eitaa logo
اندیشه حقوق عمومی و فضای مجازی
1.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
729 ویدیو
211 فایل
کانال دکتر سیدعلیرضا طباطبایی (عضو هیئت علمی دانشگاه علوم قضائی و خدمات اداری) #دانش‌آموخته‌حوزه‌علمیه‌قم #دکتری‌حقوق‌عمومی #دکتری‌حقوق‌فضای‌مجازی #مبلغ_زبان‌دان ارتباط با کانال: @STABATABAEI_IR فقاهتی @radasabz برهانی @Borhani_99
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶گزیده ی سخنرانی شب هشتم فاطمیه 🔸مسجدجامع امام علی علیه السلام شهران 🔸پنجشنبه ۲۳ آذر۱۴۰۲ 🔸حجت الاسلام دکتر طباطبائی 🔸موضوع: شرح خطبه فدکیه 3. سراشیبی ها: در سراشیبی ها گفته می شود مواظب باشید که خطر دارد، می گویند با دندۀ سنگین راه بروید. کسی که در سراشیبی دنده را خلاص کند خیلی ناشی است. زیرا خلاص کردن دندۀ ماشین در سرازیری مساوی است با پایین درّه رفتن. اما سراشیبی زندگی کجاست؟ زمانی که عصبانی می شوید رو به سراشیبی قرار گرفته اید. اگر ترمز را رها کنی فحش، اختلاف، درگیری و قتل نتیجۀ مستقیم آن خواهد بود. شیطان به حضرت نوح (ع) گفت: من سه جا هستم که آنجا سراشیبی است و مواظب باش. یکی آن جایی که عصبانی می شوید؛ دیگری جایی که با نامحرم خلوت می کنید؛ و دیگری جایی که می خواهید قضاوت کنید. 4. دست اندازها: زندگی دست اندازهایی نیز دارد. یک وقت در اوج جادۀ صاف می بینید چاله ای درست شده است، حالا یا با باران درست شده یا آسفالت چاک خورده، یا شهرداری و ادارۀ راه مانع گذاشته است. در حالی که سرعتت 120 است یک باره می بینی رو به رویت مانع است. رانندۀ خوب کسی است که بتواند خودش را در این موضع کنترل کند. در جادۀ صاف زندگی می گویند بچۀ هجده ساله ات از دنیا رفته است، این دست انداز است. آقا، همسرت مبتلا به تومور مغزی شده است. خانه ات اتش گرفته است. این امور همان دست اندازهایی است که در فضای آرام زندگی برای بسیاری پیش خواهد آمد؛ اما برای چه این امور پیش می آید؟ در جواب قرآن می فرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ» همه برای امتحان بشر است. 🔹جایگاه تقوی در این تمثیل حالا با توضیحی که گفته شد تقوا به چه معناست؟ تقوی، یعنی اینکه در صافی، سربالایی، سراشیبی و در دست انداز جادۀ زندگی خودت را کنترل کنی. آقایانی که راننده هستند، بدانند که من تقوا را معنی می کنم به رانندگی در جادۀ زندگی؛ یعنی اینکه شما در جادۀ صاف و اتوبان حواستان جمع باشد تا خوابتان نبرد. در سربالایی حواستان باشد که خسته نشوید و کم نیاورید و عقب گرد نداشته باشید. در سراشیبی حواستان باشد که دنده را خلاص نکنید و تند نروید. در دست انداز نیز حواستان جمع باشد که با سرعت رد نشوید ممکن است فنر بشکند و بالاخره در عافیت ها، خواب نروید و در غفلت نمانید. در سربالایی ها در عبادات کم نیاور. کوتاهی در نماز، خمس، روزه، حج، زکات را توجیه نکن. در صدد جبران آن باش. در سراشیبی غضب و شهوت خودت را نباز. دندۀ ماشینت را خلاص نکن. در شهوت اگر کنترل خود را از دست دادی دیگر تمام است، با یک نگاه و یک کلام ممکن است عاقبتت بسوزد و دود گردد. در دست اندازها نیز مواظب باش تا فنر جریان زندگی ات نشکند. 