🎥مأمور انگلیسی که اول چوپانی لال بود و بعد سیّد شد! ✍️این تنها یک نمونه از صدها و بلکه هزاران مورد نفوذ بیگانگان در امور کشور ما است که پس از گذشت سال‌ها کشف شده است. واقعاً چقدر نفوذ کشف‌ نشده داریم؟! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 خانم معینی گفت : بله ادمای خوبین شوهرم کلی رفته و اومده حسابی خوشش اومده ازونورم چون گفتیم زوده چند تا شرط گذاشتیم براشون که اشکان جون عاشق مهرساس همشو قبول کرده☺️ سرمو تکون دادم و گفتم آهان ممنون که خبر دادین _خواهش میکنم زنگ زدم دعوت تون کنم فردا عصر ساعت 4 بیاین محضر .. برای مراسم عقد!💍🥰 لبخندی زدمو گفتم باشه چشم میایم حتما انشالله که مبارکه ، ممنون ازتون که برای مهرسا مادری کردین امیدوارم خوشبخت بشه ، اونم خندید و یخرده حرف زدیم از حال و هوای مهرسا و تلفن رو قطع کردیم📞 خوشحال ازینکه بچم داشت عروس میشد گوشی رو برداشتمو زنگ زدم به محمد تا بهش خبر بدم بعد از چند تا بوق جواب داد با ذوق براش تعریف کردم که چی شده محمد هم خوشحال شد و پرسید حالا کی هست این شازده؟؟! لب زدم به گمونم گفت اسمش اشکانه..! یه لحظه انگار مغزم تکون خورد هنگ کردم اشکان😱😰 یا خدا حتما اشتباه کردم نه نمیشه محمد پشت تلفن هی میپرسید چی شدی پریا عزیزم !؟؟؟ بزور لبامو تکون دادمو گفتم خوبم ببخشید من بهت زنگ میزنم،😰 گوشی رو گذاشتمو یاد حرف پرهام تو جشن افتادم باورم نمیشد نه امکان نداشت ،از ترس فشارم افتاده بود که حنانه اومد و وقتی رنگ پریدمو دید برام آب قند درست کرد و زنگ زد به محمد که فوری خودشو برسونه و منو ببره دکتر!! دستمو تکون دادمو گفتم نمیخواد نه، ولی انقد بی حال بودم سرم گیج رفت و همونجا ولو شدم رو زمین،🤧 چشامو که باز کردم محمد بالاسرم بود با ترس لیوان آب قند و نزدیک دهنم کرد و .. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

الهی!✨ کجا این دل شکسته را جزنگاه تو درمانیست وکجا این دل تشنه را جز ابر احسان تو بارانی🍃 ای معبودم!…✨ چه لذت بخش است گذرنسیم یادتو بردلها، چه زیباست پرواز خاطر تو بر قلبها، و چه شیرین است پیمودن اندیشه درجاده غیب ها بسوی تو،🍃 سبحانا…✨ “ای یگانه محبوب بی ریا”در کنارمان گیر و دامنت را پناه جاودانه مان ساز؛ بارالها….✨ تو را سوگند به رحمت بی انتهایت، اجابت کن دعاهای بندگانت خصوصا دوستان و عزیزانم را…🍃 الهی آمین…🌺 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌿☘🍀خـــــدای بخشنــــده و مهــــربان من در هــــوایت،هـــــوایی شده ام...🕊 بی آنکه بدانــــم بدون هـــــوایت،هــــوایی نیست... هـــــوایم را در تمام لحظه هـــای بی هـــــوایی ام داشته بــــاش که جز تــــو پناهی نــــدارم...🌿☘🌿 🌷آمین یارب العالمین 🌷 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 محمد نگران گفت بخور عزیزم بخور چیزی نشده نترس من اینجام.. ازینکه نگرانش کردم ناراحت شدمو لیوانو یه نفس سر کشیدم،کمی که حالم جا اومد لبخندی زدمو گفتم خوبم! نفس راحتی کشیدو پرسید چی شده چرا یهو حالت بد شد آخه؟؟!! به بچه ها که دورم بودم اشاره کردم که گفت بچه ها نگران نباشین مامان خوبه فقط باید بره یکم بخوابه ، بعدم زیر بغلمو گرفت و کمکم کرد راه برم و دوتایی رفتیم تو