eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
22.3هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
5هزار ویدیو
4 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/tablighatkosar 🌹تمامی داستانا براساس واقعیت می‌باشد🪴
مشاهده در ایتا
دانلود
ام سلمه نقل می‌کند که همواره می‌گفت: «علی بر محور حق بود. هر کسی که از او پیروی کرد، از حق پیروی کرد و هر که او را رها کرد، حق را رها کرد. این میثاقی است که از قبل گرفته شده.» 📚 صحيح ترمذى، ۳۱۱۴/۵: ۱۳۳ المستدرك على الصحيحين، ۳: ۱۲۴ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
دلتنگی یعنی کربلا بارون گرفته - آستان مقدس علوی.mp3
4.6M
لیلا خبر داری دل مجنون گرفته...💔 🎤جواد مقدم ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
13.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها چه درسی به ما آموخت؟ او با تمام وجودش به ما آموخت که حقیقت، بهایی دارد به سنگینی جان. او، دختر پیامبر، بانوی بهشت، با گام‌های استوار و دلی پر از ایمان، در مسیر دفاع از ولایت قدم نهاد؛ ولایتی که بهانه خلقت بر آن استوار بود. او نشان داد که برای حق، باید ایستاد؛ حتی اگر این ایستادگی به بهای شکستن پهلو، ریختن خون، و از دست دادن جان باشد. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
من مسلمان شده‌ی چادر خاکی توأم از پر چادر تو نور به دلها آمد یا زهرا(س) ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🌷 شیخ رجبعلی خیاط (ره) : 🖌 پیش از آنکه منزل را عوض کنید ، آرزوهای مرده ها را عملی کنید. 🖌 آنان آرزو می کنند که حتی برای یک لحظه به دنیا برگردند ، و عملی مورد رضایت خدا انجام دهند. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🌷 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند : 🖌 ميت در قبر مانند كسی است كه در دريا غرق شده باشد، هرچه را ديد چنگ به آن ميزند، كه شايد نجات يابد و منتظر دعای كسی است كه به او دعا كند... 🖌 و از دعای زندگان نورهايی مانند كوهها داخل قبور اموات ميشود. و اين مثل هديه است كه زندگان از برای يكديگر ميفرستند... 🖌 پس چون كسی از برای ميتی استغفاری يا دعايی كرد، فرشته‌ای آن را بر طبقی ميگذارد و از برای ميت ميبرد و ميگويد : 🖌 اين هديه‌ای است كه فلان برادرت يا فلان خويشت برای تو فرستاده است و آن ميت به اين سبب شاد و خوشحال مي شود... 🖌 برای شادی اونهایی که چشمشون به دستان ماست که براشون هدیه ای بفرستیم ، و اموات خودتون و روح پدر حقیر بخوانیم فاتحه مع الصلوات ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💚✨💚 ✨💚 💚 ✍استاد فاطمي نيا: • حضورقلب در نماز • مرحوم فيض كاشاني در اين مورد مثالي دارد : انسان كه شيريني ميخورد ،اگر شيريني به اطراف دهانش اصابت كرده باشد وآن را تمييز نكند ، مگس ها اطراف او جمع ميشوندو هرچه آنها را براند، باز هم برميگردند. حال اين مگس ها افكار وانديشه هاي ما هستند و آن شيريني ، تعلقات ما به امور دنيوي! وقتي انسان با تعلقات فراوان وارد نماز ميشود، اين مگس هاي تخيلات وافكار ، به دنبال آن ، به دل انسان هجوم مياورند! راه حلش اين است كه از قبل آمادگي نماز داشته باشيم و ذهن خودرا ازاين تعلقات دنيوي پاك كنيم تا جلوي هجوم افكار گرفته شود! اين تعلقات دنيا بد نيست، ما بديم كه از اينها بت ميسازيم! پس بايد هميشه درحالت توجه وحضور باشيم تا درزمان نماز، اين افكار هجوم نياورد ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