🔹خلاصۀ کلام: اولین آیه ای که حضرت زهرا در خطبۀ فدکیه به آن استشهاد کرده، آیۀ 102 آل عمران «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ...» است. که در ذیل آن حضرت می فرمایند: مردم! تقوا داشته باشید! اگر تقوا داشتید، حق پیغمبر و وصی او را غصب نمی کردید. اگر تقوا داشتید فدک را غصب نمی کردید، اگر تقوا داشتید حرمت پیغمبر را نگه می داشتید. ╭┅═ঊঈ🌿🌹🌿ঊঈ═┅╮ @mjemamali ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
🔶گزیده ی سخنرانی شب نهم فاطمیه 🔸مسجدجامع امام علی علیه السلام شهران 🔸جمعه ۲۴ آذر۱۴۰۲ 🔸حجت الاسلام دکتر طباطبائی 🔸موضوع: شرح خطبه فدکیه 🔹ویژگی های پیغمبر (ص) حضرت زهرا (س) در اواسط خطبه فدکیه فرمودند: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ». در این آیه پیغمبر (ص) با چهار ویژگی معرفی شده است: 1-«رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ»؛ این پیغمبر از جنس شماست، با شما و از میان شما مردم است. هیچ کس به پیغمبر نگفت شما از یک جای دیگر آمدی. 2-«عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ» پیغمبری که درد شما را درد خود می داند، به مریض سر می زند، تشییع جنازه شرکت می کند، به کسی که اولاد دار می شود تبریک می گوید، برای فقیر غذا می برد و... 3-«حَریصٌ عَلَیْکُمْ» به شما حریص است. «حرص» صفت بدی است مگر اینکه در کار خیر باشد؛ مثلاً حرص در علم خوب است و در مال خوب نیست، حرص در تقوا خوب است. 4- «بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ» با مؤمنان مهربان و رئوف است، شما را دوست دارد، هنگام جان دادن لب های مبارکش تکان می خورد و می فرمود: «اللَّهُمَّ اهْدِ قَوْمِی فَإِنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ». چرا حضرت زهرا این آیه را خواند؟ حضرت می خواهد بگوید، این پیغمبری را که خداوند این قدر از او تعریف کرده و فرموده است: احترامش کنید، صدایتان را از صدای او بالاتر نبرید و به نام صدایش نزنید، استشهاد این است: «فَإِنْ تَعْزُوهُ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِی دُونَ نِسَائِکُمْ» اگر دقت کنید، این پیغمبر بابای من است، نه بابای زن های شما و نه بابای دختران شما! این پیغمبر کیست؟ در این عالم پس از پیغمبر غیر از من چه کسی می تواند بگوید من فرزند رسول خدا هستم؟ 🔹ویژگی های امیرمؤمنان (ع) سپس حضرت فضائل امیرالمؤمنین را آغاز می کند. فرموند: این علی که با او در افتاده اید و حقش را غصب کرده اید، می دانید کیست؟ ▫️ویژگی نخست حضرت علی (ع) «مُجْتَهِداً فِی أَمْرِ الله»؛ کار و تلاشش برای خداست؛ ولی کار شما برای خدا نیست برای دنیا و مطامع آن است. امیرمؤمنان در جنگ جمل چنان می جنگید و یک تنه به سپاه می زد که شمشیرش تا شده بود – این قدر مبارزه اش شدید بود – یکی از یاران حضرت می گوید: جلو رفتم و گفتم: یا امیرالمؤمنین، اینگونه که شما به قلب دشمن می زنید خطرناک است. حضرت فرمود: «وَ اللهِ مَا أُرِیدُ إِلاَّ الله»؛ به خدا قسم! هر کاری که می کنم به خاطر خداست. فکر نکنید می خواهم زور بازو نشان دهم، بنابراین توصیف زهرا (س) از علی این است که، در راه خدا سخت استوار و محکم است. ادامه دارد...... ╭┅═ঊঈ🌿🌹🌿ঊঈ═┅╮ @mjemamali ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
