🌹#اسم_تو_مصطفاست
#قسمت55
تا جلوی آسانسور ،بدرقشان کردم. برگشتم دیدم باز روی تخت دور خودت می چرخی.
- چی شده مصطفی؟
-هیچی نگو سمیه. دارم می سوزم!
- میخوای پرستار رو صدا کنم؟
- فقط حرف نزن!
مشت می کوبیدی به لبه تخت:((می گم حرف نزن می فهمی؟نزن!))
بدجوری عصبی شده بودی. پتویی انداختم رویت،کمی پاهایت را ماساژ دادم و ساکت نشستم. انگار نیاز داشتی بخزی در غار تنهایی ات.
- دارم می سوزم حاجی،چرا تنهام گذاشتی؟اونم اینجوری. چرا شرمنده ام کردی؟ چرا خجالتم دادی؟ لامروت،ندیدی زنت چطور نگام می کرد. ندیدی نگاه های پسرت رو. حاجی این رسم رفاقته؟ تنهام گذاشتی که منو رو سیاه کنی؟
دو ساعت تمام زمزمه می کردی و اشک می ریختی. بعد که آرام گرفتی، گفتم:((من می رم پایین ببینم دکتر چی می گه!))
آرام گفتی :((اگه گفتن باید زایمان کنی به من خبر بده!))
رفتم پایین پیش دکتر:((وضعیتت اصلاً مناسب نیست، برو ام آر آی بگیر وگرنه مسئولیتش پای خودت!))
آمدم بالا،هنوز زیر پتو ناله می کردی.چقدر دلشوره داشتم.
صبح بود که مامان و بابام آمدند جلوی بیمارستان. هنوز ساعت ملاقات نشده بود که زنگ زدند. گفتم:((من باید برم ام آر آی. میای با هم بریم!))
به تو که هنوز زیر پتو بودی گفتم:((آقا مصطفی شنیدی؟دارم می رم ولی پولش را چه کنم؟هیچی نباشه،صد هزار تومن می شه!))
بلند شدی نشستی:((نگران نباش،من یه مقدار پول دارم!))
- حقوقمون رو که هنوز ندادن!
- این بار که رفتم سیصد دلار تشویقی گرفتم. گوشی رو بده به من!
زنگ زدی به پدرت و قرار شد که پول را تبدیل کند .
رفتم پایین. با مادرم به جاهای مختلفی برای ام آر آی مراجعه کردیم،اما دست خالی برگشتیم.
- توی این وضعیت که بچه وقت تولدشه خطرناکه!
پدرت با درمانگاهی هماهنگ کرد.
- فردا می بریمت اونجا.
روز بعد ام آر آی گرفتم،از اونجا آمدیم پیش تو. اتاق پر بود از مهمان،نگاهم کردی:((چیزی شده؟))
- ام آر آی گرفتم!
- پس برو بلوک زایمان نشون بده ،رنگ به صورت نداری!
مامانم رسید .با او رفتیم . همان لحظه گفتند آماده شو برای اتاق عمل. پدرت آمد و کار های پرونده را انجام داد. در حالی که برای رفتن به اتاق عمل آماده می شدم پرستاری آمد :((ملاقات کننده داری،بیا بیرون ولی اون طرف پرده نیا!))
آمدم دم در،آنجا سُرُم در دست روی ویلچر ،جلوی بلوک زایمان زده بودند نشسته بودی.
- آقامصطفی بااین حالت چطور آمده بودی؟
لب هایت می جنبیدن،چند بار به سمتم فوت کردی:"آیت الکرسی برات خواندم، نگران نباشی ها!"مراقب خودت باش!"
سرت رااز لای پرده پیش آوردی وپیشانی ام را بوسیدی.
پرستار گفت:"عجله کن! باید بری اتاق عمل!"
نگاهت که کردم،چشم هایت پراز اشک بود.
داخل ریکاوری بودم که به هوش آمدم. مامانم در گوشم گفت:" بچه ات پسره وخوشگل."
وقتی آوردنم بخش، نگاه چرخاندم دلم. می خواست می دیدمت.
مامان متوجه شد:" الان مویش را آتش میزنند ومیاد:"
آمدی با همان ویلچر.
- بچه کو آقا مصطفی؟
- الان میارن.
کمی بعد پرستاری آمد :" بیاین بچه رو تحویل بگیرین.نیم ساعت تو دستگاه گذاشتیم وحالش خوبه."
مادرت رسید . بامادرم رفتند سراغ بچه وتو آمدی بالای سرم باشوق پرسیدی:" چه شکلیه"
- مگه ندیدیش؟
- می خوام خودت برام بگی!
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
🔸ادامه دارد...
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌹#اسم_تو_مصطفاست
#قسمت56
- اصلا شبیه من وتو نیست!
- چراچنین فکری می کنی؟
- آخه خیلی سفیده! نه به من رفته نه به تو!
مامانم بچه به بغل امد،نگاهت که به او افتاد
خندیدی،بچه راگرفتی بغلت.
