eitaa logo
سروده‌های تهمتن
1.3هزار دنبال‌کننده
64 عکس
16 ویدیو
0 فایل
سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن) 🆔 @TahamtanPoems اندیشکده علوم و فناوری‌های نرم انقلاب اسلامی: 🆔 @jahaadetabin ارتباط با سجاد رستمعلی: 🆔 @SajadRostamali ارتباط با ادمین کانال: 🆔 @Z_3_1_3M
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم «به خون عاشقان» ندیدم هاله‌ای از غم، به روی چهره‌ی امّید که گویا سرخی این خون، فلق گردیده بر خورشید خدا داند که شد خون‌ها، بها تا برملا سازد مدافع می‌شود رب، هر که را در راه حق کوشید خروش توده‌ها از غم، گواهی می‌دهد هر دَم که وحدت دارد این ملت به عشق مکتب توحید به هر شامی که ظلمت شد، و سر زد فتنه‌ای دیگر به رسم عیسوی نَفْخی، دمید و خون به رگ جوشید چه قاسم یا که ابراهیم یا هر خادمی دیگر ز فرزندان روح‌اله، به هر شب اختری تابید به خون عاشقان آری، دو چشم خویش بینا کن خدا خود رهنما گردد به هرکس راه حق جویید سجاد رستمعلی (تهمتن) 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «حضرت باده» دمادم می‌زنم دم از شکوه حضرت باده از آن روزی که راهم بر در میخانه افتاده بَری از خواهش تُنگ بلور و جام زرینم تجمّل نیست حدّ وصل آن معشوق افتاده اگر قلبی گِلی را کرده‌ام ظرف تمنایش نِشیند در خرابات از کرم شهزاده با ساده مپرس از من چرا آیین مِی را کرده‌ام دینم نباشد پاسخی هم‌شأن مِی در نزد دلداده مگو با اینهمه شورَت چرا درگیر هجرانی که مِی رو می‌کند بر ساغر بر باده آماده سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «مرشد» شامگاهانی پر از تشویش بود عصر جولانگاه هر بد کیش بود از دعای قرن‌ها سر می‌رسید مرشدی بر ما که خود درویش بود خواب ما را برده و بیدار بود خود نوید لحظه‌ی دیدار بود بانگ حق زد، ما ز جا برخاستیم در ازای جان خود حق خواستیم تا درخشان تا ابد این ره شود با شهادت جان خود آراستیم چون پیمبر، عاشقی اعجاز او بلبلان جان بر کف آواز او سنگلاخ جاده را سامان نمود ملت بیمار را درمان نمود بر طریق حق وصیت کرد و بعد عزم وصل حضرت جانان نمود نام او پاینده باشد تا ابد در طریق «قل هو الله احد» سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «تندیس» بی جان و مضطرم، رمقم را ربوده‌اند تندیس کرده مرده‌ی من را ستوده‌اند این جسم خسته اول ره این چنین نبود کفتارها سینه‌ی من را گشوده‌اند با خنده‌های پر ز تصنّع ملیجکان ذرات جانفزای دلم را زدوده‌اند با صورتی، ز حلقه‌ی وصلم شکسته‌اند با صورتی، ز غصّه‌ی هجران سروده‌اند اینان که سِحر، ذهن و دل و دیده می‌کنند از روزِ خلقتِ دلِ ما کینه بوده‌اند سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «گرو» گر سر زده ز رحمت ربّ حکیمْ ما هستی خدا و أمر شما و اَنیمْ ما وجه خدا شما که تصدّقْ سر شما روزی گرفته‌ایم ز ربّ کریمْ ما ساغر شما، پیاله شما، خمّ مِی شما مخمور از رحیقِ مُدامِ قدیمْ ما مُحرِم شما، حرم ز شما، حُرمت از شما احرام بسته‌ معتکف این حریمْ ما نعمت شما و فضل شما و جنان شما دل‌بسته بر تنعّم أجر عظیمْ ما عالین شما، صراط شما، روح از شما زنهارگان ز دیوِ سیاهِ رجیمْ ما ما از اضافی گِلتان خلق گشته‌ایم گُل گر شما ز لطف شما هم شمیمْ ما هشت از شما رئوف و نُه از جمعتان جواد از مهرتان مگر شده اهل نعیمْ ما پیچیده شد سخن ز تکلّف رها شویم باید که هشت را گرو نُه کنیمْ ما سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. اَنیم: آفریدگان، مخلوقات ۲. مخمور: مست، خمارآلوده ۳. رحیق: مِی، باده ۴. مُدام: مِی، شراب، ته پیمانه که غلیظ است. ۵. تنعّم: به نعمت رسیدن ۶. عالین: برترین‌ها ۷. زنهارگان: پناه بردگان ۸. دیو: جن ۹. رجیم: رانده شده ۱۰. شمیم: عطر، بوی خوش ۱۱. رئوف: مهربان، دلسوز ۱۲. جواد: بخشنده، سخاوتمند ۱۳. اهل نعیم: بهشتی ۱۴. تکلّف: کاری با مشقت و سختی و خلاف معمول انجام دادن ۱۵. هشت را گرو نه کردن: در اینجا اشاره به رسم عرب دارد که برای گرفتن قطعی حاجت از کسی او را به پدرش قسم می‌دادند. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «تزویج» گفته در امروز امر حضرت خالق اداست آنکه سکاندار عرش است و جهان را ناخداست قُدسیان مشعوف و بهجت عرش را بگرفته است موعد تزویج کوثر با علی نور هداست صف به صف گوید مَلک داماد ما را تهنیت حور بهر نوعروس مجلس ما جانفداست عنصر خلقت به روح کلّ خلقت زوج شد کی وجود و ماهیت در عالم خلقت جداست گر علی خلقت نمی‌شد فاطمه کفوی نداشت معنی «لولاک» یعنی فاطمه عشق خداست سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن۱: 🔰از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) روایت است که پس از ایراد خطبه عقد ازدواج علی و فاطمه علیهماالسلام فرمود: انما انا بشر مثلکم اتزوج فیکم و ازوجکم الا فاطمه فان تزویجها من السماء خطبة. من به حیث بشری مانند شما هستم که به شما زن می‌دهم و از شما زن می‌گیرم بجز درباره فاطمه که همانا ازدواج او خطبه‌ای است از آسمان. پ.ن۲: 🔰 از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) روایت است که فرمود: لَوْ لَا عَلِيٌّ لَمْ يَكُنْ لِفَاطِمَةَ كُفْو. اگر علی نبود برای فاطمه کفوی وجود نداشت. پ.ن۳: 🔰 در حدیث قدسی است که حضرت حق به رسول خود (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود: لَوْلاک لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاک، وَ لَوْلا عَلِی لَما خَلَقْتُک، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکما. اگر تو نبودی افلاک (هستی) را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمی‌کردم. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «قالی» بی چلّه به دار سخنم واژه نشانم تا طعم بِداهت به تو از باده چشانم از خامه‌ی سرخِ لب و از گندم زلفت صد دام به نخجیرگه دل بنشانم با کِلک خیال تو و انگشت لطافت ابیات به گیسوی فشانت بکشانم بی نقشه نَهم دانه، نَه ماهی، نَه ترنجی در طرحِ تو بی‌قید ز هر نام و نشانم با صد گره از عشق، زنم نقش خیالت چون قالی تبریز به پایت بفشانم تَشبیب و تغزل ز چه؟! مقصودِ قصیده این است که عشق تو به تصویر کشانم سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. بداهت: بی‌تأمل سخن گفتن، بداهه‌گویی ۲. نخجیرگه: شکارگاه، صیدگاه ۳. کِلک خیال: نقش خیال‌انگیز، اشاره به زیبایی خلقت چیزی ۴. فشان: رها و فرو ریخته ۵. دانه: در اینجا یعنی گره ۶. ماهی و ترنج اسامی دو طرح‌ معروف نقشه فرش ایرانی است. ۷. تشبیب: سروده‌ها و وصف حال جوانی ۸. تغزّل: سروده‌های عاشقانه، ابراز عشق 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «جامانده» قسمت نشد گر تا که ما هم کربلا باشیم ما در جنوب شهرمان کرب و بلا داریم سجاد رستمعلی (تهمتن) 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «لُبِّ کلام حق» گو حاجیان را تا در این منزل، سکون نمایند گو رفتگان برگشته و جاماندگان بیایند هنگامه‌ی اکمال دین، اتمام نعمت است این گویندگان، نقلِ حدیث ماجرا نمایند: روی جهاز اُشتران شد خاتم و وصیش در یک زمان خورشید و مه بر آسمان برآیند! دستِ علی با امرِ حق، بالا چو مصطفی برد جمعِ مَلک، بر خاکِ پایِ او جَبین بسایند «من کنت مولاه» از لسانِ حق چو گفته آمد یعنی که اهلِ او، وَرای درک ماسوایند لُبِّ کلام حق، جدا از انتصاب مولا در باب آنها بوده کز بابِ ولا جدایند جاماندگان از خاندان وحی چون فسیلند اما تقدم جسته‌ها، تیر از کمان رهایند آری خدا لاحِق شدن را کرده راز این روز رهبر شدند آنان که بر این آستان گدایند سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. جهاز: وسایل و اسباب، در اینجا آنچه بر شتر ببندند تا بر آن سوار شوند. ۲. جبین ساییدن: سجده کردن ۳. لسان: کلام و گفتار ۴. اهل: خاندان ۵. ماسوا: ما سوا الله، هرکس غیر از