eitaa logo
تـ ع ـجیل | TaaJiL
38 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
383 ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 3⃣6⃣✨‌ مثل پوست لیمو 🍋 پوست لیمو تلخ است 😣 دور ریختنی است 😬 اما همین پوست لیمو اگر در دست اهلش قرار بگیرد از آن یک مربای خوش طعم، خوش رنگ و شیرین درست خواهد‌شد 👌 🔹 تربیت مثل مربا درست کردن است 👌 ما آدم ها مثل همان پوسته های لیمو هستیم 🍋 اما اگر تربیت شویم چه شیرین می شویم ☺️ و چه ارزشی پیدا می کنیم ❗️ 🔹 و تربیت کار ربّ است و ربّ ، خداوند است ✅ خدا ربّ همهٔ هستی است و « ربّ العالمین » است 🌍 🔹 پس تنها خداست که می تواند ما را تربیت کند . و البته کسانی که در برِ او باشند . بعضی «‌ در بَر » و بعضی « بر در » هستند 🙄 🔹 اولیای خدا یعنی انبیاء و اهل بیت علیه السلام همه 👈 در برِ 👉 خدایند ، بوی خدا را دارند و اخلاق خدا را دارند😌 به همین خاطر مثل خدا می توانند مربی باشند و ما را تربیت کنند ✅ 👈 اما کسانی که « بر در » هستند یعنی پشت در مانده اند، در این حریم راهی ندارند و هرگز نمی توانند ما را تربیت کنند ❌ اگر نگاهمونو به اتفاقات عالم عوض کنیم مطمئنا سختی های دنیا برای تربیت و رشد من و شما هستش. پس با تغییر نگاه از زندگی خود لذت ببریم و از پرودگار عالم بخاطر رشد وتربیتش تشکر کنیم. 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
❣﷽❣ 4⃣6⃣✨ 💌 فکر می‌کنید خدا برای چی ما رو آورده تو این دنیا؟🤔 🔸 اصلاً ما اومدیم تو این دنیا چکار کنیم؟ 🔸 کارِ اصلی ما تو این دنیا چیه؟ 🔸 اومدیم تو این دنیا که صبح تا شب جون بکنیم و دو تا رو چهار تا کنیم، چهار تا رو هشت تا کنیم؟ 🔸 اومدیم دنیا که فقط دنبال این چیزا باشیم: شغل خوب؟ خونه خوب؟ ماشین خوب؟مدرک تحصیلی؟ یا... 🔸 همه اینا بجای خودش خوبه، ولی کار اصلیِ ما چیه؟🤔 قرآن تو سوره ذاریات میگه: 📖 مٰا خَلَقْتُ اَلْجِنَّ وَ اَلْإِنْسَ إِلاّٰ لِیَعْبُدُونِ (ذاریات/۵۶) 👈 من جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه عبادت مرا کنند. ✍ یعنی کار اصلیِ ما تو این دنیا باید این باشه: . 🔸 خدا ما رو آفریده تا از طریق بندگی و عبادت تکامل پیدا کنیم، و به عالیترین مقام انسانیت برسیم، و به خدا نزدیک بشیم. 🔸 نکته مهمش هم اینه که این عبادت و بندگی و نماز و روزه ما، هیچ نفعی برای خدا نداره، بلکه برای خودمون نفع داره. 🔸 مثل کسی که سفره پهن کرده و یه عده رو دعوت کرده به مهمونی، حالا اگه یه عده اومدند تو مهمونی و غذا نخوردند خودشون ضرر کردند، نه میزبان. 🔸 اگه همین قدر بفهمیم که عبادت کردن ما به هیچ درد خدا نمیخوره، بلکه به درد خودمون میخوره، خیلی هنر کردیم. به خاطر همین بلافاصله تو آیه بعدش میگه: 📖 مٰا أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ مٰا أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ (ذاریات/۵۷) إِنَّ اَللّٰهَ هُوَ اَلرَّزّٰاقُ ذُو اَلْقُوَّةِ اَلْمَتِینُ (۵۸) 👈 هرگز از آنها نمی خواهم که به من روزی دهند، و نمی خواهم مرا اطعام کنند. بلکه خداوند خودش روزی دهنده و صاحب قوت و قدرت است. 