شما شاهد باشید، پسری را به میدان میفرستم، که شبیهترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول الله صلیاللهعلیهوآله است.
📚 منتهی الآمال، ج ۱، ص ۳۷۵
💐 فرارسیدن میلاد با سعادت شبه نبی مکرم اسلام، اذان گوی دشت کربلا، حضرت علی اکبر علیهالسلام مبارک باد.
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
نوجوان که بود ساواک دستگیرش کرد رفتم ملاقاتش و دیدم اوضاع زندان اصلا خوب نیست... اتاقهای زندان بسیار کوچک و قدیمی و کاملا غیر بهداشتی بود!!
به سید حسین گفتم :« چه چیزی لازم داری برات بیارم؟
گفت :« فقط یک جلد #قرآن
مسلط به قرآن، معتقد و عامل به آموزه های قرآنی بود
هویزه هم که شهید شد، در میان پیکر شهدا از قرآن جیبی اش شناسایی اش کردیم...
#شهید_حسین_علم_الهدی
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید حسین علم الهدی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم
سوره مبارکه نجم آیه ۳۱
وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى
و براى اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است
تا كسانى را كه بدی کردهاند كيفر بدهد و كسانى را كه نيكى كردهاند به بهترين وجه پاداش دهد.
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
790.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌺امروز تون متبرک و
معطر به عطر خوش
صلوات بر حضرت مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله )
و خاندان پاک و مطهرش🌺🍃
🍃🌺اللّهُمَّصَلِّعَلي
🍃🌺مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
🍃🌺وَعَجِّلفَرَجَهُــم
🔻#سلام_امام_زمانم🔻
سلام ای همه هَستیَم، تمام دلم
سلام ای که به نامت،سرشته آب و گلم
سلام حضرت دلبر، بیا و رحمی کن
به پاسخی بنوازی تو قلب مشتعلم..
امام خوب زمانم هر کجا هستید
با هزاران عشق و ارادت سلام✋
السّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌷🕊🍃
هر صبح 🌤
چیزی قبل ازخورشید
در ما طلوع می کنـد
مے دانم هنـوز
تکه ای از یـاد شما،
عطـر شما
در مـا باقے ست...
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
💠شیخ عبدالقائم شوشتری (ره) :
🕊 امیر قافله ی خدا جویان صاحب الامر و العصر و الزمان ، حضرت مهدی (عج) هستند ، بنده نیز کمترین سگ آستان آن جنابم .
📚کتاب غم عشق ، ص ۱۶
#مهدویت #امام_زمان صلوات الله علیه
هدایت شده از کانال توبه
📜 علت اینکه انسان اشتیاق به کمالات ندارد از ناحیه حجاب های خودش است :
✍🏻 الان که در بدن هستی و گرفتار شواغل و موانع و حجابها هستی ، و اشتیاق به #کمال مناسب خود را نداری و یا از کسب رذائل ، احساس رنج نمی کنی ، بدان که علت آن از ناحیه خودت هست ، نه از ناحیه آن کمال. 🕊
#نمط_هشتم ص ۶۹
#شرح_اشارات_و_تنبیهات
#علامه_حسن_زاده_آملی
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
📥انتخابات، امنیت کشور را تضمین میکند!
🇮🇷
#انتخابات
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
📥انتخابات، امنیت کشور را تضمین میکند!
🇮🇷
#انتخابات
@Tobeh_Channel
💐#مجید_بربری
#قسمت_34
مجید نگاهی به ساعتش انداخت.به اذان مغرب ،چند دقیقه ای بیشتر نمانده بود.هوا کم کم داشت،گرگ و میش میشد
_حامد بیا بریم مسجد،به نماز جماعت برسیم،
چشمان حامد گرد شد.با تعجب و ذهنی پر از سوال گفت:
_مجید خوبی؟کجا بریم؟مسجد؟گفتی چی کار کنیم؟نماز؟
_آره،بیا بریم حالت رو خوب کنم.
_مجید، تو چی زدی؟راستش رو بگو ،مارکش چی بوده که از این رو به اون رو شدی؟
_بیا بریم حامد،این قدر هم حرف مفت نزن.
_مجید ما فقط محرم به محرم،اون هم دهه ی اول میریم حسینیه.
تازه مسجد هم نمیریم.بعد هم تموم،تا سال دیگه.ولمون کن تو هم.
_بهت میگم بیا بریم مسجد. میخوام حالت رو خوب کنم.بیا بریم.
