eitaa logo
تفسیر قرآن
505 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
235 فایل
🌹امیر المومنین ع: قرآن را بیاموزید که بهترین گفتار است و آن را نیک بفهمید که بهار دل هاست https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0 برای عضویت کلیک کنید👆 ادمین تبادل، پست، نظرات و پیشنهادات: @fatemeh_koochakii ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃♥️ 📔 قسمت1⃣4⃣ از ترس از خواب پریدم؛ اما دوباره که خوابم برد، همان خواب را دیدم. بار آخری که با هول از خواب بیدار شدم، تصمیم گرفتم دیگر نخوابم. با خودم گفتم: «نخوابیدن بهتر از خوابیدن و دیدن خواب های وحشتناک است.» این بار سر و صداهای بیرون از خانه مرا ترساند. صدایی از توی راه پله می آمد. انگار کسی روی پله ها بود و داشت از طبقه پایین می آمد بالا؛ اما هیچ وقت به طبقه دوم نمی رسید. در را قفل کرده بودم. از پشت پنجره سایه های مبهمی را می دیدم. آدم هایی با صورت های بزرگ، با دست هایی سیاه. معصومه و خدیجه آرام و بی صدا دوطرفم خوابیده بودند. انگشت ها را توی گوش هایم فرو کردم و زیر پتو خزیدم. هر کاری می کردم، خوابم نمی برد. نمی دانم چقدر گذشت که یک دفعه یک نفر پتو را آرام از رویم کشید. سایه ای بالای سرم ایستاده بود، با ریش و سبیل سیاه. چراغ که روشن شد، دیدم صمد است. دستم را روی قلبم گذاشتم و گفتم: «ترسیدم. چرا در نزدی؟!» خندید و گفت: «چشمم روشن، حالا از ما می ترسی؟!» گفتم: «یک اِهِمی، یک اوهومی، چیزی. زهره ترک شدم.» گفت: «خانم! به در زدم، نشنیدی. قفل در را باز کردم، نشنیدی. آمدم تو صدایت کردم، جواب ندادی. چه کار کنم. خوب برای خودت راحت گرفته ای خوابیده ای.» رفت سراغ بچه ها. خم شد و تا می توانست بوسشان کرد. نگفتم از سر شب خواب های بدی دیدم. نگفتم ترس برم داشته بود و از ترس گوش هایم را گرفته بودم، و صدایش را نشنیدم. پرسید: «آبگرم کن روشن است؟!» بلند شدم و گفتم: «این وقت شب؟!» گفت: «خیلی خاکی و کثیفم. یک ماه می شود حمام نکرده ام.» رفتم آشپزخانه، آبگرم کن را روشن کردم. دنبالم آمد و شروع کرد به تعریف کردن که عراقی ها وارد خرمشهر شده اند. خرمشهر سقوط کرده. خیلی شهید داده ایم. آبادان در محاصره عراقی هاست و هر روز زیر توپ و خمپاره است. از بی لیاقتی بنی صدر گفت و نداشتن اسلحه و مهمات. پرسیدم: «شام خورده ای؟!» گفت: «نه، ولی اشتها ندارم.» کمی از غذای ظهر مانده بود. برایش گرم کردم. سفره را انداختم. یک پیاله ماست و ترشی و یک بشقاب سبزی که عصر صاحب خانه آورده بود، گذاشتم توی سفره و غذایش را کشیدم. کمی اشکنه بود. یکی دو قاشق که خورد، چشم هایش قرمز شد. گفتم: «داغ است؟!» با سر اشاره کرد که نه، و دست از غذا کشید. قاشق را توی کاسه گذاشت و زد زیر گریه. با نگرانی پرسیدم: «چی شده؟! اتفاقی افتاده؟!» باورم نمی شد صمد این طور گریه کند. صورتش را گرفته بود توی دست هایش و هق هق گریه می کرد. ادامه دارد...✒️ https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0
