💎دو چندان در راه معصیت!
⚜امام کاظم علیه السلام:
إيّاكَ أن تَمنَعَ في طاعَةِ اللّهِ ، فتُنفِقَ مِثلَيهِ في مَعصيَةِ اللّهِ؛
◻️از خرج كردن در راه طاعت خدا دريغ مكن كه [لا جرم] دو چندان آن را در راه معصيت خدا خرج خواهى كرد.
📚(تحف العقول، ص ٤٠٨)
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
عدم استجابت دعا
☘شخصی نزد أمیرالمؤمنین(علیه السلام) از عدم اجابت دعاهایش شکایت کرد.
🌹 حضرت فرمودند: این هشت چیز را رعایت نکردید، لذا دعایتان مستجاب نمیشود.
1⃣ خدا را شناختید ولی حق او را چنان که باید ادا نکردید.
2⃣ به رسول او ایمان آوردید، سپس با سنتش مخالفت کردید.
3⃣ کتاب خدا را خواندید ولی بدان عمل نکردید.
4⃣ می گوئید از کیفر و عقاب خدا می ترسید، اما همواره اعمالی مرتکب می شوید که شما را به آن (کیفر و عقاب) نزدیک می کند.
5⃣ می گوئید به پاداش الهی مشتاقید، لکن همواره کاری می کنید که شما را از آن (پاداش الهی) دور می سازد.
6⃣ از نعمتهای خدا بهره میبرید و شکر او را بجا نمیآورید.
7⃣ به شما گفته شده که دشمن شیطان باشید، ولی شما با او دوستی میکنید.
8⃣ عیوب مردم را نصب العین خود کرده اید و از عیوب خود غافلید..
با این همه چگونه انتظار دارید دعایتان مستجاب شود در حالی که خود درهای آن را بسته اید⁉️
🌹سپس فرمودند:
👈تقوا پیشه کنید.
👈اعمال خود را اصلاح کنید.
👈نیات خود را صادق گردانید.
👈امر به معروف و نهی از منکر کنید
✨تا دعای شما مستجاب شود.
📔 بحارالانوار ج۹۳ ص۳۷۶.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
احساس خوب داشتن، یکی از سادهترین کارهای دنیاست.
کافیست کمی راضیتر باشی.
کافیست با قامتی استوارتر گام برداری. کافیست از همین حالا شکایت کردن از دوست، همسر، و همسایه را متوقف کنی. کافیست فقط به رویایت، به آنچه که میخواهی، وفادارتر باشی.
کافیست با آرزوهایت همراه شوی. کافیست کمی وانمود کنی اکنون همان چیزی هستی که دوست داری باشی. احساس خوب داشتن، سادهترین کار دنیاست، البته اگر خودت بخواهی …🍀
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💠 امیرالمومنین(ع):
🔸تعجب است از كسى كه دعا مى كند و اجابت آن را كند مى شمارد، درحالی كه راه اجابت را با گناهان، بسته است!
✨اللّهمَّ اغفِر لِيَ الذُّنوب الَّتي تَحبسُ الدُّعاء✨
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
پدیدهی نادری که هر ۵۰ سال یکبار، در آخرین ماه کامل تابستان در تنگه واشی اتفاق میافته.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#پروانه 🖤❄️🤍 تا شب یه کم ورم صورتم خوابید🤧 ولی از لحاظ روحی خیلی خراب بودم اصلا اشتها نداشتم دوست
#پروانه ❄️🖤🤍
احساس کردم خون تو تنم یخ زد.🥶
وا رفته گفتم : یعنی چی؟
_دیگه خودت که میدونی اخلاق خانواده هامونو میگه پروانه با پسر غریبه حرف زده و رفته و اومده ..!
احساس خفگی میکردم لبخند زورکی زدم و گفتم : باشه از مادرت عذر خواهی کن بابت اینکه اومدم جلوی در خونتون
من دیگه برم خداحافظ!
_پروانهههه
بدون اینکه برگردم رفتم، خیلی بهم برخورده بود مگه من چیکار کرده بودم؟؟!
ما فقط همدیگه رو دوست داشتیم مگه دوست داشتن
گناهه؟😤☹️
برگشتم خونه و زری با دیدنم گفت وا تو که الان رفتی؟
_فتانه خونه نبود برگشتم.
- پس چرا انقد ناراحتی؟؟
بدون اینکه جوابشو بدم رفتم تو اتاق!
چند دقیقه بعد در باز شد و خانوم جون وارد اتاق شد نگاهی
بهم انداخت و گفت
: پس چرا برگشتی؟؟
_فتانه خونه نبود.
-کجا بود؟؟
_نمیدونم نپرسیدم!
