eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
25.4هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
5.3هزار ویدیو
6 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/joinchat/594149760C83b845a7b3 🌹داستان هایمان براساس واقعیت می‌باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 پيامبر صلي الله عليه و آله: 🍀 طوبى لِمَنْ طابَ خُلُقُهُ، وَ طَهُرَتْ سَجيَّتُهُ، وَ صَلُحَتْ سَريرَتُهُ، وَ حَسُنَتْ عَلانيَتُهُ وَ اَ نْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مالِهِ وَ اَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ قَوْلِهِ، وَ اَ نْصَفَ النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ؛ 🍃 خوشا به سعادت كسى كه خوش اخلاق، خوش رفتار، خوش باطن و خوش ظاهر باشد و زيادىِ ثروتش را در راه خدا ببخشد، از زياده گويى خوددارى كند و با مردم، منصفانه رفتار نمايد. 📖 كافى، ج 2، ص 144، ح 1. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
💙🫐 بیتا تو دوران دوستی پریسا و آریا با پریسا دوستای صمیمی بودن و من از رفتاری بیتا حس می کردم بیتا
💙🫐 رفتیم تو و نشستیم و مشغول حرف زدن شدیـم بابا و پرهـام کـه اومـدن پریـسا دومرتـبه مسخــره بازیش گـل کـرد!😒 پرهـام وپریسا دست بـه دست هم داده بودن و من رو مسخره می کردن و میخنـدیدن ،😆😂 مـن هـم سکـوت کـرده بودم و حـرفی نمی زدم از صورتم کاملـا مشخص بود از رفتـارهاشون ناراحت شدم ! بابا و مامان چنـد بار تـذکـر دادن کـه مسخره بازی کـافیه امـا پریسا وپـرهام که مثل همیشه بــاهم تیـم شده بودن گوششون بدهکار نبود و دست بردار نبودن پریسا منو مسخره می کرد و پرهام هم باهاش همراهی می کرد مامان و بابا هم تذکر می دادن اما بازم می خندیدن،!😮‍💨 در آخر من که صبرم لبریز شده بود با بغض گفتم خوبه من هستم که شما بخندید بـعد از ناهار همه برای استراحت رفتن و من و پریسا هم تو اتاق زمـان مجـردی هرکــدوم یه گوشه ای دراز کشیدیم! ده دقیقه ای چشم روی هم گذاشتم امـا پریسا چند ساعتی خوابید تا شب کـنار هم بودیم و آریا اومد دنبالم مامان دعوتش کرد بیاد داخل او هم آمـد!! ساعتی نشستیم و پریسا که می خواست برگـرده خـونه آریا گفت ماهم بریم تا پریسا رو سر راه برسونیم مامان استقبال کرد و گفت آره دستتون درد نکنه زحمت میکشید..!☺️😊 با اشاره آریا از جـا بلند شدم و آماده شدم با مامان و بابا خداحافظی کردیم و وقتـی می خواستیم سـوار مـاشین بشیم پریسا با ناز و عشوه گفت ای وای من کـه نمی تونم بـا این وضعیت صندلی پشت بشینیم آخـه اذیت می شم ،..!! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💠 و 🔹 امام باقر (علیه السلام): خداوند از مردم دو چیز می‌خواهد. 1️⃣ به نعمتهای خدا اقرار کنند تا بر آنها بیفزاید 2️⃣ و به گناهانشان اعتراف نمایند تا آنها را ببخشد. ✨ لاَ وَ اَللَّهِ مَا أَرَادَ اَللَّهُ مِنَ اَلنَّاسِ إِلاَّ خَصْلَتَيْنِ أَنْ يُقِرُّوا لَهُ بِالنَّعِيمِ فَيَزِيدَهُمْ وَ بِالذُّنُوبِ فَيَغْفِرَهَا لَهُمْ. 📚کافی/ج2/ص426/ح2 ✍🏼 یکی از مهمترین عوامل و برکت یافتن مال انسان، سپاسگزاری کردن در مقابل نعمت‌های خداوند است. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت پیامبر مهربانی (ص)، امام حسن (ع) و امام رضا (ع) رو خدمت تک‌تکتون تسلیت عرض میکنم و التماس دعا دارم 🙏🖤 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
بشنو از رندى كه از مشهد حكايت مي‌كند صاحب نقاره ها بر ما كرامت مي‌كند دست خالى برنگردد یک نفر از ارض طوس چون على موسى الرضا او را شفاعت مي‌كند (ع)🍂🖤 🥀 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
💙🫐 رفتیم تو و نشستیم و مشغول حرف زدن شدیـم بابا و پرهـام کـه اومـدن پریـسا دومرتـبه مسخــره بازیش گ