6⃣ ✨إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَوآءٌ عَلَیْهِمْ ءَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ‏✨ : 🍃🌸همانا کسانى که کفر ورزیده ‏اند، براى آنها یکسان است که هشدارشان دهى یا هشدارشان ندهى. آنها ایمان نخواهند آورد. 🌑«»، به معناى پوشاندن و نادیده گرفتن است. به و ، کافر مى ‏گویند. چون کشاورز دانه و هسته را زیر خاک مى‏ پوشاند و شب فضا را در برمى‏ گیرد. 💥 نیز به معنى نادیده گرفتن آن است. شخص منکر دین، به سبب اینکه حقایق و آیات الهى را مى‏ کند و یا مى‏ گیرد، خوانده شده است. 🍂🌹قرآن، بعد از متّقین، گروهى از کفّار را معرّفى مى‏ کند. آنها که در گمراهى و کتمانِ حقّ، چنان سرسختند که حاضر به پذیرش آیات الهى نیستند و در برابر دعوت پیامبران، زبان قال و حالشان این بود: «سواء علینا أوَعَظتَ ام لم تکن من الواعظین» براى ما وعظ و نصیحت تو اثرى ندارد، فرقى ندارد که پند دهى یا از نصیحت دهندگان نباشى. 🥀اگر زمینه مساعد و مناسب نباشد، دعوت انبیا نیز مؤثّر واقع نمى‏ شود. 💧باران که در لطافت طبعش، خلاف‏ نیست‏ در باغ لاله روید و در شوره ‏زار، خَس‏ : ✅۱- لجاجت و عناد و تعصّب جاهلانه، انسان را جماد گونه مى ‏کند. «سواء علیهم» ✅۲- روش تبلیغ براى کفّار، انذار است. اگر انذار و هشدار در انسان اثر نکند، بشارت و وعده‏ ها نیز اثر نخواهند کرد. «سواء علیهم ءانذرتهم ام لم تُنذرهم» ✅۳- انتظار ایمان آوردنِ همه‏ مردم را نداشته باشید. «...لا یؤمنون» https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸نمازحاجت توسل به حضرت ابوالفضل(ع)🔸 🌹عارف وارسته مرحوم كشميری در استغاثه به حضرت ابوالفضل عليه السلام جهت حاجات، اين نماز و توسل را توصیه نموده بودند: ✳️ دو رکعت نماز حاجت خوانده شود و به حضرت ابوالفضل هديه شود ، ✳️ بعد تسبيح حضرت زهرا صلي الله عليها خوانده و باز ثوابش هديه شود ، ✳️ وسپس ۱۳۳ مرتبه خوانده شود : 💥يا کاشِفَ الکَرب عَن وَجه الحُسَين اِکشِف کَربي بِحَقِ اَخيکَ الحُسَين💥 📚روح و ریحان صفحه۱۰۳ https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0 
داستان دختر شینا قسمت شهدا رو یاد کنیم حتی بایک صلوات با ما همراه باشید🍃🍃🥀🥀 https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0
♥️❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃♥️ 📔 قسمت2⃣4⃣ قاشق را توی کاسه گذاشت و زد زیر گریه. با نگرانی پرسیدم: «چی شده؟! اتفاقی افتاده؟!» باورم نمی شد صمد این طور گریه کند. صورتش را گرفته بود توی دست هایش و هق هق گریه می کرد. گفتم: «نصف جان شدم. بگو چی شده؟!» گفت: «چطور این غذا از گلویم پایین برود. بچه ها توی مرز گرسنه اند. زیر آتش توپ و تانکِ این بعثی های از خدا بی خبر گیر کرده اند. حتی اسلحه برای جنگیدن ندارند. نه چیزی برای خوردن، نه جایی برای خوابیدن. بد وضعی دارند طفلی ها.» دستش را گرفتم و کشیدمش جلو. گفتم: «خودت می گویی جنگ است دیگر. چاره ای نیست. با گریه کردن تو و غذا نخوردنت آن ها سیر می شوند یا کار درست می شود؟! بیا جلو غذایت را بخور.» خیلی که اصرار کردم، دوباره دست به غذا برد. سعی می کردم چیزهایی برایش تعریف کنم تا حواسش از جنگ و منطقه