eitaa logo
«طـلـبـه نـوشـت»
262 دنبال‌کننده
369 عکس
39 ویدیو
2 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ✍️حدیث، رجال، فقه، تاریخ، عقاید، سیاست، فکاهیات و... ✉️ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/17368738011123
مشاهده در ایتا
دانلود
«طـلـبـه نـوشـت»
🔺 #فهم_اصحاب #برداشت_نادرست 📋عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ بَعْضِ أَهْلِ اَلْمَدَائ
🔺 📋حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو حَفْصٍ مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ عَنْ أَخِيهِ سُفْيَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : يَا سُفْيَانُ إِيَّاكَ وَ اَلرِّئَاسَةَ فَمَا طَلَبَهَا أَحَدٌ إِلاَّ هَلَكَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ هَلَكْنَا إِذْ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَّا إِلاَّ وَ هُوَ يُحِبُّ أَنْ يُذْكَرَ وَ يُقْصَدَ وَ يُؤْخَذَ عَنْهُ فَقَالَ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِلَيْهِ إِنَّمَا ذَلِكَ أَنْ تَنْصِبَ رَجُلاً دُونَ اَلْحُجَّةِ فَتُصَدِّقَهُ فِي كُلِّ مَا قَالَ وَ تَدْعُوَ اَلنَّاسَ إِلَى قَوْلِهِ. 🔹أبو حفص از برادرش سفيان بن خالد روايت نموده كه امام صادق عليه السّلام فرمود:اى سفيان هوشيار باش،و از رفتن در پى رياست بپرهيز! كه هيچ كس در جستجوى آن بر نيامد مگر اينكه تباه شد. عرض كردم: فدايت گردم، پس در اینصورت همه ما تباه‌شده‌ايم! زيرا هيچ يك از ما نيست مگر آنكه دوست دارد كه نامدار باشد، و مردم او را در نظر گرفته و به او مراجعه كنند، و از او شنوندگى داشته باشند! فرمود: اين گونه نيست كه تو پنداشته‌اى! بلكه رياست آن است كه: تو غير از حجّت خدا شخص ديگرى را بدون دليل نصب کنی و هر چه گويد تصديقش نمائى، و مردم را براى شنيدن و پذيرفتن گفتار او دعوت كنى. 📕📖معاني الأخبار ج ۱، ص ۱۷۹ ⬅️ریاست به معنای رهبری و رئیس شدن و جلو افتادن و مرجعیت و قیادت و سیادت قوم و یا جامعه ای است، بحمد الله در این روایت معنای «طلب ریاست» و آن ریاستی که مذموم و هلاکت می باشد، آمده است لکن در بعضی روایات بصورت مطلق بدون هیچ توضیحی وارد شده است: مَنْ طَلَبَ اَلرِّئَاسَةَ هَلَكَ. (الکافي ج ۲، ص ۲۹۷) باید توجه داشت که این فقیه است که باید امر تفریع از اصول را انجام دهد و معانی و مقاصد حضرات اهل بیت را اصطیاد کند و با اتکاء به حسن و قبح عقلی بگوید هر ریاستی مذموم نیست، ولو حتی روایتی ریاست را بصورت مطلق مذمت کرده باشد چرا که عقل در این موارد حکم می کند که ریاست های ممدوحی نیز وجود دارند و از اساس در حسن یا قبح ریاست و طالب آن، معیار اصلی نیت و هدف است، لذا علامه مجلسی(ره) ذیل خبری که در مذمت ریاست و عهده گرفتن منصب اجتماعی است اینطور بیان می کند که هر ریاستی مذموم نیست و ممدوح نیز داریم و ممدوح و مذموم بودن آن بستگی به نیت و حالات طرف دارد. در آخر علامه در رابطه با ریاست فقیه جامع الشرائط در زمان غیبت امام معصوم(ع) می نویسد: مشهور میان فقهای شیعه این است که بر فقیه واجب عینی یا کفایی است عهده دار منصب قضائی شود و ریاست به عهده بگیرد و اگر هدف و نیت او، اطاعت امام معصومش و خیر خواهی شیعیان و احقاق حقوق و حفظ ناموس و اموال و جان مردمان باشد ریاست اش کاملا بر حق است.(مرآه العقول ج ۱٠ ص ۱۱۸) @Talabeh_nevesht110