💓🍃🍃 پیش خودم میگفتم بعد از تهمتی که به دختر دسته گلش زده دیگه روش نمیشه بیاد خونه اما بیوک مرد خجال
💓🍃🍃 اما با دادی که زد سر جام میخکوب شدم🥶 -آهای همسایه‌ها…آهای مردم این زن داره توی روز روشن سرم شیره میماله…بیاین ببینید، یک روز روغن میدزده میفروشه یک روز آرد دیگه چقدر من تحمل داشته باشم!! تموم بدنم به لرزه دراومده بود! درباورم نمیگنجید منیکه این همه برای این خونه و خونواده زحمت میکشیدم و حتی خودم هم کار میکردم و دستمزدم رو تمام و کمال برای این خونه و بچه‌هام خرج میکردم حالا اینطور سر کار نکرده بی آبروم کنه!! دختربس و امیر پریدن پایین و توی همون موقع سرو کله‌ی لعیا و بچه‌هاش هم پیدا شد دختربس رو به باباش گفت: آقا جون بخدا که همچین چیزی که میگی نیست🙁 بیوک چینی بین دو ابروش انداخت و گفت:-ک برو بابا همین مونده تو یه الف بچه بیایی منو توجیه کنی🤨 دختربس که از همه‌ی ما با دل و جرات تر بود روبروی باباش وایساد و گفت: خب شما مارو توجیه کن ،سر چی به ننه‌ام تهمت میزنی؟! لعیا لخ لخ کنان اومد و گفت چخبره اینجا دختربس گفت: تو برو بالا ببینم!😒 رو کرد سمت بیوک‌و گفت : خب ما منتظریم آقا جون،شاهدی…مدرکی چیزی داری؟! رو چه اساسی اینو‌میگی؟! بیوک با همون حالتش گفت: روغن و آرد هایی که من میخرم و میذارمشون توی خونه رو اون ننه‌ی دزدت میبره میده به قادر تا توی شهر براش بفروشه و پولشو برای خودش برمیداره!! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷در یکشنبه آذر ماه برای شفای جسمهای بیمار عافیت ِ دلهای دردمند پُرشدن ِ دستهای خالی وماندگاریِ مهربانی ها🌷🍃 🌷🌼صلوات🌼🌷 🌷🌼الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌼🌷 ‌‌‍‌─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
       👇تقویم نجومی یکشنبه👇      👈 یکشنبه 👈 11 آذر / قوس 1403 👈29 جمادی الاول 1446 👈1 دسامبر 2024 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. ⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅عقد و خواستگاری و عروسی. ✅خرید کردن. ✅جابجایی و نقل و انتقال. ✅بردن جهاز عروس. ✅تاسیس امور خیریه. ✅خرید حیوان و چهارپایان. ✅دیدار دوستان و بزرگان. ✅و مهاجرت به شهر دیگر خوب است. 🚘مسافرت : مسافرت همراه صدقه باشد خوب است. 👶مناسب زایمان و نوزاد مبارک و شجاع خواهد بود. 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز : قمر در برج قوس است و امور زیر خوب است: ✳️امور ازدواجی. ✳️کارهای آموزشی و تعلیماتی. ✳️شروع به کسب و کار. ✳️جابجایی و نقل و انتقال. ✳️رفتن به خانه نو. ✳️بردن جهیزیه. ✳️شراکت و امور شراکتی. ✳️و امور تجاری خوب است. 🔵مناسب بستن حرز برای اولین بار و نماز آن خوب است. 👩‍❤️‍👨مباشرت امشب شب دوشنبه: ممکن است فرزند کمک حال ظالمان شود ⚫️ اصلاح سر و صورت. طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث گوشه گیری و انزوا می شود. 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری باعث نجات از بیماری می شود. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب دوشنبه دیده شود تعبیرش از ایه ی 30 سوره مبارکه "روم" است. فاقم وجهک للدین حنیفا... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را امری پیش آید و عده ای می خواهند او را از آن کار منع کنند و او سخنان آن ها را گوش نکند. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی و پربرکت 🌸 🌸اللهمَّ عجل لولیک الفرج 🌸 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