اتاق!! نشستم رو تخت و تکیه مو دادم به دیوار بغض کردمو و لب زدم : محمد باورم نمیشه اشکان پسر پریسا میخواد با مهرسای من ازدواج کنه با خواهرش!! دیگه نتونستم خودمو نگه دارمو زدم زیر گریه😭😫 محمد اومد کنارمو دستمو گرفت و گفت چی میگی آخه پریا امکان نداره، تو از کجا فهمیدی حتما داری اشتباه میکنی! _نه نه خودم شنیدن گفت اشکان تازه اونشب جشن پرهامم بهم گفت که رفتن خواستگاری محمد که جا خورده بود یخورده فکر کرد و گفت بزار زنگ بزنم به پرهام ازش بپرسیم شاید اشتباه کردی عزیزم !! سرمو تکون دادم و محمد گوشی شو درآورد و شماره پرهامو گرفت ،گفتم بزار خودم باهاش حرف بزنم، گوشی رو ازش گرفتمو سلام کردم📱 _سلام پریا جان چطوری ؟! - خوبم _چخبرا یادی از ما کردی!؟؟ -میگم اونشب گفتی برای اشکان رفتن خواستگاری چی شد جواب مثبت گرفتن یا نه‌!؟ پرهام خنده ای کرد و گفت : آره بابا نگفتم بهت فردام عقدشونه امروز صبح مامان زنگ زد بهم گفت ،یادم رفت بهت خبر بدم!😅 ببخشید پریا حس کردم العانه که دیوونه بشم انگار یه پارج آب جوش ریختن رو سرم 😱🥶 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌸 سلام 🌸 عصر بخیر الهی ساز زندگیتون کوک کوک باشه و هفته ای توام با شادی و موفقیت داشته باشید🌷 ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─

💌عزیزانِ من! آیا تا به حال فکر کرده‌اید که وقتی اوضاع بر وفق مرادتان نیست به خودتان چه می‌گویید؟ 💔وقتی اتفاق بدی می‌افتد همه به خود می‌گوییم :"خدایا چرا من؟" 💚کافی است در اوج بحران‌ها با جمله جادویی "باید راهی باشد" خودمان و دیگران را از تغییر اوضاع شگفت زده کنیم . 🪴عزیزانم؛ جهان هستی پر از چیزهای سحرآمیز است ؛ پر از حوادثی است که به ظاهر رنجی فراوان برای ما به ارمغان آورده اما نکته بسیار مهمی که نباید از آن غفلت کنیم آن است که در این گونه مواقع باید از خود بپرسیم : خیر این حادثه کجای آن است؟ 🪴مواردی که با آن مواجه می‌شویم همه برای آب دیده شدن ما در مسیر زندگی ، ضرورتی بی چون و چرا دارد اما بسیاری از ما پیام این حوادث را هرگز در نمی‌یابیم . 💌خلاصه که عوامل بیرونی هرگز باعث درد و رنج ما نمی‌شود و فقط این ناراحتی‌ها به علت برداشت ما از آن حادثه است . 🪴اگر باور کنیم که قدرت مهار کردن این ناملایمات را خداوند در وجود ما قرار داده و ما را برای حل کردن اتفاقات پیش آمده یاری می‌کند ،به راحتی در برابر هر مشکلی سر خم نمی‌کنیم . ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 رنگم پرید با ترس به محمد خیره شدم ، اومد گوشی روازم گرفت و سلام علیک کرد و بعدم گوشی رو قطع کرد!! رفت برام یه لیوان آب خنک آورد، بیچاره اونم مونده بود چی بگه فقط نگام میکرد، لب زدم من نمیزارم محمد جلوشون میگیرم ،! خیره شد بهمو گفت میخوای چیکار کنی؟ _ من نمیزارم دخترم با برادرش ازدواج کنه اصلا مگه میشه همچین چیزی☹️🥺 _ ببین پریا میدونم درست نیس ولی بنظرم بهتره عجله نکنیم و بگردیم دنبال راه حل بهتر ها ،اصلا نظرت چیه زنگ بزنی به خانم معینی باهاش حرف بزنی ها!؟؟ _آره آره چرا به ذهن خودم نرسید، تندی گوشیمو برداشتمو شمارشو گرفتم ولی خاموش بود😱😣 تا صبح شاید صدبار زنگ زدم ولی برنداشت و خاموش بود ، داشتم عقلمو از دست میدادم نه من نباید اجازه میدادم همچین اتفاقی بیفته😤 انقد راه رفتم تو اتاق و با خودم فکر کردم که حد نداشت ، دم دمای صبح بود که محمد با قرص مسکنی که بهم داد خوابم برد ساعت 12 بودکه بیدار شدمو چشمامو از هم باز کردم با ترس به ساعت نگاه کردم⏰ بدو پریدم تو دستشویی و آبی به سرو صورتم زدم و داد زدم محمد کجایی ،!؟؟ دخترم حنانه اومد گفت مامان بابا رفت سر کار گفت مرخصی میگیره برمیگرده! با ترس لب زدم ای داد بیداد دیر شد سریع مانتومو تنم کردمو همینکه میخواستم شالمو بندازم رو سرم ، فشارم افتاد و نفهمیدم چی شد،!! چشامو که باز کردم محمد بالاسرم بود با بغض گفتم داره دیر میشه 🥺😭 - نترس عزیزم العان میریم هنوز وقت هست نگران نباش به موقع میرسیم و... ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌿🌺﷽🌿🌺 🪴 علامت ایمان ما، «شادی، آرامش و محبت» ماست. و هر سه این موارد به قلب انسان مربوط میشه . کسی که احساس پژمردگی، افسردگی می‌کنه، باید به تقویت دلش بپردازه. 💚 حال قلب رو یک محتوای قلبی میتونه خوب کنه. این خیلی مهمه که ما قلبمون رو بسازیم. 💚 «وَ إِنَّمَا یَنْظُرُ إِلَی قُلُوبِكُمْ محققاً ،خدا به دل های شما توجه می کند». نگاه خدا برای ارزیابی ما، دلهامون هست. 🚨پس عبادت‌هامون رو به رخ خدا نکشیم. چون عبادت‌ها زمانی ارزش دارند که آثار اون در قلب دیده بشه. باید ببینیم بعد از یک عمر این عبادت‌ها به قلب ما چی داده است؟ چقدر آروم شدیم ،چقدر شاد شدیم ،چقدر مهربون و بخشنده شدیم . ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

|یه بارم صدام کن،اصن هیچی نگو فقط نگام کن| 🥺😭 🎙️کربلایی حمیدرضا اسلمی 📍مشهدالرضا(ع)-حرم مطهر ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔴 پنج هزار فرشتهٔ نشان‌دار آمادهٔ قیام در رکاب امام مهدی بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ... آرى! اگر صبر و تقوا پيشه ‌كنيد -گرچه- دشمنان با خشم و خروش بر شما بتازند، پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشتهٔ نشان‌دار مدد مى‌رساند. ولى اين -يارى فرشتگان- را خداوند فقط براى بشارت و اطمينان خاطر شما قرار داده؛ وگرنه، پيروزى تنها از جانب خداوند تواناى حكيم است.(آل‌عمران/ ۱۲۵و۱۲۶) 🌕 امام باقر علیه السلام فرمودند: هرگاه قائم آل محمّد عليهم السلام خروج كند بدون شكّ‌ خداوند با پنج هزار فرشتهٔ نشان‌دار او را يارى خواهد فرمود! لَوْ قَدْ خَرَجَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ لَنَصَرَهُ اَللَّهُ بِالْمَلاَئِكَةِ اَلْمُسَوِّمِينَ. 📗الغيبة(للنعمانی)، ب ۱۳، ح ۲۲ 🌕 امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: مسوّمین؛ فرشتگانی که عمامه‌های سفید بر سر داشتند که قسمتی از پارچه آن را بین شانه‌هایشان -از جلو و عقب- آویزان کرده بودند. 📗 تفسير البرهان، ج ۲، ص ۶۶٠ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔹 موضوع: دستورالعملي از امام رضا (ع): اللهم سلّم و تمّم... 🔹 نکته ها از گفته ها 🔸استاد فاطمی نیا(ره) #فاطمی_نیا ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🍃چهار قل بدرقه ی زندگیتون ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