«طـلـبـه نـوشـت»
🔺شیخ صدوق(ره) و حجیت ظواهر کتاب(۲) 🟠شیخ صدوق در کتاب «اعتقادات» خود در باب اثبات رجعت استدلال های زی
🔺شیخ صدوق(ره) و حجیت ظواهر کتاب(۳) 🟠شیخ صدوق در کتاب «الخصال» روایتی را بر اساس ظواهر آیات قرآنی تفسیر می کند (دقت کنید روایت را به وسیله آیات قرآن تفسیر می کند) و آن روایت این است که: 🔹عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی بْنِ عِمْرَانَ الْأَشْعَرِیِّ بِإِسْنَادِهِ یَرْفَعُهُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: ثَلَاثٌ لَمْ یَعْرَ مِنْهَا نَبِیٌّ فَمَنْ دُونَهُ الطِّیَرَةُ وَ الْحَسَدُ وَ التَّفَکُّرُ فِی الْوَسْوَسَةِ فِی الْخَلْقِ. ⬅️امام صادق علیه السّلام فرمود: سه چیز است که هیچ پیامبری و افراد پایین تر از او، از آن خالی نیستند: تطیر (فال بد زدن) و حسد و اندیشیدن وسوسه آمیز در آفرینش. 💠ظاهر این روایت بطوریست که خواننده فکر می کند پیامبران اهل فال بد زدن و حسد و تفکرات وسوسی در خلقت بودند، در اینجاست که محدث فقیه صدوق(علیه الرحمة) این توهم را رد می کند و می نویسد: 🔹معنی الطیرة فی هذا الموضع هو أن یتطیر منهم قومهم فأما هم علیهم السّلام فلا یتطیرون و ذلک کما قال الله عز و جل عن قوم صالح قالُوا اطَّیَّرْنا بِکَ وَ بِمَنْ مَعَکَ قالَ طائِرُکُمْ عِنْدَ اللَّهِ و کما قال آخرون لأنبیائهم علیهم السّلام إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ الآیة و أما الحسد فإنه فی هذا الموضع هو أن یحسدوا لا أنهم یحسدون غیرهم. و ذلک کما قال الله عز و جل أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً و أما التفکر فی الوسوسة فی الخلق فهو بلواهم علیهم السّلام بأهل الوسوسة لا غیر ذلک و ذلک کما حکی الله عز و جل عنهم عن الولید بن المغیرة المخزومی إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ یعنی قال للقرآن إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ. ⬅️ترجمه: 🔸تطیر و فال بد زدن را پیامبران نمی کنند، بلکه در اینجا منظور این است که قوم پیامبران به پیامبرشان تطیر می زنند و می گویند مصائبی که به ما می رسد بخاطر شومی وجود فلان پیامبر است. همانطور که خداوند همین را در قرآن از قوم صالح و از اقوام دیگر پیامبران حکایت کرده است:«قالُوا اطَّیَّرْنا بِکَ وَ بِمَنْ مَعَکَ قالَ طائِرُکُمْ عِنْدَ اللَّهِ» گفتند ما به تو و کسانی که با تو هستند فال بد می‌زنیم، گفت: فال بد زدن شما نزد خداوند است. (نمل ۴۷) و «إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ» ما به شما فال بد می‌زنیم اگر دست برندارید شما را سنگسار می‌کنیم. (یس ۱۸) 🔸اما حسد نیز مانند تطیر است یعنی خود پیامبران حسد نمی ورزند بلکه مورد حسد قرار می گیرند کما اینکه خداوند در قرآن فرموده است «أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً» آیا آنان به مردم - انبیاء و اوصیاء - به سبب آنچه خدا از فضل خود به آنان داده، حسد می‌ورزند؟ ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنان ملکی بزرگ دادیم. (النساء ۵۴) 🔸اما تفکرات وسوسه آمیز در آفرینش نیز ابتلای پیامبران است یعنی آنان به افراد وسوسه آمیز مبتلا می شوند همانطور که خداوند از ولید بن مغیره مخزومی نقل می کند «إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ» یعنی: او اندیشید و حساب کرد، پس کشته شده باد، چگونه حساب کرد! - یعنی در باره قرآن فکر های وسوسه آمیز کرد - گفت: این چیز جز یک سحر که انتخاب شده نیست، این چیزی جز سخن بشر نیست. (المدثر ۱۸ - ۲۴) 📚الخصال المجلد ۱، الصفحة ۸۹ (باب الثلاثة) 📌🔍نکته: همانطور که شیخ الاسلام محمد باقر مجلسی (ره) فرموده است، این تفسیر شیخ صدوق(ره) از روایت با قیاس به آیات قرآنی، توجیهی پسندیده است لکن در کافی شیخ کلینی (ره) همین روایت بطوری دیگر وارد شده است که در آخر آن می فرماید: إِلاَّ أَنَّ اَلْمُؤْمِنَ لاَ يَسْتَعْمِلُ حَسَدَهُ (الکافي ج ۸، ص ۱۰۸) که تفسیر شیخ صدوق را نقض می کند، سپس علامه خود توجیهاتی برای وجود تطیر و حسد و تفکر وسوسی در انبیاء می آورد و می فرماید استبعادی ندارد که این موارد در انبیاء باشند. (بحارالانوار ج ۱۱ ص ۷۶) @Talabeh_nevesht110
«طـلـبـه نـوشـت»
🔺 #دوران_فترت (۱) 🟢عصر فترت را معمولا به دوران انقطاع بین رسولین تعبیر می کنند، همانند ۶٠٠ سال فاصله
🔺 (۲) 🟢روایاتی که مثبت «فترت» برای «امر امامت و امام» هستند: 🔸عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : يَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ يُصِيبُهُمْ فِيهِ سَبْطَةٌ يَأْرِزُ اَلْعِلْمُ فِيهَا بَيْنَ اَلْمَسْجِدَيْنِ كَمَا تَأْرِزُ اَلْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا يَعْنِي بَيْنَ مَكَّةَ وَ اَلْمَدِينَةِ فَبَيْنَمَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَطْلَعَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُمْ نَجْمَهُمْ قَالَ قُلْتُ وَ مَا اَلسَّبْطَةُ قَالَ اَلْفَتْرَةُ وَ اَلْغَيْبَةُ لِإِمَامِكُمْ قَالَ قُلْتُ فَكَيْفَ نَصْنَعُ فِيمَا بَيْنَ ذَلِكَ فَقَالَ كُونُوا عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يُطْلِعَ اَللَّهُ لَكُمْ نَجْمَكُمْ. 🔹ابان بن تغلب گويد: امام صادق عليه السّلام به من فرمود: زمانى بر مردم در آيد كه گداخته شوند و علم در بين اين دو مسجد در هم پيچيده شود همچنان كه مار در لانه‌اش نهان شود،يعنى بين مكّه و مدينه،و در اين بين كه چنين باشند به ناگاه خداى تعالى ستارۀ آنها را آشكار سازد، گويد:گفتم:مقصود از«گداخته شدن»چيست‌؟ فرمود: دوران فترت و غيبت امامتان! گويد:گفتم:در اين ميانه چه كنيم‌؟فرمود:بر آنچه هستيد استوار باشيد تا آنكه خداوند ستارۀ شما را آشكار سازد. 