❣💐 عمه و خاله با تعجب نگاهمون می کردن پریسا به من گفت میام میزنم تو دهنتا😠 ‌_غلط می کنی خاله و عمه سعی داشتن‌ جو رو آروم کنن بابا پریسا رو برد بیرون ،مامان به پرهام و میلاد پسر خاله گفت یکی تون ببره پریسا رو برسونه این که دیگه این جا نمی مونه میلاد گفت خاله من می برمش...! خداحافظی کرد و به سمت در رفت من پشت سرش رفتم و صداش زدم و گفتم میلاد جان برمی گردی دوباره😁 میلاد لبخندی زد و گفت بله دختر خاله پریسا رو می رسونم و برمی گردم بعدم جوری که پریسا بشنوه گفتم منتظرم ها این روز برام خیلی عزیزه دوست دارم عزیزای دلم کنارم باشن به هرحال آدم این جور موقع هاس که اطرافیانش رو می شناسه دوست ودشمنو وقتهای که کار داری مشخص میشن اینکه کنارت می مونم یا نه!!😏 پریسا با بغض گفت یه روز می فهمی که اشتباه کردی ،اون روز من دیگه نیستم باید چراغ برداری دنبالم بگردی! اینو گفت و و از خونه بیرون رفت.. خاله رو به من گفت پریا خاله نباید باهاش این طور رفتار رو می کردی به هرحال مهمون بود ،اومده بود کمک ! گناه داشت با این حال راهی شد دلم براش سوخت 🥺😔 مامان گفت : الهی بمیرم پریسا خیلی حساسه حالا تا چند روز به هم میریزه، دیگه برای عروسی هم نمیاد دیگه نمی شه راضیش کرد!😮‍💨 خاله گفت : حق داره لج کنه دستم رو روی گوشم گذاشتم و گفتم هیسسس هیسسسس ساکت نمی خوام هیچی بشنوم خسته شدم از بس هرکاری کردم ایراد گرفتید، رفتارهای اونو نمی بینید اون چکار می کنه از وقتی پاش رو از در این خونه تو گذاشت ایراد گرفتن هاش شروع شد! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

آدم‌ها حالشون با چی خوب میشه؟؟ #استاد_پناهیان ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🦋🦋 اهمیت دعا برای پدر و مادر بعد از نماز/دکتر انصاری 🎥#دکتر_انصاری ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

❣💐 ادامه دادم: متلک پرانی هاش زخم زبون زدن هاش من مگه چقدر تحمل دارم بابا منم آدمم بذارید نفس بکشم خاله که ناراحت شده بود گفت پریا تو چته من مگه چی گفتم این چه رفتاری !؟؟😒 مامان گفت ولش کن این دیوونه شده مثل سگ حار به پای همه می پیچه می خواد پاچه بگیره‌ گاز بگیره! _اره من سراپا پراز تقصیرم‌ پراز ایرادم دست از سرم بردارید خب اصلا چرا تو دنبال دختر عزیز کرده ات نرفتی دختر یکی یه دونه دوردونه ات برای چی هنوز اینجا موندی، موندی ادامه کار دخترت رو تکمیل کنی! خاله با اخم گفت پریا با مامانت درست حرف بزن عمه در جواب خاله گفت آنقدر بهش فشار نیارید و به سمت من اومد و گفت عزیزم آروم باش برو یه لیوان آب بخور🚰 به سمت آشپزخونه رفتم و یکی از لیوان های جهیزیه ام رو از تو کارتن درآوردم و زیر شیر آب گرفتم و یه نفس بالا کشیدم! باورم نمی شد امروز که باید پراز خاطره های شیرین می شد اما دعوا شد، برگشتم توی سالن و مشغول چیدن ویترین شدم😣😮‍💨 عمه نزدیکم شد و گفت عزیزم حالت خوبه؟ لبخندی زدم و گفتم خوبم نگران نباش☺️ خاله ومامان با اخم نگاهم می کردن مامان پشت سر هم غرولند می کرد و من میشنیدم که می گفت حیف این وسایل که تو این خونه چیده می شه ،! از حرفای مامان شوکه می شدم ودلم می شکست، باورم نمی شد که همون چند تا وسیله رو هم برای من زیاد می دونست وپشیمون بود که به من داده بود 💔🥺 من دختری نبودم که از مامان و بابا توقع آنچنانی داشته باشم اون ها هرچی به من داده بودن لطفشون بود اما از این دلخور بودم که چرا بین من وپریسا فرق میذاشتن.. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