اینو باید در روز چند بار دید.. رسم دنیا در همین است.. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✍️ أین نیز بگذرد استاد مسعود #عـــالے ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✨ 🔶🔸خواص خواندن چهارقل🔸🔶 رفع بلا و غم دفع چشم زخم دفع سحر و جادو آسان شدن کارها دور شدن شیاطین آرامش و رفع اضطراب بازشدن گره های کور در زندگی... در امان ماندن خود و فرزند و مال از آسیب (به روایت آیه الله بهجت ره خصوصا تکرار ناس و فلق سبب رفع بلا و گرفتاری های بزرگ است ان شاءالله ) ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

#حدیث 💎امام موسی کاظم علیه السلام فرمودند: زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع جاى مى گيرد نه در دل هاى متكبر. خداوند متعال، تواضع را وسيله عقل و تكبر را وسيله جهل قرار داده است. 〰➿〰➿〰➿〰➿〰 💎امام رضا عليه السلام: هر كه غم و نگرانى مؤمنى را بزدايد، خداوند در روز قيامت گره غم از دل او بگشايد 📚ميزان الحكمه جلد 5 صفحه 280 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿ 💎امام جواد(ع): كسى كه به خاطر پيروى از دلخواه تو، راه درست را بر تو پنهان دارد، بی گمان با تو دشمنى كرده است. 📚أعلام الدين ص 309 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿ 💎امام هادی علیه السلام فرمودند: بهتر از نیکی، انجام دهنده آن است و زیباتر از زیبا، گوینده ی آن است، و برتر از علم، عمل کننده ی به دانش است. 📚بحارالانوار، ج75، ص 370 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✨﷽✨ ✅ تنها واجب الهی كه در آن هیچ عذری پذیرفته نمی‌شود! ✅اهمیت ولایتمداری از رسول خدا ﷺ روایت شده که فرمودند: «در جنگ اُحد پس از تدفین عمویم حمزه نشسته بودم ، که جبرئیل علیه‌السلام بر من نازل شد و گفت: خداوند تو را سلام می‌رساند و می‌فرماید: نماز را واجب کردم ، ولی آن را از معذور و دیوانه و طفل برداشتم؛ روزه را واجب کردم ، ولی آن را بر مسافر تکلیف نکردم؛ حج را واجب کردم ، ولی آن را از گردن بیمار و ناتوان ساقط کردم؛ زکات را واجب نمودم ، ولی آن را از تهیدست و نیازمند نخواستم؛ امّا دوستی (و ولایت) علی‌ّ بن‌ ابیطالب علیه السلام را واجب کردم و محبّتش را بر تمام اهل آسمانها و زمین الزام نمودم ، بدون آنکه به احدی برای تَرکش رخصت داده باشم (و هیچ عذر و بهانه‌ای از هیچ کس در این زمینه پذیرفته نمی‌شود).» 📚 بحار الانوار جلد ۴۰ صفحه ۴۷ «اَلحَمدُلِله الَّذی جَعَلَنا مِنَ المُتَمَسِّکینَ بِوِلایَةِ اَمیرالمؤمنین وَ الأئِمّةِ المَعصومینَ علیهم‌ُالسلام.» ‌‌‌‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

دعایی مجرب برای ازدواج 👰🏻‍♀👨🏻‍⚖ ✍🏻هر فردی که قصد ازدواج داشته باشد و به دنبال همسرمومن می گردد هرروزبعدازنمازصبح تعداد110 مرتبه این دعا را تکرار کند 🔹دختران اینگونه بخوانند: یَا جَامِعَ النَّاسِ لِیَومٍ لَا رَیبَ فیهِ إِنَّ اللهَ لَا یُخلِفُ المِیعَادَ إِجمَع بَینِی وَ بَینَ زَوجٍ مُؤمِنٍ 🔹پسران اینگونه بخوانند: یَا جَامِعَ النَّاسِ لِیَومٍ لَا رَیبَ فیهِ إِنَّ اللهَ لَا یُخلِفُ المِیعَادَ إِجمَع بَینِی وَ بَینَ زَوجَةٍ مُؤمِنَةٍ 🌹 تاکنون ده ها نفر از دختران و پسران با خواندن این دعا به خواسته