eitaa logo
ولایت ، توتیای چشم
227 دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
6هزار ویدیو
92 فایل
فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، اخلاق و خانواده . (در یک کلام ، بصیرت افزایی) @TOOTIYAYCHASHM http://eitaa.com/joinchat/2540306432Cdd24344a89
مشاهده در ایتا
دانلود
...🪴 پدرمان سالها قبل فوت کرده بود مادرمان هم مدتی در بستر بیماری بود روز به روز حالش بدتر میشد تا اینکه سحرگاهی مادرمان هم از دنیا رفت تا چهلم مادر منزلمان شلوغ بود اقوام و همسایه آمد و رفت داشتن چهلم که تمام شد خانه ما هم خلوت شد بهمراه خواهرم تنها زندگی میکردیم دو تا دختر تنها بودیم شبها از ترس و اضطراب خوابمان نمیبرد چند روزی به همین شکل روزهای سختی بر ما می گذشت تا اینکه یه روز سر قبر بیژن رفتیم باهاش دردل کردیم گفتیم داداش ما تنها شدیم. کمک ما کن همان شب که خوابیدم بیژن به خوابم آمد گفت خواهرم شما شب راحت بخوابید من از سر شب تا صبح اینجا جلوی در منزل نگهبانی میدهم خیالتان راحت باشد بعد از اون خواب دیگه هیچ ترس و اضطرابی نداشتیم و راحت میخوابیدیم تاریخ شهادت 136‪6/05/23 محل شهادت.:پیرانشهر 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید بیژن درویش پور 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷عاشقانه های اربعینی ♨️این روزها که کاروان عاشقان راهی اربعین‌اند، دلم پر می‌کشه به خاطره سفرهایی که با محمدرضا رفتیم کربلا… سه بار با هم رفتیم؛ با یک بچه، دو بچه، حتی هر سه تا. سخت بود، ولی محمدرضا می‌گفت: «برای حسین(ع) باید رفت، هرطور که هست.» سفر کربلا سختی دارد چون بر اهل بیت سخت گذشت... اولین سفر، با پسر یک‌سال‌ونیمه‌مان، رفتیم کاظمین و سامرا… وسط شلوغی سامرا فقط ده دقیقه در حرم بودیم، ولی همان ده دقیقه تا ابد در دلم مانده. ♨️دو سال آخر، به خاطر گرما، محمدرضا تنها رفت؛ زود می‌رفت و زود برمی‌گشت که ما زیاد تنها نباشیم. همیشه می‌گفت: «دلت میاد من نرم کربلا؟» می‌خواستیم دوباره با هم پیاده‌روی اربعین برویم… ولی قسمت نشد. و اما امسال... امسال، محمدرضا مهمان اباعبدالله است… و در معیت امام، به جای ما هم قدم برمی‌دارد. ❤️ محمد رضا توکل 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیدمحمد رضا توکل🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
♨️وصیتی که بخاطر مادر نیمه تمام ماند... 💠وارد اتاق شدم. رفتم چادرم را بردارم تا نمازم را بخوانم، توجه ام به یک کاغذ جلب شد. آن را برداشتم و دیدم روی آن نوشته شده « وصیت نامه ی محمدمهدی مظفری » ، کلمه ی « وصیت نامه » را که دیدم ، آن قدر گریه کردم که می خواستم از حال بروم . مهدی آمد ، وقتی حال مرا دید سریع وصیت نامه را برداشت و پاره کرد و گفت: « اگر قرار باشد تو بعد از من بخواهی وصیت نامه بخوانی و گریه کنی ، من دیگر وصیت نامه نمی نویسم .» و دیگر هیچ وقت وصیت نامه ننوشت .... حتی راضی نشد در حد یک‌ وصیت نامه اشک مادرش را ببیند... محمد مهدی مظفری 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیدمحمد مهدی مظفری 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
♨️روزی با موتورش آمد، میلگرد خرید و گفت: «بریم خسرویه!» راه خاکی بود، آهن‌ها به پایم می‌خورد، گفت: «این سختی‌ها رو یاد کن؛ زندانیان انقلابی شکنجه‌ها رو تحمل کردند تا ما امروز آزاد باشیم.» ♨️به روستا که رسید، با همان میلگردها پلی برای بچه‌ها ساخت، نان و حلوا را میان دانش‌آموزان تقسیم کرد، حسینیه ساخت و حتی پیرمرد بیمار و فراموش‌شده روستا را روی دوش به شهر می‌برد برای درمان… غلامحسین عارف 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید غلامحسین عارف 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
💠بــیعت با امــام حسیـــن (ع)💠 ✍گزیـده اے از وصیت نامه شهیــد: 🌹تا آخـــرين قطـــره خونــم سنــگر اســلام را ترک نخـــواهم کـــرد. 🔆با خداوند پيمــان مي بــندم که در تمـــام و در تمـــام کربلاهــا با عليه السلام همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامے که همه احکام اســلام در زير پرچــم اسلامے امام زمـــان عجل الله تعالی فرجــه به اجـــرا در آيد . ⚜ان شــاء الله⚜ 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید عبدالمحمد حسینی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"فرش‌های حرمت بال پروازم شدند...🕊💔" (حضور شهید محمد اسلامی در حرم امام رضا علیه‌السلام) 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیدمحمد اسلامی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