‍ پنجشنبه ها متعلق به آدم های خاص زندگی ست آنهایی که حالِ مان را خوب می کنند افکار خوشبینی دارند عقاید منحصر به فردی دارند گاهی یک کودک هم خاص بودن را در خود جای می دهد احتیاج نیست دنیا را زیر و رو کنیم گهگاهی با یک توجه کوچک خاص ترین افراد را در اطرافمان می یابیم و میشود یک پنجشنبهِ دلنشین را ساخت اتفاق های پراز شلوغی یک هفته پرکار را فراموش کنید و از کنار هم بودن لذت ببرید پنجشنبه تون بدون بی قراری بدون دلتنگی #بهترین‌روز‌را‌بسازید ♥️ ‌‌‍‌‌‌‍‌•┈

💌 ۷ راه برای افزایش خوشبینی ۱- به اتفاق یا اتفاق‌های خوشایند روزانه‌ی خود فکر کنید و یا با فردی دیگر پیرامون آن(ها) صحبت کنید. ۲- روز خود را با قلبی قدردان و شکرگزار آغاز نمایید. ۳- فهرستی از توانایی‌های خود را آماده و چگونگی استفاده از آن‌ها را بررسی کنید. ۴- هدف دست‌یافتنی خود را مشخص و فرایند رسیدن به آن را یادداشت نمایید. ۵- عوامل استرس‌زا را شناسایی کنید و به‌دنبال راه‌های کنترل آن‌ها باشید. ۶- لبخند بزنید و با اطرافیان خود مهربان باشید. ۷- در لحظه زندگی کنید و به‌جای افسوس بر گذشته و نگرانی از آینده، بر حال تمرکز کنید. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

❣💐 ازاینکه به پریسا بهترین رو داده بودن راضی بودن اما برای چهارتا وسیله ای که به من داده بودن پشیمون بودن !!🥺😓 البته همیشه همین طور بود مامان بهترین ها رو برای پریسا می خرید لباس های من از لحاظ جنس و کیفیت پایین تر بود😣 بهونه اش هم این بود که پریسا چون بزرگتر توچشم تر پریسا از وسایلش بهتر مراقبت می کنه‌، درصورتی که من چیز نگه دار تراز پریسا بودم هنوز وسایل کودکی ونوجوانیم رو داشتم اماپریسا هرساله وسایلش رو ‌میداد به نیازمندا... میلاد که اومد مامان و خاله پشت سرهم ازش درمورد پریسا سوال می پرسیدن و اونطور که میلاد می گفت پریسا خیلی عصبانی بوده و کلی حرف پشت سر من زده بوده ،!! البته میلاد نگفت چی گفت اما برای من مهم هم نبود مشغول کارها بودیم که از تو حیاط صدای داد وفریاد وهیاهو اومد بدو پریدیم بیرون..!! بابا و آقا نصیرو پرهام ومیلاد این طرف و اونطرف می پریدن حیاط پر شده بود از زنبور ،🤦‍♀ مامان و خاله جیغ زنون گفتن بیاین تو همه پریدن تو ودررا بستن، اما زنبور همه شون رو گزیده بود!!🤧 بابا گفت پشت کنتور برق یه کندو زنبور بود می خواستم بندازمش که زنبورها حمله کردن!؟ خاله گفت چرا دست گذاشتید خیلی کار خطرناکی کردید !! عمه گفت باید زنگ بزنیم به آتیش نشانی! مامان گفت اینجا خونه اس یا جنگل ، چند ساله کسی اینجا زندگی نمیکرده!؟ خاله قهقه ای زد و گفت به قول پریسا اینجا خونه ارواح😆😂 از حرفاشون کلافه شده بودم عمه به آقا نصیر وبابا و پرهام گفت خیلی گزیدنتون می خواین برید دکتر!؟؟ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💠پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: اگر ترس از این نبود که گروه‌هایى از اُمتم درباره تو همان چیزی را بگویند که مسیحیان درباره عیسى ‏گفتند (تو را خدا بپندارند)، سخنانی درباره تو مى‌‏گفتم، که هروقت از میان مردم عبور کنی خاک پایت را براى تبرک بردارند 📚كافی ج‏۸ص۵۷ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