خود رسیده اند و همسرانی متدین قسمت آنها شده است 😍 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 «آرام زندگى كن!» هيچ چيز در اين جهان چون آب، نرم و انعطاف‌پذير نيست؛ با اين حال براى حل كردن آنچه سخت است، چيز ديگرى ياراى مقابله با آب را ندارد! نرمى بر سختى غلبه مى‌كند و لطافت بر خشونت. همه اين را مى‌دانند، ولى كمتر كسى به آن عمل مى‌كند! انسان، نرم و لطيف زاده مى‌شود و به هنگام مرگ، خشك و سخت مى‌شود. 🍃گياهان هنگامى كه سر از خاك بيرون مى‌آورند، نرم و انعطاف‌پذيرند و به هنگام مرگ، خشك و شكننده؛ پس هر كه سخت و خشك است، مرگش نزديك شده و هر كه نرم و انعطاف‌پذير، سرشار از زندگى است. آرام زندگى كن! هرگز با طبيعت يا همنوعان خود ستيزه مكن و گزند را با مهربانى تلافى كن. 🦋پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مدارا كردن با مردم نصف ايمان است و نرمى و مهربانى كردن با آنان نصف زندگى است. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✍تَوَقَّ مُجازَقَةَ الهَوى بِدَلالَةِ العَقلِ وَقِف عندَ غَلبةِ الهوى بِاستِرشادِ العلمِ . 💫 با چراغ اندیشه از زیاده خواهی اَميالت ، بپرهیز ، 💫 هنگام هجوم خواسته های دلت ، با رهپوییِ دانش بازايست . سخنان امام باقر عليه السلام 📗 : تحف العقول : ص ٥٠٢ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌼 السلام علیک یا بقیه الله 🌼عمری است که ✨پریشان و گرفتارِ تواَم من 🌼در فکرِ تو ✨ وُ دیدنِ رُخسارِ تواَم من 🌼ای شمسِ نهانْ ✨در پَسِ غیبت ، کجایی؟ 🌼بی تابم و ✨مشتاقِ به دیدارِ تواَم من 🌼 اللهم عجل لولیک الفرج💚 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 محمد زیر بغلمو گرفت و کمکم کرد و سوار ماشینم کرد دخترم میخواس باهامون بیاد که نزاشتم ، سوار شدیمو گفتم برو محضر محمد ناراحت گفت هنوز وقتش نشده بهتره بریم درمونگاه یه سرم بزنیم به خودت نگاه کن داری از حال میری - نه نمیخواد فقط برو محضر! -پریا اصرار نکن نمیشه باید سرپا باشی که بتونی چار تا کلمه حرف بزنی یا نه‌!!؟؟ محمد راضیم کرد و رفتیم درمونگاه سرم زدیم و بعد از یساعت و نیم که تموم شد راه افتاد سمت محضر پرسیدم داری درست میری!؟ میشناسیش🙁🤔 _ نه به پرهام پیام دادم ادرسو برام پیامک کرد نزدیکیم ،، ساعت 4 رو رد کرده بودیم و من هنوز نرسیده بودم دل تو دلم نبود و ارزوی مرگ میکردم اگه خطبه رو میخوندن😰🥶 بالاخره رسیدیم و از ماشین پریدم پایین منتطر محمد نشدمو بدو از پله ها رفتم بالا ، خداروشکر یه طبقه بود و محضر بزرگ و مجللی بود ،!! همینکه وارد که شدم با دیدن آریا جا خوردم ، موهاشو سفید کرده بود و صورتش چروک شده بود پیر تر از اونی که باید بود عصبی زل زد بهمو گفت تو اینجا چیکار میکنی!؟؟؟ چیزی نگفتمو رفتم داخل اتاق خانم معینی و شوهرش با دیدنم جلو اومدنو سلام کردن جواب سلامشونو دادم و پرسیدم مهرسا کجاست!؟؟ _ عروس و داماد هنوز نیومدن به صندلی کنارش اشاره کرد و لب زد بفرمایید بشینید العاناست که برست😍🥰 سرمو تند تکون دادم و نفس راحتی کشیدم هنوز وقت داشتم !! صدای پریسا رو از پشت سرم شنیدم که با حرص گفت پریا جان چرخیدم سمتش با دیدنش باورم نمیشد هنوزم همون بود ... ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💗💫چهارشنبه شهریورماهتون 🌷✨ عالی و بینظیر  🌸💫برای امروزتون.. 💗✨یک سبد محبت 🌷💫یک دنیا عشق 🌸✨یک عالم خوشبختی 💗💫یک دشت لاله 🌷✨یک کوه دوستی 🌸💫یک آسمان ستاره 💗✨یک جهان زیبایی 🌷💫یک دامن نیک نامی 🌸✨و یک عمر سرفرازی 💗💫از خداوند براتون خواهانم ‌‌‍‌‌‌‍‌•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• #عکس_نوشته و #آهنگ های زیبا 🆔️ @aske_ziba