🔶گزیده ی سخنرانی شب نهم فاطمیه 🔸مسجدجامع امام علی علیه السلام شهران 🔸جمعه ۲۴ آذر۱۴۰۲ 🔸حجت الاسلام دکتر طباطبائی 🔸موضوع: شرح خطبه فدکیه 🔺علی (ع) از طرف پیامبر به یمن رفت و بعد از چندی همراه کاروانی با مقداری غنیمت از یمن برگشت و در حجة الوداع به پیغمبر ملحق شد. در همین اثنا یاران و سپاهیانی که با حضرت آمده بودند، شروع کردند به تقسیم غنایم. حضرت (ع) وقتی رسید و دید که همۀ غنایم را تقسیم کرده اند؛ یکی لباسی را برداشته، یکی کفش و دیگری چیز دیگری را، شمشیر را کشید و همه را پس گرفت. سپاهیان مقداری ناراحت شدند و برای شکایت پیش پیغمبر آمدند و گفتند: بالاخره ما خودمان یمن رفتیم و این غنائم را آورده ایم، چرا باید علی (ع) این قدر با ما سخت برخورد کند؟ پیغمبر فرمود: «إِنَّهُ لَخَشِنٌ فِی ذَاتِ اللهِ»؛ علی سختی اش به خاطر خداست. 🔺«منذر بن جالوت» در حالی که فرماندار بود، مبلغی را از بیت المال اختلاس کرد، امیرالمؤمنین (ع) نامه ای تند به او نوشت و احضارش کرد و فرمود: به زندان می اندازمت و تا قِران آخر را باید برگردانی، پول مال بیت المال است. 🔺کسی از اصفهان عسل آورده بود و جزء بیت المال بود. یکی از فرزندان حضرت برایش مهمان آمده بود، آمد و ابورافع خازن بیت المال یک کاسه از خمرۀ عسل به او دادو گفت: عیب ندارد از حساب خودم آن را می دهم. و بالاخره وقتی خواستند عسل را تقسیم کنند یک کاسه هم سهم شما می شود. جلوتر از تقسیم مطالبۀ حقش را کرده بود، وقتی امیرالمؤمنین آمد و این وضع را دید به حدی ناراحت شد که از پول خودش داد و گفت: بهترین عسل بازار را بخرید. بعد در آن خمره آن قدر از عسل خریداری شده ریخت که از عسل قبلش نیز بیشتر شد و دائم اشک می ریخت! ابورافع می گوید: آقا هی اشک می ریخت و می فرمود: «اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِوَلَدِی» خدایا! فرزندم را ببخش. 🔺قنبر یک ظرف پول از خزانه بیت المال آورده در خانۀ علی (ع) و گفت: بالاخره شما رئیس حکومت هستید و حق دارید، چرا این قدر باید سخت بگذرانید؟ امیرالمؤمنین (ع) فرمود: قنبر اگر یک انبان آتش توی خانۀ من می انداختی بهتر از پولی بود که آورده ای! پول را بگیر و برو. 🔺اشعث بن قیس مقداری حلوای زعفرانی آورد همین که امیرالمؤمنین (ع) فهمید رشوه است به شدت با او برخورد کرد. حال زهرای این علی را می شناسید، زهرایی که روزگاری در خانه علی گرسنه ماند، اما به امیرالمؤمنین (ع) رو نیانداخت. همین زهرا فرمود: مردم! می دانید علی کیست؟ «مُجْتَهِداً فِی أَمْرِ اللهِ»؛ درباره خدا هرگز کوتاه نمی آید. ▫️ویژگی دوم امام علی (ع) «قَرِیباً مِنْ رَسُولِ اللهِ» علی به پیغمبر از همه نزدیک تر است. خود امام (ع) در نهج البلاغه می گوید: هر کجا جنگ پیچیده تر می شد، پیغمبر مرا جلوی سپاه می فرستاد. در جنگ خندق با «عمر بن عبدود»، در خیبر با «مرحب» و در بدر با «عقبه و شیبه»، در احد با سپاه ابوسفیان جنگید. تعبیر حضرت این است: در دهانۀ آتش جنگ، پیغمبر مرا می فرستاد. این نشان از نزدیک بودن علی به پیغمبر است؛ البته این نزدیکی تنها نزدیکی جسمی نبود، بلکه قرب فکری و قرب نوری بود. ابن ابی الحدید – عالم معتزلی سنّی – در جلد هفتم شرح نهج البلاغه، می گوید: یک روز من به استادم «سید نعقیب» گفتم: پیغمبر اصحاب زیاد داشته است، اما چرا در میان اصحاب کسی به اندازۀ امیرالمؤمنین از پیامبر تعریف نکرده است؟ علی (ع) در نهج البلاغه بسیارپیامبر را تکریم کرده است، چراهیچ یک از اصحاب به اندازۀ امیرالمؤمنین پیغمبرشناس نبودند؟ ابن ابی الحدید می گوید: استادم در جواب پرسش من گفت: «لانَّهُما روحٌ واحدٌ فی جِسْمانِ»؛ زیرا علی و پیغمبر یک روح در دو جسم بودند. در لیلة المبیت جای پیامبر خوابید، در غار حراء کنار پیغمبر بود. ادامه دارد...... ╭┅═ঊঈ🌿🌹🌿ঊঈ═┅╮ @mjemamali ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
🔶گزیده ی سخنرانی شب نهم فاطمیه 🔸مسجدجامع امام علی علیه السلام شهران 🔸جمعه ۲۴ آذر۱۴۰۲ 🔸حجت الاسلام دکتر طباطبائی 🔸موضوع: شرح خطبه فدکیه ▫️ویژگی سوم امام علی (ع) «سَیِّد أَوْلِیَاءِ اللهِ» سید و بزرگ اولیاء خداست. ▫️ویژگی چهارم امام علی (ع) «مُشَمِّراً نَاصِحاً» علی کمر همت بسته بود، خیرخواه بود «مُجِدّاً کَادِحاً»؛ تلاش می‌کرد.  خطاب به مردم مدینه «فَلَمَّا اخْتَارَ اللهُ لِنَبِیِّهِ دَارَ أَنْبِیَائِهِ» مردم! وقتی قرار شد خدا پیغمبر را برگزیند و برد، «ظَهَرَ فِیکُمْ حَسِیکَةُ النِّفَاقِ، وَ سَمَلَ جِلْبَابُ الدِّینِ» دو مشکل پیش آمد، یکی نفاق آشکار شد و دیگری لباس دین کهنه شد. بدین معنا که لباس دین را کنار زدید و نفاق را آشکار کردید. دومین آیه‌ای که حضرت استشهاد کردند: «أَلاَ فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُواْ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکافِرِینَ». شأن نزول آیه این آیه در جنگ تبوک نازل شد، و این جنگ نزدیک 700، 800 کیلومتر با مدینه فاصله داشت. یکی از جنگ‌هایی است که امیرالمؤمنین در آن حضور نداشت. به دستور پیامبر حضرت در مدینه ماند و در اینجا بود که پیامبر فرمود: «أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی». جنگ سختی هم بود، گرچه درگیری در آن صورت نگرفت، ولی بعضی‌ها در این جنگ از سختی و گرسنگی مردند؛ مثل عبادلله ذوالبجادین. برخی در این جنگ از وسط راه برگشتند. عده‌ای از این اصحاب منافق خدمت پیغمبر آمدند و گفتند: ما می‌ترسیم در این منطقۀ جنگی (روم)چون دور از زن و خانواده هستیم زن‌های آنها را ببینیم و تحریک شویم زیرا آنها حجاب درستی ندارند، اگر می‌شود ما برگردیم و این‌گونه بهانه‌تراشی و توجیه‌گری کردند. اینجا بود که آیه «أَلا فَی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا» نازل شد. محتوای آیه این است، ای منافقین! شما در فتنه سقوط کردید، و بهانه می‌آورید تا پیامبر را تنها بگذارید. ▫️بهانه تراشی منافقان سپاه پیامبر منافقان می‌گفتند: آنجا زنان نامحرم هستند و نگاهمان می افتد و گناه‌کار می‌شویم. باید بدانیم که برای فرار از گناه، هنر این نیست که فرد از محیط، خودش را دور کند بلکه هنر آن است که در محیط باشد و گناه نکند. «أَلا فَی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرینَ». مفسران منظور از جهنم را آسیاب جهنم دانسته‌اند که در همین دنیا کفّار را فرا گرفته و احاطه می‌کند. حالا حضرت زهرا می‌خواهد بفرماید شما که این حرف‌ها را می زنید، بهانه‌ای بیش نیست. اینکه می‌گویید فدک مال شما نیست، علی (ع) سنش کم است و اقتضای خلافت را ندارد و پیغمبر وصی معرفی نکرده است؛ همۀ اینها بهانه‌تراشی بیش نیست. ╭┅═ঊঈ🌿🌹🌿ঊঈ═┅╮ @mjemamali ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
