⭐️یادی از سردار شهید عبدالرضا مصلی نژاد⭐️
🌹سال 1349 من دانش آموز کلاس هفتم بودم که رژیم پهلوی بحث بی حجابی و برداشته شدن حجاب دانش آموزان در مدرسه را مطرح کرد و ما را موظف کردند که بدون حجاب و چادر به مدرسه برویم. من هم که محجبه بودم و دلم نمی خواست حجابم را بردارم و بی حجاب به مدرسه بروم، چند روزی به مدرسه نرفتم. عبدالرضا جریان را پرسید که چرا به مدرسه نمی روم. مسئله را گفتم. گفت خودم تو را تا مدرسه می برم. از صبح روز بعد با دوچرخه اش مرا تا مدرسه می رساند، کنار مدرسه چادر من و چند نفر از دختران فامیل را می گرفت و ما وارد مدرسه می شدیم.
ظهر وقت تعطیلی مدرسه با دوچرخه اش می آمد، چادرهای ما را می داد و ما با حجاب به خانه بر می گشتیم. این کار را چند ماه پیاپی ادامه داد تا این بحث کمرنگ شد و دیگر مسئولین مدرسه کاری به حجاب دانش آموزان نداشتند.
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید عبدالرضا مصلی نژاد 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم
سوره مبارکه بقره آیه ۱۲۰
وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ
(اى پيامبر!) هرگز يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد تا (آنكه تسليم خواسته آنان شوى و) از آئين آنان پيروى كنى
بگو هدايت تنها هدايت الهى است
و اگر از هوى و هوسهاى آنها پيروى كنى ، بعد از آنكه علم (و وحى الهى) نزد تو آمد، هيچ ولایت و ياورى از طرف خداوند براى تو نخواهد بود.
@Tobeh_Channel
☀️
﷽ #سلام_امام_زمانم ﷽
السَّلامُعَلَيْكَیابقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ
اَلسّلامُ عَلَیْکَیا مَولایَ یاصاحِبَالزَّمان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فارسُالْحِجاز
اَلسَّلامُعَلَیْکَ یاخَلیفَةَ الرَّحمَنُویاشَریکَالْقُران
وَیااِمامَ الْاُنسِوَالْجان
✨ سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات ✨
✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ✨
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌷🕊🍃
فقط حوالی شماست کہ هوا هست
تا وقتی سیمِ دلمان به شما
وصل باشد نفــــــــــس میکشیم
خدانکند لحظھ اے از شما
جدا شویـم
کھ دیگر هوایی برای
نفس کشیدن نیست...
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سؤال: مگر امام خمینی (ره) نگفته بود آخوندها در امور مملکت دخالت نکنند!🤔
✅ پاسخ این پرسش را از زبان خود امام (ره) بشنوید.
🌷 رهبر انقلاب: قدرت نقش آفرینی مردم را فراموش نکنیم/ امروز ایستادگی مردم غزه آمریکا و رژیم صهیونیستی را عاجز کرده/ حضور مردم قم در نوزده دی سرآغاز جریان سرنگونی رژیم وابسته مستکبر ظالم شد
👈 رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در سالگرد قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ مردم قم:
✏️ قدرت نقشآفرینی مردم در حوادث بزرگ را ما نباید فراموش کنیم. این را در زندگی خودمان تجربه کردیم، هم خودمان باید فراموش نکنیم، هم این تجربه را به دیگران منعکس کنیم.
✏️ امروز غزه را ملاحظه کنید. نقشآفرینی حضور مردم و ایستادگی مردم در یک حادثهی عظیم، یعنی یک گروه کوچک، یک مردم محدود، مثلاً دو میلیون جمعیت منباب مثال در یک وجب زمین، آمریکای با آن عظمت را و رژیم صهیونیستی آویزان به آمریکا را عاجز کرده. قدرت حضور مردم یعنی این.
