8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ | واکنش دکتر رفیعی به توهین و بی احترامی به حضرت نوح (ع)
♦️اعتراض به پیامبر (ص) شرک است. شما چه میدانید قرآن چیست؟ حدیث چیست؟ دعا چیست؟...
#دکتر_رفیعی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
20.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ | وظیفه فرزندان در مقابل پدر و مادر
#دکتر_رفیعی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را در جامعه معرفی و ترویج کنیم
#حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : مرز عزت و تکبر نزدیک است
#حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#امام_باقر عليه السلام
🔹جهَنَّمُ مَحْفُوفَةٌ بِاللَّذَّاتِ وَ اَلشَّهَوَاتِ فَمَنْ أَعْطَى نَفْسَهُ لَذَّتَهَا وَ شَهْوَتَهَا دَخَلَ اَلنَّارَ
🔸جهنّم در احاطه #شهوات و #خوشگذرانی هاست. پس هر كس خواسته ها و شهوات نفس خود را برآورده كند، وارد آتش جهنم مى شود.
📗 الکافی ج2 ص89
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#سوره_مبارکه_انبیا آیه ۱۸
🔸بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ
🔹بلکه ما حق را بر سر باطل میکوبیم تا آن را هلاک سازد؛ و اینگونه، باطل محو و نابود میشود!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🔹فلسفه امتحان الهی
مرحوم حاج محمد اسماعیل #دولابی:
هرجا خدا امتحانت کرد و یکخورده عقب رفتی، غصّه نخور! این امتحان، لازم بود تا به ناقص بودن خود پی ببری. یککمی تلاش میکنی، جبران میشود.
▫️امتحان فضل خداست و برای رشد خلق، نافع و لازم است.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💎 لَيْسَ الْخَبَرُ كَالْمُعَايَنَةِ
شنیدن خبری چون دیدن آن نباشد.
مکن باور سخنهای شنیده
شنیده کی بود مانند دیده
📚نهج الفصاحه، ص657
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا رّبَّ اِنَّ لَنا فیکَ اَملا ً طَویلاً کَثیراً
خدایا، ما روی تو خیلی حساب کردیم🤍
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#نامهعلوی ✨💚🍃
↯🌙
حضرت امیرالمؤمنین علے علیه السلام فرمودند:
(عهدنامه مالک اشتر)
به نام خداوند بخشاينده مهربان.
بايد كه محبوبترين كارها در نزد تو، كارهايى باشد كه با ميانه روى سازگارتر بوده و با عدالت دمسازتر و خشنودى رعيت را در پى داشته باشد زيرا خشم توده هاى مردم، خشنودى نزديكان را زير پاى بسپرد و حال آنكه، خشم نزديكان اگر توده هاى مردم از تو خشنود باشند، ناچيز گردد.
خواص و نزديكان كسانى هستند كه به هنگام فراخى و آسايش بر دوش والى بارى گران اند و چون حادثه اى پيش آيد كمتر از هر كس به ياريش برخيزند و خوش ندارند كه به انصاف در باره آنان قضاوت شود.
اينان همه چيز را به اصرار از والى مى طلبند و اگر عطايى يابند، كمتر از همه سپاس مى گويند و اگر به آنان ندهند، ديرتر از ديگران پوزش مى پذيرند و در برابر سختيهاى روزگار، شكيباييشان بس اندك است.
اما ستون دين و انبوهى مسلمانان و ساز و برگ در برابر دشمنان، عامه مردم هستند، پس، بايد توجه تو به آنان بيشتر و ميل تو به ايشان افزونتر باشد.
📚 نھج البلاغه،نامه۵٣بخش۵
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🪴🕊 اون روز خیلی بهمون خوش گذشت احمداقا و مامان دستمو گرفته بودن و باهم قدم میزدیم و بعدش با درشکه
🪴🕊
با اینکه احمدآقا کلی باهام حرف زده بود و برام توضیح داده بود که هرکاریم بکنن نمیتونن جلوی قرار ماهانه منو مامانم رو بگیرن اما بازم میترسیدم بخاطر همین از تعریف کردن رفتن به شهرو گشتوگذارمون چیزی نگفتم!!🤭
عمه یه تای ابروشو داد بالا و گفت شب چی
شبو کجا خوابیدی!؟
گفتم خب معلومه خونهی احمدآقا دیگه
عمه خورشید چینی به بینیش انداختو گفت چه احمدآقا احمدآقاییم واسه من راه انداخته نیم وجبی!!
یک قدم جلوتو اومدو گفت منظورم اینه شب پیش کی خوابیدی🤨
گفتم پیش مادرمو ننه ناجیه
آهانی گفتو خواست بره بیرون و یهو برگشت سمتمو گفت چیزی که برات نخریدن !؟
چشاشو گرد کردوگفت بخدا اگه برات خریده باشنو با خودت آورده باشی چشامو روی همه چیز میبندمو من میدونمو تو ها دلبر😠😤
گفتم نه نه عمه جان خیالتون راحت باشه تموم حرف هاتون رو یادم بود نذاشتم چیزی برام بخرن!
عمه که انگار خیالش تقریبا راحت شده بود پشتشو بمن کردو به سمت حیاط راه افتاد...
تازه از دست عمه خلاص شده بودم که سروکلهی خدیجه پیدا شد
به دیوار تکیه دادو گفت اون چی بود رفتی تو پستو قایم کردی دستامو به کمرم زدمو گفتم وای به توهم باید جواب پس بدم؟!
خدیجه قیافهی بیخیالی به خودش گرفتو گفت باشه پس میرم به مامانم میگم شاید اون بدونه چیو ازما قایم میکن😒
میخواست بره به طرف حیاط که دستشو گرفتمو گفتم نه وایسا بهت میگم!!
چند دقیقه بعد منو خدیجه توی پستو بالا سر صندوق من نشسته بودیم و خدیجه خوراکی هارو وارسی میکرد
قشنگ معلوم بود از دیدن این همه ابنبات و شکلات ذوق کرده اما نمیخواست نشون بده😍😅
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°