پرت شود. از شیرین کاری های خدیجه می گفتم. از دندان درآوردن معصومه. از اتفاق هایی که این چند وقت برای ما افتاده بود. کم کم اشتهایش سر جایش آمد. هر چه بود خورد. از ترشی و ماست گرفته تا همان اشکنه و نان و سبزی توی سفره. به خنده گفتم: «واقعاً که از جنگ برگشته ای.» از ته دل خندید. گفت: «اگر بگویم یک ماه است غذای درست و حسابی نخورده ام باورت می شود؟! به جان خودت این چند روز آخر را فقط با یک تکه نان و چند تا بیسکویت سَر کردم.» خم شدم سفره را جمع کنم، پیشانی ام را بوسید. سرم را پایین انداختم. گفت: «خیلی خوشمزه بود. دست و پنجه ات درد نکند.» خندیدم و گفتم: «نوش جانت. خیلی هم تعریفی نبود. تو خیلی گرسنه بودی.» وقتی بلند شد به حمام برود، تازه درست و حسابی دیدمش. خیلی لاغر شده بود. از پشت خمیده به نظر می آمد؛ با موهایی آشفته و خاکی و شانه هایی افتاده و تکیده. زیر لب گفتم: «خدایا! یعنی این مرد من است. این صمد است. جنگ چه به سرش آورده...» آرزو کردم: «خدایا! پای جنگ را به خانه هیچ کس باز نکن.» کمی بعد، صدای شرشر آب حمام و خُرخُر آبی که توی راه آب می رفت، تنها صدایی بود که به گوش می رسید. چراغ آشپزخانه را خاموش کردم. با اینکه نصف شب بود. به نظرم آمد خانه مثل اولش شده؛ روشن و گرم و دل باز. انگار در و دیوار خانه دوباره به رویم می خندید. فردا صبح، صمد رفت کمی خرید کند. وقتی برگشت، دو سه کیلو گوشت و دو تا مرغ و سبزی و کلی میوه خریده بود. گفتم: «چقدر گوشت! مهمان داریم؟! چه خبر است؟!» گفت: «این بار که بروم، اگر زنده بمانم، تا دو سه ماهی برنمی گردم. شاید هم تا عید نیایم. شاید هم تا آخر جنگ.» ادامه دارد...✒️ https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0
⃣ ✨خَتَمَ اللَّهُ عَلَى‏ قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى‏ أَبْصَرِهِمْ غِشَوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ‏✨ 🍃🌸خداوند بر دلها و برگوش آنان مهر زده است و در برابر چشمانشان پرده‏اى است و براى آنان عذابى بزرگ است. 💥مُهر بدبختى که خداوند بر دل کفّار مى‏ زند، کیفر لجاجت‏هاى آنان است. چنانکه مى‏ خوانیم: «یطبع اللَّه على کلّ قلب متکبّر جبّار»خدا بر دل افراد متکبّر و ستم ‏پیشه، مهر مى‏ زند. 🔶و در آیه ۲۳ سوره‏ جاثیه نیز مى‏ خوانیم: خداوند بر دل کسانى که با علم و آگاهى به سراغ مى ‏روند مهر مى‏ زند. بنابراین مهر الهى نتیجه‏ انتخاب بدِ خود انسان است، نه آنکه یک عمل قهرى و جبرى از طرف خدا باشد. ♥️مراد از در قرآن، روح و مرکز ادراکات است. ♥️ سه نوع قلب را قرآن معرّفى مى ‏کند: ❤️۱. قلب سلیم، ♥️۲. قلب منیب، ♥️۳. قلب مریض. 🔷ویژگى‏ هاى ‏ 🌷الف: قلبى که جز خدا در آن نیست. «لیس فیه احد سواه» 🌷ب: قلبى که پیرو راهنماى حقّ، توبه کننده از گناه و تسلیم حقّ باشد. 🌷ج: قلبى که از حبّ دنیا، سالم باشد. 🌷د: قلبى که با یاد خدا، آرام گیرد. 🌷ه: قلبى که در برابر خداوند، خاشع است. البتّه قلب ، هم با یاد خداوند آرام مى‏ گیرد و هم از قهر او مى ‏ترسد. «اذا ذُکر اللّه وَجِلَت قلوبهم» همانند کودکى که هم به والدین آرام مى‏گیرد و هم از آنان حساب مى ‏برد. 