#عکس_نوشته👆
✜ سوال : کسى که عمداً نماز را ترک کند یا سبک بشمارد، چه حکمى دارد؟👆👆
#احکام_شرعی #احکام_نماز
➖〰➖〰➖〰➖〰
📚 #خمیازهکشیدن_درنماز
💠 سوال: آیا #خمیازه یا #آه_كشیدن در #نماز اشکال دارد؟
✅ جواب: صداهایی که بر اثر #سرفه و #عطسه و صاف کردن حنجره از انسان صادر میشود،
حتی اگر حرف از آن تولید شود، نماز را باطل نمی کند.
#احکام_نماز
♡••♡••♡••♡••♡
➫ @Tahzibe_Nafs
#رنگتروخداااایےکن☝️
✍ آیتالله بهجت(ره) :
این احساس لذت در نماز، یک سری مقدمات خارج از نماز دارد، و یک سری مقدمات در خود نماز. آن چه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که: انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند. و معصیت، روح را مکدّر می کند و نورانیّت دل را می برد.
و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود یعنی فکرش را از غیر خدا منصرف کند.
📚 برگی از دفتر آفتاب، ص۱۳۳
➫ @Tahzibe_Nafs
✨
#تلنگر
⚫️مرگ چسبیده به زندگیمون!
▪️انصاریان رفت، این بار واقعا از دنیا رفت، علی دیشب نه در اینستاگرام چند چهره ورزشی که برای ثبت اولین خبر مرگ در اینستاگرام مسابقه گذاشته بودند که روی تخت بیمارستان از بین ما رفت تا تلخی فوتش بره کنار میناوند و زهر بشه در وجودمون و خب کی قراره این سیاهی دنبالهدار دست از سرمون برداره؟
▪️راست میگن، هر روز دهها علی انصاریان و مهرداد میناوند در این کشور قربانی #کرونا میشن اما خبر فوت چهرهها قراره به ما یادآوری کنه که مرگ از آنچه فکر میکنیم به زندگیمون نزدیکتره. حتی اگه تو علی انصاریان باشی با اون روحیه اعجابآور و استعداد عجیبش تو خندوندن مردم.
▪️حتی اگه سالها مثل کوه پشت مادرت باشی و مادرت روزها برای چشم باز کردنت پشت در اتاق بیمارستان دعا کنه.
▪️مرگ دستش رو گذاشته روی گلومون. بیشتر حواسمون به زندگی باشه، همین قدر شعاری و کلیشهای اما چه کنیم که گاهی همین جملات ساده و دم دستی هم فراموش میکنیم. ساده مثل اینکه قدر زندگی رو بیشتر بدونیم.
➫ @Tahzibe_Nafs
#حدیث
✍امام سجاد(ع): راضی بودن به سختترین مقدّرات الهی از عالیترین مراتب ایمان و یقین خواهد بود
📚 مستدرك الوسائل، ج 2، ص 4
امام باقر (ع): هیچکس تا زبانش را نگه ندارد از گناهان در امان نیست.
📚 تحف العقول ص 298
امام صادق عليه السلام: هر که با خانواده خود خوش رفتار است، عمرش بسيار خواهد بود.
📚کافي، ج۸،ص۲۱
➫ @Tahzibe_Nafs
💖السَّلامُ عَلَيْكَ
يابْنَفاطِمَةَسَيِّدَةِنِساءِالعالَمِينَ
دیگردلینماندهکهدلبربخوانَمَت
هجرانِکربلایتودلِمارامُذابکرد
#حسینجان💔
صبحتون حسینی
┄┅═✧❁🍃🌸🍃❁✧═┄
┄┅═✧❁🍃🌸🍃❁✧═┄
✨﷽✨
#عبرت_از_گذشته
✍شخصى محضر امام زين العابدين رسيد و از وضع زندگيش شكايت نمود.
امام عليه السلام فرمود:
بيچاره فرزند آدم هرروز گرفتار سه مصيبت است كه از هيچكدام از آنها پند و عبرت نمى گيرد. اگر عبرت بگيرد دنيا و مشكلات آن برايش آسان مى شود.