- این چه حرفیه که به پسرمون می زنی؟
در گوشش اذان گفتی،درحالی که اذان فاطمه راپدرت گفته بود..در همان حال گوشی ات را روشن کردی وگفتی:" از من وپسرم فیلم بگیر."
آن شب تاصبح بارهاوبارها رفتی وامدی،
به حدی که پرستارها از دستت عاصی شده
بودند. وقتی می خواستند داروها را تزریق کنند
ومی دیدند نیستی،کلافه می شدند. یک بار
هم پرستار آمد وضعیت مرا چک کند، دید
روی تخت کنارم دراز کشیدی.لباس من آبی
کم رنگ بود ولباس توآبی پررنگ. به شوخی
گفت:" حالا کدومتون زایمان کردین؟"
پرستاردیگری آمد وگفت:" آقاتخت برای یه
نفره بیاپایین!
- مادونفر وزنمون به اندازه یه نفره!
وقتی خبر رسید مرخصم کردند،باردیگرآمدی برای بدرقه. بچه را مادرت گرفته بود و
وسایل را مادرم برداشته بود. تا جلوی در
بیمارستان دنبال ما آمدی. حالا لنگان لنگان
قدم بر می داشتی. مراسوار ماشین بابا کردی
وبا خیال راحت برگشتی به اتاق.
روز سوم باید پسرمان راکه حالاصدایش
می کردیم محمدعلی، میبردیم غربالگری.
بعدهم می رفتیم بخش نوزادان وتست
زردی می گرفتیم، پزشک متخصص هم باید
محمدعلی را ویزیت می کرد. خبردار شدی وباهمان لباس بیمارستان درحالی که انژوکت
به دستت بود،آمدی درمانگاه. لنگ لنگان با هم رفتیم داخل مطب وبه دکترگفتی:" پدر این بچه م!"
- دکتر باتعجب نگاهت کرد:" پس چرا این لباس تنته؟"
- کمی ناخوش احوالم، توبیمارستان بستری ام.
دکتر از محمدعلی تست زردی گرفت وآمدیم بالاداخل اتاقت. همان ساعت ناهار آوردند:" بخور عزیز!"
- متشکر ،میل ندارم!
- باید بخوری، چون میخوای بچه شیر بدی!
قاشق قاشق غذا رو گذاشتی دهنم . غذا
خورشت کرفس بود.تاآن زمان غذایی به این خوشمزگی نخورده بودم،حتی بعداز آن.
گوشی دردستم لرزید:" امروز مرخصی سمیه،
به سبحان بگو بیاد دنبالم!"
خیلی خوشحال شدم،چون می توانستم تو رادر کنارم داشته باشم.گرچه خانه مامانم بودم.
- می فرستم بیاد!
- اگه گفتی کی اینجاست؟
- نمی دونم ؟
- پدر ومادر شهید قاسمی، باید برن سوریه!
- برای ناهار با خودت بیارشون!
وقتی قبول کردی،مامان بلند شد غذا درست کردکه تلفن زدی:" پرو از اینا جلوتره،باید
برسونمشون فرودگاه بعد بیام!"
وقتی از فرودگاه آمدی، عصرشده بود.
دوستانت وفامیل به دیدنت آمدندواین
برنامه تا یک هفته ادامه داشت. مثل همه
بچه های کوچکی که بدنیا می آیند.
محمدعلی هم زردی گرفته بود.نگرانش بودم،
دل داریم دادی.بعداز یک هفته پدرومادر شهید قاسمی از سوریه برگشتند.رفتی آن ها رااز فرودگاه برگرداندی.یک شب پیش ما
ماندند.فردایش آن ها رارسوندی فرودگاه که بروند مشهد.دیگر مثل زمانی که فاطمه بدنیا
امده بود،نمی گفتم این کار رابکن ان کاررانکن.
سعی می کردم بیشترکارها را خودم بکنم.
بعدازاینکه کمی سرت خلوت شدگفتی:" بریم
برای محمدعلی شناسنامه بگیریم!"
من ومحمدعلی آمدیم داخل ماشین،فرصت خوبی بود کنارت باشم.ساعتی بعدشناسنامه
راگرفتی وامدی.
- بفرما اینم شناسنامه شازده،فقط یه مهر کم داره!
- مهرچی؟
- شهادت!
- از حالا؟
- آرا دیگه، یادت باشه قراره بره!
نگاهی به شناسنامه کردم ونگاهی به محمدعلی:" قبول!"
جلوی قنادی ایستادی:" بذاریه کیلو شیرینی بگیرم ببریم خونه.شیرینی شناسنامه محمدعلی!"
همان شب بعداز شام آمدیم خانه خودمان.
دیگر بایدبیدار خوابی هارابین خودمان
تقسیم می کردیم.
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
🔸ادامه دارد...
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
👇تقویم نجومی یکشنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
اولین و جامعترین مجموعه کانال های تقویم نجومی ، اسلامی.