🔶گزیده ی سخنرانی شب دهم فاطمیه 🔸مسجد جامع امام علی(ع) تهران 🔸شنبه ۲۵ آذر۱۴۰۲ 🔸حجت الاسلام دکتر طباطبائی 🔸موضوع: شرح خطبه فدکیه از دیگر آیاتی که صدیقه طاهره(س) در خطبه فدکیه در دفاع از امیرالمؤمنین به آن استناد کردند، آیه 50 سورۀ مائده است. «أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ». ای مردم! آیا شما بر اساس احکام جاهلیت حکم می‌کنید؟ کلمۀ جاهلیت از جهل در مقابل علم گرفته شده است. جاهلیت به چه می‌گویند؟ 🔹تاریخ جاهلیت مورّخی مثل آقای دکتر «جواد علی» کتابی دارد به نام «المفصل فی التاریخ العرب» ایشان در این کتاب 100 یا 150 سال قبل از اسلام راح جاهلیت می‌نامد. قبل از اسلام ویژگی‌هایی در جامعه رواج داشت و مردم اعتقاداتی نیز داشتند. اساس و هستۀ این اعتقاد «وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ» بود. بدین معنی که قیامتی در کار نیست و ما به دنیا می‌آییم و از دنیا می‌رویم، سرشت روزگار این طور مقدر شده است. عقیدۀ عده‌ای از آنها بت‌پرستی بود و خرافات عجیبی در جامعه پیش از اسلام وجود داشت. برای مثال آن‌ها وقتی می‌خواستند باران ببارد، چوبی را به دنبال گاو می‌بستند و آن را آتش می‌زدند و حیوان نعره می‌زد و فرار می‌کرد، وقتی حیوان می‌دوید آتش جرقه می‌زد؛ آن‌ها می‌گفتند این نعره و جرقه را ما به فال نیک می‌گیریم که باران می‌آید. ادامه دارد...... ╭┅═ঊঈ🌿🌹🌿ঊঈ═┅╮ @mjemamali ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
🔶گزیده ی سخنرانی شب دهم فاطمیه 🔸مسجد جامع امام علی (ع) تهران 🔸شنبه ۲۵ آذر۱۴۰۲ 🔸حجت الاسلام دکتر طباطبائی 🔸موضوع: شرح خطبه فدکیه از نظر رسوم و عادت، رفتارهای غلطی در بینشان رایج بود. تعصبات عجیبی داشتند؛ مثلاً می‌گفتند: بهترین داماد قبر است و وقتی دختر را دفن می‌کنی این بهتر از آن است که بزرگش کنی و به شوهر بدهی! اینکه بهترین داماد قبر است ضرب‌المثل بود در میان اعراب جاهلی. نگاهشان به زن کاملاً منفی بود، نه حق رأی برای او قائل بود، نه در آمار آنها را جزء زندگان به شمار می‌آوردند، نه علم به آنها یاد می‌دادند و نه تعداد زوجات حد و اندازه داشت. 🔹ویژگی‌های چهارگانه جاهلیت قرآن به چهار ویژگی در فضای زندگی جاهلی اشاره دارد، یکی «حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ»؛ تعصب‌های جاهلی است و دیگری «ظَنَّ الْجٰاهِلِیَّةِ»؛ گمان‌های جاهلی و سوم «فَحُکْمَ الْجٰاهِلِیَّة»؛ک احکام جاهلی و در نهایت «تَبَرُّجَ الْجٰاهِلِیَّة» است. بنابراین، چهار مرتبه در قرآن پیشوند لفظ جاهلیت آمده است. چرا حضرت زهرا این آیه را انتخاب کرد و آن را آن روز در میان گذاشت؟ یکی از ویژگی‌های جاهلیت به تعبیر قرآن «تعصب» است. «إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ»؛«حمیة» به معنای تعصب جاهلی است. عرب را بر غیر عرب ترجیح می‌دادند؛ همشهری را بر غیر همشهری ترجیح می‌دادند و ... 