#قسمت_بیستوپنجم❤️
#قصه_دلبری
به دهانه تونل رسیدیم ، همان تونل معروفی که حزب الله در هشتاد متر زیر زمین حفاری کرده است ، در راهرو ، فقط من و محمد حسین نمی توانستیم شانه به شانه هم راه برویم .😍☺️
ارتفاعش هم به اندازه ای بود که بتوانی بایستی .
عکس های زیادی از حضرت امام ، حضرت آقا ، سید عباس موسوی ودیگر فرماندهان مقاومت را نصب کرده بودند ، محلی هم مشخص بود که سید عباس موسوی نماز می خواند ، مناجات حضرت علی (ع) در مسجد کوفه که از زبان خودش ضبط شده بود ، پخش می شد ، از تونل که بیرون می اومدیم .🙃
رفتیم کنار سیم های خاردار ، خط مرزی لبنان و اسرائیل .
آنجا محمد حسین گفت :« سخت ترین جنگ ، جنگ توی جنگله !»🙁🙁
یک روز هم رفتیم بعلبک ، اول مزار دختر امام حسین (ع)را زیارت کردیم ، حضرت خولة بنت الحسین (ع) اولین باربود می شنیدم امام حسین (ع) چنین دختری هم داشتند .😳😁
محمد حسین ماجرایش را تعریف کرد که «وقتی کاروان اسرای کربلا به این شهر می رسن ، دختر امام حسین (ع) در این مکان شهید می شه ، امام سجاد (ع) ایشون رو در اینجا دفن می کنم و عصاشون رو برای نشونه ، بالای قبر تویی زمین فرومی کنن؟»
از معجزات آنجا همین بوده که آن عصاتبدیل می شود به درخت و اندرخت هنوز کنار مقبره است که زائران به آن دخیل می بندند😍
می دانم از کجا با متولی آنجا آشنا بود . رفت خوش و بش کرد و بعد آمد که «بیا برویم روی پشت بوم !»
رفتیم آن بالا و عکس گرفتیم ، می خندید و می گفت :« ما به تکلیفمون رو انجام دادیم ، عکسمونم گرفتیم!»😂😍☺️
بعد رفتیم روستای شیث نبی (ع) روستای سر سبز و قشنگی بود بالای کوه، بعد از زیارت حضرت شیث نبی (ع) رفتیم مقبره شهید سید عباس موسوی ، دومین دبیر کل حزب الله . 🙃🙂
محمد حسین می گفت :« از بس مردم بهش علاقه داشته ن ، براش بارگاه ساختن ن !»
قبر زن و بچه اش هم در آن ضریح بود ، باهم دریک ماشین شهید شده بودند .
هلی کوپتر اسرائیلی ها ماشینشان رابا موشک زده بود ، برایم زیبا بود که خوانوادگی شهید شده اند .
پشت ارامگاه، یه ماشین سوخته شهید هم سری زدیم😍☺️
ناهار را در بعلبک خوردیم ، هم من غذاهای لبنانی را می پسندیدم ، هم او با ولع می خورد ، خداروشکر می کرد ، بعد هم در حق آشپزی دعا .
آخر سر هم گفت :« به به ! عجب چیزی زدیم به بدن !» 😂😁
زود می رفت دستور پخت ان غذا را می گرفت ، که بعدا در خانه بپزیم 😍🙂
نماز مغرب را در مسجد رأس الحسین (ع)خواندیم ، مسجد بزرگی که اسرای کربلا شبی را در آنجا بیتوته کردند .
در این مسجد ، مکانی به عنوان محل نگهداری از سر مبارک امام حسین (ع)همان جا نشست به زیارت عاشورا خواندن ، لابه لایش روضه هم می خواند 😍😔
♡《رأس تو می رود بالای نیزه ها
من زار می زنم در پای نیزه ها
آه ای ستاره دنباله دار من
زخمی ترین سر نیزه سوار من
با گریه امدم اطراف قتلگاه
گفتی که خواهر برگرد خیمه گاه
بعد از دقایقی دیدم که پیکرت
در خون فتاده و بر نیزه ها سرت
ای بی کفن چه با این پاره تن کنم ؟
با چادرم تو را باید کفن کنم
من می روم ولی جانم کنا توست
تا سال های شمع مزار توست 》♡
بعد هم دم گرفت:« عمه جانم ، عمه جانم، عمه جان مهربانم! عمه جانم ، عمه جانم ، عمه جان نگرانم ! عمه جانم ، عمه جانم ، عمه جان قد کمانم !»😍☺️
موقع برگشت از لبنان رفتیم سوریه . از هتل تا حرم حضرت رقیه (س) راهی نبود پیاده می رفتیم .
حرم حضرت زینب (س) راشبیه حرم امام رضا (ع) و امام حسین (ع) دیدم .
بعد از زیارت ، سر صبر نقطه مکان ها را نشانم داد و معرفی کرد : دروازه ساعات ، مسجد اموی ، خرابه شام ، محل سخنرانی حضرت زینب (س) هرجا را هم بلد نبود ، از مسئول و اهالی مسجد اموی به عربی می پرسید و به من گفت :از محمد حسین سوال
کردم
:« کجا به لبای امام حسین چوب خیزران می زدن ؟»😭😔
ریخت به هم . گفت:« من هیچ وقت این طوری نیومده بودم زیارت !» 😳
گاهی من روضه می خواندم و گاهی او می خواستیم از فضای بازار و زرق و برق های انجا خارج شوم و خودم راببرم ان زمان ، تصویر سازی کنم در ذهنم ، یک دفعه دیدیم حاج محمود کریمی در حال ورود به دروازه ساعات است .
تنها بود ، آستینش را به دهان گرفته بود و برای خودش روضه می خواند حال خوشی داشت .
به محمد حسین گفتم :« برو ببین اجازه میده همراهش تا حرم بریم ؟» به قول خودش :« تا آخر بازار ما را بازی داد !»
کوتاه بود ولی در معنویت ، به حرم که رسیدیم ، احساس کردیم می خواهد تنها باشد ، از او خدافظی کردیم . 🙂🙃
@Azkodamso
اگه توقع داری همسرت آفتاب مهتاب ندیده باشه لطفا خودتم همین باش... نه اینکه علاوه بر آفتاب و مهتاب، ستاره و زهره و دریا و صدف و مروارید و... رو هم دیده باشی 😑😒
رطب خورده کی منع رطب کند؟😉
@Azkodamso
اینکه بیکارم عجیب نیست. اینکه بیکارم ولی وقت ندارم عجیبه🤦🏻♀😑
#توییت
@Azkodamso
مشکل در حال حاضر حجم نفهم ها نیست ،مشکل حجم بسیار بالایی که فکر میکنن آدم فهمیده ای هستن
#توییت
@Azkodamso
اونايي كه ميدونن كجا خودشون رو به نفهمي بزنن، خيلي آدماي فهميده اي هستند...
#توییت
@Azkodamso
.
بعضیا دوست دارن طرف مال خودشون باشه ،
اما خودشون مال همه...!!
#توییت
@Azkodamso
دعاهای حاجت روایی 🤲🤲🤲
. بعضیا دوست دارن طرف مال خودشون باشه ، اما خودشون مال همه...!! #توییت @Azkodamso
🚶🏻♀اینو ی جورایی همه دارن..
#اصلاحشود....🌱