مادرم ابروهاشو تو هم کشید و گفت: راستشو بگو ببینم چرا
برگشتی چرا انقد ناراحتی؟
نتونستم خودمو نگه دارم و زدم زیر گریه
مادرم و زری هاج و واج نگاهم میکردن
خانوم جون دختر بگو چی شده چرا گریه میکنی؟؟! 🙁🤔
اشکامو پاک کردم و گفتم مادر فتانه گفته دیگه حق نداری با
پروانه بری بیای
زری با تعجب گفت : وااااا چراااا؟
با گریه گفتم : میگه دختری که با پسر غریبه حرف زده و رفته
اومده..
قبل اینکه حرفم تموم بشه مادرم با عصبانیت از تو اتاق رفت
بیرون
، میدونستم حرفی که مادر فتانه زده برای خانم جونم خیلی
سنگین بوده!! 😓
زری هی باهام حرف میزد و سعی میکرد آرومم کنه.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🌼🌸 میرزا حسینقلی همدانی
به عنوان آخرین توصیه به یکی از شاگردهاش میگه :
"هر وقت تونستی کفش کسانی رو که باهاشون مشکل داری جفت کنی اون وقت آدم شدی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر_قرانی
🌺 اگر انسان مریض ، شیرین ترین و خوشمزه ترین میوه را بخورد ،از آن لذّت نمی برد....
در بُعد معنوی و عبادت هم این گونه است.
کسی که ((فی قلوبهم مرض)) یعنی قلبش بیمار است ، از نماز و عبادت لذّت نمی برد و گاهی هم خسته می شود.
❤️ بیماری قلب همان گناهان است.
🌺 تا انسان گناه را ترک نکند ، علاوه بر این که از عبادت لذّت نمی برد ، بلکه خسته هم می شود.
💫 فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزٰادَهُمُ اَللّٰهُ مَرَضاً ۱۰بقره
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✅دنیا دار مڪافات است
✍وقتی پرنده اے زنده است مورچه ها را میخورد و وقتی میمیرد مورچه ها اورا میخورند زمانه و شرایط در هر موقعی میتواند تغییر کند در زندگی هیچکس را تحقیر و ازار نکنید شاید امروز قدرتمند باشید اما یادتان باشد زمان از شما قدرتمند تر است
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را میسازد اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیون ها درخت کافیست پس خوب باشید و خوبی کنید
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#پروانه ❄️🖤🤍 احساس کردم خون تو تنم یخ زد.🥶 وا رفته گفتم : یعنی چی؟ _دیگه خودت که میدونی اخلاق خا
#پروانه 🖤❄️🤍
روزهای خیلی بدی و داشتم این قضیه مثل توپ تو محلمون ترکیده بود همه یه جوری نگاهم میکردن از نطرشون انگار دختر خرابی بودم در صورتیکه من هیچ گناهی نکرده بودم،! 😣🥺
یک هفته از این قضیه گذشته بود یه روز همه تو خونه بودیم و خان داداشم و زن داداشمم اومده بودن،
از اون روز به بعد خان داداشم حتی یک کلمه هم باهام حرف نزده بود!
ولی زن داداشم هی باهام حرف میزد و ته همه حرفهاش هم
میرسید به اینکه خان داداشت صلاح تو رو میخواد!!😒
خدا رو شکر تو این مدت دیگه خبری از سهراب نبود و
حداقل از دست سهراب راحت بودم😮💨
همه تو پذیرایی نشسته بودیم و همه با هم مشغول حرف زدن بودن که یه دفعه زنگ خونه رو زدن
،نمیدونم چرا ولی یک لحظه دلم هرری ریخت.
گوهر رفت در و باز کنه که با رنگ پریده برگشت.
خانوم جون گفت :کی بود مادر؟؟
گوهر با تته پته گفت با شما کار دارن خانوم جون!!..
خانوم جون از جاش بلند شد و چادرشو کرد سرش و رفت
تو حیاط.
گوهر کنارم نشست و گفت : پروانه رحمت بود.
_چییییی؟؟؟😳😱
-هییییس آروم بابا گفت میخواد با خانوم جون حرف بزنه.!
استرس همه وجودم و گرفته بود با ترس گفتم خدا کنه خان
داداش نفهمه.
هنوز حرفم تموم نشده بود که رو به گوهر کرد و گفت کی
بود جلوی در؟؟
گوهر دستپاچه گفت با خانوم جون کار داشتن
_خب میدونم، میگم کی بود؟؟
وقتی دید گوهر داره طفره میره بلند شد و رفت تو حیاط
، قلبم مثل گنجشک میزد💗
چند لحظه بعد صدای داد و بیداد خان داداشم بلند شد،
همه دوییدیم تو حیاط...
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°