🔺از امام سجاد (ع) فرمودند: تعصب این است که کسی آدم‌های بد شهرش را بر آدم‌های خوب شهرهای دیگر ترجیح دهد. به فلانی رأی می‌دهم چون ملیت و نژادش از ماست این تعصب می‌شود: یعنی اینکه انسان بی‌مبنا و بدون دلیل عقلانی از چیزی دفاع کند. در مجمع‌البیان آمده است که برخی از پدران دست بچه‌هایشان را می‌گرفتند و پیش نوح پیغمبر (ع) می‌آوردند؛ به بچه‌هایشان می‌گفتند وصیت می‌کنم به حرف‌های این آدمی که می‌بینید گوش فرا ندهید او آدم خطرناکی است. 🔺«اسعد بن زراره» به مکه آمد تا طواف کند، به او می‌گفتند: پنبه در میان گوش‌هایت بگذار تا حرف‌های پیغمبر را نشنوی! نوح پیغمبر سخن می‌گفت «جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَ...»؛ انگشتانشان را می‌گذاشتند در گوش‌هایشان که حرف‌های او را نشنوند، «اسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ» روی صورتشان پارچه می‌کشیدند تا نوح را نبینند. 🔹نخستین ویژگی: بدحجابی و تعصب دومین اخلاق جاهلی طبق آیه 33 سورۀ احزاب «تبرج» است «وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى»، زن‌ها در دوران جاهلیت روسری را طور خاصی روی سرشان می‌انداختند، طوری که روسری پشت گوش می‌رفت و سینه‌ها و گردن پیدا می‌شد، لذا حجاب زن‌ها در جاهلیت به همین میزان بوده است. قرآن اسم این رفتار زنانه را «تبرج جاهلیت» گذاشته است. تبرج به معنای بروز و آرایش است. کتاب خدا می‌فرماید: زن‌های پیغمبر! زن‌های مسلمان! شما مثل زن‌های دوران جاهلیت بیرون نیایید «لاٰ تَبَرَّجْنَ» جاهای خاص بدنتان را نشان ندهید و خود را در دهن مردها نیندازید، مثل زن‌های جاهلیت که سینه و گلویشان را مردها می‌دیدند. اسلام سفارش دارد که «خمار» استفاده کنید. خمار؛ روسری بلندی است که روی سینه، گردن و دست‌ها را می‌گیرد. و «جلباب» استفاده کنید؛ جلباب لباس بلندی است که تمام بدن را می‌پوشاند. حضرت زهرا (س) پیش از اینکه به مسجد بیاید این دو را پوشید. در تاریخ دارد که «لاٰثَتْ خِمَارَهَا عَلَی رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا» این روسری‌های کوچک به تعبیر قرآن مال جاهلیت پیش از اسلام است که برای بروز دادن خودشان، زن‌ها آن را روی سر می‌انداختند تا زمینۀ فحشا، زنا، گول زدن مردها را فراهم آورند. ادامه دارد....‌‌‌‌. ╭┅═ঊঈ🌿🌹🌿ঊঈ═┅╮ @mjemamali ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
🔶گزیده ی سخنرانی شب دهم فاطمیه 🔸مسجد جامع امام علی(ع) تهران 🔸شنبه ۲۵ آذر۱۴۰۲ 🔸حجت الاسلام دکتر طباطبائی 🔸موضوع: شرح خطبه فدکیه 🔹سوءظن، ویژگی دیگر جاهلیت دربارۀ ظن و گمان جاهلی، قرآن می‌فرماید: گمان جاهلی نداشته باشید. آیه در حال و هوای «ٱحد» نازل شده است. بعضی‌ها گمان می‌برند «يَظُنُّونَ بِاللّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ» ظن جاهلیت، یعنی اینکه انسان نسبت به دیگران بدگمان باشد. در جنگ احد به ظاهر مسلمانان شکست خوردند، ولی چون خدا با آن‌ها بود پیروز خواهند شد. پیامبر در صلح حدیبیه می‌فرمود: درست است که نگذاشته‌اند ما به مکه برویم؛ ولی در آینده می‌رویم و پیروزی با ماست، اما منافقین گمان بد می‌ورزیدند. این را گمان جاهلیت می‌گویند. لذا اسلام می‌گوید گمان اسلامی این است که تا می توانی کار مردم را حمل بر صحت کن. کسی نباید به پیغمبر گمان بد بورزد، حتی به مردم عادی می‌فرماید: «ضَعْ أَمْرَ أَخِیکَ عَلَی أَحْسَنِه» تا می‌توانی کار مردم را حمل بر صحت کن. 