eitaa logo
• طَـعم ِخوش ِشَـهادَت •
1.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
11 فایل
السلام‌علی‌من‌اسمه‌حب‌و‌زیارته‌حب‌ وذکره‌حب‌و‌کله‌حب.🖤 قال‌ سيد الشهداء : مَن‌لَحِقَ‌بِنَا‌اُسْتُشْهِدَ . . هرکس‌ به‌ من‌ بپیوندد‌ به‌ شـهادت‌ میرسد ! وقفِ؛ حسین‌رویاها . . قل كلماتك أنا أسمع👂🏽: [ https://daigo.ir/secret/211906187 ] 🤍🪽‌.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متشکرم . . انشالله‌خانم‌سه‌ساله‌نگاهشو‌ازتون‌دریغ‌نکنه.
با من هر آنچه سختی دنیا نکرده بود زحمت کشید عشق و به قلبم حواله زد . .
زندگی بدون آب ممکن‌تر است تا بدون عَبّاس ..
بارون که میاد بیشتر دلتنگت میشم عزیزِ قلبم❤️‍🩹
آقای امام‌حسین درسته که حتّی اگر یک سلام از روی پشت بام به شما بدیم، زیارت محسوب میشه. ولی خب به هر حال بذارید حرف دلمو بزنم بهتون ؛ «یک سلام از روی بام اصلاً دلم را خوش نکرد جای عاشق بین آغوش است، روی بام نیست!»🫀
شیخ جعفر شوشتری در خصائص‌الحسینیه مینویسد : هرکس شب جمعه دلش هوای کربلا کند . مادر سادات وقتی مشرف میشوند به حرم سیدالشهداء ؛ جای خالی جاماندگان را نگاه میکنند و به اسم ایشان را یاد میکنند ..
شب جمعه حرم و مادر و غوغای ضریح باز هم نوکر تو حسرت امشب را خورد ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد (:
آقای‌ما ، امیدما • 🩵•
یه جایی میگه یا مَلجاَ کُلَّ مَطرود . . سینه ی سنگین که پر از حرف های نگفته‌س فقط می‌تونه دلیل اشک های مداوم باشه،خیلی از حرف ها رو نمیشه زد نه اینکه آدمش نیست ها بلکه گاهی اوقات آدمش هست اما کسی که درکت کنه نیست . . طرد شدن به معنی این نیست که حتما به ظاهر کسی بگه نیا سمت من و یا . . با بی اعتنایی ها،با دلخوری ها،با ناراحتی ها،با حرف های نابجا و با خیلی چیزایی دیگ ویا بهتر بگم با درک نشدن دور میشه وما طردش میکنیم چه خواسته چه ناخواسته . . یه جایی خوب نوشته بود:اوتند خو نبود،آن ها از قسمت شکسته اش نزدیک میشدند . . ضرب المثلی دارن قدیمیا میگن که اگر میخواهی عزیز شوی،یا بمیری یا دورشوی؛اگه من مردم یا توفیق داشتم شهید بشم دلم میخاد مفقودالاثر باشم نه برای عزیزشدن بلکه دلم میخاد همونجور که الان تنهام اون موقع هم تنها باشم بامعشوقم . . اونجا که میگه فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ بغلم کن . . یه جا تو مناجات شعبانیه میگه ما دورامون رو زدیم،توی این دنیا چیزی ارزش دل بستن رو نداشت،بغل کن بنده فراری از دنیا رو . . اونجا که میگه:گریه میکنم که این اشکا از گناها دورم کنه گریه میکنم خدا با گریه منو محشورم کنه . . منو با همون عبرة کل مومن محشورم کن . . برا یه بارم عزیزم بغلم کن،گناه دارم عزیزم بغلم کن؛بغل بگیر مرا احتیاج من بغل است . . پ.ن:اونجا که حسین بختیاری میگه مارا بخر ضرر بده اصلا چه می شود ابی عبدالله . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌بینید آقاي امام حسین؟ میگن جوونی ، بسه! تا کی نوحه و روضه؟ تا کی مداحی و گریه؟ افسردگی میگیری! افراطی شدی! شاد باش! میبینی اربابم؟ علامت تعجب هایی که جمله هارو تموم میکنه رو میبینی؟ عجیبه مگه نه؟! عجیبه که فکر میکنن روضه و مداحی منو افسرده میکنه، عجیبه که فکر میکنن دلمرده شدم ، و عجیب تر این که میگن بس کن! بس کنم؟ چیو بس کنم؟ دم از حسین(ع) زدن رو بس کنم؟ یا گریه برای مصائب اربابم و اهل بیتش؟ از چی دست بکشم؟ از گریه‌های از سر وحشت نور چشم شما که گوشه خرابه‌ بی‌تاب پدر بود؟ یا از حنجری که تیغ درید؟ یا شاید هم از پیکر هزار تکه‌ی قاسم و اکبرت را میگویند؟ از کدامین دست بکشم ، درد و مصیبت مگر یکی دوتاست؟ از همه‌ی این‌ها که بگذریم با خونِ دل عمه جان چه کنم؟ دست بکشم که چههه؟ بیش از این آبروریزی کنم که چه؟ دل امام زمانم بیش از این از دست بنده‌ی بی سر و پایش خون شود که چههه؟ که چون جوانم دست بکشم؟ « جوونیم فدای علی اکبرت حسین(ع) .. » که حرفا و توهمات یه سری افراد پشت سرم کم بشه؟ که بگن فلانی که دم از حسین(ع) میزد با چهارتا حرف من دست از همه چی کشید؟ خاک بر سرم اگر چنین شود . .
تنها تویی که میکِشی ام سمت زندگی . .
صاحب‌ذوالفقار‌وقت‌مدد‌است . .
ما را گناه محتاج این و آن کرد ؛  ور نه حسین میداد نان ما را . .
• طَـعم ِخوش ِشَـهادَت •
صاحب‌ذوالفقار‌وقت‌مدد‌است . .
دلم که فتح تو شدنیست کمتر از خیبر بغل بگیر مرا؛ قلعه ی خراب منم . .
اشک‌های ناخواسته‌ای که به گوش‌شون «یاابن‌الشبیب إن کُنت باکین لشئ، فأبک علی الحسین» خوندی ولی از چشمات پیش چشم روانشناس پائین می‌ریزه رو هم، امام حسین میبینه؛ خودش حل میکنه . .
کسی‌که‌تو‌رابطمون وابسته‌توعِ‌ منم . .
دلم که فتح تو شد ، نیست کمتر از خیبر بغل بگیر مرا . . . قلعه خراب منم!
دیگران فردوس می‌خواهند و ما دیدار یار !
همونجا که سید علی قاضی تو کهکشان نیستی میگن : روز و شب در آرزویِ محبوس در سینه‌ام میسوختم و در هر فراغتی که برایم ممکن میشد دورکعت نماز میخواندم ؛ دست به سوی آسمان بلند میکردم و فراهم شدن سفر به نجف را از خداوند میخواستم . .
امامزاده ي آبادي ام حرم دارد ولي برادر زينب هنوز بي حرم است . .
من حتًی موقع دلتنگی برا خودتم سیستم دفاعم فعال میشه و سرکوبش میکنه! یه جوری ساکت و آروم میشینم جلو تلویزیونی که توی برنامه زنده‌اش، خادمای حرمت اومدن و صلوات خاصه‌ پخش میشه که انگار نه انگار شخصی درونِ من داره زار میزنه از فراقت؛ زاااااارها! یعنی به حریمت قسم که من صدای چکه‌های اشک قلبم رو میشنیدم ولی وقتی خرمای حرمت بر نخیل و دست من کوتاهه، اجازه بده ممنونت باشم برای همین سیستم دفاع... چرا شیخ توی مفاتیح نگفته ذکر طی‌الارضِ مشهدت چیه!؟ که به خدای تو سوگند این بُعد منزل میکُشه ما رو . .