🚧 حالا سوال اساسی اینه: 🔸 ما برای مسائل فرعی انقدر وقت میذاریم، برای اون هدف اصلی چقدر وقت میذاریم؟؟🤔 🔸 روزانه چقدر بندگی خدا رو میکنیم؟؟🤔 🔸 چقدر به خدا نزدیک میشیم؟؟🤔 🔸 اصلاً به فکر آخرتمون هستیم؟؟🤔 ... 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
❣﷽❣ 5⃣6⃣✨ ✍زندگی بر اساس ✅ مشکل ما از اونجایی شروع شد که:👇 تو انجام هر کاری به جای اینکه بگیم چی میگه⁉️🤔 گفتیم چی میگن⁉️😧 ☜تو انتخاب لباس ☜تو انتخاب همسر ☜تو مراسم عروسی ☜تو مراسم عزا ☜تو مهمونی‌های عادی ☜تو انتخاب ماشین ☜تو انتخاب خونه و........ 👈نصف عمرمون در راه برآوردن رضایت مردم گذشت‼️😱 اما چه فایده......😭 ‼️هر کاری کردیم، پشت سرمون حرف زدن😭 ‼️هر شکلی شدیم، پشتِ سرمون حرف زدن😭 👇👇👇 ✅ مردمی که یه عمری نگرانِ حرفهاشون بودیم، 👈اون دنیا یه لحظه هم نگران ما نیستند😱😭 ✨✨✨✨✨ ✅ و چه نيكو فرموده قرآن كريم: 🕋 و تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاه ُ(احزاب) ✨و از(حرف) مردم مي‌ترسيدى و حال آنكه خداوند سزاوارتر است که از مخالفت امر او بترسى. 👇👇👇 🗣 بذار هر چی میخوان بگن، 💯 باید تو رو کنه و خدا هم، پرونده‌ای رو که مردم می نویسن نمیخونه.😊 🔔پس نگرانِ نباش❌ ✅ رضایت خدا رو به دست بیار👏 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
❣﷽❣ 6⃣6⃣✨ ❌ ... شما هم تو زندگی روزمره زیاد قسم خدا میخورید؟ مخصوصاً تو کار و کاسبی؟؟ 🔹 به خدا قسم... 🔹 خدا وکیلی... 🔹 خدا شاهده... 🔹 آره والله... 🔹 نه والله... خدا تو قرآنش می‌فرماید: 📖 لاٰ تَجْعَلُوا اَللّٰهَ عُرْضَةً لِأَیْمٰانِکُمْ (بقره/۲۲۴) 👈 خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید! 🔸 یعنی تا جایی که می‌تونید قسم خدا نخورید. 🔸 برای هر چیز کوچک و بزرگی از خدا و نام مقدّسش خرج نکنید، این کار نوعی جرأت و بی‌ادبی حساب میشه. 🔸 احترام نام خداوند و مقدّسات باید حفظ بشه. 🔸 بعضی‌ها به جون عزیزانشون قسم نمیخورن، اونوقت مثل نقل و نبات قسم خدا میخورن. 🔸 اگه راست میگی به جون خودت قسم بخور، به جون بچه‌ات، مادرت، بابات... 🔷 امام صادق علیه السلام می‌فرماید: ☘«لَا تَحلِفوا بِاللهِ صَادِقینَ وَ لَا کَاذِبین فَاِنَّ اللّٰهَ سُبحَانَهُ یَقولُ وَ لاٰ تَجْعَلُوا اللّٰهَ عُرْضَةً لِأَیْمٰانِکُم»☘ 🚧 هیچگاه سوگند به خدا یاد نکنید! چه راستگو باشید، چه دروغگو! زیرا خداوند سبحان در قرآنش می‌فرماید: خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید. 🔸 یعنی حتی برای کارهای نیک، اعم از کوچک و بزرگ، قسم نخورید، و نام خدا را کوچک نکنید. ☝️ حالا یه نکته مهم دیگه: قسم راست خوردن کار خوبی نیست، چه برسه به اینکه کسی قسم دروغ بخوره. این دیگه واویلاست...😰 🔷 امام صادق می‌فرماید: 🚧 کسی که قسمی بخورد و بداند که دروغ می‌گوید، در حقیقت با خدا جنگیده است .... 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
