eitaa logo
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
754 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
345 ویدیو
50 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم... تفسیرِ نورِ آقای قرائتی هر روز یک آیه، در ابتدای روز، میان روز یا انتهای روز گوش میدیم🙂 اگه وقت ندارید، چند تا استوری کمتر ببینید حتما وقت میکنید یک ربع واقعا زمان زیادی نیست😊😉🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
. 👇تقویم نجومی جمعه👇 👇👇👇کانال عمومی 👇👇👇 (تقویم همسران) ✴️ جمعه 👈 15 اسفند 1399 👈 21 رجب 1442👈 5 مارس 2021 🏛مناسبت های دینی و اسلامی . 🏴 شهادت حضرت زهرا به روایتی . 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی . 📛 امروز ساعت ۲:۱۳ قمر از برج عقرب خارج می شود . ✈️مسافرت : سفر بعداز ظهر آغاز شود و خوب است . 🔭 احکام و اختیارات نجومی : 🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی است برای امور زیر : ✳️ بذر افشانی و امور زراعی . ✳️ کندن چاه و قنات . ✳️ تحقیق و وارسی کردن . ✳️ درختکاری . ✳️ از شیر گرفتن کودک . ✳️ جراحی چشم . ✳️ استعمال دارو . ✳️ حمام رفتن . ✳️ و مرهم گذاشتن بر زخم نیک است . 📛 برای امور اساسی و زیربنایی مثل ازدواج خوب نیست . 🔲 این مطالب تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است اختیارات بیشتر را در تقویم بخوانید. 💑 انعقاد نطفه و مباشرت . 👩‍❤️‍👨 امشب : امشب ( شب شنبه ) ، حکم خاصی وارد نشده است . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات ، (سر و صورت) ، باعث دولت خواهد شد . @taghvimehamsaran 💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.... یا ، زالو انداختن سبب روشنی دل می شود . شما میتوانید با جستجوی کلمه" تقویم همسران"درتلگرام ایتا به ما بپیوندید. ✂️ ناخن گرفتن جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚 دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.. ✴️️ وقت استخاره در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است. 😴 تعبیر خواب امشب : اگر شب جمعه خواب ببیند تعبیرش از ایه ی 22سوره مبارکه " حج " است. کلما ارادوا ان یخرجوا منها من غم اعیدوا فیها ... و چنین برداشت میشود که برای خواب بیننده پیش امدی رخ دهد که موجب ملال خاطر وی گردد. شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.با جستجوی کلمه"تقویم همسران" در تلگرام و ایتا و سروش به ما بپیوندید کتاب تقویم همسران صفحه 115 ❇️️ ذکر روز جمعه اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع مطالب تقویم همسران نوشته حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم: پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 09032516300 025 377 47 297 0912 353 28 16
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
﷽ #تنها_مسیر #استاد_پناهیان راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی #جلسه_هجدهم ١٨ ریحانه‌ی‌خلقت 💐🌿
سلام متاسفانه الان سایت آقای پناهیان همراهی نمیکنند برای دانلود فایل ها☹️😭 ان‌شاءالله تا عصر هرطور شده سعس در حل مشکل خداهیم کرد، 😬👌
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
سلام متاسفانه الان سایت آقای پناهیان همراهی نمیکنند برای دانلود فایل ها☹️😭 ان‌شاءالله تا عصر هرطور ش
سلام مجدد، متاسفانه هنوز نتونستیم فایل هارو دانلود کنیم از خود سایت آقای پناهیان، و با توجه به مشکلات ایتا، فایل هایی که از قبل داشتیم هم باز نمیشه...☹️🌿 ان‌شاءالله به محض درست شدن، فایل و خلاصه نویسی ها در کانال قرار میگیره🙃💔 ممنون از همراهیتون التماس‌دعا، یاعلی