♨️پزشکی که در روز پزشک آسمانی شد... 💠علی، دکتری بود که مطبش خانه امید بیماران بود. ساعتی برای کار نداشت، تا آخرین بیمار را ویزیت نمی‌کرد به خانه نمی‌آمد. حتی نیمه‌شب اگر کسی در زد، آماده خدمت می‌شد. 💠با بیماری ریوی دست‌وپنجه نرم می‌کرد، اما می‌گفت: «مادر جان! مردم به ما پناه آورده‌اند؛ باید تا آخرین توان یاری‌شان کنیم…» در کرونا هم دست از طبابت بر نداشت... 💠اخلاق بی‌نظیر و لبخند مهربانش مرهم دل‌ها بود. هیچ‌گاه از نیازمندان و بیماران بی‌بضاعت دست خالی برنگشتند. حتی سفر کربلا را برایشان فراهم می‌کرد. 💠دو ماه پیش از شهادت، خواب دیده بود خانه‌ای کنار حرم امام حسین(ع) دارد و مردم برای درمان به آنجا می‌آیند… و چه زود این خواب زیبا با شهادتش تعبیر شد... 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید دکتر علی کشتکار 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
♨️تازه عروسی کرده بودیم،هنوز در شیرینی و شادی زندگی بودیم که گفت: «فردا اعزام است، من هم می‌روم...» ♨️در مسیر خداحافظی با خانواده، آرام گفت: «مریم، من در این سفر شهید می‌شوم... بعد شهادتم گریه نکن، زینب‌وار صبور باش.» ♨️چند روز بیشتر نگذشت که خبر شهادتش رسید... من هنوز جعبه‌های جهازم را باز نکرده بودم، هنوز شیرینی عروسی مانده بود؛ همان شیرینی‌ها را در مراسم شهادتش میان بچه‌ها پخش کردند. احمد نمازی 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید احمد نیازی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
💠بــیعت با امــام حسیـــن (ع)💠 ✍گزیـده اے از وصیت نامه شهیــد: 🌹تا آخـــرين قطـــره خونــم سنــگر اســلام را ترک نخـــواهم کـــرد. 🔆با خداوند پيمــان مي بــندم که در تمـــام و در تمـــام کربلاهــا با عليه السلام همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامے که همه احکام اســلام در زير پرچــم اسلامے امام زمـــان عجل الله تعالی فرجــه به اجـــرا در آيد . ⚜ان شــاء الله⚜ ایام شهادت 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید سید عبد المحمدحسینی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🔹دستش در جبهه تیر خورده بود و سیاه کرده بود و طبق نظر دکتر باید قطع میشد . طبق روایت دوست هایش معجزه وار با خواندن زیارت عاشورا و عنایت حضرت شفا پیدا کرد 🔹مادرشهید میگفت :روز بعد آن اتفاق بود، وقتی از خواب بیدار شد گفت: مادر دیشب امام خمینی و امام زمان به دیدن من آمدند، بیش از این نمی توانم بگویم. با هم به دکتر رفتیم. از دست ایشان عکس گرفتند، دکتر گفت دست ایشان کامل خوب شده و دیگر نیاز به جراحی ندارد. وقت برگشت گفت مادر من می خواهم راه خودم را ادامه بدهم، شما اجازه بده که من به جبهه برگردم. گفتم هیچ وقت مانعت نشدم، اما این بار صبر کن یکم تقویت بشی، حالت بهتر بشه بعد برو! گفت نه، اگر می دانستی من کجا دارم می رم، هیچ وقت مانع من نمی شدی. روز بعد تعدادی از دوستاش آمدند گفتند می خواهیم بریم دیدار امام، خسرو همراهشان رفت و بعد نامه فرستاد که من به جبهه آمدم، راضی باش. من ۱۹ شهریور برمی گردم. ۱۰ شهریور شهید شد و ۱۹ شهریور به شیراز برگشت. 🌱🍃🌱 شهید محمد حسن(خسرو) ایزدی 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید خسرو ایزدی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
♨️چنــــد ماه از شهـــادتش مے گذشت اما نتوانستــه بودند پیــڪرش را باز گردانـــند😞. روز صــــد و دهـــــــم  پیکر مطهرش به زادگاهـــــــش برگردانده شد..🌹 در حالے ڪه  هنوز بود و عطر شهادت از آن به مشام می رسید. 😳😳 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید یوسف ایزدی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🔹مغز متفکر بود . طوری شد که از اصفهان خواستندش. نرفت و ماند جهرم. جزواتی نوشته بود در مورد زندگی در شرایط سخت و اسلحه M16 . برای جمع و جور کردن این جزوه‌ها خیلی زحمت کشید. چندین ساعت از روز را به تحقیق و جستجو اختصاص می داد. بیشتر شبها تا ساعت دو بامداد، رویشان کار می کرد؛ از بس اشتیاق داشت. توی هر کاری که وارد می شد تا آخرش را می رفت. پیگیر بود. اهل نیمه کاره رها کردن کار نبود. آنقدر ادامه می‌داد تا درست و کامل تمامش کند. 🔸دنبال مطالعه و بالابردن سطح سوادش بود. نمی گذاشت فرصت های روزانه اش به بطالت بگذرد. خودش می گفت: «اگه من روزی دو سه ساعت مطالعه نکنم، انگار گم شده ای دارم.» 🔹یکبار که توی خیابان، عکس های شهدا را دید گفت: «این عکسا رو می بینی چقدر قشنگه؟ یه روزی میاد عکس من رو هم توی خیابون می زنن و زیرش می نویسن شهید مهدی مولانیا. وای چقدر با ابهته... مهدی مولانیا 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید مهدی مولانیا 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