"حیف از آنهمه محبتی که بیهوده خرجِ تو کردم" 💥 × این جمله‌ایست که شاید آن را به زبان نیاوری؛ اما همین که از ذهنت رد شد، بدان که پای شیطان با "توقع" به دارایی‌های قلبت باز شده و به تو فرصت داده تا بنشینی و چرتکه بیندازی و شبیه یک حساب پس‌انداز، برداشت‌ها و واریزی‌های قلبت را حساب کتاب کنی . و در نهایت شبیه یک انسان ورشکسته، کم بیاوری و پشیمان شوی از محبتی که به قول خودت، خرج کسانی کردی که دوستشان داشتی... ✨ اگر می‌دانستی صاحبِ قلب تو، [ خدایی است که بخشش مدام، از خزائنش کم نمی‌کند؛ ] هر روز دست در جیب قلبت میکردی و بدون هیچ هراسی از "دیده نشدن" محبتت را خرجِ همان کسانی می‌نمودی که گمان می‌کنی خرج کردن برایشان بیهوده است ... از امـــروز تمرین کن؛ جوری محبت کنی؛ که دیگران نبینند، نفهمند و به رویت نیاورند... ممنوع🚫 ‌http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
8⃣1⃣ 🎧آنچه میشنوید؛👇 ✍شيطان،فرهنگ لغت مخصوصی، دارد! 🔻آیا شما هم اهل استفاده از این لغات هستید؟ 🔻آیا زیاد دچار سوتفاهم و دلخوری میشوید؟ فایل زیر رو گوش کنید👇 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
4_310226054725763503.mp3
5.35M
پیشنهاد میڪنم حتما گوش ڪنید👌👌 مبحثاش عالیههه http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🍃🌸🌱🌺🌿🌼 🌼🌿🌺🌱 🌱🌸 🌺 🍃 🌺بسم رب الشهدا والصدیقین🌺 9⃣ «اگه من اسير شم يا مجروح، شما خيلی آزار می بينيد، باز هم حاضريد با من ازدواج كنيد؟» گفتم «من آرم سپاه رو خونی ميبينم. من به پای شهادت شما نشسته م.» چه قدر ادعا داشتم آن روزها! چه قدر خودم را حزب اللهی تر از حاجی ميدانستم! وقتی قرار شد قبل از عقد با هم صحبت كنیم او را قسم دادم، گفتم: «زندگی من بايد همه چيزش برای خدا باشه. اگه لله ميخوايد با من ازدواج كنيد، صحبت كنيم.» اما حالا ميدانم، يعنی حس ميكنم كه اين ها نبود. عشق و عاشقی هم نبود؛ از حاجی تا همان لحظه ی عقد خوشم نمی آمد، حتی بدم می آمد! يك جور توفيق بود يا رحمت، يك خوبی كه خدا خواست و به من رسيد؛ انگار سهم من باشد. پدرم گفت «تو هر جا رفتی آبروی من رو بردی. حالا جوان مردم هر جا بره مردم ميگن جای حلقه برايش يك انگشتر عقيق صد و پنجاه توم تومنی خريده ند.» حاجی كه زنگ زد خانه مان بابا عذرخواهی كرد، گفت «شما بريد حلقه تهيه كنيد، ان شاءالله بعد با هم صحبت ميكنيم.» حاجی گفت «اين از سر من هم زياده. شما دعا كنيد توی زندگی مشترك با دخترتون بتونم حق همين رو ادا كنم.» به من ميگفت: «هر بار كه ميگفتی كفش نميخوام، لباس نميخوام، خدا رو شكر ميكردم. توی دلم ميگفتم اين همونه! همون كسی است كه دنبالش می گشتم.» آخر، حاجی دست من را موقع خريد باز گذاشته بود كه هرچه ميخواهم انتخاب كنم، اما من فقط يك حلقه ی هزار تومانی برداشتم. هيچ مراسم خاصی نداشتيم. برای عقد كه ميرفتيم، يك جفت كفش ملی بندی پايم بود و مقنعه ی مشكی سرم بود که خانم برادر حاجی از سرم برداشت و یک روسری کرم سرم کرد و گفت مشکی شگون نداره .حاجی هم با لباس سپاه آمد، البته لباس برادرش، چون به كهنگی لباس خودشان نبود، هر چند به قد او كمی بلند بود و حاجی پاچه های شلوار را برا آن كه اندازه شود،تا زده بود. اگر كسی ايشان را ميديد، فكر ميكرد اعزام است برای جبهه. 🍃🌸🌱🌺🌿🌼🍃🌸🌱🌺🌿🌼🍃🌸🌱 ادامه دارد ...... http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
✍ ترازوی دکّان تو، آینه‌ی خود توست! آنچه در کفّه‌ی ترازوی تو می‌گذرد، و آنچه در تعریف اَجناسَت، از دهان تو خارج می‌شود، چیزی خارج از تو نیست! - این ترازو، این حرف‌ها، این تعریف‌ها، این قسم و آیه‌های راست و ناراست... همه در حال تصویرسازی درون تواَند... تصویرسازی باطن تو! ▪️برای کسی که در دایره‌ی قوانین خدا زندگی می‌کند؛ مردم "امانت" است. و بدترین انسانها در نگاه همین خدا، خائنینِ در امانت‌اند... 💥حواست به کلماتت، حواست به ترازویت هست؟ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🍃🌸🌱🌺🌿🌼 🌼🌿🌺🌱 🌱🌸 🌺 🍃 🌺بسم رب الشهدا والصدیقین🌺 _ماه 0⃣1⃣ به حاجی گفتم «من فقط يك درخواست دارم؛ برای عقد بروم پيش امام.» ايشان آن لحظه حرفی نزدند اما يكی، دو روز بعد آمدند و گفتند «شما هر تقاضايی داريد انجام ميدم، ولی از من نخوايد لحظه ای از عمر مردی رو كه بايد صرف اين همه مسلمان بشه، برای عقد خودم اختصاص بدم. سر پل صراط نميتونم اين قصور رو جواب بدم.» بالاخره همان اصفهان عقد كرديم و موقع عقد پدرم دوباره روی مسئله ی مهريه پافشاری كرد. به حاجی گفتم «قرار بود شما صحبت كنيد»، گفت «آخه خوب نيست آدم به پدر دختری بگه من ميخوام دخترتون رو بدون مهريه عقد كنم.» پدرم هم كوتاه نمی آمد. من دل خور شدم و به قهر بلند شدم بيايم بيرون، اما حاجی اشاره كرد كه بنشينم. رو كرد به پدرم، گفت «من جفت خودم رو پيدا كرده م، به خاطر اين چيزها هم از دست نميدم.» به قول برادرم جاذبه ی كلامی حاجی زياد بود و پدر در نهايت گفتند «هر طور ميدانيد مسئله رو حل كنيد.» شبی كه عقد كرديم، رفتيم خانه ی پدر حاجی چون قرار بود ايشان فردا برگردند كردستان. آن شب حاجی تا صبح گريه ميكرد. نميدانم، شايد احساس گناه داشت، شايد ياد بسيجی های كم سن و سالی افتاده بود كه شهيد شده بودند. گريه كرد و قرآن خواند. مخصوصا سوره ی «يس» را با سوز عجيب ميخواند. 🍃🌸🌱🌺🌿🌼🍃🌸🌱🌺🌿🌼🍃🌸🌱 ادامه دارد.... http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
{‏قَالَ‌لَا‌تَخَافَا‌إِنَّنِي‌مَعَكُمَا‌أَسْمَعُ‌وَأَرَى...} گفت:🌱 نترسیـد قطعـا ‌من ‌با‌ شمـا‌ هستـم‌؛🤞🏻 ‌میشنوم‌ و میبینم... :)♥️ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