✏️ حادثهی قم یک حادثهای است به مراتب از این بالاتر. چرا؟ برای خاطر اینکه در روز نوزدهم دی مردم قم آمدند در خیابان، شهید هم دادند، کتک هم خوردند، عدهای هم زندان رفتند، اما سرآغاز یک جریانی شدند که آن جریان توانست یک رژیم وابستهی مستکبر ظالم مسلّط بر این کشور را در طول مدت حدود یک سال سرنگون کند. ۱۴۰۲/۱۰/۱۹
🖼 #بسته_خبری
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از مردم قم: ما بر سرکوب عوامل واقعی و پشت پرده حادثه تروریستی کرمان اصرار داریم. مسئولان مربوطه در موضوع حادثه کرمان به طور جدی در تلاشند و خوب کار کردند.
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 رهبر انقلاب، صبح امروز: سیاست راهبردی امام آوردن مردم به صحنه، سیاست راهبردی دشمن خارج کردن مردم از صحنه. شرکت نکردن در انتخابات همان سیاست راهبردی دشمن است
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🥀
شعرخوانی حماسی حاج قاسم سلیمانی
🔺 تو مکن تهدیدم از کشتن...
💢 هر کسی گفت چرا نظام با مسئولین دزد برخورد نمیکنه؛ این عکس رو براش بفرست
✅اخبار خوب ایران رو با ما دنبال کنید
🇮🇷 @akhbar_khoob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
✅ #فرهاد_قائمیان، بازیگر توانای سینما و تلویزیون:
وقتی صهیونیست به ته خط رسیده است قطعا یک حرکت کور تروریستی را انجام می دهد.
به بن بست رسیدن اسرائیل و صهیونیست باعث شده است که این ترور کور انجام شود.
نظام ما نظامی است که هیچوقت با این شرایط تکان نخواهد خورد!
👌#هنرمند_فهیم
@deeh1kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب:
حضور مردم در سالگرد شهادت شهید سلیمانی نشانگر آمادگی مردم است/ اصرار داریم عوامل واقعی فاجعه کرمان را پیدا و سرکوب کنیم
🔸️مسئولان حکومتی باید بدانند مردم آمادهاند، وظیفه آنها سنگین است.
🔹مردم آمادهاند. دلیلش چیست؟ دلیلش همین اجتماع عظیم مردم در سال چهارم شهادت سلیمانی است. این یکی از ادلهاش است. حضور مردم در بیستودوم بهمنها. حضور مردم در جمعه آخر ماه رمضانها. حضور مردم در نهم دیها. حضور مردم در ایامالله گوناگون.
🔸و حالا حضور مردم در سالگرد شهادت شهید سلیمانی. مردم راه میافتند از راههای دور میروند مزارش را زیارت کنند این اتفاق فاجعهبار اندوهبار هم میافتد باز فردا مردم اجتماعشان با همان شدت، با همان قدرت، با همان انگیزه ادامه دارد. پس مردم آمادهاند. ما هستیم باید سازماندهی کنیم باید کمک کنیم؛ باید راه را باز کنیم باید زمینهسازی کنیم.
🔹️در این قضیه اندوهبار و فاجعهبار که در کرمان اتفاق افتاد که خب ملّت را مصیبتزده کرد ما اصرار نداریم این و آن را متهم کنیم، اما اصرار داریم که عوامل واقعی و پشتپرده این حادثه را پیدا کنیم و آنها را سرکوب کنیم.
🆔 @Masaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 در19 دی سالروز فوت هاشمی رفسنجانی یادی کنیم از این کلیپ، محسن هاشمی: به رهبری گفتیم در حق ما پدری کنید، گفتند اینها حرف پدر خودشان را هم گوش نمیدادند!
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️رهبر انقلاب: عده ای(دشمنان داخلی و خارجی) نمیخواهند انتخابات شایستهی ملت ایران برگزار شود
در مقابل اینها باید با جهاد تبیین سینه سپر کرد..
به کوری چشم دشمن از هرسال دیگه انتخابات رو باشکوه تر برگزار میکنیم
👌چون هرجا به آقا و حرفهاشون اعتماد کردیم دشمن خوارتر و ذلیلتر و کشور پیشرفت بیشتری داشته
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
سلام بر اون فرماندهی که نیمه شب برای سرکشی وارد پادگان شد و سربازی رو دید که سر پست خوابش برده.
پتو رو روی سرباز انداخت و تا آخر پست خودش جای سرباز، نگهبانی داد. با اون درجه نظامی و مقامی که داشت...