📚کمال الدين ج ۲، ص ۳۴۹ 🔸عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: سَأَلْتُ اَلصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ اَلْعَصْرِ إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لَفِي خُسْرٍ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اَلْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لَفِي خُسْرٍ يَعْنِي أَعْدَاءَنَا إِلاَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا يَعْنِي بِآيَاتِنَا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ يَعْنِي بِمُوَاسَاةِ اَلْإِخْوَانِ وَ تَوٰاصَوْا بِالْحَقِّ يَعْنِي بِالْإِمَامَةِ وَ تَوٰاصَوْا بِالصَّبْرِ يَعْنِي فِي اَلْفَتْرَةِ. 🔹مفضّل بن عمر گويد:از امام صادق عليه السّلام از معناى قول خداى تعالى كه مى‌فرمايد:« وَ اَلْعَصْرِإِنَّ‌ اَلْإِنْسٰانَ‌ لَفِي خُسْرٍ »پرسيدم.گفت:(العصر)عصر خروج قائم عليه السّلام است« إِنَّ‌ اَلْإِنْسٰانَ‌ لَفِي خُسْرٍ »يعنى دشمنان ما.« إِلاَّ اَلَّذِينَ‌ آمَنُوا » يعنى به آيات ما ائمّه،« وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ‌ »يعنى همراهى با برادران « وَ تَوٰاصَوْا بِالْحَقِّ‌ »يعنى به امامت،« وَ تَوٰاصَوْا بِالصَّبْرِ »يعنى در دوران فترت و غيبت امام. 📚کمال الدين ج ۲، ص ۶۵۶ 🔸مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ بِإِسْنَادِهِ يَرْفَعُهُ إِلَى أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: يَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ يُصِيبُهُمْ فِيهَا سَبْطَةٌ يَأْرِزُ اَلْعِلْمُ فِيهَا كَمَا تَأْرِزُ اَلْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا فَبَيْنَمَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ طَلَعَ عَلَيْهِمْ نَجْمٌ قُلْتُ فَمَا اَلسَّبْطَةُ قَالَ اَلْفَتْرَةُ قُلْتُ فَكَيْفَ نَصْنَعُ فِيمَا بَيْنَ ذَلِكَ فَقَالَ كُونُوا عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يُطْلِعَ اَللَّهُ لَكُمْ نَجْمَكُمْ. 🔹ابان بن تغلب از امام صادق عليه السّلام روايت مى‌كند كه آن حضرت فرمود: زمانى بر مردم بيايد كه در آن دچار(سبطه) شوند و علم جمع گردد همچنان كه مار در سوراخ خويش خود را گرد مى‌كند و به هم مى‌آورد، و در اين حال كه آنان چنين به سر مى‌برند ناگاه ستاره‌اى بر آنان مى‌دمد،عرض كردم:سبطه چيست‌؟ فرمود: دوران فتّرت است،عرض كردم،پس در آن ميان ما چه كنيم‌؟فرمود:بر همان چيزى كه بوديد باقى باشيد،تا خداوند ستارۀ شما (امام شما) را برايتان برآورد. 📚الغيبة للنعمانی ج ۱، ص ۱۵۹ ✳️همانطور که گفته شد برای فترت دو معنی گفته شده است: 1⃣انقطاع امر ارسال رسل و بعث حجج الهیه (به گونه ای که هیچ پیامبری و امامی از جانب خداوند برای هدایت مردم نباشد) 2⃣به غیبت رفتن حجت زمان و پنهان شدن او از چشمان مردم (با این حال زمین از حجت الهی خالی نیست و امر ارسال رسل و بعث حجج الهیه منقطع نشده است) 💠گفته شد که تنها معنای مقبول از فترت همان معنای دوم است که شیخ صدوق علیه الرحمة بیان کرده است، چرا که معنای اول در تعارض با روایات متواتره ای است که فرمودند زمین از زمانی که خلق شده است، خالی از حجت خدا نبوده است. لذا می گوییم در زمان فاصله بعثت رسول خدا با عیسی بن مریم نیز انبیاء و اوصیائی وجود داشتند هر چند مستور و غیر مشهور و خائف بودند. 💢محصل کلام این می شود که معنای دوم از فترت در امامت نیز واقع شده است و روایات نیز بر این دلالت دارند. @Talabeh_nevesht110