خدا ۶. کز: که از ۷. باب: مبحث ۸. تقدم جستن: جلو زدن ۹. لاحق: پیوسته، رسیده ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «موسوی» گر که سخنی ز حق به لب دارم از او در کنج بلا ندبه‌ی شب دارم از او زندان و شکنجه را اثر بر ما نیست من موسوی‌ام، اصل و نسب دارم از او سجاد رستمعلی (تهمتن) 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «ذبح عظیم» حریمِ سرخِ قیامت، حریم جانان است پیامِ قاصدکانت، نجات انسان است به کارنامه‌ی پامال گشته‌ی انسان شکوه معجزه‌ات افتخار دوران است نفیر شیون عرش است و قهقه شیطان زمان ذبح عظیم خدای سبحان است در آسمان سیاه از هجوم لشگر شب چراغ راه هدایت ز خون درخشان است به آبیاری دشتِ شقایقِ دل‌خون ز ابرِ حَنجر رِندان نزول باران است میان باغ ستاره، درون دشت جنون به رقص آمدن از شوق لاله آسان است سجاد رستمعلی (تهمتن) 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «حُسن ختام» محبوبه‌ی محجوبه‌ی والا مقامم جز عاشقت بودن نباشد در مَرامم گر مدعی بر مستی و سُکر مدامم هم در عمل مست توام هم در کلامم دیگر رها از معنی حِلّ و حرامم چون دامن پاکت سرای اعتصامم از هر گزند و هر بدی، سِلم و سلامم لبخند پر مهرت دوای التیامم این شعر تقدیم تو ماه خوش‌خرامم مهتاب من! تابیدنت حُسنِ ختامم سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. محبوبه: دلبر، دلدار، دوست، یار ۲. محجوبه: محجبه ۳. والامقام: بلند مرتبه، عالیقدر ۴. سُکر: از خود بی‌خودی ۵. حلّ: حلال شدن، حرمت ۶. اعتصام: باز ماندن از گناه، همچنین چنگ انداختن به چیزی و به آن متوسل شدن ۷. سلم: امان یافتن، صلح و آشتی ۸. سلام: عاری از عیب و کژی ۹. التیام: تسکین، شفا ۱۰. خوش‌خرام: دارای ناز و وقار در راه رفتن، خوش‌رفتار ۱۱. حسن ختام: چنانچه شاعر یا سخنور، شعر یا سخن خود را به بهترین بیان ممکن پایان دهد که نشان دهد به غرض و مقصد خویش رسیده و راضی است، کلام از حسن ختام برخوردار است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «تک سوار» خونین قلم به لوحِ زمان صحنه می‌کشد یک تک سوار مضطرِ لب‌تشنه می‌کشد سنگی شکسته فرقِ سَری را و بعد از آن تیری سه شعبه در طپش سینه می‌کشد بر تلِّ غم، شمایلی از صبر می‌کشد مردی خضابِ خون وسط فتنه می‌کشد دیوی به سوی گودی مَقتل روانه است در دست‌های دیو سیَه دشنه می‌کشد خون گریه می‌کنند، صفوف ملائکه در عرش، یک نگاره ز آدینه می‌کشد سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. مضطر: کسی که از شدت سختی بند بند وجودش به لرزه در آمده باشد. ۲. تل: توده بزرگ خاک یا شن، تپه، پشته ۳. شمایل: تمثال، نقش، رخسار ۴. خضاب: رنگ کردن موی سر یا محاسن با رنگ‌دهنده‌های طبیعی ۵. فتنه: آزمایش، ابتلا ۶. دشنه: خنجر ۷. نگاره: نقش، طرح، تمثیل ۸. آدینه: جمعه 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «تصویر تشنگی» ای ناله‌های نازده محشر به پا کنید با های و های، بغض گلوگیر وا کنید اینجا هوا، هوای غم‌انگیز گریه‌هاست ای اشک‌ها! ز صاحب مجلس حیا کنید امشب ردیف و قافیه یک دشت غربت است باید که جان به جام بلا آشنا کنید تصویر تشنگی است، عطش موج می‌زند اذن دخول روضه‌ی آلاله‌ها کنید سقّا به حکم آب، روان سوی نهر شد مردانه نیست تا که به حقّش جفا کنید با یاد تشنگیِ حرم مَشک پر نمود باید وِرا نماد خدای وفا کنید شب بین نخل‌ها به کمین داد می‌زند باید که دستِ ماه ز پیکر جدا کنید بی دست، چرمِ مشک به دندان تک سوار ای تیرها! مشک و دو چشمش رها کنید با گرز سرنگون شده قرص قمر ز اسب لب همنوای ناله‌ی شیر خدا کنید می‌گفت فاطمه که ازین پس به روضه‌ها عبّاس را هم پسر من صدا کنید آمد حسین، سوی علمدار غرق خون پشتش شکست، ناله‌ی وا احمدا کنید می‌گفت غرقِ خون به لبِ تشنه آفتاب فکری برای غربت خون خدا کنید سجاد رستمعلی (تهمتن) 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems