✅دوربین خدا روشنه!
✍دیدین گاهی میریم عروسی یا جشن تولد، دوربین داره فیلمبرداری میکنه و تا نوبت به ما میرسه؛ خودمون رو جمع و جور میکنیم چرا؟ چون دوربین روی ما زوم میکنه؛ نکنه زشت و بد قیافه بیفتیم! اگه فقط به این فکر کنیم که دوربین خدا همیشه روشنه و روی ما هم زوم شده، شاید یه جور دیگه زندگی می کردیم! شاید اخلاقمون یه جور دیگه بود! شاید لحن صحبتمون یه جور دیگه میشد!
مطمئن باشیم که دوربین خدا همیشه روشنه و روی تک تک ما زوم شده؛ چون خودش فرمود:
«ألَم یَعلَم بأنَّ اللهَ یَری» (علق/۱۴)
آیا نمی دانند خدا می بیند...
⇝ @Tahzibe_Nafs
#یک_داستان_یک_پند
✍فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو که گناه کمتر کنم. بهلول گفت: بدان وقتی گناه میکنی، یا نمیبینی که خدا تو را میبیند، پس کافری. یا میبینی که تو را میبیند و گناه میکنی، پس او را نشناختهای و او را نزد خود حقیر و کوچک میشماری.
💥پس بدان شهادت به اللهاکبر، زمانی واقعی است که گناه نمیکنی. چون کسی که خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب مینشیند و دست از پا خطا نمیکند.
⇝ @Tahzibe_Nafs
💌 هر چیزی که میبینیم ...
دریچه چشم انسان، دروازه معرفت و ارتباط او با همه عالم است. ولی خدا در پشت چشم، مغز انسان را قرار داده تا هرچه را میبیند تحلیل ڪند و درباره آن تفڪر ڪند. نه آنڪه بدون تفڪر با سر به سوی آن برود. بعضیها پشت دریچه چشمشان دیوار ڪشیدهاند. وقتی چشم باز میڪنند، هیچ تفڪری پشت نگاهشان نیست.
«استاد پناهیان»
➫ @Tahzibe_Nafs
💌
عاشقی را گفتند :
اگر مستجاب الدعوه بودی ، چه میخواستی ؟
گفت :
برابر شدنِ عشقِ میان من و #محبوب
تا دلهای ما ، به پنهانی و آشکارا یکی شود...
⇝ @Tahzibe_Nafs
📖 #درمحضرقرآن
🕊بسم الله الرحمن الرحیم🕊
🔶 إِنْ هِيَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولي وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرينَ
🔷پايان كار جز همين #مرگ نخستين نيست و ما ديگر بار زنده نمي شويم ،
📗 سوره: دخان آيه: 56
#تلنگر
🗯ما از خاکیم و به خاک بر میگردیم پس این همه غرور چرا؟🗯
⚰ #یاد_مرگ
⇝ @Tahzibe_Nafs
شروع کردن راه خدا یک باور میخواهد، یک اطمینان، یک آرامشی در قلب، که آن آرامش گاهی در حد «یقین» است، گاهی در حد «ظن و گمان».
ولی کسی که شک و تردید دارد اصلاً موفق به پیمودن و حرکت راه خدا نمیشود. پس گام اول این است که تحقیق بکند تا جایی که یقین یا گمان قوی برسد. به همین مقدار از کفر خارج شده و داخل در ایمان میشود.
«استاد وکیلی»
⇝ @Tahzibe_Nafs
✅حکایت خیلی هاست ...
✍فردی هنگام راه رفتن پایش به سکهای خورد . تاریک بود ، فکر کرد طلاست . کاغذی را آتش زد تا آن را ببیند . دید ۲ ریالی است بعد دید کاغذی که آتش زده هزار تومانی بوده گفت : چی را برای چی آتش زدم .و این حکایت زندگی خیلی از ماهاست که چیزهای با ارزش را برای چیزهای بیارزش آتش میزنیم ، و خودمان هم خبر نداریم .
آرامش امروزمان را فدای چشم و هم چشمی ها و مقایسه کردن های خود میکنیم ، و سلامتی امروزمان را با استرسها و نگرانی های بیمورد به خطر میاندازیم.