📜 🔵حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر که این سوره را هر شب در منزلش بخواند، از جنّ و وسواس (وسوسه گر) در امان باشد و هر که آن را بنویسد و بر خردسالان بیاویزد، آنان به اذن خداوند عزّ و جلّ از جنّ، محفوظ و در امان باشند. 📚البرهان في تفسير القرآن ج ۵، ص ۸۱۷ 🔵علی بن ابراهیم قمی در تفسیرش می نویسد: قول خدای عزّ و جلّ: «أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ* مَلِکِ النَّاسِ* إِلَهِ النَّاسِ* مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ» اسم شیطانی است که در سینه مردمان است و در آن وسوسه می‌انگیزد و از خیر ناامیدشان می‌کند و آنان را از فقر می‌ترساند و به نافرمانی خدا و بدکاری می‌کشاند. 📚تفسير القمّي ج ۲، ص ۴۵۰ 🔵حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر قلبی دو گوش دارد که بر یکی فرشته ای راهنما و بر دیگری شیطانی است فتنه گر، یکی فرمانش می‌دهد و دیگری او را باز می‌دارد، هم چنان که برخی از مردم نیز شیطانی هستند که مردم دیگر را به انجام نافرمانی‌های خدا می‌کشانند، همان طور که شیاطینی از اجنّه چنین می‌کنند. 📚تفسير القمّي ج ۲، ص ۴۵۰ 🔵از فضیل بن یسار روایت شده است که وی گفت: از حضرت امام محمّد باقر علیه السلام شنیدم که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از بیماری شدید و دردی سخت در رنج بود که جبرئیل علیه السلام و میکائیل علیه السلام آمدند و جبرئیل بالای سر حضرت صلی الله علیه و آله و سلم نشست و میکائیل کنار پای ایشان. آن گاه جبرئیل با « قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» و میکائیل با « قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» ایشان را تعویذ کردند. 📚مجمع البیان، ج۱۰، ص ۴۹۵ 🔵از صابر غلام بسّام روایت شده است که گفت: حضرت امام جعفر صادق علیه السلام پیشاپیش ما نماز مغرب را امامت کرد و معوّذتان (ناس و فلق) را قرائت نمود و فرمود: آن دو (سوره) از قرآن هستند. 📚کافی، ج ۳، ص ۳۱۷، ح ۲۶ 🆔 @mohadesin_marefat_110
👥اختلافات معرفتی در میان مسلمانان 🔻به جرئت می گویم که دو فرد مسلمانی (اعم از آن دسته از اهل سنتی که مستضعف واقع شدند و شیعیان اهل بیت علیهم السلام) پیدا نمی شوند مگر اینکه در اعتقادات و مسائل معرفتی اختلافاتی با یکدیگر خواهند داشت. اما چیزی که شارع روی آن تاکید دارد اینکه نباید بخاطر این اختلافات معرفتی، مسلمانان و مومنین به جان هم بیفتند و جدایی و دشمنی بین شان صورت بگیرد! (البته ما دامی که اعتقاد مسلمانی بصورتی نباشد که موجب کفر و خروج او از دین و مذهب شود و آن مسأله منکر او از ضروریات باشد) چرا که هر فردی از معرفت و سعه وجودی و مقدار عقل و فهم و ایمان مختلفی برخوردار است و درجات ایمان شان تفاوت دارد. 💠در این روایت نیز سخن از شیعه ای است که خدمت امام صادق علیه السلام آمده و می گوید نزد ما افرادی هستند که به آنچه که ما اعتقاد داریم، معتقد نیستند! بنابراین ما با آن ها دوستی نخواهیم کرد و بلکه از آنان بیزاری نیز می جوییم! امام فرمود: ما نیز به مسائلی اعتقاد داریم که شما شیعیان از آن خبر ندارید! پس ما هم بیاییم از شما بیزار بشیم؟! راوی جواب داد: نه! سپس امام فرمود: آنان را با اینکه اختلاف معرفتی دارید دوست بدارید! از هم بیزار نباشید که مسلمانان در مسائل معرفتی از درجات مختلفی برخوردار اند و بعضی سهم شان بیشتر است و بعضی کمتر است. @Talabeh_nevesht110
