🔴اندر حکایت «فلسفه لاشخوری» و «فیلسوفان کفتاری»
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاید عناوینی چون «فلسفه لاشخوری» یا «فیلسوفان کفتاری» برای برخی از مخاطبان چندان خوشایند نباشد و آن را یک ناسزا و بدگویی تلقی کنند. اما این عناوین بهترین توصیفگر، واقعیت زندگی برخی از فیلسوفان است. هرگز قصد توهین به شخصیت آنان را ندارم؛ اما فلسفه برخی از افراد و موضعگیریهای اجتماعی آنان بیانگر این حقیقت است.
توضیح آنکه فلسفهها و فیلسوفان را میتوان به اعتبارات مختلفی دستهبندی کرد. و پارهای از گذشتگان نیز این کار را کردهاند. فی المثل، فرانسیس #بیکن، فیلسوف شهیر انگلیسی، فیلسوفان را به سه دسته تقسیم میکرد:
یک. «فیلسوفان مورچهسان»: که همچون مورچه صرفاً به دنبال گردآوری مطالب دیگران و نهایتاً نظم و نسق دادن به آنها هستند و از خود هیچ آوردهای ندارند.
دو. «فیلسوفان کرمابریشمسان» که بدون اعتنا به ایدههای دیگران، همواره از بزاق دهان خود، بر گرد خود میتنند و عاقبت در همین تارها میمیرند.
و سه. «فیلسوفان زنبورعسلگون» که همچون زنبور عسل در باغها و مزارع زندگی میکنند و گلها را مییابند و شهد آنها را میمکند و محصولی نو و تازه عرضه میکنند.
🔻به اعتقاد این بنده نیز از حیث «میزان پایبندی به حقایق و تفسیر و تبیین واقعیتها» فیلسوفان را میتوان به انواع مختلفی تقسیم کرد. تفصیل این بحث را به مقال و مجال دیگری میسپارم اما در اینجا فقط به دو دسته از آنها اشاره میکنم:
یک. «فیلسوفان عقابگونه» که از افقی بالا به حقایق مینگرند و همه جوانب مسأله یا مسائل مورد نظر را به وضوح و دقیق میبینند و به همین دلیل میتوانند توصیف و تفسیر و تبیینی واقعبینانه و دقیق از مسائل ارائه دهند. اینان هرگز به بیان مشکلات بسنده نمیکنند، بلکه به دلیل دید نافذ و جامعی که دارند همیشه برای مشکلات و گرههای زندگی راهحلهای واقعبینانه و پیشبرنده هم عرضه میکنند.
دو. «فیلسوفان کفتارصفت» اینان کسانیاند که در مواجهه با مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی، دقیقاً ویژگیهای کفتارها و لاشخورها را دارند:
یک. بیان و بنانی دریده و درنده دارند؛
دو. منحصراً از نعشها و مردهها تزریق و تغدیه میکنند؛ حتی اگر جسدی را در روی زمین برای تغذیه و ادامه حیات خود نبینند، سعی میکنند اجسادی را از خاک بیرون آورند و بخورند. بعضاً هم به صورت دستهجمعی و بسیار بیرحمانه به موجودات زندهای که آنها را ضعیف بیابند، حملهور میشوند. حیاتشان در منفیبافی و سیاهنمایی و ظلمتپراکنی است. همچون کفتار دائماً دنبال مردار میگردند. به تعبیر فرخی: «گشتند چو کفتار کنون از پی مردار»
سه. پر هیاهو و عظیمالجثهاند؛ اما بسیار ترسو و بزدل. در چهره پلنگان ظاهر میشوند اما گربههایی بیش نیستند.
چهار. همانطور که کفتارها غالباً روزها را در لانههای خود خزیده و پنهان میشوند و شبها برای پیدا کردن مردارها بیرون میآیند، اینان نیز روشناییها و خوبیهای جامعه را نمیبینند، صرفاً تاریکیها و بدیها را میبینند و از آنها ارتزاق میکنند و هرگز قصد تاریکیزدایی هم ندارند. به همین دلیل، نه تنها هیچ برنامهای برای روشناییبخشی ندارند که با هرگونه بصیرتبخشی اجتماعی هم مخالفت میکنند! حیات آنها در افزایش کمی و کیفی تاریکیها و ظلمتها است.
پنج. فیلسوفان کفتاری همچون کفتار که ادرارش را بر روی پاهای خود میریزد، مبتلا به انواعی از پلشتیها و بدیها و بدکرداریهایند (مطالعه کتاب #فیلسوفان_بدکردار نوشته نایجل راجرز و مل تامپسون را توصیه میکنم) و نجاسات اخلاقی و معنوی سراسر وجود آنها را فراگرفته است؛ اما عجب و غرورشان مانع میشود که خباثتهای درونی خودشان و خوبیها و پاکیهای دیگران را ببینند. به تعبیر مولوی:
ای چو کفتاری گرفتار فجور
این گرفتاری نبینی از غرور
#فلسفه
🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴«فلسفه سیاسی اسلام» و «اهتمام به جان انسانها»
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸یکی از بنیادیترین تمایزات فلسفه سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی با فلسفه سیاسی و اجتماعی لیبرالی این است که «غایت نظم سیاسی و اجتماعی» در اسلام، تربیت «انسان خوب» است در حالی که غایت نظم سیاسی در #لیبرالیسم تربیت «شهروند خوب». (لطفا درباره پیامدها و لوازم مدیریتی و سیاستی این دو دقت کنید. این بنده در درسهای فلسفه سیاسی اسلام به تفصیل در این موضوع سخن گفتهام که ان شاء الله در فرصتی مناسب در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت)
🔸از کمترین لوازم این حقیقت آن است که اهتمام به «جان» و «جسم» انسانها و «سلامت بدنی» آنان در نظام سیاسی جمهوری اسلامی، «کف انتظارات» است در حالی که در نظام سیاسی لیبرالی «سقف انتظارات»!
🔻به همین دلیل، همواره دیدهایم که در جمهوری اسلامی، نخستن مدعی سلامتی جسم و جان انسانها (حتی مجرمان و قانونشکنان) مسؤولان کشور و حاکمیت سیاسی است.
🔻فراموش نکرده و نمیکنیم که در بیماری فراگیر کرونا، مسؤولان برخی از کشورهای به اصطلاح متمدن غربی، امکانات بیمارستانی و حتی واکسن را از افراد بالای شصت سال دریغ میکردند و با صراحت بیان میکردند که مرگ چنین افرادی چندان اهمیتی ندارد! اما جمهوری اسلامی حتی برای اتباع خارجی مقیم ایران نیز به رایگان واکسن کرونا را تزریق کرد و هیچ امکانی را از هیچ فردی دریغ نکرد.
🔻 همانطور که دیدیم، در واقعه غمانگیزی که اخیراً برای مرحومه مهسا امینی پیش آمد، باز هم نخستین پیگیری کنندگان نیز رؤسای قوای سهگانه کشور بودند. چیزی که هرگز نمیتوان نمونهای از آن را در نظامهای لیبرالی و مدعیان حقوق بشر پیدا کرد. (البته احزاب و گروههای سیاسی و حتی بدخواهان اسلام و جمهوری اسلامی همواره سعی میکنند در چنین قضایایی با سیاهنمایی و خلط اخبار راست و دروغ و ... ماهی مراد خود را صید کنند؛ که متأسفانه تا اطلاع ثانوی انتظاری غیر از این هم از آنان نمیرود!)
#فلسفه
#سیاست
🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🆔Eitaa.com/TABATABAEI_IR