. 👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇 👇👇👇کانال عمومی👇👇👇 (تقویم همسران) (اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی) ✴️ شنبه 👈16 اسفند 1399 👈 22 رجب 1442👈 6 مارس 2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ روز مبارک و شایسته ای برای امور زیر است : ✅ خرید و فروش . ✅ معامله و تجارت . ✅ و شکار صید و دام گذاری خوب است 👶 زایمان مناسب و نوزاد خوش قدم و خوشبخت و محبوب و زندگی پاکی خواهد داشت . ان شاءالله 🤕 بیمار امروز زود شفا یابد . ان شاءالله 🚖 مسافرت :خوب و خیر دارد . 🔭 احکام و اختیارات نجومی . 🌓 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است : ✳️برای پیوستن به کانال ماکلمه" تقویم همسران"را در تلگرام و ایتا جستجو کنید. ✳️خواستگاری عقد و عروسی. ✳️ شروع به کار و آغاز شغل و پیشه. ✳️ مشارکت و شرکت زدن. ✳️ ختنه نوزاد. ✳️ جابجایی نقا و انتقال و به خانه نو رفتن. ✳️ و داد و ستد و تجارت نیک است . 📛 ولی فروش جواهرات و حیوانات. 📛 و قرض و وام دادن و گرفتن خوب نیست . 📛برای پیوستن به کانال ماکلمه" تقویم همسران"را در تلگرام و ایتا جستجو کنید . 🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید . 👩‍❤️‍👨 حکم انعقاد نطفه و مباشرت . 👩‍❤️‍👨 امشب : ( شب یکشنبه) حدیث یا دستورخاصی مبنی بر کراهت یا استحباب وارد نشده است . @taghvimehamsaran 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث فقر و بی پولی است . 💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری ، موجب قوت دل می شود . 😴😴 تعبیر خواب امشب:خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 23 سوره مبارکه " مومنون " است . و لقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم .... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را خیر و خوبی از جانب بزرگی برسد که باور نکند یا نصیحتی به کسی کند و او باور نکند. شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید 💅 ناخن گرفتن شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست. 🙏🏻 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 📚 منبع مطالب: تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان انتشارات حسنین قم تلفن 09032516300 0253 77 47 297 0912353 2816 📛📛📛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) : ‌در شگفتم از کسی که اندوهگین است، و چرا به این ذکر پناه نمیبرد: «لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِين»🌱 ‌منبع:من‌لایحضره‌الفقیه ریحانه‌ی‌خلقت 👉🙃🌼
❤️ ••♡ شغل اصلی زن، زنِ خانه بودن است و این تجلیل زن است.♡•• توریحانه‌خدایی،ریحانه‌ی‌خلقت 🌿🌼
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_بیستم 💠 اشکم تمام نمی‌شد و با نفس‌هایی که از گریه بند آمده بود، ناله زدم :
✍️ 💠 کنار حوض میان حیاط صورتم را شست، در آغوشش مرا تا اتاق کشاند و پرده را کشید تا راحت باشم و ظاهراً دختری در خانه نداشت که با عذر تقصیر خواست :«لباس زنونه خونه ما فقط لباسای خودمه، ببخشید اگه مثل خودت خوشگل نیس!» از کمد کنار اتاق روسری روشن و پیراهن سبز بلندی برایم آورد و به رویم خندید :«تا تو اینا رو بپوشی، شام رو می‌کشم!» و رفت و نمی‌دانست از پهلو هر حرکت چه دردی برایم دارد که با ناله زیر لب لباسم را عوض کردم و قدم به اتاق نشیمن گذاشتم. 