💙🫐 هنوز حرف از دهـان پـریسا بیرون نیومده بود کـه آریــا گفت خب شما بشینید جلو و رو به من با حالت دستوری گفت پریا تو بشین عقب !!😒 من که حــس بدی بهم دست داده بود گفتم زن حامله بهتر عقب بشینه این طور امـن تر! مامان گفت مادر می بینی که اذیت بذارجلـو بشینه خُب با دلـخوری در رو باز کردم و نشستم صندلی عقب ،مامان به پریسا کـمک می کرد که وسایلش رو تو صندوق عقب بذاره!! آریا نشست و رو بـه من گفت می خواستی یـه کمکی به خواهرت بکنی همینطور سرت رو پایین انداختی سوار ماشین شدی🤨 من کـه عصـبی بودم ازکـوره در رفتم وگفتم هیسس ،هیس ساکت آریا نـگاه برزخی به من انداخت طوری که دلم لرزید همزمان پریسا با کمک مامان روی صندلی جلـونشست و گفت بریم! با مامان اینا خداحافظی کردیم و راهـی خونه شدیم من ساکت بودم و پریسا حرف می زد و آریـا هـم در جوابش چیزهای می گفت حس بدی داشتم!! امـا بـه خودم تشر می زدم کـه ایـن افــکار منفی رو از خودت دور کن خجالت بکـش شرم کـن پریسا خواهرت! آریا هم شوهرته 😓🤦🏻‍♀ اما نمی دونستم چرا حس خوبی نداشتم و بابت این افکار خودم رو شماتت می کردم غافل از اینکه حسم بهم دروغ نمی گفت چقدر اون لحظه به خودم ناسزا گفتم چقدر لعن ونفرین فرستادم منی که همه آدم‌های دورواطرافم هرکدام به نحوی زخمی ام کرده بودن خودم هم خود رو زخمی می کردم منی که دلم یک آغوش گرم می خواست یه حرف زیبا از عشق حتی خودم هم بـه خودم رحـم نمی کردم...🥺☹️ خـودم هـم خودم رو زخـمی می کردم ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼سلام و درودی گرم با عطر گل 🌺و به لطافت لبخند رضایت خدا 🌼برایتان چیده‌ام 🌺تا روزتان بخیر ، دلتان شاد 🌼و زندگیتان زیباتر شود 🌺بیدار شو عطر زندگی‌ را استشمام‌ کن 🌼و بیش از پیش به زندگی امیدوار باش 🌺امروز از آن توست 🌼پس‌ با اراده‌ات‌ معجزه‌کن ‌‌‍‌‌‌‍‌ **✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
طبقه بالای مادرشوهرم عذابِ قبره!😔 بخاطر درآمد کم شوهرم مجبورشدیم ۴ سال طبقه بالای مادرشوهرم زندگی کنیم که یروزمونم بی جنگ نبود !🥺😭 بنده خدا شوهرم خیلی به آب و آتیش میزد بلکه شیم😩 تااینکه یروز تو گوشی همکاراش اینجارو دیده بود و فهمیده بود یادگرفتن و با گوشی کلی پول درمیارن😉 شُکر خدا الان درآمدمون اضافه شده و جداشدیم پرشیامونم توراهه🙈 خیرببینن اینجا یادگرفته👇 https://eitaa.com/joinchat/1319437169C1facee342e
هدایت شده از تبلیغات تلنگر و شیک🕊🌱
سلام من محمد هستم ۳۰ ثانیه وقت بزار و متن زیر رو بخون 👇 از بی‌ پولی خسته شده بودم و نمیدونستم چیکار کنم، دنبال یه کار بودم که درآمدش عالی باشه وقت زیادی هم نخواد تا با کانال زیر آشنا شدم کاملا رایگان بهم یاد دادن چیکار کنم تو‌ یک ماه اول تونستم با کار هایی که میگن ۲۴ میلیون کسب درآمد کنم در کمتر از ۴ ماه تونستم دنا پلاس بگیرم لینکش رو میزارم این پایین همین الان واردش شو همونطوری که زندگیه من رو عوض کرد زندگیه تورو هم عوض میکنه👇 https://eitaa.com/joinchat/1319437169C1facee342e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن هایی که در آخرالزمان وارد فتنه ها می شوند... شیخ حسین انصاریان روایت شریفی از رسول خدا (ص) را بر فتنه اخیر تطبیق دادند 🔴دقت کنید ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
💙🫐 هنوز حرف از دهـان پـریسا بیرون نیومده بود کـه آریــا گفت خب شما بشینید جلو و رو به من با حالت د
💙🫐 بـه خـونه پریسا کـه نزدیک شدیم آریـا ترمـز کـرد مـن می خواسـتم پیـاده بشم تـا به پریسا کمک کنـم وسایلش رو ببره کـه دیدم آریا بـا تحـکم گفت تـو بشین ! درو را بـاز کـرد و پیـاده شـد پریسا با مـن خداحــافظی کــردو رفت ،!! از رفـتار آریــا شوکـه شدم دقـایقــی بعـد آریـا برگشت و سـوار مـاشین شـد و بـدون ایـنکه بـه من بگه بیا جلـو بشین ماشـین رو روشـن کـرد و حـرکت کـرد، از اینکه من را نادیده می گرفت کفرم دراومـده بود مـن کـه دیدم حـرفی نزد گفتم آریا چرا نذاشتی مـن بیـام جلـو!؟ آریا در جوابم سکـوت کـرده بود و حرفـی نزد از دستم عصبی بـود مـن هـم خودم رو سرزنش می کردم که چـرا رفتـارم رو کـنترل نکـرده بودم و از کـوره در رفـته بودم😣🤦🏻‍♀ دقایقی گذشت و دوباره پرسیدم آریا از دست مـن ناراحتی!؟ آریا گفت ؛سـاکت شو دهنت رو ببند کـه خـیلی از دستت عـصبانی ام اون چـه رفـتاری بـود کـه کـردی 🤨😤 اگـه خواهرت نبود جـوری می زدم تـو دهنت کـه دنـدون هات بریزه تـو دهنت بـی شخصیت!!! از حرف آریا ناراحت شدم و گفتم خـودت خـفه شو بی شـخصیت هـم خودتــی و مادر وخـواهرت آریـا محـکم زد رو تـرمـز و ماشین با صـدای بــدی ایستاد برگشت و با چشم های که از شدت عصبانیت قرمز شده بود گفت چـی گفتی ،چـه غلــطی کـردی !؟؟😡 مـن کـه ترسیده بودم ‌آب دهانم رو قورت دادم وگفتم هرچی گفتی رو به خودت برگردوندونم چطـور تـو که میگــــی ایراد نـداره من که می گم بد میشه!! اول تو توهین کردی! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°