💢💠خلفای عباسی شیعه⁉️ ⬅️همانطور که می بینید ملا محمد تقی مجلسی(ره) در لوامع صاحبقرانی، از منصور و هارون و مأمون به سلاطین شیعه مذهب تعبیر می کند که بخاطر حبّ ملک و پادشاهی دنیا، مذهب خود را کتمان می کردند. 🔻این نظریه را چند چیز تقویت می کند: 1⃣سخنانی که امام رضا علیه السلام با مأمون لعین دارد که در آن سخن از ضروریات اعتقادی و فقهی مذهب شیعه است (امامت ۱۲ امام شیعه و افضلیت آنان و رجعت و متعه و تقیه و طلاق بدعت سه طلاقه و بدعت بودن تراویح و اینکه زکات را فقط به شیعه می دهند و و پنچ تکبیر بودن نماز میت و رد جبر و تفویض و تبری و برائت از خلفای گذشته و معاویه و عائشه و خوارج و محاربین امیرالمومنین و...) 2⃣سخن مأمون که گفت من تشیع را از هارون یاد گرفتم و هارون با اینکه معترف بود امام بر حق حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) است ولی بخاطر ملک دنیوی خاندان اهل بیت علیهم السلام را می کشت چرا که ملک عقیم است و به خود من که فرزند او هستم نیز رحم نمی کند. (عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۱، ص ۸۸) 3⃣سخن بعضی از مورخین که مأمون را از اهل تشیع دانستند و اقداماتی که او برای حلیت قانونی متعه (جرم نبودن متعه) انجام داد را نقل کردند. ❇️نکته: ظاهرا تعریف افرادی مانند علامه مجلسی از تشیع «اعتقاد قلبی به عقاید شیعه» است هر چند در مقام عمل اهل فسق و فجور و کبائر تا حد کشتن امام زمان بخاطر حبّ دنیا باشد!! @Talabeh_nevesht110
⬅️مظلومیت آیات قرآن 🔻امام المشککین فخر رازی تمام سعی و تلاش خود را می کند تا به وجه و تفسیری، با آیه شریفه «اولی الامر» اثبات کند که اجماع امت و استعمال قیاس حجت می باشند(از فخر رازی چنین چیزی اصلا بعید نیست کما اینکه او در کتب کلامیه خود ادعای نص از قرآن بر خلافت ابوبکر می کند). 💠توجه شما را به دو روایت جلب می کنم: 1⃣منصور بن حازم به امام صادق علیه السلام گفت: من در قرآن تأمل كردم و ديدم اهل سنت و قدریه و حتى زنديقى كه به آن ايمان ندارد به آن استشهاد و استدلال مي كنند تا بر طرف مقابل خود غلبه كنند و عقیده و مسلک خود را اثبات کنند! پس فهميدم كه قرآن بدون قيم (و سرپرستى كه معنى واقعى آن را بيان كند) حجت نباشد و آن قيم هر چه نسبت به قرآن بگويد حق است و آن قیم امیرالمومنین علی علیه السلام است که به تمامی قرآن علم دارد، امام نیز کلام منصور را تأیید کرد. (الکافي ج ۱، ص ۱۸۸) 2⃣امیرالمومنین علیه السلام به ابن عباس که می خواست با خوارج مناظره کند، فرمود: با آنان بوسیله قرآن مناظره نکن! چرا که قرآن محتمل صورت ها و احتمالات مختلفه است، تو چیزی خواهی گفت و آنان چیز دیگر بر اساس آیات اش خواهند گفت! بلکه با آنان بوسیله سنت (قول و فعل محکم و قطعی رسول خدا که هیچ توجیهی نتوان کرد) مناظره کن که اگر چنین کنی، راه فراری نخواهند داشت! (نهج البلاغه نامه ۷۷) @Talabeh_nevesht110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔍❌کلیپ تقطیع شده از آیت الله کمال حیدری که در آن ادعاء می شود آقای حیدری گفتند صحابه و خلفای غاصب اجتهاد کردند و خطاء کردند و منافق نبودند و فردای قیامت جلوی شیعیان را می گیرند و بخاطر تهمت نفاق شکایت می کنند. @Talabeh_nevesht110
