eitaa logo
تدبر حسینی
233 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
122 فایل
مباحث تدبر استادضرابی "تدبردر کلمات قصار امام حسین علیه السلام _ " محرم ۱۴۴۲ "وتدبر در کلمات ائمه اطهار علیهم السلام" جلسات تدبر در قران استادضرابی که بین سالهای ۷۹ تا ۹۹ ضبط شده و به لطف الهی ادامه دارد ... ارتباط با ادمین : @z_ziaie
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠┈•꧁༼﷽༽꧂•┈💠 ❄️خجسته میلاد با سعادت امام جواد (علیه السلام) 💠🔹توضیح بیش‌تر مطلب این است که: مهم‏ترین رمز توفیق رسول خدا(ص)و امامان معصوم‏(ع)، ویژگی‌هاى خاص و زیباى آنان در معاشرت با دیگران بوده که دل‌هاى پاک و روان‌هاى سالم را به سوى آنان متمایل مى‏ساخته است؛ 🔹به این جهت، با مطالعه زندگى، رفتار و سیره اولیاء دین وآشنایى و معرفت به آنان، به سوى حق و حقیقت رهنمون مى‏شویم. در این مناسبت فرخنده بسیار بجاست که از شیوه‏هاى امام نهم‏ (علیه‏السلام) در ارتباط قوى با مردم، سخن بگوییم و اسرار توفیق اجتماعى را در سیره و سخن آن حضرت بررسى کنیم. 🌀1)عفو و گذشت‏: حکیمه قرشى از بانوان صالح دوران آن امام همام مى‏گوید: ‌ام فضل گفت: «آیا مى‏خواهى از موضوع شگفت انگیزى که فوق تصور است و در میان من و آن حضرت اتفاق افتاد برایت بگویم» 🔸دختر مأمون گفت: روزى نشسته بودم. دخترى وارد شد و بر من سلام کرد. گفتم: «تو کیستى؟» او گفت: «من دخترى از نسل عمار یاسر و همسر ابوجعفر، محمد بن على علیه‏السلام هستم.‌» با شنیدن این خبر، چنان آشفته خاطر شدم که قادر به کنترل خود نبودم. وقتى او از نزد من بیرون رفت، بلند شدم و نزد پدرم رفتم و گزارش واقعه را برایش شرح دادم. مأمون به شدت مست بود و به طور کامل، هوش از سرش پریده بود. وى با شنیدن خبر، چنان برآشفت که از غلامش شمشیر خواست و در حالى که به شدت خشمگین بود، با شمشیر برهنه به سوى منزل علیه‏السلام حرکت کرد و با شمشیر حمله کرد و پشت سر هم، ضربات شمشیر را بر بدن وى وارد مى‏کرد تا اینکه بدنش را قطعه قطعه کرد و سپس از اتاق بیرون آمد. من هم در حال اضطراب و پریشانى، پشت سر او مى‏دویدم. شب را تا صبح نخوابیدم. فرداى آن شب، نزد پدرم رفته، گفتم: «پدر مى‏دانى دیشب چه کردى؟» گفت: «نه، چه کردم؟!» گفتم: «تو دیشب علیه‏السلام را به قتل رساندى و او را با شمشیر، قطعه قطعه کردى!» برق از چشمانش پرید و بیهوش شد. پس از مدتى به حال خود آمد و به من گفت: «واى بر تو! چه مى‏گویى؟» گفتم: «بله، به خدا سوگند! تو در حال مستى و با عصبانیت تمام به اتاق علیه‏السلام رفتى و با شمشیر او را به قتل رساندى!» پدرم به شدت مضطرب و درمانده شد. بعد گفت: «یاسر تو برو و خبرى بیاور، عجله کن! یاسر رفت و به سرعت برگشت و با خوشحالى گفت: «مژده باد! من رفتم. حضرت علیه‏السلام را دیدم. سلام کردم و گفتم: اى پسر رسول خدا! دوست دارم این پیراهن خود را به من هدیه دهى تا در آن نماز بخوانم و به آن تبرک جویم. هدفم از این عمل، آن بود که به بدن او نگاه کنم و آثار شمشیر را ببینم. بدن او را دیدم، چنان سالم و سلامت بود که ذره‏اى اثر زخم شمشیر در آن مشاهده نمى‏شد.‌» 🔸مأمون گریه کرد و گفت: نزد برو و سلام مرا برسان و بیست هزار دینار هم برایش ببر» و هدایاى دیگرى نیز براى امام فرستاد. 🔸 امام به آنها نظر انداخت، تبسم کرد و گفت: «اى یاسر! آیا عهد بین او و پدرم و بین من و او اینگونه بود که با شمشیر بر من هجوم بیاورد؟ آیا او نمى‏داند که من یاورى و مدافعى (بى همتا) دارم که مرا حمایت مى‏کند و از گزند حوادث مصون مى‏دارد؟» 🔸 یاسر گفت: «سرورم! اى پسر رسول خدا! او عهد کرده است که پس از این، هرگز شراب نخورد و مست نشود؛ اى پسر پیامبر! هر گاه شما نزد او آمدید در این زمینه چیزى نگویید و بر او عتاب نکنید.‌» 🔸‏السلام با کمال بزرگوارى، تمام گذشته‏ها را به فراموشى سپرد و همسرش و مأمون را عفو کرد و فرمود: «اتفاقاً تصمیم من هم همین بود.‌» 📔 (بحار الانوار، ج‏5، ص‏95) حق سیرتی به صورت انسان رسیده است آئینه دار جلوه یزدان رسیده است از ماورای عرصه جولان جبرئیل دیباچه ای ز مظهر خوبان رسیده است 📔استاد ضرابی / صفحه سوم/ بهمن ۱۴۰۱ @tadaborehussaini ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آسمان آبی وهوای پاک امروز دوازده بهمن ۱۴۰۱ و بادی که پرچم سه رنگ ایران اسلامی را می نوازد .... یاد وخاطره امام وشهدا را در دلها زنده می کند واحساس غرور و شادی ...... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @tadaborehussaini
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ [رمز توفیق در سیره اهل بیت علیهم السلام] ❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 2ساده زیستی ؛ 3برخورد باهنرمندان غیرمتعهد؛4صبروبردباری ؛5نیکی به والدین در ادامه متن تدبرحسینی ولادت امام جواد علیه السلام صفحات ۴ تا ۷☝️ 📔استاد ضرابی / بهمن ۱۴۰۱ @tadaborehussaini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا