eitaa logo
کانال تفسیر نفیس 4
41 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 قیام 30 تیر 1331 به روایت مقام معظم رهبری در مورد حادثه‌ى سى‌ام تیر باید عرض کنم که این حادثه مورد یک تحریف بزرگ تاریخى قرار گرفته است. روزى که در حقیقت باید روز کاشانى اسم پیدا مى‌کرد و روز حضور فقاهت اسلام و حضور مظهریت دین و عواطف دینى در صحنه‌ى مبارزات سیاسى در طول زمان تا قبل از پیروزى انقلاب به کلى ماهیت و حقیقت دیگرى پیدا کرده بود. شاید تا قبل از پیروزى انقلاب اسلامى کمتر کسى باور مى‌کرد که حادثه‌ى مهم سى‌ام تیر به یک مرجع دینى، به یک عالم بزرگ، به یک فقیه ارزشمند، مرحوم آیت‌الله کاشانى ارتباطى به این نزدیکى دارد... بعد از آنى که مجلس هفدهم در سال ۱۳۳۱ تشکیل شد... یک مشکلى پیشامد کرد که مصدق رفت پیش شاه و استعفاى خودش را به شاه داد... بدون این‌که هیچ‌کس را در جریان بگذارد، با مرحوم کاشانى مشورت بکند... شاه هم از فرصت استفاده کرد، یکى از مهره‌هاى قدیمى دست‌نشانده‌ى استعمار انگلیس و از نوکرهاى دیرین و خانه‌زاد انگلیسیها - یعنى قوام‌السلطنه - را سرکار آورد... در روز سى‌تیر مردم به دعوت مرحوم آیت‌الله‌کاشانى آمدند خیابانها براى مقابله‌ى با حکومت تحمیلى شاه - که قوام‌السلطنه را نخست‌وزیر کرده بود و مقدمه‌اى بود براى این‌که مجدداً انگلیسها برگردند، مجدداً امتیاز نفت به انگلیسها داده بشود و همان سلطه‌هاى قدیمى انگلیسى مجدداً از سرگرفته بشود. (۱۳۶۳/۰۴/۲۹)
گویند "حر بن يزيد رياحي" اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد. "عمر سعد" هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد! ✅کي مي‌داند آخر کارش به کجا مي‌رسد؟ دنيا دار ابتلاست. با هر امتحاني چهره‌اي از ما آشکار مي‌شود، چهره‌اي که گاهي خودمان را شگفت‌زده مي‌کند. چطور مي‌شود در اين دنيا بر کسي خرده گرفت و خود را نديد؟ مي‌گويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا بداني که نمي‌شود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني. خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان که هستي بماني، نداده است شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبي داري و مي‌خواهي دعا کني، يادت نرود "عافيت" و "عاقبت به خيري‌ات" را بطلبي
🔺تابلو سهراب سپهریِ که به قیمت 21 میلیارد فروخته شده !!!!!! ▪️جالبه اینجور وقتا هیچکس یاد فقرا نمی افته فقط نذری برا امام حسین ایراد داره ... ▪️حالا خوبه همون هم به فقیرش میرسه هم به دارا . . . .
آیت الله بهاءالدینی (ره) 🔻سعی کنید پایتان را از کشتی حضرت سیدالشهدا علیه السلام بیرون نگذارید و دائما به امری از امور دستگاه علیه السلام مشغول باشید تا به واسطه آن از همه شیعیان دستگیری شود، و الا حساب و کتاب آن طرف دقیق‌تر از این حرف‌ هاست. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍امام حسین علیه السلام: هرگز سخن بيهوده مگوى؛ زيرا بيم گناه براى تو دارم و نيز هرگز سخن سودمند مگوى، مگر اين كه آن سخن به جا باشد الإمامُ الحسينُ عليه السلام ـ لابنِ عبّاسٍ ـ : لا تَتَكَلَّمَنَّ فيما لا يَعنيكَ فإنّي أخافُ علَيكَ الوِزرَ، و لا تَتكَلَّمَنَّ فيما يَعنيكَ حتّى تَرى لِلكلامِ مَوضِعا 📙 ميزان الحكمه جلد10 صفحه19
🔹 مرد فقیری از خدا سوال کرد: ▫️ چرا من اینقدر هستم؟! 🔹 خدا پاسخ داد: چون یاد ▫️ نگرفته ای که کنی! 🔹 مرد گفت: ▫️ من چیزی ندارم که ببخشم 🔹 خدا پاسخ داد: ▫️ هایت کم نیست! 🌿 یک ، که می توانی بر آن داشته باشی! 🌿 یک ، که می توانی با آن از دیگران کنی و حرف خوب بزنی! 🌿 یک ، که می توانی به روی دیگران بگشایی! 🌿 و که می توانی با آنها به دیگران با نگاه کنی 👌 است...