اون فرمانده شهید حاج احمد کاظمی بود
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍روایت شهید احمد کاظمی از لحظه شهادتش :
اونقدر کیف داد ...
به مناسب سالگرد شهادت
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️
*قرار شبانه با مولای غریبمان💚*
*بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد...*
*دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد...*
*💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠*
*🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸*
*⚜اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜*
*ترجمه:*
*خدايا گرفتارى بزرگ شد، و پوشيده بر ملا گشت، و پرده كنار رفت، و اميد بريده گشت، و زمين تنگ شد، و خيرات آسمان دريغ شد و پشتيبان تويى، و شكايت تنها به جانب تو است، در سختى و آسانی تنها بر تو اعتماد است، خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست آن صاحبان فرمانى كه اطاعتشان را بر ما فرض نمودى، و به اين سبب مقامشان را به ما شناساندى، پس به حق ايشان به ما گشايش ده، گشايشى زود و نزديك همچون چشم بر هم نهادن يا زودتر، اى محمّد و اى على، اى على و اى محمّد، مرا كفايت كنيد، كه تنها شما كفايت کنندگان منيد، و ياریم دهيد كه تنها شما ياری كنندگان منيد، اى مولاى ما اى صاحب زمان، فريادرس، فريادرس، فريادرس، مرا درياب، مرا درياب، مرا درياب، اكنون، اكنون، اكنون، با شتاب، با شتاب، با شتاب، اى مهربانترين مهربانان به حق محمّد و خاندان پاك او.*
*💠دعــای ســـلامتی*
*امــام زمــــان(عج)💠*
*⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜*
*⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️*
@Tobeh_Channel
❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️
👇تقویم نجومی چهارشنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی،اسلامی)
@taghvimehamsaran
✴️ چهارشنبه 👈20 دی/ جدی 1402
👈27 جمادی الثانی 1445 👈10 ژانویه 2024
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🏴 شهادت سلطان علی بن محمد باقر علیه السلام در مشهد اردهال کاشان " ۱۱۶ هجری.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است :
✅شروع به کار و کسب.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅ تمام دیدارها.
✅اقدام علیه خصم.
✅حق خواهی.
✅و امور زراعی و کشاورزی خوب است.
👶 زایمان خوب و نوزاد حشر و نشر خوبی با مردم دارد.
🚘مسافرت: مسافرت مکروه و در صورت ضرورت حتما همراه صدقه باشد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج جدی و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️برداشت محصولات کشاورزی.
✳️وام و قرض دادن و گرفتن.
✳️تشکیل شرکت و امور شراکتی.
✳️انواع جراحی ها.
✳️لباس نو پوشیدن.
✳️صید و شکار و دام گذاری.
✳️ و امور زراعی و کشاورزی نیک است.
🟣 نگارش ادعیه و برای نماز حرز و بستن آن خوب است.
✳️ برای مطالب بیشتر و دریافت تقویم نجومی هر روز باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما در تلگرام و ایتا بپیوندید.
👩❤️👨 حکم مباشرت امشب.
( شب پنج شنبه ) ، ممکن است گروهی به دست چنین فرزندی هلاک شوند.
💉حجامت.
خون دادن و فصد سبب ایمنی از ترس می شود.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت.
باعث پشیمانی می شود.
😴🙄 تعبیر خواب.
خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 28 سوره مبارکه "قصص" است.
قال ذالک بینی و بینک...
و مفهوم آن این است که فرد مهمی نزد خواب بیننده بیاید و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت ودوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله.
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن).
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد
@taghvimehamsaran
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
@taghvimehamsaran
شما میتوانید با جستجوی کلمه" تقویم همسران" در تلگرام ایتا و سروش به کانال ما بپیوندید.
📚 منابع مطالب ما:
📔تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
قم:انتشارات حسنین علیهما السلام
ادرس:
پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن:
09032516300
0912 353 2816
025 377 47 297
📛📛📛📛📛📛
📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید.نقل مطلب بدون لینک ممنوع و شرعا حرام و مدیون هستید.
