eitaa logo
تدبر حسینی
224 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
141 فایل
مباحث تدبر استادضرابی "تدبردر کلمات قصار امام حسین علیه السلام _ " محرم ۱۴۴۲ "وتدبر در کلمات ائمه اطهار علیهم السلام" جلسات تدبر در قران استادضرابی که بین سالهای ۷۹ تا ۹۹ ضبط شده و به لطف الهی ادامه دارد ... ارتباط با ادمین : @z_ziaie
مشاهده در ایتا
دانلود
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ [رمز توفیق در سیره اهل بیت علیهم السلام] ❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 2ساده زیستی ؛ 3برخورد باهنرمندان غیرمتعهد؛4صبروبردباری ؛5نیکی به والدین در ادامه متن تدبرحسینی ولادت امام جواد علیه السلام صفحات ۴ تا ۷☝️ 📔استاد ضرابی / بهمن ۱۴۰۱ @tadaborehussaini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠┈•꧁༼﷽༽꧂•┈💠 ❄️خجسته میلاد با سعادت امام جواد (علیه السلام) [رمز توفیق در سیره اهل بیت علیهم السلام ] 🌀6)جود و احسان‏: محمّد بن سهل بن اليسع قمى از افرادى است که به افتخار دريافت لباس متبرک از ‏‏‏علیه‏السلام نائل آمده است. او در اين باره مى‏گويد که من در شهر مکه، مجاور بودم. از آنجا به مدينه آمدم و به حضور ‏‏ علیه‏السلام رسيدم. در نظر داشتم که از آن امام عالى‏قدر درخواست کنم که به من لباسى به عنوان تبرک عنايت کند؛ امّا فرصت نشد و از محضرش خداحافظى کردم و بيرون آمدم. با خود گفتم: «حالا که نتوانستم خواسته‏ام را به صورت حضورى براى آقا بيان کنم، پس طى نامه‏اى از محضر آن گرامى، خواسته‏ام را طلب مى‏کنم‌» 💌 نامه‏اى نوشتم و دلخواهم را در آن اظهار کردم و سپس تصميم گرفتم که به مسجد بروم و دو رکعت نماز بخوانم. آن‏گاه صد مرتبه به درگاه الهى استخاره کنم. اگر به دلم افتاد که نامه را به حضورش مى‏فرستم و اگر نيفتاد، نامه را پاره مى‏کنم. نماز را خواندم و بعد از نماز به دلم افتاد که نامه را به حضورش نبرم. در نتيجه آن را پاره کردم و از شهر مدينه منوّره بيرون آمدم. در همين موقع که به راه افتاده بودم، پيکى از راه رسيد. او لباسى را به همراه داشت که در بقچه‏اى پيچيده بود و از اهل کاروان در باره محمّد بن سهل قمى مى‏پرسيد تا اينکه به من رسيد و من را شناخت. به من گفت: «مولاى تو (‏‏ علیه‏السلام) اين لباس را برايت هديه فرستاده است. لباس‌هاى اعطايى امام‏‏‏علیه‏السلام دو لباس نرم و نازک بود. احمد بن محمّد گفته است: «محمّد بن سهل قمى از دنيا رفت. من او را غسل دادم و در آن دو لباس اهدايى امام‏‏علیه‏السلام او را کفن کردم‌» 📕 (بحار الانوار، ج 50، ص 44) نشسته‌ام بنویسم گدا نمی‌خواهی؟ میان خانه‌ی خود بینوا نمی‌خواهی؟ نشسته‌ام بنویسم کریم یعنی تو کریم‌زاده تو حاجت روا نمی خواهی شنیده‌ام که عطایت زبانزد همه است نیازمند برای عطا نمی‌خواهی 📔استاد ضرابی / صفحه هشتم/ بهمن ۱۴۰۱ @tadaborehussaini ادامه دارد ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠┈•꧁༼﷽༽꧂•┈💠 ❄️خجسته میلاد با سعادت امام جواد (علیه السلام) [رمز توفیق در سیره اهل بیت علیهم السلام ] 🌀7)خدمت‌گزارى و گره‏گشايى‏: مردى از اهالى سيستان که در سفرى با ‏‏‏علیه‏السلام همراه شده است، خاطره‏اى شنيدنى از آن سفر را گزارش کرده است. او مى‏گويد که در سال اوّل خلافت معتصم، من با امام نهم‏‏‏علیه‏السلام همسفر شدم و در همه موارد با هم بوديم. سر سفره غذا نشسته بوديم که عرض کردم: «فدايت شوم! فرماندار شهر ما يکى از دوستان و شيفتگان شما اهل بيت‏‏‏علیهم‏السلام است. مأموران او براى من ماليات نوشته‏اند؛ اما پرداختن آن برايم سنگين است. شما لطف کنيد و به او نامه‏اى بنويسيد که با من مدارا کند‌» ⚜ امام فرمود: «من او را نمى‏شناسم‌» گفتم: «فدايت شوم! همانگونه که عرض کردم او از دوستداران شما اهل بيت‏‏‏علیهم‏السلام است. نامه شما براى من، خيلى کارساز و مشکل‏گشا خواهد بود‌» ⚜امام کاغذى را برداشت و چنين نوشت: 📜«بسم اللّه الرحمن الرحيم. حامل اين نامه به تو، نکته زيبايى را يادآور شد که تو به آيين پسنديده‏اى گرايش دارى! مطمئناً تو در مقابل اعمال نيک، پاداش نيکى خواهى داشت. به برادرانت احسان کن و بدان، خداوند عزيز و جليل از ريزترين اعمال و رفتارت سؤال خواهد کرد‌» مرد سيستانى در پايان مى‏گويد: «قبل از رسيدن من به سيستان، حسين بن عبد اللّه نيشابورى، فرماندار سيستان از نامه امام باخبر شده بود و هنگامى که من به شهرم نزديک مى‏شدم، هنوز دو فرسخ مانده بود که به استقبالم آمد. 📜«نامه را به او دادم. او آن را بوسيد و روى دو چشمانش گذاشت و به من گفت: «چه مى‏خواهى؟» گفتم: «در دفتر محاسبات شما براى من مالياتى نوشته‏اند که توان پرداخت آن را ندارم‌» دستور داد آن را براى من ببخشند و اضافه کرد: «تا زمانى که من فرماندار شهر شما هستم تو را از خراج و ماليات معاف کردم‌» سپس از خانواده‏ام پرسيد و من وضعيت اقتصادى خود و خانواده‏ام را برايش شرح دادم. او دستور داد که در باره مشکل معيشتى من، کارهايى انجام شود و مقدارى هم به صورت نقدى به من کمک کرد. تا او زنده و در منصب فرماندارى سيستان بود، از من ماليات و خراج نگرفتند و عطايش را تا آخر از من قطع نکرد. 📔 (تهذيب الاحکام، ج 6، ص 334.) من آمدم که بگویم به تو سپاسم را و جمع می‌کنم این بار من حواسم را که تا دگر نبرم یأبنَ فاطمه هرگز به غیر کوی شما دست التماسم را 📔استاد ضرابی / صفحه نهم/ بهمن ۱۴۰۱ @tadaborehussaini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠┈•꧁༼﷽༽꧂•┈💠 ❄️خجسته میلاد با سعادت امام جواد (علیه السلام) [رمز توفیق در سیره اهل بیت علیهم السلام ] 🌀8)کمک به درماندگان‏ ابن‏حديد کوفى در اين باره مى‏گويد: «همراه عده‏اى از شيعيان براى زيارت و انجام مناسک حج به مکه رفتيم. هنگام برگشت، راهزنان به ما حمله کردند و تمام دارايي‌هايمان را به غارت بردند. به زحمت خود را به مدينه رساندم و به منزل امام نهم رفتم؛ ولى از سفر و حوادث آن چيزى نگفتم‌» ‏‏ علیه‏السلام فرمود: «اى ابن‏حديد! راهزنان در منطقه عَرْج به شما حمله کردند و تمام هستى‏تان را به يغما بردند. شما سيزده نفر بوديد‌» آن‏گاه آن حضرت، ما را يک به يک با نام خود و پدرانمان نام برد. گفتم: «سرورم به خدا قسم! همين‏طور شد که شما اشاره کرديد‌» سپس امام به خادمش دستور داد براى ما لباس‌ها و مبالغ زيادى دينار بياورد و چنين تأکيد فرمود: «اينها را ميان خود و يارانت تقسيم کن که به مقدار آن چيزى است که از شما به غارت رفته است‌» ابن‏حديد بعد از نقل اين همه لطف و احسان امام‏‏‏علیه‏السلام مى‏گويد: «من آن مبالغ اهدايى را ميان دوستان و همسفرانم تقسيم کردم و همان‏گونه که امام فرموده بود دقيقاً به اندازه دارايي‌هايمان بود که قبل از حمله راهزنان داشتيم‌» 🔰 (موسوعة الامام الجواد ، ج 1، ص 285.) 📔استاد ضرابی / صفحه دهم/ بهمن ۱۴۰۱ @tadaborehussaini