. آیا میدانید این چه است ؟ استخوان های گوش که اگر نباشند، نه میشنویم و نه میتوانیم تعادل خود را حفظ کنیم. 💗 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ راه‌ های تکمیل نماز 🌷 قسمت اول: ناقص بودن نماز عالیه حتما دنبال کنید👌👌 ادامه دارد... http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🍃🌸🌱🌺🌿🌼 🌼🌿🌺🌱 🌱🌸 🌺 🍃 🌺بسم رب الشهدا والصدیقین🌺 1⃣1⃣ بعد از نماز صبح از من پرسيد: «دوست داری كجا بريم؟» گفتم «گل زار شهدا.» سرش را به حالت شكر رو به آسمان كرد، گفت :«ميترسيدم غير از اين بگويی.» چند ساعت آن جا بوديم. حاجی دلش نمی آمد برگرديم. از هر كدام از شهدای آن جا خاطره ای داشت، شرح و تفصيل ميداد، زمزمه هايی ميكرد و اشك ميريخت. من گوش ميدادم و نگاهش ميكردم، به او حسوديم ميشد. صبح روز بعد با هم آمديم پاوه.ماشين كه دوباره ايستاد و حاجی برای پياده شدن نيم خيز شد، ديگر طاقت نياورد، گفتم: «تا پاوه ميخواهيد همين طور سوار و پياده بشيد؛ توي اين بارون؟» حاجی چيزی نگفت، پياده شد. و من هم پشت سرش پیاده شدم. قطره های باران روی كتف های حاجی ميخورد و سرازير ميشد پشتش دلم آرام نگرفت. بلند گفتم «كاش بادگيرتون رو برداشته بوديم!» اما او حواسش نبود. چشمش كه به بچه ها و سنگرها می افتاد، ديگر حواسش به هيچ چيز نبود. چند نفر كه بيرون بودند، جلو دويدند و شروع كردند بدن و لباس حاجی را دست كشيدن و بوييدن. يكيشان، انگار همت پدرش باشد، پشت او را بوسيد و با دل تنگی گفت «اين چند روز كه نبوديد سنگرامون رو آب گرفت، خيلی اذيت شديم.» حاجی با حوصله گوش ميداد و دست هايش را از دو طرف قلاب كرده بود پشت آن ها. انگار ميخواست همه شان را در حلقه ی دو دستش جا بدهد. وقتی برميگشتیم داخل ماشين، حس كردم حاجی هول و ولا دارد. بخار نفسش را می ديدم كه تندتند در فضا گم می شود. گفتم «پيشونيتون خيس عرقه، آروم تر بريم.» حاجی گفت: «بايد هرچه زودتر خودمون رو برسونيم پاوه.»همين كه رسيديم پاوه ايشان من را گذاشت داخل همان ساختمانی كه قبلا با گروه خودمان بوديم و رفت. بعد فهميدم آن طور با عجله به سپاه رفته، براي پی گيری مشكلات آن بچه ها كه سنگرشان آب افتاده بود. راستش من تعجب كردم. حاجی را آدم خشنی ميدانستم، اما همان جا در كردستان با آن كه مدتش كوتاه بود و ما چندان كنار هم نبوديم، متوجه شدم اين حاجی چه قدر با آن «برادر همت» كه من ميشناختم و حتی با همه ی آدم ها فرق دارد. اصلا محبت ها فرق كرده بود. شايد خطبه ی عقد از معجزات اسلام باشد؛ وقتی جاری ميشود خيلی چيزها تغيير ميكند. 🍃🌸🌱🌺🌿🌼🍃🌸🌱🌺🌿🌼🍃🌸🌱 ادامه دارد...... http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽🌷 راه‌ های تکمیل نماز 🌷 قسمت دوم: مهم نبودن نماز 🌸 سخنرانی کوتاه با موضوع نماز 🌸 عالیه حتما دنبال کنید👌👌 ادامه دارد... http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f