✴️ یکشنبه 👈8 بهمن/ دلو 1402
👈16 رجب 1445👈28 ژانویه 2024
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🕋خروج فاطمه بنت اسد علیهاالسلام از کعبه (10 ق.ه) بعد از ولادت حضرت امیر المومنین علی علیه السلام.
⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛صدقه صبحگاهی مطلوب است.
👼 مناسب زایمان و نوزاد عاقل و عابد شود.
🚘مسافرت : سفر امکان بدبیاری دارد و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
@taghvimehamsaran
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز قمر در برج سنبله است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است :
✳️ارسال کالاهای تجاری.
✳️خرید باغ و زمین زراعی.
✳️خرید منزل.
✳️امور زراعی و کشاورزی.
✳️قباله و قولنامه نوشتن.
✳️و آغاز بنایی و خشت بنا نهادن نیک است.
📛ولی امور ازدواجی
📛و شروع معالجه خوب نیست.
🔵امور نگارش ادعیه و حرز و نماز آن خوب نیست.
👩❤️👨مباشرت امشب:
فرزند به قسمت و سرنوشت خود راضی باشد.
💎 از کانال ما در فروش حرز و ادعیه همراه دیدن فرمایید.👇
@Herz_adiye_hamrah
🔲 این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
⚫️ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث حزن و اندوه می گردد.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، باعث فرج و نشاط است.
😴😴تعبیر خواب.
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 17 سوره مبارکه "بنی اسرائیل " است.
و کم اهلکنا من القرون من بعد نوح...
و چنین استفاده میشود که چیزی باعث حزن و اندوه خواب بیننده شود پدیدار گردد صدقه بدهد تا برطرف شود و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
@taghvimehmsaran
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد.
@taghvimehmsaran
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
📚 منابع مطالب:
کتاب تقویم همسران
نوشته حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن
09032516300
02537747297
09123532816
📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛
📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک شرعا حرام و ممنوع میباشد.
📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛
مطلب تخصصی و مفید تقویم نجومی را هر شب در 👇اینجا👇دریافت کنید 👇عضو شوید👇
لینک کانال اصلی و فعال ما در تلگرام👇
@taghvimehmsaran
ای دی ادمین 🆔👇
@tl_09123532816
لینک گروه در پیام رسان ایتا و سروش و بله👇
@taghvimehamsaran
https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
هدایت شده از کانال توبه
┄═﷽═┄
✍🏻 هنگامی که در راه خدا قدم می گذاریم و با #نفس_مبارزه می کنیم اگر در این راه #سبقت گرفتیم به مقصد #نهایی می رسیم ، بنده #کامل می شویم و زینت کسانی که خدا را بندگی می کنند #خواهیم بود.
📔توشه سالکان
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️
*قرار شبانه با مولای غریبمان💚*
*بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد...*
*دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد...*
*💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠*
*🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸*
*⚜اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜*
*ترجمه:*
*خدايا گرفتارى بزرگ شد، و پوشيده بر ملا گشت، و پرده كنار رفت، و اميد بريده گشت، و زمين تنگ شد، و خيرات آسمان دريغ شد و پشتيبان تويى، و شكايت تنها به جانب تو است، در سختى و آسانی تنها بر تو اعتماد است، خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست آن صاحبان فرمانى كه اطاعتشان را بر ما فرض نمودى، و به اين سبب مقامشان را به ما شناساندى، پس به حق ايشان به ما گشايش ده، گشايشى زود و نزديك همچون چشم بر هم نهادن يا زودتر، اى محمّد و اى على، اى على و اى محمّد، مرا كفايت كنيد، كه تنها شما كفايت کنندگان منيد، و ياریم دهيد كه تنها شما ياری كنندگان منيد، اى مولاى ما اى صاحب زمان، فريادرس، فريادرس، فريادرس، مرا درياب، مرا درياب، مرا درياب، اكنون، اكنون، اكنون، با شتاب، با شتاب، با شتاب، اى مهربانترين مهربانان به حق محمّد و خاندان پاك او.*
*💠دعــای ســـلامتی*
*امــام زمــــان(عج)💠*
*⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜*
*⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️*
@Tobeh_Channel
❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️
هدایت شده از کانال توبه
《یا مَنِ إسْمهُ دَواء و ذِكْرِهُ شِفاء》
《اَللّٰهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِیضٍ》
خـ♡ـدایا
به حرمت شبهای ماه رجب
همه بیماران را شفا بده
مریضی و بیماری را از ما دور بگردان
و همه مردم عزیز سرزمینـم را
در پناه خودت به سلامت حفظ فرما
خـ♡ـدا هم دواست و هم شفا
به او میسپارمتان
شبتـ🌙ـون آرام در پنـاه خـدا🌟
اگر گلوله هایمان تمام شد و شمشیرهایمان شکست، مشت هایمام که سالم است، سینه هامان که ستبر است، قلب هایمان که پر خون است، آنقدر خون می دهیم تا #خصم_کافر در خون ما غرق شود...