💠 مصطفی پایین اتاق نشسته بود، از خستگی سرش را به دیوار تکیه داده و تا چشمش به من افتاد کمی خودش را جمع کرد و خواست حرفی بزند که مادرش صدایمان کرد :«بفرمایید!» شش ماه بود سعد غذای آماده از بیرون می‌خرید و عطر دستپخت او مثل رایحه دستان بود که دخترانه پای سفره نشستم و باز از گلوی خشکم یک لقمه پایین نمی‌رفت. 💠 مصطفی می‌دید دستانم هنوز برای گرفتن قاشق می‌لرزد و ندیده حس می‌کرد چه بلایی سرم آمده که کلافه با غذا بازی می‌کرد. احساس می‌کردم حرفی در دلش مانده که تا سفره جمع شد و مادرش به آشپزخانه رفت، از همان سمت اتاق آهسته صدایم کرد :«خواهرم!» 💠 نگاهم تا چشمانش رفت و او نمی‌خواست دیدن این چهره شکسته دوباره زخم را بشکافد که سر به زیر زمزمه کرد :«من نمی‌خوام شما رو کنم، شما تو این خونه آزادید!» و از نبض نفس‌هایش پیدا بود ترسی به تنش افتاده که صدایش بیشتر گرفت :«شاید اونا هنوز دنبالتون باشن، خواهش می‌کنم هر کاری داشتید یا هر جا خواستید برید، به من بگید!» از پژواک پریشانی‌اش ترسیدم، فهمیدم این کابووس هنوز تمام نشده و تمام تنم از درد و خستگی خمیازه می‌کشید که با در بستر خواب خزیدم و از طنین بیدار شدم. 💠 هنگامه رسیده و من دیگر زینب بودم که به عزم از جا بلند شدم. سال‌ها بود به سجده نرفته بودم، از خدا خجالت می‌کشیدم و می‌ترسیدم نمازم را نپذیرد که از شرم و وحشت سرنوشتم گلویم از گریه پُر شده و چشمانم بی‌دریغ می‌بارید. نمازم که تمام شد از پنجره اتاق دیدم مصطفی در تاریک و روشن هوا با متانت طول حیاط را طی کرد و از در بیرون رفت. در این خانه دلم می‌خواست دوباره بخوابم اما درد پهلو امانم را بریده و دیگر خوابم نمی‌برد که میان بستر از درد دست و پا می‌زدم. 💠 آفتاب بالا آمده و توان تکان خوردن نداشتم، از درد روی پهلویم کز کرده و بی‌اختیار گریه می‌کردم که دوباره در حیاط به هم خورد و پس از چند لحظه صدای مصطفی دلم را سمت خودش کشید :«مامان صداش کنید، باید باهاش حرف بزنم!» دستم به پهلو مانده و قلبم دوباره به تپش افتاده بود، چند ضربه به در اتاق خورد و صدای مادر مصطفی را شنیدم :«بیداری دخترم؟» شالم را با یک دست مرتب کردم و تا خواستم بلند شوم، در اتاق باز شد. 💠 خطوط صورتم همه از درد در هم رفته و از نگاهم ناله می‌بارید که زن بیچاره مات چشمان خیسم ماند و مصطفی تمام شده بود که جلو نیامد و دستپاچه صدا رساند :«می‌تونم بیام تو؟» پتو را روی پاهایم کشیدم و با صدای ضعیفم پاسخ دادم :«بفرمایید!» و او بلافاصله داخل اتاق شد. دل زن پیش من مانده و از اضطرار نگاه مصطفی می‌فهمید خبری شده که چند لحظه مکث کرد و سپس بی‌هیچ حرفی از اتاق بیرون رفت. 💠 مصطفی مقابل در روی زمین نشست، انگشتانش را به هم فشار می‌داد و دل من در قفس سینه بال بال می‌زد که مستقیم نگاهم کرد و بی‌مقدمه پرسید :«شما شوهرتون رو دوست دارید؟» طوری نفس نفس می‌زد که قفسه سینه‌اش می‌لرزید و سوالش دلم را خالی کرده بود که به لکنت افتادم :«ازش خبری دارید؟» 💠 از خشکی چشمان و تلخی کلامش حس می‌کردم به گریه‌هایم کرده و او حواسش به حالم نبود که دوباره پاپیچم شد :«دوسش دارید؟» دیگر درد پهلو فراموشم شده و طوری با تندی سوال می‌کرد که خودم برای شدن پیش‌دستی کردم :«من امروز از اینجا میرم!» 💠 چشمانش درهم شکست و من دیگر نمی‌خواستم سعد شوم که با بغضی قسمش دادم :«تورو خدا دیگه منو برنگردونید پیش سعد! من همین الان از اینجا میرم!» یک دستم را کف زمین قرار دادم تا بتوانم برخیزم و فریاد مصطفی دلم را به زمین کوبید :«کجا می‌خواید برید؟» شیشه محبتی که از او در دلم ساخته بودم شکست و او از حرفم تمام وجودش در هم شکسته بود که دلم را به محکمه کشید :«من کی از رفتن حرف زدم؟»... ✍️نویسنده: ✍️https://eitaa.com/joinchat/4219797527C75859c9b98