﷽ راز برتری امام علی علیه السلام نسبت به پیامبران الهی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

『• چرا گرفتاری هامون اینقدر طولانی شدن؟ • گره هایی که به کارامون میفته چرا اینقدر سخت باز میشن ؟ #استاد_شجاعی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔺ذکری که تمام عالم هستی آن را می‌گفت #استاد_عالی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

تلاش شیطان در لحظه‌ی جان کندن انسان و دفع آن توسط عزرائیل با یک شرط 🎙 #آیت_الله_حق_شناس ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

√ من از خدا بیشتر می ترسم تا اینکه رفیق باشم! #استاد_شجاعی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

#حدیث ❤️امیرالمؤمنین على عليه السلام: 🔸بِئسَ القَرينُ الغَضَبُ: 🔸يُبدِى الْمَعائِبَ وَيُدْنِى الشَّرَّ وَيُباعِدُ الخَيْرَ 🔸خشم هم نشين بسيار بدى است: 🔸عيب ها را آشكار، بدى ها را نزديك و 🔸 خوبى ها رادور مى كند. 📚غررالحكم، ج۳، ص ۲۵۷، ح۴۴۱۷ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

❣💐 خاله‌ گفت نه بابا دکتر نیاز نیس یه گوجه می ذارن روش خوب می شه ورو به مامان گفت راستی گوجه داریم!؟؟🤔 مامان گفت نه گوجه نگرفتم مامان مکثی کرد و گفت خوب شد پریسا رفت نبود که این صحنه ها رو ببینه آخه اون به نیش زنبورحساسیت داره!!😌 خاله دوباره خندید که بابا رو به من گفت بهتر به آریا زنگ بزنی و جریان رو بگی مامان گفت : آره خودش بیاد بهتر ناهار هم بیاره ! آقا نصیر گفت خیلی گرسنه مون شده،! عمه گفت تو که همیشه گرسنته😒 من به آریا زنگ زدم و جریان رو گفتم آریا گفت یکی از دوستام تو آتش نشانی کار میکنه با خودم میارمش تا ببینیم چکار باید بکنیم اما شما بیرون نرید!! _ ناهار چی میاری؟ - مامان ناهار دمپختک پخته یه سر می رم خونه بعد میام اونجا،! نصف کارها رو انجام داده بودیم و وسایل تقریبا چیده شده بود و خونه نسبتا آماده بود و چون خسته وگرسنه بودیم کاررا تعطیل کردیم و مابقی کارها رو گذاشتیم برای بعدازظهر و بعداز خوردن ناهار دور هم نشسته بودیم و حرف می زدیم که از تو دستشویی صدای مثل پاشیدن شدید آب به در ودیوار اومد🙁😣 لحظاتی بعد شوهر عمه پرید بیرون … همه لباس هاش خیس آب شده بود، آقا نصیرگفت فلکه آب رو ببندید!!! میلاد سمت شیر فلکه رفت و بستش آقا نصیر گفت اومدم شیر رو باز کنم کاملا در رفت و کنده شد! از اتفاق های که پشت سر هم می افتاد عصبی و کلافه شده بودم😤 آقا نصیر گفت پریا به آریا بگو تعمیر کار بیاره ، سری تکون دادم و عمه رو به آقا نصیر گفت لباس برات آوردم تو ساک عوض کن !! آقا نصیر سری تکون دادو به سمت ‌اتاق رفت.. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