شهید#جعفر_نجفی_آشتیانی🕊🌹
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید جعفر_نجفی_آشتیانی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم
سوره مبارکه نجم آیه ۳۰
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى
همانا پروردگار تو كسانى كه از راه او گمراه شدهاند را بهتر مىشناسد
و (همچنین) كسانى كه هدايت يافتهاند را بهتر مىداند.
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
🔹🔹🔹🔹🔹
🔘۹سفارش از قران که اگر عمل کنیم خیلی از رفتارهایمان شاید شکل دیگری بخود گیرد.
این سفارشات ۹گانه در سوره مبارکه حجرات آمده و برخی از رهنمودهای الهی در تعامل با سایر انسان ها را به اختصار بیان فرموده است:
♦️فَتَبَيَّنُوا:
اهل تحقیق و بررسی باشید، قبل از اینکه سخنی بگویید، خوب در باره آن تحقیق کنید.
🔹فَأَصْلِحوُا:
اگر بین دوستان و آشنایان شما کدورتی هست، میان ایشان صلح و سازش برقرار کنید و خود نیز اهل صلح و سازش باشید.
♦️وَأَقْسِطُوا:
عادل باشید و براساس حق قضاوت کنید و در اجرای حق، میان دوست و آشنا با غریبه فرقی نگذارید.
🔹لَا يَسْخَر:
دیگران را مسخره نکنید، مردم و اقوام گوناگون را به سُخره نگیرید.
♦️وَلَا تَلْمِزُوا:
به دیگران طعنه نزنید و از آنها عیب جویی نکنید.
🔹وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَاب:
لقب های زشت و ناپسند بر یکدیگر نگذارید و از اینکه یکدیگر را با القاب زشت و ناپسند صدا بزنید، شدیداً اجتناب کنید.
♦️اِجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ:
از بسیاری از گمانها دوری کنید، همچنین از گمان بد در مورد دیگران به شدت خودداری کنید.
🔹وَلَا تَجَسَّسُوا:
اهل جاسوسی و پرده دری نباشید و در کار و زندگی دیگران سرک نکشید.
♦️ وَلَا يَغْتَب:
اهل غیبت پشت دیگران نباشید و جلساتی را که در آن غیبت کسی می شود، ترک کنید.
@Tobeh_Channel
#سلام_امام_زمانم
السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الهادِمُ لِبُنیانِ الشِّرکِ وَالنِّفاقِ...
آمدنت نزدیک است...
و صدای قدم هایت لرزه بر جان طاغوت ها انداخته!
سلام بر تو و بر روزی که بُت های روزگار یکی یکی به دستان ابراهیمی تو سقوط کنند!
صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
🖤🖤
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌷🕊🍃
در خط جهاد همیشه گمنام شدند
با ذکر حسین و زینب آرام شدند
اینان نه فقط مدافعان حرم اند
امروز مدافعان اسلام شدند.
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات✨
✨اللهم صل علی محمدوآل محمد
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی 🕊
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌹#اسم_تو_مصطفاست
#قسمت57
گفتی:" شبا محمد علی مال تو،روز! مال من! قبول؟"
- قبول!
نسبت به زمانی که فاطمه بدنیا آمده بود، مادری پخته تر شده بودم.حالا بیشتر آرامش
تو برایم مهم بود.
بعدازتولد محمد علی ،پنچاه روز پیشم ماندی،
یعنی پنچاه شب تمام،ماه در آسمان بودونبود،
گاه هلال،گاه نیمه،گاه کامل.....امامن تورا
همیشه ماه کامل می خواستم.بودن نصفه
نیمه ات اعصابم را به هم می ریخت،برای
همین سرگردان بودم،نگاهم مدام به آسمان زندگی ام بود.کی برام هستی؟ کی برایم
می تابی؟ پنچاه شبانه روز زمان کمی نیست،
اما برای من که بی تاب بودم.زمان کمی بود.
بر عکس تولد فاطمه،تولد محمد علی سخت بود. و هم گریه وزاری اش بیشتر، هنوز آثار
مجروحیت درتو بود.
اگر به طور ناگهانی از زمین بلند می شدی
یا زیاد حرکت می کردی یا عصبی می شدی،
،کمر درد می گرفتی یا پهلویت تیر می کشید،
طوری که نمی توانستی حرکت کنی.
فقط حضور دوستان وخانواده آرامت می کرد.
همین روزها بود که خانم صابری زنگ زد: " با
حاج آقا و دخترا و نوه ام اومدیم تهران وداریم میایم منزل شما." وکلی روحیه گرفتی،همان
شب اول دختر کوچک آقای صابری گفت: " عمو قول داده بودی ما رو ببری شمال!"
خندیدی:" حتما عمو،صبح زود راه می افتیم!"
زنگ زدی به یکی از دوستانت در شمال و
خانه ای رابرای اقامتمان هماهنگ کردی. صبح زود همه را راهی کردی وگفتی:" صبحونه روهم
توراه می خوریم."