💓🍃🍃 اما با دادی که زد سر جام میخکوب شدم🥶 -آهای همسایه‌ها…آهای مردم این زن داره توی روز روشن سرم شی
💓🍃🍃 لعیا که همونجا بچه بدست منتظر وایساده بود با این حرف های بیوک هین بلندی کشید و زل زد به من🤭 دو‌دستی زدم توی سرم و گفتم :ای خدا منو بکشه از دست تو خلاص بشم ؛ماها که هیچی چرا خجالت نمیکشی از خودت!! دختر بس اومد پیشم و گفت : ننه آروم باش حل میشه…ما همه میدونیم که تو هیچوقت همچین کاری نکردی و بعدش راه افتاد سمت کوچه!! لعیا گفت:آهای وزه کجا میری؟ دختربس بدون اینکه برگرده سمتش گفت میرم سراغ عمو قادر!😏 تا بیوک به خودش بیاد و بپره سمتش پا تند کردو و با حالت دو رفت بیرون، بیوک اومد سمت من و گفت بدو برو جلوی اون دختر بی حیات رو بگیر! باز من بین دو راهی گیر کرده بودم از یه طرف اگه قادر میومد و از موضوع باخبر میشد آبرویی واسم نمیموند و قمر هم این بین موش میدووند و از خداش بود یه آتویی از من تو دستش باشه! اما از یه طرف دیگه هم اگر نمیومد معلوم نمیشد که من همچین کاری نکردم و بیوک دیگه تا مغز استخونم رو میجوید!😣☹️ دختربس توی راه موضوع رو برای آقا قادر تعریف کرده بود چون به محضِ ورودش کلاهیکه همیشه سرش میذاشت رو برداشت و اومد سمتِ بیوک و بدون هیچ سلام و احوال پرسی گفت: قباحت داره…این وصله ها به ما نمیچسپه!🤨 بیوک خنده‌ی زورکی کرد و گفت: چی میگی برادر… آقا قادر با سرش به دختربس اشاره کرد و گفت: این بچه توی راه برام تعریف کرد که چیشده؛ من یه مدتیه دلبرو اصلا ندیدم چه برسه به اینکه چیزی ازش گرفته باشم و برده باشم بفروشم!…حتی اگه باور نمیکنی حاضرم قسم بخورم😒😤 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه دویست و سی و دو قرآن کریم سوره مبارکه هود ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
Quran-page-232.mp3
2.58M
📢 هر روز بخوانیم 🔹 صفحه دویست و سی و دو قرآن کریم، سوره مبارکه هود📖 با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا❤️ وسط غم هات یه گل میکاره... مطمئن باش عزیز 🌺    ‌‌‍‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💠 | علیه السلام 🔹ما ذِئْبَانِ ضَارِيَانِ فِي غَنَمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رِعَاؤُهَا بِأَضَرَّ فِي دِينِ اَلْمُسْلِمِ مِنَ اَلرِّئَاسَةِ 🔸دو گرگ درنده در گله ی بی چوپان، به اندازه ی ریاست طلبی در دین یک مسلمان زیانبار نیست. 📗الکافي ج۲ ص۲۹۷ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💎 حدَّةُ المَرْءِ تُهْلِكُهُ تندخويى، آدمى را به هلاكت مى‌افكند. هر كه را كارِ مشكل آيد پيش اندر آن بايدش تأمّل كرد كى به تعجيل، كار آيد راست؟ در هلاك اوفتد ز تندى مرد 📚نثر اللئالی، ص۶۳. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💎 وقتی مرگ، درس اخلاق می‌شود یکی از شاگردان استاد نمونه، حاج شیخ محمدتقی ستوده می‌گوید: با جمعی از شاگردان، پای درس مکاسب استاد ستوده نشسته بودیم. ناگهان عده‌ای جنازه‌ای را از مقابل جلسه درس عبور دادند. استاد ستوده درس را رها کرد و با سخنانی بسیار اثربخش فرمود: «هیچ نگویید که درس اخلاق بگویم، این جنازه خود درس اخلاق است. به فکر مرگ و معاد باشیم و گناه نکنیم». منبع: ستارگان حرم، ج۱۲، ص ۱۵۱ و ۱۵۲. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💚✨💚 ✨💚 💚 ✨🍃 ↯🌙 حضرت امیرالمؤمنین علے علیه السلام فرمودند: پيمان نامه اى از آن حضرت (ع) ميان ربيعه و يمن. از روى خط هشام بن الكلبى نقل شده است: اين پيمان نامه اى است كه اهل يمن و مردم ربيعه، چه آنها كه شهر نشين اند، و چه آنها كه بيابان نشين اند، بر آن توافق كرده اند كه از كتاب خدا پيروى كنند و مردم را به آن فرا خوانند و از مردم بخواهند كه آن را بپذيرند. و هر كس را كه به كتاب خدا دعوت كند و بدان فرمان دهد، اجابت كنند. و در برابر اين كار مزدى نطلبند و جز به آن به كار ديگر خرسند نشوند. و بر ضد كسى كه اين پيمان بشكند يا آن را ترك گويد، دست به دست هم دهند. و يار و مددكار يكديگر باشند و سخنشان يكى شود، و عهد خود را به سبب سرزنش يا خشم اين و آن يا به سبب خوار ساختن و دشنام دادن گروهى گروه ديگر را، نشكنند. و بر آن گواه است، آنكه از ايشان حاضر است يا غايب است و هر كه سفيه است يا داناست و هر كه بردبار است و هر كه نادان است. عهد و پيمان خدا در اين عهد نامه بر عهده شماست و از پيمان خدا سؤال خواهند كرد. نوشت آن را على بن ابى طالب. 📚 نھج البلاغه،نامه٧۴بخش١ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
💓🍃🍃 لعیا که همونجا بچه بدست منتظر وایساده بود با این حرف های بیوک هین بلندی کشید و زل زد به من🤭 دو
💓🍃🍃 بیوک که حالا ورق به ضررش برگشته بود و میخواست یه جوری قضیه رو ماست مالی کنه با همون لبخند مضحکش لب زد: چیز مهمی نیست که این دختربس وزه یکم گندش کرده بابا ،!!😬🙄 در حالیکه دستش رو میذاشت پشت آقا قادر و به سمت درِ حیاط راهنماییش میکرد باز گفت: خودت که دختربس و میشناسی چقدر دختر شر و شیطونیه امروزم شیطونیش گل کرده!😅 هاج و واج مونده بودم و با دختربس بهم نگاه میکردیم قادر رو که بدرقه کرد حمله کرد سمت دختر بس که سریع متوجه شد و دامن پیراهنش رو داد بالا و در رفت ،، منم دنبالش رفتم ،همگی رفتیم توی اتاقیکه لیلا یه گوشه‌ش نشسته بود و چفت در رو از پشت بستیم!! پشت در که رسید و با در بسته روبرو شد چندتا مشت و لگد به در زد و شروع کرد فحش و ناسزا گفتن! خسته شد و رفت.. نمیدونستم چیکار کنم فقط این رو خوب میدونستم که دیگه نمیتونم این مدلی زندگی کنم، تحملم تموم شده بود!😣😮‍💨 لعیا هم سعی میکرد پدرش رو آروم کنه و صداشو میشنیدیم، بیوک که رفت بیرون و ما در رو باز کردیم فکر کردیم لعیا اونجا منتظرمونه اما در کمال تعجب دیدیم اصلا اونجا نیست و رفته بود!! چند وقت قبل از این اتفاقات از حرف های بیوک با یکی از مهمون ها متوجه شده بودم که خونه‌ی تهران خالی شده🤔 تصمیم گرفتم دست بچه‌هارو بگیرم و بریم اونجا زندگی کنیم، لیلا که هنوز توی شوک اتفاقاتی که از سر گذرونده بودیم بود و وقتی فکرم رو به زبون آوردم همونطور ساکت فقط نگاهم کرد ،! اما دختر بس کلی استقبال کرد و خیلی خوشحال شد😍😁 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
«قبر فاطمه زهرا علیهاالسلام کجاست؟» مرحوم آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی می‌فرمودند: «علت آمدن من به قم این بود که پدرم سیدمحمود مرعشی نجفی که از زهاد و عباد معروف بود، چهل شب در حرم حضرت امیر علیه‌السلام بیتوته نمود که آن حضرت را ببینید. شبی در حال مکاشفه حضرت را دیده بود که به ایشان می‌فرماید: «سید محمود! چه می‌خواهی؟» عرض می‌کند: «می‌خواهم بدانم قبر فاطمه زهرا علیها‌السلام کجاست تا آن را زیارت کنم؟!» حضرت امیر علیه‌السلام فرموده بود: «من که نمی‌توانم برخلاف وصیت آن حضرت سلام‌الله‌علیها قبر او را آشکار کنم.» عرض کرد: «پس من هنگام زیارت چه کنم؟» حضرت علیه‌السلام فرمود: «خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها را به فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها عنایت فرموده است. هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را درک کند به زیارت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها برود.» ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
«قبر فاطمه زهرا علیهاالسلام کجاست؟» مرحوم آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی می‌فرمودند: «علت آمدن من به قم این بود که پدرم سیدمحمود مرعشی نجفی که از زهاد و عباد معروف بود، چهل شب در حرم حضرت امیر علیه‌السلام بیتوته نمود که آن حضرت را ببینید. شبی در حال مکاشفه حضرت را دیده بود که به ایشان می‌فرماید: «سید محمود! چه می‌خواهی؟» عرض می‌کند: «می‌خواهم بدانم قبر فاطمه زهرا علیها‌السلام کجاست تا آن را زیارت کنم؟!» حضرت امیر علیه‌السلام فرموده بود: «من که نمی‌توانم برخلاف وصیت آن حضرت سلام‌الله‌علیها قبر او را آشکار کنم.» عرض کرد: «پس من هنگام زیارت چه کنم؟» حضرت علیه‌السلام فرمود: «خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها را به فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها عنایت فرموده است. هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را درک کند به زیارت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها برود.» ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✍حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) وصیت کردند: یا ابالحسن ، وصیت میکنم مرا پس از مرگم فراموش نكن، و به زیارت و دیدار من بر سر مزارم بیا. 📚كوكب الدّرى: ج 1، ص 253 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💚✨💚 ✨💚 💚 🔴منافق درون همان ‌طوری كه در بیرون، بعضی ها مسلمان اند، بعضی ‌ها در جامعه اسلامی، به حسب شهروندی به سر می ‌برند ولی غیر مسلمان اند و بعضی ‌ها هم منافق اند. ما در_درونمان_هم_امتی_هستیم و جمعیت فراوانی در درون ما هست كه ظاهراً کافر نداریم، ولی منافق داریم و هر چه آسیب می ‌بینیم از همین اعضا و شئون منافق ماست. انسان تا خود و شئونش را نشناسد، راه برای تحصیل تقوا، پرهیزكاری، وارستگی، تهذیب، تزكیه و مانند اینها نیست. ما اگر بخواهیم خودمان را اصلاح كنیم 1️⃣ باید همه این شئون را بشناسیم، یك؛ 2️⃣ آن مؤمنان خالص را بشناسیم، دو؛ 3️⃣ آن منافقان را هم بشناسیم، سه؛ 4️⃣ با منافقان درگیر بشویم و آنها را اصلاح كنیم، چهار؛ 5️⃣ تا آن نیروهای مؤمن سالم بمانند، پنج. در فضای بیرون، كافر داریم؛ ولی در فضای درون كافر نداریم كه علناً با روح ما درگیر باشد؛ اما منافق داریم. ما تا هر روز این قوایمان و شئونمان و ابزار كارمان و مجاری ادراكی و تحریكی درون و بیرونمان را عرضه نكنیم و به پیشگاه آن عقل_كامل ارائه نكنیم، اوضاع منافقانه در درون ما راه پیدا می ‌كند. 📚 درس خارج فقه نقد و نسیه جلسه 31 تاریخ: 1392/09/13 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