⇝ @Tahzibe_Nafs
🌿 علامه طهرانی (ره) :
همانطور که شهید در میدان جنگ، با شمشیر ظاهری، علاقهی روح خود را از بدن قطع میکند، سالِک و رهروی راه #خدا نیز با شمشیر باطن، در میدان نبرد با نفس امّاره به وسیلهی استمداد از قوای رحمانیه، علاقهی روح خود را از بدن و متعلقات آن سلب مینماید.
⇝ @Tahzibe_Nafs
💌 یک بیماری ذهنی
آدم شاڪر، نگاه و ذهنش به دنبال نعمت میگردد تا شڪر ڪند. ولی ڪسی ڪه ڪفران نعمت میڪند، ذهن بیماری دارد و دائماً دنبال نقمتها و مشڪلات است تا نارضایتی خود را تقویت ڪند. این بیماری اگر در فرهنگ جاری شود سطح منفیبافیها افزایش پیدا میڪند.
«استاد پناهیان»
➫ @Tahzibe_Nafs
📚داستانڪ
✍خدایی که سختی های تو را میبیند، تلاش تو را هم میبیند... بیخیال نشو!
دختر زیبای شاه عباس ، فرار کرده بود و در کوچه و خیابان میگذشت تا شب به حجره یک طلبه پناه برد ... به او گفت از خانواده مهمیست که اگر به او پناه ندهد ، بیچاره اش میکند... آقا محمد باقر هم ناگزیر به او پناه داد... دختر زیبای شاه ، شب در حجره خوابید... اما محمد باقر تا صبح نخوابید و دانه دانه انگشتانش را روی چراغ میسوزاند تا مبادا مغلوب وسوسه هایش شود ... صبح شد ، دختر و طلبه را گرفتند و به دربار بردند... شاه گفت وسوسه نشدی؟ طلبه انگشتان سوخته اش را نشان داد ... شاه از تقوای طلبه خوشش آمد و به دخترش پیشنهاد ازدواج با او را داد و دختر قبول کرد! و محمد باقر استرآبادی، شد محمد باقر میرداماد، استاد ملاصدرا و داماد شاه ایران!
همیشه نهایتِ تلاشتو بکن!!
تا نتیجه ی شیرینشو ببینی
⇝ @Tahzibe_Nafs
✍امام باقر عليه السلام
كار نيك ، از مرگ بد ، جلو مى گيرد و هر كار نيكى ، صدقه است و نيكوكاران در دنيا ، نيكان آخرتند و نخستين واردشوندگان به بهشت ، نيكوكارانند
📚 دعائم الاسلام ۲۱۱
⇝ @Tahzibe_Nafs
✨﷽✨
✍لقمان حکیم، مدتی برده کسی بود که چندین غلام داشت، ولی از میان آنان، لقمان را بسیار دوست می داشت؛ تا آن جا که هرگاه می خواست غذا بخورد، ابتدا آن را برای لقمان می برد تا میل کند و بعد برای تبّرک، باقی مانده غذای او را با میل و اشتیاق می خورد.
در یکی از روزها خربزه ای برای ارباب لقمان هدیه آوردند. ارباب در محضر لقمان نشست و آن خربزه را قطعه قطعه نمود و به لقمان داد. لقمان قاچ های خربزه را از او می گرفت و با میل و اشتها می خورد و وانمود می کرد که بسیار شیرین است. وقتی ارباب مشاهده کرد که لقمان خربزه را با اشتها می خورد، همه خربزه را که هجده قارچ بود به او داد و یک قاچ برای خود برداشت.
هنگامی که ارباب آن یک قاچ خربزه را به دهان گذاشت، دریافت که مانند زهر، تلخ است و از تلخی آن گلویش سوخت و حالش به هم خورد. به لقمان گفت: چگونه این خربزه تلخ را خوردی، می خواستی عذر و بهانه ای بیاوری و آن را نخوری!؟
لقمان پاسخ داد: تو ماه ها و سال ها به من غذاهای شیرین و گوارا و مطبوع داده ای، اکنون که یک بار تلخ شده، آیا سزاوار است من آن را نخورم و به آن اعتراض کنم و نمک دان شکن گردم.
لقمان اینگونه بود ...
⇝ @Tahzibe_Nafs
#کار_خیر
✍ آیت الله بهجت (ره) : کار خیر خود را کم دست نگیرید ، در هر کار خیری خود را به قدر نخود هم شده شریک کنید ، شاید همان کار خیر بی ریا قبول و باعث نجاتتون شد . ضمن اینکه انجام کار خیر توفیق آور است . (توفیق زیارت ، رفیق خوب ، همسر و فرزند خوب و..)