📛📛📛📛📛📛
مطلب تخصصی و مفید تقویم اسلامی نجومی را هر شب در 👇اینجا👇دریافت کنید 👇عضو شوید👇
لینک کانال اصلی ما در تلگرام👇👇
@taghvimehmsaran
ارتباط با ادمین مجموعه کانالهای تقویم
نجومی اسلامی:👇
@tl_09123532816
لینِک کانال در ایتا و سروش 👇
@taghvimehamsaran
🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
🌹#اسم_تو_مصطفاست
#قسمت15
وقت پرو لباس قربان صدقه ام میرفت و به خانم خیاط میگفت:((انتخاب پسرم کار دله نه کار گِل .ان شاءالله که به پای هم پیر بشن.))
دعای مادرانه اش دلگرمم کرد و دو دلی و تردیدم را کمرنگ تر کرد.
ظاهرا جفتم را پیدا کرده بودم،اما هنوز هم برای قضاوت نهایی به زمان احتیاج داشتم.
رفته بودم آزمایشگاه ،اما این بار به موقع .قرار شد تا من و تو برگه ها را امضا میکنیم و در کلاس توجیهی شرکت میکنیم،مادرها بروند زیارت امامزاده اسماعیل(ع).آن ها رفتند و بعد از آنکه کارمان تمام شد آمدیم حیاط آزمایشگاه.گنجشک ها جمع شده بودند داخل باغچه کوچک و جیک جیکی راه انداخته بودند شنیدنی.گل های سرخ،سرخ تر از هر گل سرخی بودند،مثل گونه هایم که آتش گرفته بودند.بنفشه ها دور تا دور باغچه در خواب مخملین بودند.حالا من و تو تنها نشسته بودیم.تازه دقت کردم به لباست.یک شلوار شش جیبِ طوسی با بلوز آبی روشن.هم شلوارت یک سایز بزرگتر بود و هم بلوزت به تنت لق میزد.سکوت سنگین بین مارا صدای گنجشک ها پر کرده بود.
_یه چیزی بگین!
کمی فکر کردم و گفتم :((خب من دوست دارم با کسی زندگی کنم که از نظر ایمان و اعتقاد درجه بالایی داشته باشه،یعنی بتونه خودش رو بکشه بالا.الان هم توی خونه مون دوست دارم اعتقاد و ایمان حرف اول رو بزنه.))
با دست اشاره کردی تا روی نیمکت فلزی سبز کنار باغچه بنشینم.
گنجشک ها پریدند.زیر نور آفتاب چرخی زدند و باز کنار پایمان نشستند.
گفتی :((خب بله دیگه! باهم میزنیم در معرفت رو با لگد باز میکنیم و قدم به قدم میریم جلو.))
در دلم گفتم:عجب پرروئه!هنوز مَحرم نشده چه حرفایی میزنه!
چقدر روش بازه!
وقت برگشت به خانه با فاصله از تو راه میرفتم.حرف نمیزدم و فقط گوش میکردم.
آخرین حرفت این بود:((عصر میریم خرید حلقه.))
عصر که شد ،مامان صحابه را برداشت و باهم رفتیم.من و صحابه و مامان.تو و مامان و بابا و زن داداشت و خواهرت.
برای خرید حلقه شروع کردیم به گشتن.نور خورشید افتاده بود روی شیشه طلافروشی ها و چشممان را میزد.جلوی چند مغازه پسند نکردیم و گذشتیم.پدرت گفت:((مغازه ای هست که مال یکی از آشناهاست.بریم اونجا.))
رفتیم و همان جا حلقه ام را خریدی.
اما تو گفتی:((من حلقه طلا نمیخوام.))و حلقه نقره ای برداشتی که مثل مال من هفت تا نگین داشت.
مامان گفت:((غروب شد.ما برمیگردیم.باید برم شام درست کنم.))
با صحابه برگشتند و قبول نکرد با ما به رستوران بیاید.من هم سختم بود،اما آمدم.رستوران بین شهریار و کهنز بود:رستوران مهستان.
همان که بعد ها شد پاتوقمان.رستورانی زیبا،شیک و خوش آب و رنگ.
هنوز پشت میز ننشته بودیم که مادرت دوربینش را از داخل کیف در آورد:((کمی نزدیک تر به هم بشینین.میخوام عکس بندازم.))یکی دوتا عکس گرفت.هر دو معذب بودیم.رفتم پیش خودش نشستم.تو هم پیش پدرت.
