این منی که امسال اومده خونه‌ت خیلی سیاه‌تر و شکسته‌تر از همیشه اومده گدایی، بغل وا کن عزیزدلم، بغل وا کن و محکم‌تر از همیشه بغلم کن . .

سلام بر تو ای حزن محترمم . .

برای دقایقی در روضه‌ی تو برای خود گریستم، مرا ببخش . .

- امروز ؟ از بالای ناقه روی دستِ عمو پیاده شد . . ده روز بعد امّا ؟ بماند ...💔

سلام‌برحزن‌خاموش‌‌‌شده‌در‌كنج‌خرابه‌‌ . .

خوش اومدی به صحرایی که بهشتش کردی . .

از رفتـن‌حـسین‌به‌مـقتل‌که‌بگـذریم داغ‌بـزرگ‌قـلب‌عـقیله‌رقـیه‌اسـت . .

-

کربلای همه دستته خانم سه ساله . .

دلش میخواست شبیه مادربزرگش بشه . . همین.

گره کور مرا دست رقیه'س بدهید :)

رزق و نشونه‌ی امشب | سوم‌ محرم/۱۴۴۶ پ.ن: کَرم‌خانم‌سه‌ساله . .

پـس‌میـون‌حـزن‌های‌بی‌شـمارت، به‌مـهتاب نـگاه‌کن کهکـشان‌سـه‌ساله‌ی ابالفـضل . . امیدوارم فرامـوش کـنی آدمیـزاد چـقدر می‌تونه بی رحـم باشه‌. شما برای این همه حـزن خیلـی کـم و سـن سـال هستـید ملـکه بزرگـوار و پـر نـور مـن :)

رقیه هم دوست‌داشت مثل اصغر در بغل بابا آرام بگیرد ، همین . .

این عکس رو خودم گرفتم دیشب . . بمونه به یادگار . . برای قمر بنی هاشم . . دلتنگم و هیچ میل سخن نیست . .

مٰاه مَن . .

منم شریک کنید تو اشکاتون . .

گل بودی و طوفان زد و پر پر شده ای نشناختمت!چقدر کمتر شده ای . .‌

برخیز دستم را بگیر ای نور چشمم میخندد از من حرمله بالا سر تو . .

کنار علقمه من رو به خاک بسپارید . .

چشمام رو میـبندم و دوبـاره حـس‌ حـرم یادم میاد. حالا وقـتشه چشـممو باز‌ کنم و بذار تـاریکی روحـمو نـوازش کنه. اهـای ماه بلـند چهـار حـرفی که تکیـه زدی به اریـکه ی سلـطنت دنـیا، ببخـشید کـه بهت گـفتم مـاه، تـو از مـاه خیـلی خوشگـلتری عـبـاس :) #خوشـگل‌عـشـیره

آقـابالاسـرکـل‌دنـیایی‌عـبـاس، اینقـدگـفتیم‌وشنـیدی، شفامون‌بده‌آخه . . #کارلنگه‌بدم‌لنگه .

- ليتني كنت تراباً في كربلاء 💔 -

ممـکنه‌هـیچ‌وقـت‌اوضـاعم‌درسـت‌نشـه‌و همـین‌امـروز‌وفـردابمـیرم‌دیـگه، ولـی‌یادم نمیـره‌عـطش‌داشـتی‌‌وعطـش‌آور‌بـودی . . #مـن‌بـد‌میگـم‌تـوبـبـخش

محرم که میاد تنها دغدغم این میشه که توی این محرمی که میگذره روز تاسوعا میمیرم یا نه؟! دلم میخاد مرگم تو این روز باشه،به قول بنده خدایی که گفت شهادت باید دنبال آدم باشه نه آدم به دنبال شهادت؛من که می‌دونم شهید نمیشم واست از بس که بدم توروهم اذیت کردم،ولی لااقل اگه میمیرم بزار توی تاسوعا باشه . . ناراحتم،دلخورم که اینهمه زود گذشتم! از چی؟ از محرمت . . محرم ها چقدر بیاد و بره من نباشم،این ماایم که داریم میگذریم نه محرم! هنوز خنکای ضریح و بوی شبکه های ضریحت رو تو خاطرم دارم ابوفاضل . ‌. هنوز اون آغوش باز کردنت رو بیادم دارم . . بازم بغل بگیر مرا احتیاج من بغل است . . پ.ن:به ذکر نام شریفت گذشت عمرم و من خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم . . #ابوفاضل #تاسوعا

من آفتابَم و تو برایِ من، قمَري نبود شرطِ وفا، بری مَنو نبری:)