انجام کارخیر اول ، کار خیر دوم را براتون ارمغان میاره ، و این خیر دائمی باعث سعادتمندی و نجات انسان میشه.. در حدیث داریم فرزند صالح میخواهی زیاد صدقه بده.. صدقه دادن زمینه نسل صالح است.. صدقه تا هزار سال و تا ۷ نسل روی انسان اثر میگذارد .
📚 فضائل الصدقه
⇝ @Tahzibe_Nafs
✨﷽✨
🔴شما به خدا یاد ندهید،خدا خودش بلد است!
✍طلبه ای در یک از شهرها زندگی می کرد. از نظر مادی در فشار بود و از نظر ازدواج نیز مشکلاتی داشت. یک شب، متوسل به امام زمان(علیه السلام) شد، چند شبی بعد از این توسل امام زمان(علیه السلام) را در خواب دید. حضرت فرمودند: فلانی! می دانی چرا دعایت مستجاب نمی شود؟ گفت: چرا؟ فرمودند: طول امل و آرزو داری. گاهی انسان به در خانه ی خدا می رود، دعا می کند اما با نقشه می رود، دل به این طرف و آن طرف حرکت می کند. گاهی به خدا یاد می دهد و می گوید: خدایا! در دل فلانی بینداز بیاید مشکل مرا حل بکند...حضرت فرمودند: شما به خدا یاد ندهید خدا خودش بلد است. انسان به ائمه معصومین(علیه السلام) هم نباید یاد بدهد. باید بگوید خدایا، من این خواست را دارم و به هیچ کس هم نمی گویم...خودت برایم درستش کن.
طلبه گفت: یابن رسول الله، من همین طور هستم که می فرمایید، هرکاری میکنم بهتر از این نمی توانم باشم، می خواهم خوب باشم اما تا می آیم دعا کنم فلانی و فلانی در ذهنم می آیند و این گونه دعا می کنم.حضرت فرمودند: حالا که طول امل و موانع اجابت داری، نایب بگیر. تا حضرت فرمودند نایب بگیر طلبه می گوید: آقا جان شما نائب می شوید؟ حضرت فرمودند: بله قبول می کنم. می گوید دیدم حضرت نایب شدند و لبهای حضرت دارد حرکت می کند. از خواب بیدار شدم، گفتم: اگر حاجتم هم برآورده نشود مهم نیست، در عالم رؤیا حجت خدا را یک بار زیارت کردم. بلند شدم و وضو بگیرم تا نماز شب و نماز شوق به جا بیاورم. دیدم در مدرسه را می زنند. گفتم: این وقت شب کیست که در مدرسه را می زند؟رفتم در مدرسه را باز کردم دیدم دایی خودم است.
گفتم: دایی جان، چه شده این وقت شب؟
☘گفت: با تو کاری دارم. امشب هر کاری کردم دیدم خوابم نمی برد. فکر و خیالات مرا برداشته بود. یک مرتبه این خیال همه ی وجودم را فرا گرفت: من که پسر ندارم، همه ی اموالم از بین می رود. یک دختر هم که بیشتر ندارم. فکر کردم اگر دخترم را به تو بدهم همه ی اموالم هم در اختیار توست...
📘کتاب بهترین شاگرد شیخ
⇝ @Tahzibe_Nafs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
🎥سخنرانی استاد عالی
موضوع: چهار گناهی که از خود گناه بدترن...
┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
⇝ @Tahzibe_Nafs
┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
✅آیا در وجودمان خیر و خوشبختی است؟
✍️ امام باقر علیه السلام فرمودند: اگر خواستى بدانى که در وجودت خیر و خوشبختى هست یا نه، به درون خود دقت کن. اگر اهل عبادت و طاعت را دوست دارى و از اهل معصیت و گناه ناخوشایندى، پس در وجودت خیر و سعادت وجود دارد و خداوند تو را دوست مى دارد؛
ولى چنانچه از اهل طاعت و عبادت، ناخوشایند باشى و به اهل معصیت، عشق و علاقه ورزیدى، پس خیر و خوبى در تو نباشد و خداوند تو را دشمن دارد. و هر انسانى به هر کسى که به او عشق و علاقه دارد، با همان محشور مى گردد.