سوار موتور شدند و رسیدند دم مسجد.حامد مات مانده و دو دل بود.نمی دانست مجید،هدفش از این کارها چه است؟هرچند از زندگی مجید بی خبر نبود،ولی حالا از کارش سر در نمی آورد.دم در مسجد،موتور را روی جک گذاشتند و رفتند داخل حیاط.
_حامد بیا بریم وضو بگیریم.
_وضو؟وضو دیگه برا چی،ما دهه محرم میریم حسینیه، وضو نمی گیریم.
_بی وضو که نمیشه نماز خوند.
_من اصلا وضو بلد نیستم.
_منم بلد نبودم،یاد گرفتم.ببین من چی کار کنم،تو هم همون کار رو بکن.
_تو که میگفتی مهم دله،دل که پاک باشه کافیه.پس نماز برا چیه دیگه؟
_این ها مال قبل بود،حالا دیگه فهمیدم این حرف اشتباهه.عمل و دل باید با هم پاک باشن.
خنده ی حامد رهایش نمیکرد.فکر میکرد مجید این دفعه هم،مسخره بازی در آورده و سرکارش گذاشته. خنده ای کرد،نگاهی به مجید انداخت و باری به هرجهت ،وضویی گرفت.مجید با عصبانیت گفت؛
_چرا اینقدر میخندی؟نماز خوندن مگه مسخره بازیه؟بیا بریم تو مسجد.
_من نماز بلد نیستم.
_آخرین باری که نماز خوندی کی بود؟
_والله چی بگم؟روم پیش خدا سیاهه،زمان مدرسه،از ترس انتظامات الکی تو صف نماز،دولا و راست میشدم.همین،تموم شد رفت.بعد هم که ترس نمرهٔ انضباط از سرم افتاد،هرچی مادرم نماز نماز میکرد، یه گوشم در بود و یکی دروازه.هرقدر که حرص و جوش خورد، بی فایده بود.
_امروز بیا بریم نماز بخون و از ته دلت،با خدا راز و نیاز کن!ازش بخواه کمکت کنه و دستت رو بگیره.
_حال من خوب شده،بیا جون مادرت بریم.ما رو چه به این کارا؟
_عجب حرفی میزنی،یعنی چی،پس نماز برای کیه؟بیا بریم بهت میگم.
صدای اذان به گوش میرسید.همان طور که آستین ها را بالا زده بودند و جوراب توی جیب شان بود و پاشنه کفش ها را خوابانده بودند،رفتند داخل مسجد. حامد میخواست همان ته بنشیند،ولی مجید او را با خودش برد صف اول و کنار هم نشستند. هنوز امام جماعت نماز را شروع نکرده بود.مجید چهارزانو نشست.سرش را به طرف حامد کج کرد و طوری که بغل دستی،صدایش را نشنود،به دوستش گفت:
_هرچی امام جماعت گفت،تو هم پشت سرش تکرار کن.نماز مغرب هم سه رکعته
بعد از نماز،حامد توی مسیر پرسید:
_تو این ها رو از کجا یاد گرفتی؟
_مثل اینکه بچه مسلمونیم ها،این سوال های مزخرف چیه میپرسی؟
_یه چیزی بگم؟
_اگه میخوای حرف های صد من یه غاز بزنی، نه.
_نه داداش،انگار یه باری از روی دوشم برداشته شد.
_حالا بیا بریم پایگاه.
_پایگاه دیگه برا چی؟بی خیال ،بیا بریم به قلیون بکشیم.
_پایگاه حالا عزاداری و سینه زنی یه.میای بریم؟
_نه مجید،من جدی جدی باورم شد،تو اون مجید یه سال پیش نیستی.رفقا میگفتن با بچه هیأتی ها و بسیجی می پّری،ولی من باورم نمیشد.
از همان روزها بود که دیگر دوستان مجید،هیچ کدام او را در محل نمی دیدند.هر از گاهی هم اگر مجید را گذری می دیدند، با لباس فرم بسیج بود.طی آن مدت در هیچ مهمانی شبانه و یا جشنی شرکت نکرد.هروقت بچه ها زنگ میزدند که؛((مجید بیا بریم قلیون بکشیم و بعد هم عشق و صفا تا تصفه شب)).نمیگفت نمیام.می گفت:خودم خبرتون میکنم. ولی هیچ وقت خبرشان نمی کرد.
#داستان_زندگی_حر_مدافعان_حرم
#شهید_مجید_قربانخانی🌷🕊
💥ادامه دارد...
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