مصيبت اول اينكه ، هر روز از عمرش كاسته مى شود. اگر زيان در اموال وى پيش بيايد غمگين مى گردد، با اينكه سرمايه ممكن است بار ديگر باز گردد ولى عمر قابل برگشت نيست .
دوم : هر روز، روزى خود را مى خورد، اگر حلال باشد بايد حساب آن را پس بدهد و اگر حرام باشد بايد بر آن كيفر ببيند.
سپس فرمود:
سومى مهمتر از اين است .
گفته شد، آن چيست ؟
امام فرمود:
هر روز را كه به پايان مى رساند يك قدم به آخرت نزديك شده اما نمى داند به سوى بهشت مى رود يا به طرف جهنم .
آنگاه فرمود:
طولانى ترين روز عمر آدم ، روزى است كه از مادر متولد مى شود. دانشمندان گفته اند اين سخن را كسى پيش از امام سجاد عليه السلام نگفته است.
📗داستان های بحارالانوارجلد4
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
➫ @Tahzibe_Nafs
✨﷽✨
#داستان_کوتاه_پندآموز
🌼قول دوران کودکی
✍در عالم کودکی به مادرم قول دادم که همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم. مادرم مرا بوسید و گفت: «نمیتوانی عزیزم!» گفتم: «میتوانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.»
مادر گفت: «یکی میآید که نمیتوانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی.» نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ولی خوب که فکر میکردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. معلمی داشتم که شیفتهاش بودم ولی نه به اندازه مادرم. بزرگتر که شدم عاشق شدم. خیال کردم نمیتوانم به قول کودکیام عمل کنم ولی وقتی پیش خودم گفتم: «کدام یک را بیشتر دوست داری؟» باز در ته دلم این مادر بود که انتخاب شد.
سالها گذشت و یکی آمد. یکی که تمام جان من بود. همان روز مادرم با شادمانی خندید و گفت: «دیدی نتوانستی.» من هر چه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا بیشتر میخواستم. او با آمدنش سلطان قلب من شده بود. من نمیخواستم و نمیتوانستم به قول دوران کودکیام عمل کنم.
💥آخر من خودم مادر شده بودم!
📚داستانهای کوتاه
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
➫ @Tahzibe_Nafs
✨﷽✨
✅جای خـدا نباشیم!
✍روزی در نماز جمـــاعت مــوبایل یه نفر زنگ خورد. زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود. بعد از نـماز همه او را سرزنش کردند و او دیگر آنجا به نـماز نرفت. همان مرد به کافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شکست. مرد ڪافه چی با خوشرویی گفت اشکال نداره، فدای سرت... او از آن روز مشتری دائمی آن کافه شد.
🔺حکایت ماست:
▫️جای خــدا مجازات میکنیم،
▫️جای خـدا میبخشیم،
🔻جای خــدا...
💥اون خــدایی که من میشناسم اگه بنده اش اشتباهی بکنه، اینجوری باهاش برخورد نمیکنه. شما جای خدا نیستی اینو هیچوقت یادت نره. چقدر خوبه که اگه کسی اشتباهی میکنه با خوشرویی باهاش برخورد ڪنیم نه این که با خشم تحقیرش کنیم و باعث ترک اعمال خوب بشیم...
💐همانا برترین کارها،
کار برای امام زمان است💐
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
➫ @Tahzibe_Nafs
✨﷽✨
💠شخصی از امام سجاد (ع) سوال کرد:
✍ چگونه صبح کردی ای پسر رسول خدا (ص)!؟ (یعنی روز را چگونه آغاز کردی؟)
فرمود: صبح کردم در حالیکه به هشت کس بدهکارم و آنان هر زور هشت چیز از من طلب میکنند و مرا به سوی خود میخوانند:
1- خدای تعالی از من واجبات را میخواهد.
2- پیامبر(ص) سنتش را
3- زن و فرزند، نفقه و مخارج زندگی را
4- نفس از من شهوت
5- شیطان از من نافرمانی و معصیت
6- فرشتگان نویسنده اعمال، ازمن صداقت و درستکاری
7- ملکالموت از من روح و جان
8- قبر از من بدن را میخواهد.
