5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#در_محضر_نهج_البلاغه
🍃امام علی علیه السلام به فرزندش امام حسن عليه السّلام فرمود: پسرم چهار چيز از من ياد گير (در خوبى ها)، و چهار چيز به خاطر بسپار (هشدارها)، كه تا به آنها عمل مى كنى زيان نبينى:
❤️خوبى ها ❤️
1⃣-همانا ارزشمندترين بى نيازى عقل است
2⃣-و بزرگ ترين فقر بى خردى است،
3⃣-و ترسناك ترين تنهايى خودپسندى است.
4⃣-و گرامى ترين ارزش خانوادگى، اخلاق نيكوست...
🔥هشدارها🔥
1⃣-پسرم از دوستى با احمق بپرهيز، چرا كه مى خواهد به تو نفعى رساند امّا دچار زيانت مى كند.
2⃣-از دوستى با بخيل بپرهيز، زيرا آنچه را كه سخت به آن نياز دارى از تو دريغ مى دارد.
3⃣-و از دوستى با بدكار بپرهيز، كه با اندك بهايى تو را مى فروشد.
4⃣-و از دوستى با دروغگو بپرهيز، كه او به سراب ماند: دور را به تو نزديك، و نزديك را دور مى نماياند.
📚نهج البلاغه، حکمت ۳۸
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✍امام جواد علیه السلام:
لاتَكُنْ وَليّا لِلّهِ فىِ الْعَلانِيّةِ، عَـدُوّا لَهُ فِى السِّـرِ.
اينگونه مباش كه در ظاهر با خدا دوستى كنى و در پنـهانى دشـمنى.
📚 بحار الانوار ۷۸/۳۶۵.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : دعایی برای غلبه مظلوم بر ظالم
🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد #عابدینی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#پروانه 🤍🖤 خیلی شرایط بدی بود از طرفی دلم برای سهراب میسوخت از طرفی از اینکه میدیدم راجع به رحمت ا
#پروانه 🖤❄️🤍
بغضی که تو گلوم بود رو به سختی قورت دادم و گفتم میخوای به همه بگی؟؟
سهراب پرسید : چیو؟
_اینکه رحمت با چاقو بهت زده؟🥺
سهراب نگاهی بهم انداخت و گفت : اگه انقد دوستت نداشتم حتما میگفتم حتما شکایت میکردم!
ولی چه کنم که عاشقتم چیکار کنم که نمیتونم کاری کنم که تو رو ناراحت کنه.،
لبخند بی جونی زدم و گفتم ممنونم ازت☺️
سهراب لبخند تلخی زد و گفت پروانه بیشتر فکر کن.!
سهراب رفته بود، مادرم بالای سرم تا صبح بیدار نشسته بود و اپن شب برای اولین بار من با مادرم درد و دل کردم.!
حرفهایی رو بهش زدم که هیچ وقت فکر نمیکردم یه روزی روم بشه بهش بگم.
از عشقم به رحمت گفتم از حرفهایی که به هم زدیم از قول و قرارهایی که با هم گذاشتیم.!!
و مادرم چقد با صبر و حوصله به درد و دلهام گوش داده بود.😣☹️
احساس سبکی میکردم حالا که همه چیز و به مادرم گفته بودم احساس میکردم پشتم گرمه یکی هوامو داره.!
فردا صبح وقتی چشمهامو باز کردم صدای رحمت به گوشم خورد با خودم فکر کردم خیالاتی شدم ولی وقتی رحمت همراه مادرم وارد اتاق شد،
فهمیدم که فکر و خیال نبوده و واقعا صدای رحمت بود که شنیدم.!!
با تعجب نگاه مادرم و رحمت کردم رحمت جلو اومد و با ناراحتی گفت : پروانه چیکار کردی با خودت؟
خانوم جون کنارم ایستاد و رو به رحمت گفت : من باورت میکنم پسرم پشتتونم توام برو دنبال کارایی که گفتی باش تا ایشالا هر چه زودتر عقد کنید.،🥰😊
با چشمهای گشاد شده نگاه رحمت انداختم..
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
❌ زخم زبان
⭕ آنکه شیشه محبت را میشکند زخم زبان است.
زخم زبان به قدری بد وگناه بزرگی است که خداوند در مورد زخم زبان در مواردی گفته است که در حکم جنگ با خداست وکسی که با خدا جنگ کند خدا هم با او میجنگد..!
🚫 اینکه آقا به خانمش یا خانم به شوهرش میگوید ببین فلانی چقدر خوب است ، ماکه خیری در خانه تو ندیدیم!!
🌹رسول خدا بالای منبر رفتند و فرمودند:
اگر زنی به شوهرش جمله "در خانه تو خیری ندیدم" را بگوید تمام اعمال خیرش حبط میشود و مرد ها هم همچنین!