پدرت چلو کباب و جوجه سفارش داد.غذا از گلویم پایین نمیرفت.شاخه ای گل سرخ در گلدان بلور وسط میز بود،آن را آرام هل دادی طرفم.مادرت باز هم عکس انداخت.به زور لقمه هارا فرو دادم .دلم شور میزد.نمیفهمیدم چه میخورم.همه حواسم به این بود که زودتر برگردیم.
برای مجلس عقد مهمان ها آمده بودند و بیشترشان هم از شهرستان بودند.پنجشنبه بود و خانه حسابی شلوغ.عمه ها،دایی ها،مادربزرگ،پدربزرگ ،فامیل دور،فامیل نزدیک،همیایه دستِ راست و دستِ چپ و روبرو!
محضر تا خانه ما چهار پنج خانه فاصله داشت.میشد پیاده رفت،اما همان راه کوتاه را هم با ماشین رفتیم.تازه گواهی نامه گرفته بودی و خودت رانندگی میکردی.کت و شلوار مشکی پوشیده بودی و پیراهن سفید.بعد ها برایم گفتی:((همون شب که میخواستم بیام خواستگاری،رفته بودم سرکوچه برای مامانم خرید کنم.سجاد رو دیدم ایستاده بود توی مغازه.خواستم بگم یه دست کت و شلوار شیک داری بدی بپوشم بیام خواستگاری؟دیدم خودش با دمپایی وایساده اونجا!))
خندیدی،از همان خنده های بلند و کودکانه و گفتی:((راستش،هرچی پول گیرم می اومد،خرج پایگاه میکردم و چیزی ته کاسه نمیموند برای پس انداز.))
آدم ولخرجی بودی.این را بعدها فهمیدم.شاید نشود گفت ولخرج.از این دست آدم هایی بودی که پول به جانشان بسته نیست و این البته نمیتواند بد باشد.
شبی که قرار بود فردایش عقد کنیم،مادرت پارچه ساتن سفید و طلایی را به خانه مان آورد:((سمیه جان،خودت هویه کاری ش کن و دورش گل بزن.برای سابیدن قند روی سرت میخوام.))
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
🔸ادامه دارد...
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌹#اسم_تو_مصطفاست
#قسمت16
همان شب با شابلون استیل دورتادورش را نقش گل رز انداختم.
رزها روی پارچه ساتن سفید و طلایی جلوه خاصی داشتند.ساعت ده شب بود که مادرت زنگ زد:((گفتن فردا آب قطع میشه،برقم!))
مامان که شنید زد توی صورتش:((وای خاک عالم،حالا چی کار کنیم سجاد؟))
سجاد و سبحان آمدند پیش تو.نیم ساعت بعد سه تایی باهم آمدید با یک تانکر.تانکر را در پارکینگ گذاشتید و بنا کردید به شستنش.تا دیر وقت شب صدای قهقهه تان شنیده میشد.
_کف تانکر پر از خزه اس.دوماد آستینا بالا،خودت زحمتش رو بکش!
تورا کرده بودند داخل تانکر و دادت بلند بود:((بابا چرا شلنگ رو گرفتین رو سرم،مظلوم گیر آوردین!))
مامان تو آشپزخانه غذا درست میکرد.زرشک پلو با مرغ و خورشت فسنجان.عطر و بوی غذا در خانه پیچیده بود.صدای جیغ و داد و گریه و خنده بچه ها بلند بود.تا نیمه شب همه بیدار بودند.دورتا دور پارچه قند سابی را با هویه گل زدم.
_بابا این تانکر سوراخه!
شلیک خنده شما از پایین می آمد.آن شب شاید دو سه ساعت بیشتر نخوابیدیم.
یازده صبح مامانت آمد دنبالم تا برویم آرایشگاه.رفتم نشستم صندلی عقب.مواظب بودم از تو آینه نگاهم به نگاهت نیفتد.وقتی از آرایشگاه برگشتیم،چادرم را روی صورتم کشیده بودم تا دیده نشوم.
مهمان ها دست زدند و کل کشیدند.
مامان کاغذی را که بالای آن بسم الله الرحمن الرحیم نوشته بود،دست به دست می چرخاند.