و من در میان این هشت طلبکار، مسئول و ناتوان شدهام.
📚منابع: بحارالانوار، ج46، ص69
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✨﷽✨
🔴 داستان سگ و بيابان گرد...
✍داستانی دیدم در بوستان سعدی كه به شعر در آورده است؛ خلاصه اش را عرض ميكنم. می گفت: یک نفر بیابانی و چادر نشین در بیابان، به یک سگ وحشي برخورد کرد. آن سگ، پای این بنده خدا را گاز گرفت. خیلی ناراحت شد و سگ را زد و فرار کرد.
بعد به خانه آمد و خیلی ناراحتي و گریه ميكرد. دختری داشت؛ آمد و گفت: «بابا! همه اش تقصیر خودت است آن سگ که پاي تو را دندان گرفت، تو هم می خواستی پایش را دندان بگیری. پایش را دندان نگرفتی، حالا هم همین طور ناراحتي و گریه ميکني». پدرش گفت: «بابا! اگر دنیا را هم به من بدهند، دندانم را به پای سگ آلوده نمی کنم.»( بوستان سعدي،باب چهارم، در تواضع)
در مسائل اجتماعی هم همین طور است؛ اگر كسي در صحبت کردن به شما تعدی کرد، شما این خلاف را تكرار نکن و عفت و نجابت خودت را حفظ کن. احکام شرع را در وجود خودت پياده كن. او که کار بدی کرده، خودت میگویی که كار بدی کرده؛ شما دیگر این کار بد را تکرار نکن. ملائکه جواب او را می دهند.
📚 آيت الله #ناصري (حفظه الله)
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
➫ @Tahzibe_Nafs
✨﷽✨
#پندانه
✍ چه انتظاری از مردم داری؟ آنها حتی پشت سرخدا هم حرف میزنند ...!
مادرم همیشه میگوید از هر کسی به اندازه
خودش توقع داشته باش! از عقرب توقع
ماچ، بوسه و بغل نداشته باش، الاغ کارش جفتک
انداختن است، سگ گاهی گاز میگیرد گاهی
دمی تکان میدهد! گربه هم که تکلیفش مشخص است. حالا تو بیا هی دستت را تا مچ توی کوزه عسل کن و بگذار دهن آدم نانجیب ...
راست میگوید! توقعت را که از آدمها کم کنی، غصههایت هم کم میشوند و راحتتر زندگی میکنی، من زندگی خودم را میکنم و برایم مهم نیست چگونه قضاوت میشوم! چاق یا لاغرم، قد بلندم، قد کوتاهم، سفیدم، سبزهام و یا ... همه به خودم مربوط است!
مهم بودن یا نبودن را فراموش کن، روزنامه روز شنبه، زباله روز یکشنبه است. زندگی کن به شیوه خودت و با قوانینِ خودت، با باورها و ایمانِ قلبی خودت چراکه برخی مردم دلشان میخواهد فقط موضوعی برای گفتگو داشته باشند و برایشان فرقی نمیکند چگونه هستی، هرجور که باشی حرفی برا گفتن دارند، شاد باش و از زندگیات لذت ببر.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
➫ @Tahzibe_Nafs
✨﷽✨
🔴دو برادر، مادر پیر و بيماری داشتند،
✍با خود قرار گذاشتند که يکی خدمت خدا کند و ديگری در خدمت مادر باشد. يکی به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد و ديگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد.
چندی نگذشت که برادر صومعه نشين مشهور عام و خاص شد و به خود غره شد که خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادرم است، چرا که او در اختيار مخلوق است و من در خدمت خالق!
همان شب پروردگار را در خواب ديد که وی را خطاب کرد: به حرمت برادرت تو را بخشيدم!
برادر صومعه نشين، اشک در چشمانش آمد و گفت: يارب، من در خدمت تو بودم و او در خدمت مادر، چگونه است مرا به حرمت او می بخشی، آيا آنچه کرده ام مايه رضای تو نيست؟
ندا رسيد: آنچه تو می کنی من از آن بی نيازم ولی مادرت از آنچه او می کند، بی نياز نيست…
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
➫ @Tahzibe_Nafs