🔷 چشم‌ زخم خرافات نیست ☘ آنچه باید برای دفع چشم‌زخم بدانیم 🖋 نیروهایی در چشم انسان ها وجود دارد، به‌گونه‌ای که وقتی از روی اعجاب به چیزی بنگرند ممکن است آن را از بین ببرد، در هم بشکند، بیماری یا خللی در آن وارد کند. 🖋 در  درباره ارتباطات و رفت‌وآمدهایمان آمده است که زینت­‌های مادی و معنوی زندگی­مان به شکلی باشد که زیاد جلوه نکند. 🖋 نعمت هایی که در معرض مشاهده نیستند را نباید نمایان کرد  زیرا باعث حسرت دیگران می شود و ما نمی‌­دانیم کدام چشم محرم و کدام نامحرم نعمت­‌های ماست، بنابراین تا می توانیم باید معمولی زندگی کنیم. 🖋 (علیه السلام) در این زمینه می فرماید: اگر کسی بترسد که چشم خودش در کسی اثر کند یا چشم دیگری در او اثر کند، سه مرتبه بگوید: "ماشاءالله لا قوّة الا بالله العلی العظیم" و در جای دیگر میفرمایند: هرگاه کسی خود را به هیئت نیکو آراسته کرد، وقتی از منزل بیرون می­‌رود دو سوره­‌ی و را بخواند تا به اذن خدا چیزی به او ضرر نرساند.
. 〰❁🍃🏴🕯🏴🍃❁〰 💠 معطر شدن با حضور دو شهید گمنام در محفل 🏴روضه‌سیدالشهداء در بیت الزهراء شهید حجت الاسلام ⏰ ساعت ۱۱ صبح 📆 یکشنبه یکم مردادماه ۱۴۰۲ 〰❁🍃🏴🕯🏴🍃❁〰
محبی: ※مجموعه داستان ۵ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | روز پنجم  | ضَحّاک بن عبدالله مشرقی ※ ضحاک از "گزارشگران" واقعه کربلا در کوفه است. طبری نقل کرده است ضحاک  در میانه راه کاروان حسینی به سوی کوفه، با امام حسین(ع) ملاقات کرد. امام حسین(ع) او را به یاری خود خواند. وقتی ضحاک عذر خواست، امام علیه‌السلام علت عدم همراهی‌اش را جویا شد. • ضحاک دعوت امام را ✘ ✘ قبول کرد و گفت: «من فردی عیالوارم و به مردم مقروض هستم؛ اما اگر به من اجازه دهی، هنگامی که هیچ جنگجویی که از تو دفاع کند - در کنارت - نیافتم، بازگردم و فقط تا آنجا برایت بجنگم که برایت سودمند باشد و بتوانم از تو دفاع کنم». امام علیه‌السلام پذیرفت. (اوج رحمت امام برای نجات یک نفر) • ضحاک در صبح روز عاشورا در حمله اول شرکت کرد و شجاعت‌های بسیاری از خود به نمایش گذاشت و نماز ظهر را همراه امام به جای آورد. او وقتی که دید سپاه بنی‌امیه به دستور عمر بن سعد اسب‌های یاران امام (ع) را هدف قرار داده و با پی کردن از پای درمی‌آورند، اسب خود را در خیمه‌ای پنهان کرد و خود پیاده به نبرد با دشمن پرداخت. • ضحاک خود نقل کرده که در مقابل امام علیه‌السلام، دو نفر از دشمن را که پیاده می‌جنگیدند، به قتل رسانده و دست یکی دیگر را از تنش قطع کرده که حضرت هم در حق او دعا کردند و فرمودند: «سست نگردی، دستت بریده نشود. خداوند از اهل بیت پیامبر صلوات‌الله‌علیه، بهترین پاداش‌ها را به تو ارزانی دارد.» ※ وقتی دیدم یاران امام حسین(ع) کشته شده‌اند و نوبت به وی و خاندانش رسیده و با وی به جز "سوید بن عمرو خثعمی و بشیر بن عمرو حضرمی" باقی نمانده‌اند، خدمت اباعبدالله آمدم و گفتم: یابن رسول الله! به خاطر دارید که بین من و شما چه شرطی بود؟ حضرت فرمود: آری، من بیعت خود را از تو برداشتم؛ ولی تو چگونه می‌توانی از بین سپاه دشمن فرار کنی؟ (رحمت امام به کسی که از میدان می‌گریزد) • ضحاک گفت: من اسب خود را در خیمه‌ای پنهان کرده‌ام و به همین جهت بود که پیاده می‌جنگیدم.» پس ضحاک سوار بر اسب شد و از صحنه نبرد گریخت. ـــــــــــــــــــــ پ . ن : تسلیم، شرط عشق است! و عاشق، شرط نمی‌گذارد! اگر شرایط اینطور باشد هستم! و اگر آنطور باشد، من نیستم! تسلیم، شرط امنیت امام است، و ما در نقطه‌ای، دیگر برای امام خطرناک نیستیم، که به عشق میرسیم! عاشق چیزی به نام نمی‌داند! اینجا را می‌توانم، آنجا را نمی‌توانم، ندارد! عاشق می‌ماند و "ماندن" برایش موضوع اصلی است ... "ماندن" تمامِ شرط است برای او! من فقـــط می‌خواهم که باشم زیر سایه‌ات همین! هر طور که باشد / هر کجا که باشد / فقـــط باشم ! (فمعکم، معکم، لا مع غیرکم) اگر اهل شرطیم! اهل "با این کمبود نمی‌توانم" اهل "با این اوضاع نمی‌مانم" اهل "انتخاب نحوه‌ی ماندن" امام را به چشم سر هم که ببینیم، ضحاک درونمان شرط میگذارد برایش! و بالاخره از همراهی امام، می‌گریزیم! ✘ آری ! فقط آنهایی می‌رسند که قصدِ رسیدن دارند در هر حال و اوضاع و شرایطی!