و نمونه دیگر از زخم زبان ها کوچک کردن همسر در پیش دیگران است
که شما همسرتان را احترام نکنید فردا نه دیگران و نه بچه هایی که در این خانواده رشد میکنند احترام شما را نگه نخواهند داشت..!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
❣ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
لشکریان آسمانها و زمین
تنها از آن خداست.
فتح؛ ۷
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸از میان همه هیجانها،
✨هیجان " غم " با ۱۲۰ ساعت،
🌸ماندگارترین حس
✨در بدن انسان است.
🌸ولی شادی فقط ۳۶ ساعت
✨عمر دارد!!
🌸میزان ماندگاری احساس به
✨ ترتیب عبارتند از:
💫غم ۱۲۰ ساعت
✨نفرت ۶۰ ساعت
💫شادی ۳۶ ساعت
✨درماندگي، امید، اضطراب،
💫ناامیدی وناخشنودی ۲۴ ساعت
✨حسادت ۱۵ ساعت
💫آرامش ۸ ساعت
✨اشتیاق ۶ ساعت
💫ایمان به هدف و سخت کوشی نیاز است؛
🌸پس غم را به دلمان راه ندهیم
🌸كه بيرون كردنش سخت است.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🕊
💞کار خـدا نشد ندارد !
او خـوب می داند
چطور در و تخته را
به هم جور کند
خواسته هایت را به او بسپار !
او حتما راهی برای رسیدن
به آرزوهایت
به تو نشان خواهد داد
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸از میان همه هیجانها،
✨هیجان " غم " با ۱۲۰ ساعت،
🌸ماندگارترین حس
✨در بدن انسان است.
🌸ولی شادی فقط ۳۶ ساعت
✨عمر دارد!!
🌸میزان ماندگاری احساس به
✨ ترتیب عبارتند از:
💫غم ۱۲۰ ساعت
✨نفرت ۶۰ ساعت
💫شادی ۳۶ ساعت
✨درماندگي، امید، اضطراب،
💫ناامیدی وناخشنودی ۲۴ ساعت
✨حسادت ۱۵ ساعت
💫آرامش ۸ ساعت
✨اشتیاق ۶ ساعت
💫ایمان به هدف و سخت کوشی نیاز است؛
🌸پس غم را به دلمان راه ندهیم
🌸كه بيرون كردنش سخت است.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
« اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ. »
+خدا شما را از آن تاريكی ها و از هر اندوهى نجات می دهد.♥️
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#پروانه 🖤❄️🤍 بغضی که تو گلوم بود رو به سختی قورت دادم و گفتم میخوای به همه بگی؟؟ سهراب پرسید : چیو
#پروانه ❄️🖤🤍
اصلا نمیتونستم بفهمم چه خبر شده این مادرم بود که داشت این حرفها رو میزد؟؟
یعنی رحمت بهش چی گفته؟😳🤔
رحمت که تعجب من و دید لبخند کمرنگی زد و با چشمهاش بهم فهموند همه چیو به وقتش بهم میگه.!
احساس میکردم تو آسمونهام 😌
وقتی خانم جونم راضی باشه یعنی همه چی تمومه، خب البته که حرف خان داداشمم خیلی مهمه ولی حرف اول و آخر و خانوم جون میزنه.!
سهراب چند دقیقه ای پیشم بود و بعد خداحافظی کرد و رفت دل تو دلم نبود بفهمم چه اتفاقی بین مادرم و رحمت افتاده که مادرم رضایت داده.،
ولی هر کاری میکردم شرم و حیا اجازه نمیداد تا از مادرم بپرسم😓
تو همین فکرها بودم که مادر با خنده گفت خب بپرس خودتو راحت کن.!
دستپاچه گفتم : چیو؟؟
همون چیزی که انقد ذهنتو درگیر کرده
با خجالت گفتم: رحمت چطوری راضیتون کرد؟؟!
خانوم جون لبخندی زد و گفت : فقط حرفهای رحمت نبود که نظرمو عوض کرد حرفهای دیشب خودتم بود وقتی میبینم انقد همدیگه رو دوست دارید چرا باید جلوتونو بگیرم؟؟! ☺️
البته که رحمت یه سری قول ها داده یکیش این بوده که بره از هر کی که باعث ناراحتیش شده حلالیت بطلبه و دیگه کلا این کارهاشو بزاره کنار.!!
عشق خیلی قدرتمنده هر نشدنی رو شدنی میکنه.💓
از شوق اشکهام سرازیر شد.🥺🥲
با خنده و گریه گفتم خانوم جون مرسی که هوامونو داری مرسی.،
فردای اون روز وقتی مرخص شدم جلوی در بیمارستان سهراب و دیدم که با ماشین اومده بود دنبالمون.،
_عه خانوم جون سهرابه؟؟
مادرم نگاهی کرد و گفت آره فکر کنم
_اینجا چیکار میکنه؟
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°