نرسیده به کندوان ماشین خراب شد. به امداد
خودرو زنگ زدی.آمدند درست کردند و راه افتادیم. نرسیده به سیاه بیشه دوباره خراب
شد. این بار چرثقیل آمد و ماشین را یدک کش کرد. با وجودی که ناراحت بودی سعی
می کردی باشوخی وخنده نگذاری ناراحت
شوم. پاهایت را روی فرمان گذاشته و
می گفتی:" از من فیلم بگیر سمیه. ببین
چقدر راننده م! بدون نیاز به پا ماشین
می رونم !" رو به لنز گوشی می گفتی:" دوستان تلگرامی، اصلا همکاری نداشته
باشید توی یه دورهمی خانوادگی هستید.
مهم اینه که تلگرام ودوستاتون چی میگن.
سرتون رو از تو گوشی در نیارین!" فیلم
می گرفتم و می خندیدیم رسیدیم تعمیرگاه،
بچه ها خسته شده بودند،محمدعلی گریه
می کرد و فاطمه نق می زد. وقتی تعمیر کار
گفت سرسیلندرماشین سوخته وبرای فردا
حاضرمی شود و باید ماشین راهمان جا بگذارید،
خنده از لبت پرید. به یکی از دوستانت زنگ زدی،آمد.
به اتفاق او و خانواده آقای صابری رفتیم
کنار رودخانه و ناهار خوردیم، بعد هم رفتیم
منزلش استراحت، آن ها قرار بود بروند سوریه
وخانواده آقای صابری هم قم.
خانم قاسمی ازمشهد زنگ زد:"اینطرفا نمیاین؟"
گفتی:" فعلا کار داریم، ولی دعا کنین کارمون جور بشه!" گفت:" کار شما دست امام رضا علیه
السلام گیره،بیایین خدمت آقا،اذن بگیرین
ببینین چطورگره هابازمی شه!"
فردا که از دو خانواده جدا شدیم، رفتیم طرف تعمیرگاه، رو تخت رستوران رو به روی تعمیر گاه نشستیم وتو می رفتی سر به ماشین می زدی وبر می گشتی.هر بارکه می رفتی و
می آمدی می گفتی:" بیابریم اتاق بگیریم،این
طوری اذیت می شین!"
اما من همان تخت سایبان دار را ترجیح می دادم. دلم
نمی خواست از تودور باشم.
اذان مغرب را گفتند و هنوز ماشین درست
نشده بود. در این فاصله توپی خریدی و
بافاطمه بازی کردی. درد را در پهلو و کمرت
احساس می کردم.ایستادی به نماز و استخاره
کردی:" سمیه این همه خرج ماشین کردیم یه
مشهد نریم؟"
-ولی من برای بچه ها به اندازه یکی دو روز لباس برداشتم و برای خودم هیچی!
- هرچی لازم داشتیم سر راه می خریم!
شبانه راه افتادیم سمت مشهد.در طول راه
محمدعلی بدقلقی می کرد،طوری که گاهی
مجبور می شدی نگه داری وپیاده شویم تا
هوایی بخورد. محمدعلی وفاطمه که خوابیدند، همان طور که می راندی گفتی:" عزیز،دعای ندبه رو برام می خونی؟"
خواندم.گفتی:" یه دعای دیگه!"گفتم:
" اصلا نگران نباش آقامصطفی! من مفاتیح شمام،
هرچه خواستی بگو رو دروایسی نکن!" خندیدی:" تو که برام می خونی یه جوردیگه کیف می کنم!"
نزدیک مشهد باز ماشین خراب شد. بردی تعمیر گاه، تعمیر کار گفت:" آرام آرام ببرین تانمایندگی خودش."
بقیه راه خیلی اذیت شدیم: ماشین خرابی که باید آرام
می راندی، محمدعلی که بداخلاقی
می کرد، دردی که گاهی درپشت وکمرت می پیچید،خستگی
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
🔸ادامه دارد....
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌹#اسم_تو_مصطفاست
#قسمت58
خستگی خودم و نق نق فاطمه. بالاخره بعد از ۲۴ ساعت رسیدیم مشهد و رفتیم خانه خانم قاسمی . ما را
که دید خیلی خوشحال شد:" خدا روشکر .
میخواستم برای میلاد امام زمان علیه السلام
جشن بگیرم .خوب شد که آمدید!"
یک هفته ماندیم مشهد .خانم قاسمی دانا جشن
گرفت و تمام دوستانش وخانواده رزمندگان راهم دعوت کرد.بعداز یک هفته به تهران برگشتیم.
ماه رمضان از راه رسید ومن نمی توانستم
روزه بگیرم،دوست داشتم سحرها بیدار شوم
ودر کنار تو بنشینم. دلم می خواست لحظه به لحظه ی بودنت راحس کنم،
ولی تو نمی خواستی صدایم بزنی.
بی تابی محمدعلی نمی گذاشت خواب
پیوسته داشته باشم . دوست داشت یکی با
او بازی کند و تو بیشتر وقت ها او را بغل
می کردی واز پیش من می بردی تا راحت بخوابم . طبق روال همیشگی در ماه رمضان،در فامیل هر شب افطاری منزل یکی بود.
