🕋◾️▪️🔲▪️◾️🕋 6⃣ 🕯◾️شهادت جانگذاز امام عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ الهادی (علیهما السلام) 🍁متوکل عباسی از روی تکبر و برای تهدید و ارعاب امام هادی علیه السلام او را احضار کرد و دستور داد هر یک از سپاهیانش کیسه (و توبره) خود را پراز خاک قرمز کنند و در جای خاصی بریزند. تعداد سپاه او که نود هزار نفر بود، خاکهای کیسه‌های شان را روی هم ریختند و تلّ بزرگی از خاک را ایجاد کردند. 🍁متوکل امام هادی علیه السلام را روی آن خاکها برد و دستور داد سربازان و لشکریان او در حالی که به سلاح روز مسلح بودند، از برابر آنان رژه بروند. 🍁خلیفه ستمگر عباسی از این طریق می‌خواست آن حضرت را مرعوب سازد و از قیام علیه خود باز دارد. حضرت برای خُنثی نمودن این نقشه، به متوکل رو کرد و فرمود: «آیا می‌خواهی سربازان و لشکریان مرا ببینی؟» متوکل که احتمال نمی‌داد حضرتش سرباز و سلاح داشته باشد، یکوقت متوجه شد که میان زمین و آسمان پر از ملائکه مسلح شده، و همگی در برابر آن حضرت آماده اطاعت می‌باشند. آن ستمگر از دیدن آن همه نیروی رزمی، به وحشت افتاد و از ترس غش کرد. چون به هوش آمد، ✨حضرت فرمود: «نَحْنُ لا نُناقِشُکُمْ فِی الدُّنْیا نَحْنُ مُشْتَغِلُونَ بِاَمْرِ الاْآخِرَةِ فَلا عَلَیکَ شَی ءٌ مِمّا تَظُنُّ؛ 📔(الخرائج و الجرائح، راوندی، ص 400) در دنیا با شما مناقشه نمی‌کنیم [چرا که] ما مشغول امر آخرت هستیم. پس آنچه گمان می‌کنی، درست نیست..» #تدبر_حسینی #شهادت_امام_هادی_علیه_السلام استاد ضرابی / بهمن ۱۴۰۱ @tadaborehussaini

🕋◾️▪️🔲▪️◾️🕋 7⃣ 🕯◾️شهادت جانگذاز امام عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ الهادی (علیهما السلام) ابو القاسم بغدادی از زرّافه نقل می‌کند که متوکل عباسی دستور داد حضرت امام هادی علیه السلام در روز تشریفاتی «یوم السلام» همراه با مردم شرکت کند. وزیرش «فتح بن خاقان» مخالف این تصمیم بود، ولی متوکل ستمگر گفت: این کار حتما باید انجام گیرد! سرانجام امام علی النقی علیه السلام مجبور شد با پای پیاده در راهپیمایی شرکت کند، در حالی که متوکل و وزیرش سوار اسب بودند. حضرت در گرمای سوزان عرق ریزان در حالی که انگشتش مجروح شده بود، حرکت می‌کرد. زرّافه می‌گوید: با اینکه شیعه نبودم، [بر حال او رقت کردم و [گفتم: از پسر عمویت متوکل غمگین و ناراحت نباش! امام هادی علیه السلام به آیه 65 سوره هود که می‌فرماید: «تَمَتَّعُوا فی دارِکُمْ ثَلاثَةَ اَیامٍ ذلِکَ وَعَدٌ غَیرُ مَکْذُوبٍ»؛ « [حضرت صالح به آنها گفت: مهلت شما تمام شد!] سه روز در خانه تان بهره مند گردید. این وعده‌ای است که دروغ نخواهد بود..» اشاره کرده و آنگاه فرمود: «من در پیشگاه الهی از ناقه حضرت صالح کم ارزش‌تر نیستم و شما تا سه روز در این دنیا بگذرانید، وعده خدا را حتمی خواهید یافت..» زرافه می‌گوید: در همسایگی من معلم شیعه‌ای بود که من گاهی با او شوخی می‌کردم. به او گفتم: امام شما چنین می‌گفت و مثل اینکه ناراحت بود. آن معلم عارف با شنیدن سخنان من گفت: اگر امام هادی علیه السلام چنین سخنانی فرموده باشد، متوکل تا سه روز دیگر می‌میرد و یا اینکه به قتل می‌رسد. تو اگر اموالی در خانه او داری، احتیاط کرده، آنها را بیرون ببر! زرافه (که حاجب متوکل بود) می‌گوید: من از شنیدن سخنان او ناراحت شدم و حتی سخنان ناروا به او گفتم و بلافاصله از او جدا شدم؛ ولی بعد، مقداری فکر کردم، دیدم سخن نابه جای نگفته است، مناسب است احتیاط کنم و اموال خود را از خانه متوکل بیرون ببرم. اگر سخنان معلم راست بود، ضرری نمی‌کنم و اگر هم حقیقت نداشت، زحمت چندانی متحمل نشده‌ام. اموالم را بیرون بردم. روز سوم «منتصر» پسر متوکل به پدرش حمله کرد، او و کابینه او را به جهنم و اصل نمود. 📔 (جلاء العیون، ج 3، ص 122) و من به برکت امام هادی علیه السلام جان سالم به در بردم و اموالم نیز سالم ماند. آن گاه خدمت امام هادی علیه السلام شرفیاب شدم و به ولایت و امامت او اعتقاد پیدا کردم. 📔(امالی الطوسی، ص 276، ح 67) گر چه دوریم بیاد تو سخن می گوییم بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی چه بگویم که تو خود حال مرا می بینی چه بخواهم که تو خود درد مرا می دانی #تدبر_حسینی #شهادت_امام_هادی_علیه_السلام استاد ضرابی / بهمن ۱۴۰۱ @tadaborehussaini

#موضوع_تدبر ما این است که: مقصود از امام (ع) از مقایسه میان فاعل عمل و خود عمل، القاء چه مطلب تربیتی، اخلاقی یا معرفتی است؟ و چه پیامی برای شیعیان آن حضرت دارد؟ #تدبر_حسینی #شهادت_امام_هادی_علیه_السلام استاد ضرابی / بهمن ۱۴۰۱ @tadaborehussaini

پایان برنامه تدبر در روایت وسیره امام هادی علیه السلام #تدبر_حسینی #شهادت_امام_هادی_علیه_السلام استاد ضرابی / بهمن ۱۴۰۱ @tadaborehussaini