«طـلـبـه نـوشـت»
⬅️توضیحات جناب آقای کمال حیدری در رابطه با مسأله نفاق و اجتهاد صحابه @Talabeh_nevesht110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️کلام آقای کمال حیدری در رابطه با اینکه نظریه «اجتهد فأخطأ» از مجعولات مخالفین برای توجیه اختلافات بین صحابه است تا بگویند هم ظالم و هم مظلوم (چه حق چه نا حق) که از عشره مبشره (حدیث اهل سنت در بشارت ده نفر از صحابه به بهشت) ساختگی شان اند اجتهاد کردند و اجتهاد به خطاء هم هیچ اشکالی نداردـ @Talabeh_nevesht110
«طـلـبـه نـوشـت»
🟢اختلاف بین نقل حدیث و نقل تاریخ 🔸🔺علامه مجلسی (علیه الرحمة) در مرآه العقول در ذیل بعضی از احادیث ک
سلام علیکم و رحمة الله ◀️بزرگواری پیام دادند که از این پست «اختلاف بین نقل حدیث و نقل تاریخ» چیزی متوجه نشدند، اگر می شود توضیحی دهید. 🔻باید عرض کنم پست هایی که در کانال گذاشته می شود با نگاه به اینکه اکثر اعضای کانال طلاب و محققین آشنا به این فضا هستند، قرار میدیم. 🟢اما مقصود ما از این پست این بود که بگوییم گاهی می شود حدیث صحیح السند با نقل تاریخی مشهور در تعارض باشد، برای مثال چند مورد را توضیح می دهیم: 1⃣حدیث گفته است که امام صادق (علیه السلام) و حجاج ثقفی (علیه اللعنة) یکدیگر را درک کردند در حالی که مشهور میان مورخین این است که گفتند حجاج قبل از ولادت امام صادق علیه السلام از دنیا رفت. 2⃣حدیث گفته است اصحاب حجاج ثقفی خواستند کعبه را تخریب کنند که خداوند مانند اصحاب فیل پرنده هایی را روان کرد و آن پرندگان سنگ هایی کشنده ریختند و آنان به هلاکت رسیدند، در حالی که هیچ یک از مورخین چنین حادثه ای را ثبت نکردند. (مانند جریان حدیث خیط جابر و زلزله در مدینه) 3⃣حدیث گفته است یزید (علیه اللعنة و العذاب) بعد از شهادت امام حسین علیه السلام به حج آمد و با امام سجاد علیه السلام دیداری کرد و سخنانی بین شان رد و بدل شد. در حالی که مورخین گفتند یزید بعد از شهادت امام حسین علیه السلام از شام خارج نشد و همانجا هم به هلاکت رسید. 4⃣حدیث گفته است پیامبر بعد از جریان غدیر به ابطح در مکه رفت. در حالی که مورخین گفته اند پیامبر بعد از جریان غدیر در مدینه بود و از آن خارج نشد تا به مکه برود. 5⃣حدیث گفته است جابر بن عبد الله انصاری در زمان حیات امام سجاد علیه السلام خدمت امام باقر علیه السلام رفت و آمد می کرد و همچنین بعد از شهادت امام سجاد علیه السلام نیز خدمت امام باقر علیه السلام می رسید، که این حدیث می رساند امام سجاد علیه السلام قبل از جابر از دنیا رفته بوده است. در حالی که مورخین اتفاق نظر دارند که جابر قبل از ۸٠ هـ ق از دنیا رفت و امام سجاد تا ۹٠ هـ ق زنده بوده است. @Talabeh_nevesht110