📚 اصول کافی، ج۲، ص۱۲۶
⇝ @Tahzibe_Nafs
✨﷽✨
🔸 بداخلاقی با خانواده و فشار قبر🔸
✍امام صادق علیه السلام میفرماید: هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وآله بر بدن سعد بن معاذ نماز میت میخواند، نود هزار فرشته به نمازش حاضر شدند که حضرت جبرئیل هم میان آنها بود.
بعد از نماز پیغمبر صلی الله علیهوآله از جبرئیل سوال کرد، به چه علت شما بر نماز سعد حاضر شدید و بر بدن او نماز خواندید؟ جبرئیل عرض کرد: بخاطر آنکه سعد در همه حالات چه در راه رفتن و نشستن و خوابیدن و ایستادن، و چه در حالت سواره یا پیاده، دائما سوره قل هو الله احد را تلاوت میکرد، بخاطر همین کار او، خدای متعال به ما فرمود در تشییع او شرکت کرده و بر بدنش نماز بخوانیم. سپس مادر سعد بن معاذ بلند صدا زد: ای سعد! بهشت گوارای تو باد.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: چطور این حرف را میزنی درحالیکه هم اکنون سعد بن معاذ فشار قبر دارد.مادر سعد گفت :چرا؟ پیامبر اکرم (ص) فرمودند:چون سعد در خانه با خانواده اش بداخلاق بود.
📚ارشادالقلوب ج١ص١٩٤
⇝ @Tahzibe_Nafs
✨🌼✨
اگـر بـرای بدست آوردن
پــول مجبــوری دروغ
بگــویی و فریبکـاری کنی
تهیــدسـت بمـان!
اگـر بـرای بدست آوردن
جــاه و مقــامی بـایـد
چـاپلـوسی کنی و تملّــق
بگــوئی ، از آن چشـم بپــوش!
اگـر بـرای آنکه مشهــور شـوی
مجبــور می شــوی
خیــانـت کنی در
گمنــامی زنـدگــی کن!
تـو گمنــام و تهیــدسـت
و قـــانـع بــاش! ، زیـرا
تـو سـرمـایـه ای را به
دسـت آورده ای و آن
« شـــرافـت » است.
⇝ @Tahzibe_Nafs
✨﷽✨
#پندانه
✍روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه میکند.
شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: «استاد، چه شده كه اینگونه اشك میريزيد؟ آيا کسی به شما چیزی گفته؟»
شیخ جعفر در میان گریهها گفت: «آری، یکی از لاتهای این اطراف حرفی به من زده که پریشانم کرده.»
همه با نگرانی پرسیدند: «مگر چه گفته؟»
شیخ در جواب میگويد او به من گفت:
«شیخ جعفر، من همانی هستم که همه در مورد من میگویند. آیا تو هم همانی هستی که همه میگویند؟! و اين سئوال حالم را عجيب دگرگون كرد.»
گفتا؛ شیخا، هر آنچه گویی هستم
آیا تو چنانکه مینمایی هستی؟
⇝ @Tahzibe_Nafs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
امشب به ما زياد تر
از پيش لطف كن ...
شب های جمعه
حال گدا فرق می كند
【 السلام علیڪ یا اباعبدالله】
⇝ @Tahzibe_Nafs
💠#امام_علی_عليه_السلام
🔹طوبَى لِمَنْ أَطَاعَ مَحْمُودَ تَقْوَاهُ وَ عَصَى مَذْمُومَ هَوَاهُ
🔸خوشا به حال آنکه دستورات پسنديده تقوا و خويشتنداری را اطاعت کند و هوسهای نکوهيده را فرمان نبرد.
📗غرر الحکم ج1 ص431
#حدیث #تقوا
⇝ @Tahzibe_Nafs
🔔⚠️ #تلنگر
عزیز دلم❕❤️
چشمای قشنگ تو☺️
برای #گناه آفریده نشدن💔
❌ #خدا این چشما رو بهت نداده که باهاش نافرمانیشو بکنی❌
⚠️چشمی که به گناه باز شده،
لیاقت دیدن #امام_زمان رو نداره💔
⇝ @Tahzibe_Nafs
🌼تفاوت اعتقاد به ظهور با انتظار ظهور
✍"نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که: میان "انتظار ظهور" و "اعتقاد به ظهور" تفاوت بسیاری وجود دارد. زیرا همه شیعیان بلکه بسیاری از ملت های دیگر جهان به ظهور مُصلحی که سرانجام سراسر جهان را پر از عدل و داد کند اعتقاد دارند، ولی همه آنانی که اعتقاد به این حقیقت دارند در انتظار تحقّق آن نیستند!