آیت‌الله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی در اسرار الصلوة می‌فرماید: استادم ملا حسینقلی همدانی، به من فرمود: فقط متهجدین و شب زنده داران هستند که به مقاماتی نائل می‌گردند و غیر آنان‌ هیچ جائی نخواهند رسید. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲 دعایی که همان لحظه قطعا مستجابه ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🖌 ﺍﺯﻋﺎﻟﻤﻲ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ ، ﭼﮕﻮﻧﻪ میتوان ﺑﻪ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻋﻘﻞ کسی پیﺑﺮﺩ؟ ✍ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺍﺯ ﺣﺮفی ﮐﻪ میزﻧﺪ. 🖌 ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ : ﺍﮔﺮﭼﻴﺰی ﻧﮕﻔﺖ چه؟ ✍ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : هیچکس ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻋﺎﻗﻞ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻨﺪ. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
💓🍃🍃 بیوک که حالا ورق به ضررش برگشته بود و میخواست یه جوری قضیه رو ماست مالی کنه با همون لبخند مضحکش
💓🍃🍃 تصمیم گرفتیم بی سر و صدا یکم خرت و پرت جمع کنیم و بریم تا یه مدت آرامش داشته باشیم حداقل! همین کار رو هم کردیم😌😏 بیوک همیشه یک دسته کلید خیلی بزرگ دستش بود و چند تایی هم کلید یدک توی صندوق چوبی اتاق کوچیکه گذاشته بود که چون نمیدونستم کدومش برای خونه‌ی تهرانه همه‌اشون رو برداشتم!!🗝 چهارتایی یک روز صبح زود یک سری وسایل ضروری زدیم زیر بغلمون و پیاده مسیری رو طی کردیم و سر راه مینی بوس ایستادیم و رفتیم سمت تهران!! خدا خدا میکردم که خونه رو باز اجاره نداده باشه و خونه خالی باشه🥺🤲 آدرسش رو بلد بودیم و وقتی با دربسته که قفل بزرگی روش زده شده بود مواجه شدم خیالم راحت شد که خالیه! کلیدهایی که باخودم آورده بودم رو از توی ساک دستی کوچیکم درآوردم و قفل رو توی دستم گرفتم و یکی یکی کلیدهارو امتحان کردم، داشتم نا امید میشدم که بالاخره قفل با یکی از کلیدها باز شد! لبخند پت و پهنی روی لبم نشست!😁 قفل رو برداشتم و در سبز رنگِ آهنی و سنگین رو هل دادم و وارد حیاط بزرگ خونه شدیم، حیاطش بقدری بزرگ بود که دهن همه‌مون از تعجب باز مونده بود!!😳😍 دور تا دور حیاط باغچه بود و وسطش با موزاییک های طوسی کمرنگ پوشیده شده بود و چنار های قد بلند در گوشه های حیاط دیده میشد! یک خونه‌ی تقریبا صد متری توی ظلع شمالی حیاط با سقف شیروانی خودنمایی میکرد! از بیرون چندبار خونه رو دیده بودیم ولی هیچ وقت فکرش رو هم نمیکردیم که اینقدر داخلش قشنگ باشه🥰😌 توی دلم باز بیوک رو نفرین کردم خونه‌ای به این زیبایی اینجا داشت و ما مجبور بودیم توی روستا زندگی کنیم!😤 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸صدای پای زندگی است 🍃در خلوت کوچه های صبح 🌸می شنوی؟ 🍃تو نیز ز کلبهٔ شب بیرون آی 🌸و بر روشنایی سر فرود آر 🍃بگذار شعاع لبخند تو 🌸سلامی بر این 🍃رسیده ز راه باشد 🌸همچون چراغانی 🍃صدها نگاه باشد عصرتون بخیر و نیکی ☕️ 🍰 ‌‌‍‌‌‌‍‌┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