شبی که منزل عمو جعفر بودیم گفتم:" آقامصطفی الآن که همه هستند دعوت کن تا
یه شبم بیان منزل ما!"
آهسته گفتی :" نمی تونم زمان مشخص کنم،
هر لحظه ممکنه زنگ بزنن ومجبور بشم برم!" اخم هایم در هم رفت .بلند گفتی:" شنبه هفته
دیگه،همگی برای افطار منزل ما!"
اما دو روز مانده بود به آن شب تلفن خانه زنگ خورد:" سلام عزیز،من دارم میرم!"
- کجا؟
- سوریه!
ورفتی به همین راحتی
.اولین کاری که کردم این بود.که زنگ بزنم مهمانی رو به هم بزنم
وبعد نشستم به حال خودم گریه کردم.
محمدعلی نمی خوابید، او هم گریه می کرد
گریه هایش دلم را به آشوب می کشید. لابد
قراربود اتفاقی بیفتد. عرق نعنا به او دادم.
جایش را عوض کردم، بغلش گرفتم و راه بردم،
روی پا خواباندمش ، ولی آرام نمی گرفت. پدرم
زنگ زد:" باباجون بلند شو بیا خونه ما."
ولی من با دو تا بچه راحتتر بودم که خانه خودمان بمانم .شب های تنهایی وبی خوابی
شروع شده بود. سایه ات همه جابود. اما
خودت نبودی. به خودم می گفتم: باید بزرگ
بشی، باید طاقت وصبرت را زیاد کنی ،تو حالا مادر دو تا بچه ای.
یه هفته شد دو هفته . دوهفته شد سه هفته .سه هفته شدچهار هفته . پس توکجابودی؟ پس چطور من وبا گریه های سوزناک و نفس گیر محمد علی تنها گذاشته بودی؟
درست روز سی ام بود . بعداز گذشت یک شب سخت،شبی که محمدعلی نگذاشته بودخوب بخوابم ،تازه پلک هایم روی هم رفته بودکه فاطمه صدایم کرد:" مامان پاشو گرسنمه !"
- توی یخچال نون وپنیر هست!
- نه تو باید بهم صبحانه بدی!
- فاطمه جان بزار بخوابم داداشی تا صبح گریه می کرد!
- من گرسنمه! بلند شدم به حال خودم ومحمدعلی وفاطمه وبعد برای کل زندگی ام گریه کردم .بعد هم رفتم صبحانه فاطمه را آماده کردم گذاشتم جلویش . تا که آمدم بخوابم گفت:" مامان چشماتو باز کن،می ترسم!"
- من که اینجام،تلویزیون هم روشنه،بذار بخوابم!
تو راباید بیدار باشی، نباید بخوابی !
دیگر نتوانستم طاقت بیاورم به خصوص که محمد علی افتاده بود به گریه زنگ زدم به تو:"
مصطفا کم آوردم.کی میای مصطفی!"
- اتفاقا می خواستم زنگ بزنم بگم دارم میام!
یک مرتبه دل شوره افتاد بجانم:" چیزی شده؟"
- نه بابا ابو علی مجروح شده میاریمش ، تهران!
خوش حال شدم به دور و ورخانه نگاه کردم
باید می افتادم به نظافت.
شروع کردم به خانه تکانی .دیگر خواب از سرم پریده بود. ملحفه ها رو درآوردم وریختم داخل ماشین لباسشویی. پرده ها را بازکردم و شستم.
محمدعلی وفاطمه راگذاشتم پیش مامانم ودوان دوان رفتم خرید: قند ، چای، رب، روغن،
باید همه چیز توخونه می بود تا وقتی که می آمدی یک لحظه هم از تو دور نشوم. سر راه
یک ادکلن هم برایت خریدم وکادو پیچ کردم،
اما یک فکرکوچولو مثل خوره افتاده بود به جانم ومدام بزرگتر می شد.
چطور مصطفی برای هیچ کدام از دوستانش
که مجروح شدند نیامده وحالا برای ابوعلی
می خواهد بیاید؟
پیام دادم :" آقامصطفی نکنه خوت طوریت
شده؟"
- نه بابا !فقط ابوعلی مجروح شده.
- راستش بگواقامصطفی!
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
🔸ادامه دارد ...
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
⭕️ سفیانی؛ اولین نشانه حتمی ظهور در ماه رجب (۱)
✡☠ بر اساس تسلسل زمانی و بین پنج نشانه حتمی، اولین نشانه ظهور #امام_زمان عجل الله فرجه، خروج سفیانی در #ماه_رجب خواهد بود؛ که همزمان با خروج او، یمانی و خراسانی هم قیام میکنند؛
امام صادق عليه السّلام فرمودند:
☠ سفیانی از علایم حتمی است و خروج او در ماه رجب خواهد بود.
🔰 عَنْ عِيسَى بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: اَلسُّفْيَانِيُّ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ.