🔶ویژگى‏ هاى ‏ 🔹الف: قلبى که از خدا غافل است ولایق رهبرى نیست. «لاتطع من اغفلنا قلبه» 🔸ب: دلى که دنبال فتنه و دستاویز مى‏گردد. «فامّا الّذین فى قلوبهم زیغ فیتّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة» 🔹ج: دلى که قساوت دارد. «جعلنا قلوبهم قاسیة» 🔸د: دلى که زنگار گرفته است. «بل ران على قلوبهم ما کانوا یکسبون» 🔹ه: دلى که مُهر خورده است. «طبع اللّه علیها بکفرهم» 🔷ویژگى ‏ قلب منیب، آن است که بعد از توجّه به انحراف وخلاف، توبه وانابه کرده و به سوى خدا باز گردد. ویژگى بارز آن تغییر حالات در رفتار وگفتار انسان است. 🔔خداوند در آیات قرآنى، نه ویژگى براى قلب بیان کرده است: 🔥الف: انکار حقایق. «قُلوبُهم مُنکِرة» 🔥ب: تعصّب. «فى قلوبهم الحَمیّة» 🔥ج: انحراف و گمراهى. «صَرفَ اللّه قُلوبهم» 🔥د: قساوت و سنگدلى. «فَویلٌ لِلقاسیَة قلوبهم» 🔥ه : موت. «لاتَسمعُ المَوتى» 🔥و: آلودگى و زنگار. «بَل رانَ على قلوبهم» 🔥ز: مرض. «فى قلوبهم مَرض» 🔥ح: ضیق. «یجعلْ صَدره ضَیّقاً» 🔥ط: طبع. «طَبع اللّه علیها بکفرهم» 🌹قلب انسان، و است. لذا مؤمنان اینچنین دعا مى ‏کنند: ✨ «ربّنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا» خدایا! دلهاى ما را بعد از آنکه هدایت نمودى، منحرف مساز.✨ 🍀امام صادق علیه السلام فرمودند: این جمله (آیه) را زیاد بگویید و خود را از انحراف ایمن و درامان ندانید. https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0
❓چرا عزاداری امام حسین(ع) از روز اول محرم شروع می‌شود؟ 1️⃣ امام رضا(ع) می‌فرماید: «از اول دهۀ محرم، حزن و اندوه در چهرۀ پدرم دیده می‌شد و حالت عزادار به خود می‌گرفت و روز دهم، روز مصیبت و گریۀ او بود» (امالی صدوق/۱۲۸) 2️⃣ عزاداران با ده شب عزاداری، در واقع خود را برای حضور در غم بزرگ عاشورا آماده می‌کنند. 3️⃣ یک دهه عزاداری قبل از عاشورا می‌تواند موجب کسب توجه و سوز دل در روز عاشورا باشد. کسانی که دل غافلی دارند یا در اثر توجه به تعلقات دنیا احساس محبتشان به امام حسین(ع) کم شده، ده روز فرصت دارند تا در محافل عزاداری با شنیدن مواعظ و معارف دینی آمادگی لازم را کسب کنند تا مبادا در روز مصیبت بزرگ عاشورا بی‌احساس و بی‌توجه باشند. علیرضا پناهیان- ۲۰ مهر ۹۴ https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0
یا صاحب الزمان ادرکنی: آیا میدانید هم از خواصی بودن که جریان نفوذ به دنبالش آمد؟ https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ! مرحوم اسماعیل دولابی: مؤمن اگر ابتلائات دنیا را به خاطر ایمان تحمل کند و طاقت بیاورد قوی می‌شود و هنگام بادهای تند حوادث ، هر چه هم که حوادث سختی مثل زلزله و سیل و قحطی و گرانی و ... بیاید ، خودش ذره‌ای تکان نمی‌خورد و آرام می‌نشیند و دیگران به او پناه می‌برند و آرامش می‌یابند. غصه‌های دنیا را به کسی نگو. با بزرگان بنشین غصه‌ات از بین می‌رود. در مجلس عزای امام حسین «علیه السلام» بنشین غصه‌ات زایل می‌شود. 📚مصباح الهدی، ص۶۴ https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0