eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
23.3هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
5.1هزار ویدیو
4 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/tablighatkosar 🌹تمامی داستانا براساس واقعیت می‌باشد🪴
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چشمِ دِلم به سَمتِ حرم باز ميشود بايک سلام صبحِ من آغاز میشود پر مے كِشد دِلم به هوایِ طَوافِ تو وقتے كه لحظه،لحظه ىِ پرواز ميشود 🖤اَلسلامُ علی الحُسین 🖤وعلی علی بن الحُسین 🖤وَعلی اُولاد الـحسین 🖤وعَلی اصحاب الحسین ‌‌‍‌‌‌‍‌┈┈••✾❀🕊☘🕊❀✾••┈┈
خواستم درباره داستان پروانه بگم اگر پروانه خانم داخل کانال هستند و قضاوت ها را می بینند لطفا ما رو حلال کنند ما تحت تاثیر قرار گرفتیم و نظر میدیم ولی رحمت هم توبه کرده بود همه اشتباهاتش جبران کرده بود به زن و بچه ی قبلی هم رسیده بود دوباره از عشق زیاد تصمیم اشتباه گرفت به هرحال سهراب هم با نامردی زندگی رحمت زن و بچه رحمت رو مال خودش کرد و همه باز به خودشون فکر کردند و رحمت رو به حال خودش گذاشتند میتونستند پیداش کنند کمکش کنند ببخشن ولی باز تنها کسی که راحت کنار کذاشته شد رحمت بود باز من از پروانه خانم حلالیت می طلبم ما رو حلال کنند ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#سرگذشت_پریا🤍✨ با رفتارهای مامان غرورم لگد مال شده بود، هر روز می گذشت و به مراسم عروسی پریسا نزدیک
🤍✨ امروز روز پریسا بود روزهای عادی هم همیشه پریسا حائذ اهمیت بودو امروز که دیگه جای خودش رو داشت !! مامان گفت ؛پریا دیر بلند شدی چایی تموم شد اگه چایی می خوای برای خودت درست کن☕️ به سمت آشپزخونه رفتم و چای ساز رو روشن کردم کارم که تموم شد برای خودم یه لیوان چایی ریختم و برگشتم سالن !! همه از دور میزبلند شده بودن و من باید تنهایی صبحونه می خوردم هرکس مشغول یه کاری بود مامان از توی اتاق گفت ؛پریا صبحونه ات که تموم شد میز رو جمع کن! نگاهی به بشقاب ها انداختم هیچی تو بشقاب ها نبود یه تیکه کوچک ، پنیریه نصف کم تر کره😒 وقت های که پریسا خونه نبود مامان سهمش رو کنار می ذاشت همیشه بهترین قسمت غذا ،سهم پریسا بود حتی پرهام هم که به گفته مامان پرخور بود،! مامان باز به خوراکش بیشتر از من اهمیت می داد، اما من تو این خونه دیده نمیشدم بارها دیده بودم مامان با پریسا سر مسئله ای کدورت پیدا میکردو پریسا دلش رو میشکست💔 اما مامان باز می رفت سمتش از دلش در میاورد حتی اگه حق باهاش بود می گفت دخترمه!! نمی شه کینه به دل گرفت و‌قهر موند، اما اگه پای من درمیون بود،حتی حق هم با من بود تا من کوتاه نمی اومدم قدم پیش نمی ذاشتم مامان پا پیش نمی ذاشت ،🥺 با یاد آوری این اتفاقات بغض تو گلوم نشست همون موقع با شنیدن صدای ترکیدن یه چیزی کنار گوشم از جا پریدم😳🤯 با شنیدن صدای ترکیدن یه چیزی کنار گوشم از جا پریدم وحشت زده به پشت سرم نگاه کردم پرهام بود یه پلاستیک ترکیده توی دستش بود🎈 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
15.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴امسال هر زائر يك مُبلّغ براى امام زمان عج 👌 بسیار شنیدنی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🌼✨ راجب داستان 🦋 سلام .داستان پروانه خیلی عالی بود خداروشکرکه پروانه راه درست رو انتخاب کرد وبا سهراب زندگی کرد . رحمت ازاولش یه آدم لات بود و زندگی خوبی نداشت حتی سر پروانه رویهم گول زده بود چون قبل پروانه زن داشته ...به جای خوبی رسید داستان ...ولی کاش هنوز ادامه داشت زود تموم شد داستان پروانه ... ممنون ازشما بابت داستان تون آموزنده بود 💐 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✅موقع *صدقه* دادن زرنگ باشید! ✍آیت الله مجتبی تهرانی (ره): اگر می‌خواهی صدقه بدهی، همین طوری صدقه نده؛ زرنگ باش، حواست جمع باشد. صدقه را از طـرف امـام رضـــا(ع) بــرای سـلامتی امام زمـان(عج) بـده! این جوری برای دو معصوم است؛ دو معصومی که خدا آنها را دوست دارد، ممکن نیست خداوند این صدقه تو را رد کند. توهم اینجا حق واسطه‌گری‌ات را می‌گیری. تو واسطه‌ای و همین حق واسطه‌گری‌ است که اجازه می‌دهد تو به مراحل خاص برسی. امام صادق (علیه السلام) : صدقه دادن در شب جمعه و روز آن و نيز صلوات بر محمد (صلی الله علیه و آله) در شب جمعه و روز آن، برابر هزار حسنه است و هزار بدي به وسيلة آن نابود مي شود و هزار درجه بر مقام آدمي افزوده مي شود . 📚وسائل الشيعه ، ج۷، ص۴۱۳ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟡 چگونه خودمان و فرزندان‌مان با ملائکه همنشین شویم؟! ❇️ استاد عالی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✨﷽✨ 🌼داستان کوتاه دعای چوپان ✍️ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﭘﺪﺭﺵ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ. ﺍﺯ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻩﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪ؟ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ‏ﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺧﺎﺻﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ؛ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻤﺎﺯ آن‌ها ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻢ‏. ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﻟﻄﻒ ﮐﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﭘﺪﺭ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﻥ! ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺟﻤﻠﻪﺍﯼ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ‏نماﺯﺵ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ! ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﺑﻮﺩ؟ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﻠﺪ ﻧﺒﻮﺩﻡ. ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻧﺎﭼﺎﺭﯼ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺩﻓﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ. ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻡ، ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭوﯾﺎ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﺁﺳﻮﺩﻩﺍﯼ؟‏ ﭘﺪﺭﺵ ﮔﻔﺖ: ‏ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺩﻋﺎﯼ ﺁﻥ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ! ﻣﺮﺩ، ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻨﺎﺯه ﭘﺪﺭﺵ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﭼﻪ ﺩﻋﺎﯾﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ؟ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ‏ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﯽ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ، ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺘﻢ: ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ، ﯾﮏ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽﺯﺩﻡ. ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ، ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺗﻮﺳﺖ. ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﯽ.‏ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍﯼ ﺁﻥ ﭼﻮﭘﺎﻥ؛ ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻋﺎﯼ ﯾﮏ ﺩﻝ ﺻﺎﻑ، ﺍﺯ ﺻﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﯾﮏ ﺩﻝ ﭘﺮﺁﺷﻮﺏ ﺑﻬﺘﺮ است. ‌‌‌‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#سرگذشت_پریا🤍✨ امروز روز پریسا بود روزهای عادی هم همیشه پریسا حائذ اهمیت بودو امروز که دیگه جای خود
🤍✨ بازم پرهام و شوخی های مسخرش همزمان صدای خنده های پریسا فضا رو پر کرد با غضب نگاهش کردم و گفتم ؛مگه مریضی نمی گی سکته میکنم ،.!؟؟🤨😤 پرهام پوزخندی زد و ادای من رو درآورد ، می خواستم بهش حمله کنم و از خجالتش در بیام اما می دونستم که زورم بهش نمیرسه ، پرهام هم همین رو می خواست من هم حال و حوصله شوخی ها و بی مزه بازی هاش رونداشتم ، با جدیت گفتم پرهام گمشو دورو ور من نچرخ حوصله ات رو ندارم !! مامان گفت : پرهام ولش کن مادر سربه سرش نذاراون از بچگیش هم همینطور عنق و بد غلق بود از متلک مامان دلم شکست 🥺💔 پریسا قهقه ای کوتاهی زد و تو گوش مامان گفت پریا از چیزی ناراحته!؟ مامان گفت نه نمی دونم چشه ولش کن و با صدای آروم تری که من نشنوم اما خوب شنیدم گفت حسودی می کنه ! دیگه طاقت نیاوردم از پای میز بلند شدم و به سمت پله ها رفتم ،درحالی که گریه می کردم گفتم دست ازسرم بردارید،از حرفاتون خسته شدم از متلک ها و تیکه پرونی هاتون بریدم!😫😭 به راه پله ها که رسیدم همون جا ایستادم صدای مامان و پریسارو می شنیدم 🙁 پریسا گفت: اینم شانس من همه خواهر دارن منم خواهر دارم،خواهرهای دیگه چکار ها که نمی کنن وقتی قرار خواهرشون عروس بشه این یه مدت لج کرده ، از عالم و آدم دور شده چه خبر من دارم با یه پسری ازدواج می کنم که اسم ورسم داره و سرش به تنش می ارزه خوب من چکار کنم که تو خواستگارخوب نداری تقصیر من چیه !؟ مامانم به پریسا گفت : عزیزم دلخور نباش پریا هنوز بچه اس عقل نداره، امروز روز تو نباید ناراحت بشی باید بخندی شاد باشی 😊 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ توبه‌کننده، محبوب خداست... ❇️ آیت‌الله فاطمی‌نیا (ره) ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چه گناهی باعث می‌شود خداوند نعمت‌هایش را از ما بگیرد؟ ❇️ آیت‌الله مجتهدی (ره) ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°