📗الغيبة(للنعمانی)، ج ۱، ب ۱۸
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
⭕️ خروج سفیانی در ماه رجب (۲)
معلی بن خنیس گفت: شنیدم که امام صادق علیه السلام میفرمود:
«بعضی از وقایع حتمی است که باید روی دهد و بعضی غیر حتمی است؛ (که ممکن است به عللی اتفاق نیفتد)؛ و از جمله امورى كه حتما واقع مىشود خروج سفيانى در ماه رجب است.»‼️
عَنْ مُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ: مِنَ اَلْأَمْرِ مَحْتُومٌ وَ مِنْهُ مَا لَيْسَ بِمَحْتُومٍ وَ مِنَ اَلْمَحْتُومِ خُرُوجُ اَلسُّفْيَانِيِّ فِي رَجَبٍ.
📗الغيبة(للنعمانی)، ج ۱، ب ۱۸
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 ساعت ۸ به وقت امام هشتم 💚
💚صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚
🌷 اللهم 🌷
🌷 صل علیٰ 🌷
🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷
🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ
🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷
🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷
🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷
🌷 الصِّديقِ 🌷
🌷الشهید🌷
🌷صَلاةً 🌷
🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷
🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷
🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷
🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷
🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷
🌷صلوات الله علیک🌷
🌷و علی آبائك🌷
🌷وأوﻻدك🌷
💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم
💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم
💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران
💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان
💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی
💚♻️یک زیارت را به نامم میزدی
💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو
💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو
💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب
💚♻️میکنی آقا قدمها را حساب
💚♻️باتوعاشقترشدن عشقِ منست
💚♻️عشقِ زیبای شما رزق منست
@Tobeh_Channel
👇تقویم نجومی دوشنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
✴️ دوشنبه 👈9 بهمن / دلو 1402
👈17رجب 1445👈19 ژانویه 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅اغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅درختکاری.
✅ختنه کردن.
✅کندن نهر و جوی.
✅خرید و فروش.
✅و دیدار دوستان و آشنایان خوب است.
🚘 سفر: مسافرت مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود).
👶زایمان مناسب و نوزاد زندگی پاک و عمر طولانی دارد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج سنبله و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️ارسال کالاهای تجاری.
✳️خرید باغ و زمین زراعی.
✳️خرید منزل.
✳️امور زراعی و کشاورزی.
✳️قباله و قولنامه نوشتن.
✳️و آغاز بنایی نهادن نیک است.
✳️ شما میتوانید باجستجوی کلمه" تقویم همسران"در تلگرام و ایتا به ما بپیوندید و تقویم هر روز را دریافت نمایید.
🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است.
👩❤️👨 مباشرت و مجامعت:
مباشرت امشب: شهادت در راه خدا نصیب چنین فرزندی گردد.
💠 به کانال ما در موضوع خواص و فروش حرز امام جواد علیه السلام سری بزنید. مناسب ترین قیمت و مطمئن...👇
@Herz_adiye_hamrah
💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،میانه است.
🔴 حجامت:
#خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث صحت بدن می شود.
@taghvimehamsaran
🔵ناخن گرفتن:
دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕دوخت و دوز لباس:
دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن).
✳️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه.
✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد.
@taghvimehamsaran
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که امشب شبِ سه شنبه دیده شود طبق ایه ی 18 سوره مبارکه "کهف" است.
وتحسبهم ایقاظا و هم رقود...
و از معنای آن استفاده می شود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده به وی برسد. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
@taghvimehamsaran
🌸زندگیتون مهدوی🌸
📚 منبع مطالب ما.
تقویم همسران:نوشته ی حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهماالسلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن
02537747297
09123532816
09032516300
📛📛📛📛📛📛
📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک کانال ممنوع و حرام است.
📛📛📛📛📛📛
@taghvimehamsaran
ادمین...👇
@tl_09123532816
مطلب تخصصی و مفید تقویم همسران را هر شب، در اینجا دریافت کنید و عضو شوید👇
لینک کانال اصلی ما در تلگرام ,ایتا و سروش..👇
@taghvimehamsaran
https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
۸ بهمن سالروز شهادت اولین ذبیح لشکر فاطمیون، شهید رضا اسماعیلی گرامی باد.
متولد افغانستان، ساکن مشهد و جزء اولین کسانی بود که از ایران به همراه شهید ابوحامد فرمانده فاطمیون از حرم حضرت زینب (س) می کرد. یک شب امام حسین (ع) را در خواب می بیند که به او می گوید فردا سرت را خواهند برید و مانند من شهید میشوی، اما نترس، هیچ دردی ندارد؛ همانگونه که بریدن سر من هیچ دردی نداشت!
منقلب می شود و از خواب می پرد. همان لحظه همه دوستانش را از خواب بیدار میکند و به آنها میگوید که من فردا شهید میشوم! فردا صبح وقتی یکی از نیروها در محاصره افتاده بود، رضا برای جان نجات جان او رفت و اسیر شد. صدایش را در بیسیم سراسری قرار می دهند و از او میخواهند که به حضرت علی (ع) و حضرت زینب (س) فحاشی کند اما او امتناع میکند و می گوید جانم فدای حضرت رقیه (س)، جانم فدای حضرت علی (ع) و حضرت زینب (س).