🔰استحباب روزه یوم الشک (روزی که نمی دانیم از ماه شعبان است یا از ماه رمضان) 1⃣أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ اِبْنِ أَبِي اَلصُّهْبَانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَكْرِ بْنِ جَنَاحٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ شَجَرَةَ عَنْ بَشِيرٍ اَلنَّبَّالِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ صَوْمِ يَوْمِ اَلشَّكِّ فَقَالَ صُمْهُ فَإِنْ يَكُ مِنْ شَعْبَانَ كَانَ تَطَوُّعاً وَ إِنْ يَكُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَيَوْمٌ وُفِّقْتَ لَهُ. 💠به سند صحیح بشير نبّال گويد: از امام صادق عليه السّلام از روزۀ یوم الشک پرسيدم‌؟ فرمود: آن روز را روزه بدار اگر از شعبان باشد روزه مستحبى محسوب مى‌شود و اگر از ماه رمضان باشد پس روزى است كه به آن موفّق شده‌اى. 2⃣عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ يَعْلَى عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ عَنِ اَلْكَاهِلِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلْيَوْمِ اَلَّذِي يُشَكُّ فِيهِ مِنْ شَعْبَانَ قَالَ لَأَنْ أَصُومَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أُفْطِرَ يَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ . 💠به سند صحیح كاهلى گويد: از امام صادق عليه السّلام در مورد روزى كه مورد شك قرار مى‌گيرد كه از شعبان است، پرسيدم. فرمود: اگر روزى از ماه شعبان را روزه بدارم در نزد من بهتر است از اين‌كه روزى از ماه رمضان را افطار نمايم. 3⃣عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلْيَوْمِ اَلَّذِي يُشَكُّ فِيهِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ لاَ يَدْرِي أَ هُوَ مِنْ شَعْبَانَ أَوْ مِنْ رَمَضَانَ فَصَامَهُ فَكَانَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ قَالَ هُوَ يَوْمٌ وُفِّقَ لَهُ وَ لاَ قَضَاءَ عَلَيْهِ . 💠به سند صحیح سماعه گويد: از امام عليه السّلام در مورد روزى كه مورد شك قرار مى‌گيرد كه از ماه شعبان است يا از ماه رمضان، پس فردى آن روز را روزه گرفت بعد معلوم شد كه از ماه رمضان بود پرسيدم‌؟ فرمود: آن روزى است كه به آن موفق شده است و قضا ندارد. 4⃣عَنِ الزُّهْرِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ قَالَ: یَنْوِی لَیْلَةَ الشَّکِّ أَنَّهُ صَائِمٌ مِنْ شَعْبَانَ- فَإِنْ کَانَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَجْزَأَ عَنْهُ وَ إِنْ کَانَ مِنْ شَعْبَانَ لَمْ يَضُرَّهُ. 💠امام سجاد علیه السلام فرمود: در ليلة الشّك نيّت مى‌كند كه او از ماه شعبان روزه مى‌گيرد. پس اگر آن روز از ماه رمضان بوده، از او كفايت كند و اگر معلوم شد كه از ماه شعبان است به او ضررى نداشته است. 📚تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، المجلد ۱٠ الصفحة ۲٠ (بَابُ اسْتِحْبَابِ صَوْمِ یَوْمِ الشَّکِّ بِنِیَّةِ النَّدْبِ عَلَی أَنَّهُ مِنْ شَعْبَانَ إِذَا کَانَتْ عِلَّةٌ أَوْ شُبْهَةٌ وَ لَوْ بَانَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَجْزَأَهُ) 🆔 @mohadesin_marefat_110