بر تو درود 🌸 ای که میلادت نقطـه عطف خلقـت اسـت!🌹 بر تو درود 🌸 که عشـق، خود را با نام تو تجلی داد و خلقت، 🌸 بی وجود تو معنایی نداشت؛🌹 🎊 پیشاپیش میلاد فرخنده پیامبر اکرم 🌸حضرت محمد (ص) و هفتــه وحــدت مبـارک🌹 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💥 بسم الله بگو!!! 🎙#استاد_مسعود_عـــالے ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌿شیخ جعفر شوشتری(ره): هر وقت شـیطان وسوسه کرد و نتوانستید حریف نفس بشوید، هفت مرتبه بگوئید: «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیمِ ، لا حَولَ وَلا قُوَّة اِلّا بِاللهِ العَلےِّ العَظیم» 🧚‍♂وقتے این ذکر را مےگوئید، هفت مَلِک به کمک شما مےآیند و آنها را دفع مےکنند... بارها تجربه شده است که انسان وقتے آن را مےخواند احساس قوّت مےکند. #موعظه_بزرگان #درس_اخلاق #راهکارهای_معنوی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌱💓🌿 پریسا انگار تکون نخورده صورتش آرایش غلیظی داشت و لباس بازی تنش کرده بود بهم نزدیک شد و دستمو گرفت و کشید برد تو اتاق بغل با حرص گفت اینجا چه غلطی میکنی بعد از اینهمه سال اومدی زهرتو بریزی هان😠 خوب که نگاش کردم چروک هاشو پشت کرم پودر قایم کرده بود ، لب زدم نه اومدم روشنت کنم قضیه چیه این ازدواج درست نیس خودتم خوب میدونی پریسا با چشمای گشاد گفت چی داری میگی زده بسرت ! چرا هان ، نکنه میخوای بگی اشکان حلال زاده نیس آره!! دستشو انداخت بازومو گرفت و با غیض گفت ببین بتو هیچ ربطی نداره ازدواج اشکان و زندگی بچم ، العانم گمشو برو بیرون تا نگفتم با کتک بندازنت😡😤 با آرامش دستشو از بازوم کندمو گفتم نه اتفاقا اون برام مهم نیس ، بچه ی حلال زاده اصلا بتو و شوهرت نمیاد! دلیل من محکم تر از این حرفاست یخرده صبر کن العان بهت میگم😏 از جلوم هولش دادم کنارو رفتم تو سالن که همه شروع کردن دست زدن👏 نگا به در کردم که دیدم دخترم مثله یه فرشته با لباس یاسی بلند و دسته گل سفید داره از پله ها بالا میاد🥺🥰 ناخودآگاه بغض کردم دلم میخواس برم جلو و بغلش کنم ولی خودمو نگه داشتم ، پشت سرشون محمدم اومد داخل و یه گوشه ایستاد! پرهام اومد کنارمو گفت ا آبجی تو کی اومدی ندیدمت ؟! چیزی نگفتم که پریسا یه تنه بهم زد و بدو رفت پیش آریا و شروع کرد پچ کردن،، میدونستم داره چی میگه برای همین رفتم نشستم کنار خانم معینی و اونم لبخندی زد بهم و با چشمای اشکی به مهرسا نگاه میکرد و قربون صدقش میرفت... ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✍پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله: به خانواده خدمت نمى‌كند، مگر صديق يا شهيد يا مردى كه خدا برايش خير دنيا و آخرت را مى‌خواهد. 📚 جامع الأخبار، صفحه ۲۷۵ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°