مهریه ام روی آن نوشته شده بود:۳۱۳سکه بهار آزادی، یک دست آینه شمعدان،حلقه،انگشتر و سرویس جواهرات.بزرگ ترهای فامیل امضا کردند.خانم ها طبقه اول بودند و آقایان خانه پدرت که تقریبا روبروی خانه ما بود.بی بی،مادر بزرگت،انگشتر سرویسی را که برایم گرفته بودید دستم کرد،النگویی هم به این یکی دستم.
مامان آمد صدایم زد:((سجاد باهات کار داره.))
بلند شدم و رفتم داخل راهرو.سجاد تا چشمش به من افتاد زد توی سرش:((وای مامان اشتباه کردیم آبجی رو دادیم!وای خدا حیفه این ماه پیشونی!ببین چقدر خوشگله!چرا باید دسته گلمون رو بدیم بره؟))
مامان تندی در را پیش کرد و لپش را کَند:((سجاد هیس!زشته.این حرفا چیه میزنی؟))
صحابه از اتاق بیرون آمد.سجاد به او نگاه کرد،درحالی که اشک می ریخت:((این یکی رو دیگه نمیدیم مامان! آدم باید آبجیش رو کنارش نگه داره!))
آمدی و برای عقد مرا محضر بردی.تعدادی از مهمان ها هم آمدند.
اتاق عقد کوچک بود و سالنی بزرگ کنارش.خانم ها آمدند داخل اتاق.نشستم پای سفره و خنچه عقد.هوا گرم بود.نشستی کنارم.
نگاهم به زیر بود که یکی قران را گذاشت روی دامنم.شروع کردم به خواندن سوره یوسف.باید آقا خطبه را میخواند،اما قبل از آن تورا صدا زد:((آقا مصطفی بیا تا شروط عقد رو برات بگم.))
رفتی.صدایش می آمد:((همه شروط به نفع خانمه.حواست هست شما؟))
_بله بله حاج آقا حله!
آمدی و نشستی .اتاق گرم تر از گرم شده بود.عرق از چهار ستون بدنم میریخت.عاقد خطبه را خواند.دفعه اول رفتم گل بچینم.دفعه دوم میخواستم گلاب بیاورم و دفعه سوم گفتم:((با اجازه امام زمان و رهبر عزیزم و بزرگ ترایی که اینجا هستن و پدر و مادرم بله!))
صدای هلهله و دست بلند شد.نقل و سکه ریخته شد روی سرمان.
نمیدانستم بعد ها همین چیزی که گفتم میشود سوژه دست تو و برادر هایم:((سمیه ،یادت رفت بگی با اجازه آقا مصطفی و کل فامیلامون! این رو هم یادت رفت بگی با اجازه از امام و همه ملت ایران!))
گرمای اتاق دیوانه ام کرده بود. هوای اردیبهشتی شده بود هوای چله تابستان.دیگر به هم محرم شده بودیم.حلقه را دستم کردی،حلقه طلا با هفت نگین سفید.
اتاق گرم گرم شده بود.از موهایم آب میچکید.مادرت که آمد هدیه اش را بدهد گفتم:((تموم موهام خراب شد.))
گفتی:((با این وضع که نمیتونه بیاد جلوی مهمونا مامان!))
مادرت گفت:((نگران نباش،الان میبرمش آرایشگاه تا دوباره موهاش رو درست کنن.))
مرا همراه مادرت بردی ارایشگاه.دم در پرسیدی:((خیلی طول میکشه؟نکنه مثل اون بار...!))
_همین جا بمون الان برمیگردیم!
_اما حالا وقت اذونه باید برم مسجد!
_یعنی چی؟حالا یک امشب رو نرو مادر!
_زشته باید برم!
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
🔸ادامه دارد....
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
⤴️ روایتی از همســـر بزرگوار
شهید #صمد_اسودی🕊🌹
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید صمد اسودی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
❣#سلام_امام_زمانم❣
☀️صبحی نو سر زد و زندگی
به برکت نفس های زهرایی شما آغاز شد
و این نهایت امیدواری است
که در هوای یادتان، نفس می کشیم
و در عطر نرگس بارانِ نامتان،
دم می زنیم ...
شکر خدا که در پناه شماییم 🤲
#امام_زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف )♥️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