در همین حین چاقو را زیر گلویش قرار می دهند و در حالی که «یا علی یا علی» می گفت ذبح شد و به کاروان عاشورا پیوست.
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید رضا اسماعیلی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
🌄 محبّت، کافی نیست...
✍🏻 عینصاد
❞ آنچه مطلوب است، ولايت على است، نه صرف محبت او. محبت على را هر كسى دارد.
📚 #عوامل_رشد | ص ۱۵۶
#️⃣ #عکس #عکس_نوشته #تربیت
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
📜 محبّت، کافی نیست...
▫️ اينكه چند هزار ساعت از على و پيامبر سخنرانى كنيم، آيا عشقى از آنها در دلمان مىآيد؟ اگر عشقى هست، در حد جُرج جُرداق و احمد حنبل است يا نه، عشقِ بالاتر است؟
▫️ آنچه مطلوب است، ولايت على است، نه صرف محبت او. محبت على را هر كسى دارد.
كسانى كه در اين هستى عاشق يك بلبل و يك برگ مىشوند، شكوه يك جنگل يا يك منظره آنها را مىگيرد، چگونه شكوه و عظمت على، آنها را به خودش جذب نكند؟!معاويه هم على را دوست داشت.
▫️ مگر كسى مىتواند على را دوست نداشته باشد؟! ولى مسئله، ولايت است؛ يعنى فقط على را دوست داشته باشيم و فقط او را حاكم بگيريم. اين ولايت بهمعناى اولويّت است: «اَلَسْتُ اَولى بِكُمْ مِنْ اَنفُسِكُم» يعنى آنها در ما نسبت به ما حاكمتر و سزاوارتر باشند.
✍🏻 عینصاد
📚 #عوامل_رشد | ص ۱۵۶
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #تربیت
هدایت شده از کانال توبه
❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️
*قرار شبانه با مولای غریبمان💚*
*بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد...*
*دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد...*
*💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠*
*🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸*
*⚜اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜*
*ترجمه:*
*خدايا گرفتارى بزرگ شد، و پوشيده بر ملا گشت، و پرده كنار رفت، و اميد بريده گشت، و زمين تنگ شد، و خيرات آسمان دريغ شد و پشتيبان تويى، و شكايت تنها به جانب تو است، در سختى و آسانی تنها بر تو اعتماد است، خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست آن صاحبان فرمانى كه اطاعتشان را بر ما فرض نمودى، و به اين سبب مقامشان را به ما شناساندى، پس به حق ايشان به ما گشايش ده، گشايشى زود و نزديك همچون چشم بر هم نهادن يا زودتر، اى محمّد و اى على، اى على و اى محمّد، مرا كفايت كنيد، كه تنها شما كفايت کنندگان منيد، و ياریم دهيد كه تنها شما ياری كنندگان منيد، اى مولاى ما اى صاحب زمان، فريادرس، فريادرس، فريادرس، مرا درياب، مرا درياب، مرا درياب، اكنون، اكنون، اكنون، با شتاب، با شتاب، با شتاب، اى مهربانترين مهربانان به حق محمّد و خاندان پاك او.*
*💠دعــای ســـلامتی*
*امــام زمــــان(عج)💠*
*⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜*
*⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️*
@Tobeh_Channel
❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️
هدایت شده از کانال توبه
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم
سوره مبارکه يونس آیه ۲۶
لِّلَّذِينَ أَحْسَنُواْ الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ وَلاَ يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلاَ ذِلَّةٌ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
براى آنان كه نيكى كنند ، پاداشى نيكوتر (از نظر كيفى) و افزونتر (از نظر كمّى) خواهد بود
و بر چهره ى آنان غبار ذلّت و خوارى ننشيند
آنان اهل بهشتند و هميشه در آنجايند.
@Tobeh_Channel
🌷🕊🍃
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
پدرمهربانم، سلام ...
صبح یعنی شما بتابید،
و مرا؛
زنده به خود گردانید...
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج 🕊
صبحتون مهدوی 😍
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
خورشید ،
سرک میکشد و میداند
از دست تـو چـایِ جبهه ها ،
خوردن دارد.
صبح وعاقبتتون شهدایی 🕊
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحنههایی از دستگیری ۴ عضو گروهک کومله که امروزصبح به دارمجازات آویخته شدند
دستگیری عناصر خرابکار در حالیکه رئیس موساد از نزدیک تحولات را بررسی میکرد و جاسوسان موساد حتی روی تیتر خبر عملیات بزرگ در ایران کار کرده بودند.
شکست عملیات در اصفهان لکه ننگی در کارنامه رئیس موساد شد.این اقدام فرزندان انقلاب زلزله ای بود در ارکان موساد
┄┅═✧☫ سر به گونی ☫✧═┅┄
سربه گونی
🇮🇷@sarbegooni