کسی منتظر ظهور امام زمان میباشد که علاوه بر اعتقاد، امید و انتظار درک آن زمان را نیز داشته باشد و بر اساس انتظار و امید، عمل نماید. تمام روایاتی که مسأله انتظار در آنها ستوده شده است بر لزوم امیدواری و امکان وقوع و درک ظهور امام عصر دلالت میکند"
📚 آیت الله سید مرتضی مجتهدی سیستانی؛ مقدمه کتاب "صحیفه مهدیه"
⇝ @Tahzibe_Nafs
🌿 حاج اسماعیل دولابی (ره) :
در بهشت هیچ وقت جا تنگ نمی شود همیشه وسیع است چون هم رحمت خداست هم بهشتیان آنقدر محبت دارند که توی هم میروند تا جا باز شود جا زیاد است وهیچ وقت پر نمی شود. اما جهنم این طور نیست از روز اول پر است هرکس وارد جهنم می شود جهنمیان راهش نمی دهند می گویند عقب تر برو اینجا جای ماست ببین در دنیا وقتی می خواهی ملک بخری دیگری می گوید این را من می خواستم بخرم ونمی گذارد شما بخری .از دنیا بوی جهنم می آید هرجا بروی می گویند تو چرا آمدی..
⇝ @Tahzibe_Nafs
✨﷽✨
✅این متن خیلی خیلی زیباست
✍امروز صبح که از خواب بیدار شدی، نگاهت می کردم؛ و امیدوار بودم که با من حرف بزنی، حتی برای چند کلمه، نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد، از من تشکر کنی. اما متوجه شدم که خیلی مشغولی، مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی.
وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگویی: سلام؛ اما تو خیلی مشغول بودی....
یک بار مجبور شدی منتظر بشوی و برای مدت یک ربع کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی. بعد دیدمت که از جا پریدی. خیال کردم می خواهی با من صحبت کنی؛ اما به طرف تلفن دویدی و در عوض به دوستت تلفن کردی تا از آخرین شایعات باخبر شوی.
تمام روز با صبوری منتظر بودم. با آنهمه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلا وقت نداشتی با من حرف بزنی. متوجه شدم قبل از نهار هی دور و برت را نگاه می کنی، شاید چون خجالت می کشیدی که با من حرف بزنی، سرت را به سوی من خم نکردی.
تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری. بعد از انجام دادن چند کار، تلویزیون را روشن کردی. نمی دانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟ در آن چیزهای زیادی نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی از روزت را جلوی آن می گذرانی؛ در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط از برنامه هایش لذت می بری...
باز هم صبورانه انتظارت را کشیدم و تو در حالی که تلویزیون را نگاه می کردی، شام خوردی؛ و باز هم با من صحبت نکردی.
موقع خواب...، فکر می کنم خیلی خسته بودی. بعد از آنکه به اعضای خانواده ات شب به خیر گفتی، به رختخواب رفتی و فورا به خواب رفتی. اشکالی ندارد. احتمالا متوجه نشدی که من همیشه در کنارت و برای کمک به تو آماده ام.
من صبورم، بیش از آنچه تو فکرش را می کنی. حتی دلم می خواهد یادت بدهم که تو چطور با دیگران صبور باشی. من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم. منتظر یک سر تکان دادن، دعا، فکر، یا گوشه ای از قلبت که متشکر باشد.
خیلی سخت است که یک مکالمه یک طرفه داشته باشی. خوب، من باز هم منتظرت هستم؛ سراسر پر از عشق تو... به امید آنکه شاید امروز کمی هم به من وقت بدهی. آیا وقت داری که این را برای کس دیگری هم بفرستی؟ اگر نه، عیبی ندارد، می فهمم و هنوز هم دوستت دارم.
روز خوبی داشته باشی...
دوست و دوستدارت: خـــــــدا♥️
⇝ @Tahzibe_Nafs