🔹احکام جاهلیت اما چهارمین موردی که حضرت زهرا در خطبۀ فدک آیه‌اش را بر زبان جاری کرده است. روزهای قبل گفتم، استشهادهای قرآن حضرت زهرا خود به صورت مستقل موضوع یک رساله تحقیقی است. زیرا در آن بیش از 20 آیه و نیز حدود 40 مورد از حرف‌های حضرت اقتباس از قرآن است. به هر حال اگر محقق، دانشجو و یا محصلی روی آن کار کند، جا دارد. اینکه بیاید دیدگاه‌های قرآنی حضرت زهرا را استخراج کند؛ چرا حضرت این آیات را ذکر کرده است و چرا آیات مشابه آن را ذکر نکرده است. براساس این آیه، حضرت می‌خواهد بگوید ای کسانی که در مسجد جمع شده‌اید، و کسانی که علی را کنار زدید، براساس جاهلیت قبل از اسلام دارید حکم می‌کنید. مگر جاهلیت قبل از اسلام چه می‌کردند؟ در تاریخ دارد که احکام جاهلی قبل از اسلام سیّار بوده است؛ بدین معنی که مثلاً وقتی فردی کشته می‌شد نگاه می‌کردند که آیا او از یک قبیله مهمی است یا نه؟ اگر از قبیلۀ مهمی بود قاتلش را قصاص می‌کردند؛ اما اگر مقتول یک آدم ضعیفی بود قاتلش را قصاص نمی‌کردند. حکم‌ها را روی افراد می‌گذاشتند نه روی یک قانون کلی. شأن دیه ثابت نبود فرمانده و سرباز دیه‌اش با هم فرق می‌کرد. رئیس قبیله با کارگر عادی دیه‌اش فرق می‌کرد. بنابراین احکام جاهلی با نوع افراد متفاوت می‌شود. اگر یک کسی از دنیا می‌رفت ارث را برادری که زورش بیشتر بود می‌برد و به پسر دیگرش ارث نمی‌رسید. در قرآن آمده است: «لَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ» در قصاص حیات وجود دارد. اگر سرتیپ سربازش را عمداً بکشد، او باید اعدام گردد خواه سرتیپ باشد یا رئیس کارخانه فرق نمی‌کند باید اعدامش کرد؛ «الحُرُّ بِالحُرِّ» قصاص، آدم مقابل آدم است. یک انسان چه بچۀ پنج – شش ساله چه مرد هفتاد – هشتاد ساله، چه مسئول باشد و چه رعیت فرق نمی‌کند دیه‌اش ثابت است. حال حضرت زهرا به کسانی که در سقیفه‌اند می‌فرماید: شما به حکم جاهلیت برگشتید، می‌گویید ما از علی (ع) به این دلیل و به فلان توجیه خوشمان نمی‌آید، پس با یکی دیگر بیعت می‌کنیم! ما احساس می‌کردیم فدک یک جای پر درآمدی است و الان هم حکومت نیاز به مال دارد حالا آن را می‌گیریم. این منطق و حکم جاهلیت است «أَفَحُکْمَ الْجٰاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ» شما مثل جاهلیت دارید حکم می‌کنید. خودتان نشستید و دوختید و بریدید که «النُّبُوَّةُ و الامامَةُ لا تَجْتَمِعانِ فی بَیْت واحده»؛ نمی‌شود پیغمبری و امامت از یک خانواده باشد. نمی‌شود امیرالمؤمنین خلیفه باشد زیرا سنش کم است، نمی‌شود فدک مال زهرا باشد زیرا او یک نفر است و جامعه بیشتر است. ما می‌دانیم مالک تو هستی؛ ولی ما تصمیم گرفتیم آن را بگیریم این حکم جاهلیت است و اسلام آن را اجازه نمی‌دهد. ╭┅═ঊঈ🌿🌹🌿ঊঈ═┅╮ @mjemamali ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