کارِ جوادالائمه، معجزه است! حجت الاسلام مرتضی آقا تهرانی : مكررا تجربه شده که توسل به امام جواد علیه السلام در امور دنیوی و به ویژه مشکلات مالی، اعجاب آور نتیجه بخش است! به پیشگاه جوادالائمه صلوات الله و سلامه علیه، صلواتی هدیه بفرمائید. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

دلم تنگ است ، برای کسی که نمیشود او را خواست فقط میشود سخت برای او دلتنگ شد پنجشنبه است🥀 یاد و شاد کنید عزیزانِ سفر کرده خود را با صلوات و فاتحه💐✨ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

از جایی که فکرشو نمیکنی خداوند 🤍 به تو بهترین ها رو اعطا میکند🌷 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🪴تو را به پنج چیز سفارش می کنم :   ✅اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن ✅اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن ✅اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو ✅اگر مدحت کنند شاد مشو  ✅و اگر نکوهشت کنند، بیتابی مکن. امام جواد علیه السلام ✨  #سخن_دوست ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💚رجز فوق العاده در مورد عظمت امیرالمومنین علیه السلام.... اگر لذت بردید برای دیگران هم فوروارد کنید یا علی و یا علی و یا علی و یا علی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

❣💐 به آریا زنگ زدم و جریان رو گفتم آریا گفت این شیرها همه تازه عوض شده بود چطوری شیر رو باز کردید که کنده شده _حالا اتفاقی که افتاده یه تعمیر کار بیاردرست کنه!😒 آریا گفت : دفعه بعدی قرار برای چی زنگ بزنی خدا به خیر کنه خونه رو آتیش نزنن _آریا غر نزن اعصابم خیلی خورد!😤 -چی شده _با پریسا دعوام شد جلو عمه این ها و خاله این ها شستمش گذاشتمش کنار - اون تحفه خانوم هم اومده بود مگه -بله تشریف آوردن آنقدر هم متلک بار من کرد که اینجا کجاس ته دنیاس وازاین حرفا آریا گفت به اون چه مگه اون می خواد تو این خونه زندگی کنه که نظر می ده!؟ -ولش کن! _ چقدر حسود!! _آخه چرا باید حسودی کنه، خودش داره تو بهترین خونه زندگی می کنه !؟؟ آریا گفت ؛به عشق بین ما حسادت می کنه پوفی کشیدم و چیزی نگفتم!😤 آریا گفت ناراحت نباش من تا یه ساعت دیگه میام صحبت می کنیم ،! با آریا خداحافظی کردم و تماس رو قطع کردم 📞 مامان اومد پیشم و گفت با پریسا حرف زدم خیلی ناراحت بود به زور آرومش کردم نباید اونطوری جلو خاله اینا باهاش حرف می زدی سنگ رویخش کردی !! سعی کردم خونسردیم رو حفظ کنم 😮‍💨 _رفتارهای اون رو دیدی ؟ - پریا جان بدت نیاد ها اما به نظرت پریسا حق نداشت به خدا آبرومون جلو فامیل میره وقتی همه بیان جهیزیه رو ببینن آخه دختر من این جا کجاس!! حالا دوباره ناراحت میشی اما یادت تا مدت ها خونه پریسا و مجلس عروسیش نقل دهن ها بود حتی اگه فامیل رو بپیچونیم همین عمه آت آنقدر دهنش لق ، خاله ات هم همین طور از فردا می شینه همه جا حرف پشت حرف،!!🤦‍♀ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

﷽ 💐امیر المؤمنین حضرت علی علیه السلام 🌷«آنچه را از بين مى‌رود ببخشيد تا در عوض آنچه را ماندنى است به دست آوريد» 📚غرر الحكم : حدیث ۴۷۳۲ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌸🍃در آخرین پنجشنبه تابستان 🕊جهت شـادی روح 🕊تمام مسافران آسمانی فاتحـه ای قرائـت کنیـم🍃🌸 روحشان قرین رحمت الهی باد 🌸 ‌‌‍‌‌‌‍‌┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈

🎥فضیلت حیرت انگیز #ذکرِ _یاعلی حجت الاسلام والمسلمین استاد #دانشمند ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💌یک تکنیک ساده و جالب برای جذب ثروت معنوی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

❣💐 عصبی گفتم : مامان شما که می دونستی چرا گفتید بیان ، چرا پریسا پشت من آنقدر حرف زده به میلاد که اون با تمسخر نگام کنه به جای اینکه پشت من باشه!! مامان گفت : چه می دونم بهش گفتم اونم از سادگیش از کوره در میره همه چی به زبون میاره !! -خود شما هم کم حرف نزدید _ اره راس میگی منم نباید اون حرفا رو میزدم اما تو با رفتارهات کاری می کنی که آدم همه چی به زبون بیاره!!😒 سری تکون دادم و گفتم حالا دیگه من مقصر شدم ! مامان گفت حالا آریا کی میاد ناهار چی میاره!؟ -توراهه دیگه مامانش غذا پخته ، _وا معمولا از رستوران غذا میارن حالا چی پخته ،؟؟ همون لحظه صدای زنگ فضای خونه رو پر کرد ، روبه مامان گفتم حتما آریاس با شوق به سمت در ورودی رفتم آریا همراه دو آقا بود آریا اشاره کرد بیرون نیایم و دقایقی بعد با یکی از مردها اومدن داخل ! قابلمه غذا رو به من داد و بعداز سلام و احوال پرسی به آقا محمد که تعمیر کار بود گفت شما بفرمایید من راهنمایی تون کنم مامان و خاله مشغول چیدن سفره بودن شوهر عمه هم کنار آقا محمد ایستاده بود و داشت توضیحات می داد ،!🙄🤔 آریا اومد پیشم و گفت من عجله دارم باید برم مامان منتظرم کاری با من نداری لبخندی زدم و گفتم نه عزیزم فقط لونه زنبورها رو جمع کنید!! آریا گفت نگران نباش، سروش حلش می کنه با تجهیزات اومده بعدم از پنجره نگاهی کرد و گفت فکر کنم کارش دیگه تموم🤔 پرسیدم : این تعمیر کار تا کی می مونه ، آریا این کارش طول می کشه _تموم بشه خودش می ره خونه شون همین اطراف ! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✨یک وقتایی که زندگی از همه طرف فشار میاره، باید تسبیح دست گرفت و هی گفت، یا کهفی.... ای پناه من... ✨يَا كَهفِي حِينَ تُعيِينِي الْمَذَاهِبُ ای پناه من💚، آنگاه که راههای گوناگون ناتوانم میسازد. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✅یکی از آیه های عجیب و شگفت انگیز قران 🟠یکی از شگفت‌آورترین موجودات و باورنکردنی‌ترین حقایق این دنیا را ببینید 📣آیا میدانستید، دانشمندان جانورشناس با میکروسکوپ‌های مجهز دریافته‌اند که : ۱_با اینکه وزن پشه یک‌در هزارم گرم هست، ۲-در سرش صد چشم ۳_در سینه اش دو قلب ۴_در دهانش ۴۸ دندان وجود دارد ۵_همه‌چیز را بادستگاه حرارتی خود میبیند ✅و از همه شگفت تر که قرآن به آن اشاره کرده را خودتان ببینید... ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✅یکی از آیه های عجیب و شگفت انگیز قران 🟠یکی از شگفت‌آورترین موجودات و باورنکردنی‌ترین حقایق این دنیا را ببینید 📣آیا میدانستید، دانشمندان جانورشناس با میکروسکوپ‌های مجهز دریافته‌اند که : ۱_با اینکه وزن پشه یک‌در هزارم گرم هست، ۲-در سرش صد چشم ۳_در سینه اش دو قلب ۴_در دهانش ۴۸ دندان وجود دارد ۵_همه‌چیز را بادستگاه حرارتی خود میبیند ✅و از همه شگفت تر که قرآن به آن اشاره کرده را خودتان ببینید... ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°