📷در حکومت امام مهدی مردم مانند شاه زندگی میکنند 👑
وَ اَلَّذِي فَلَقَ اَلْحَبَّةَ وَ بَرَأَ اَلنَّسَمَةَ لَيَعِيشُ إِذْ ذَاكَ مُلُوكٌ نَاعِمِينَ.
💠 امیرالمؤمنین علیه السلام در ضمن حالات حکومت حضرت مهدی عجل ﷲ فرجه فرمودند:
👈قسم به آن خداوندی که دانه را شکافت و جان را آفرید که در آن زمان مردم پادشاهوار، آسوده و در ناز و نعمت زندگی میکنند.
🤲🏻 اللهم عجل لولیک الفرج💚
📗تفسير البرهان، ج ۳، ص ۵۰۶
📗تفسير نور الثقلين، ج ۳، ص ۱۳۹
📗تفسير العیاشی، ج ۲، ص ۲۸۲
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
شما جوان های عزیز
شکست آمریکا را خواهید دید 🌱
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✍نمازهايم اگر "نماز" بود
موقع سفر، ذوق نمی کردم از شکسته شدنش💔
نمازهايم اگر نماز بود
که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت🧎♂️
اگر نمازهایم نماز بود
تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم
برای نشان دادن خاموش کردن شعله گاز🔥
نمازهایم"نماز" نیست
اگر نمازم نماز بود
می شد پناهگاه🌿...
می شد مرهم💚...
می شد شاه کلید🦋...
خدایا!
من از تو فقط یک چیز می خواهم.
بر من منت بگذار و کاری کن
نمازهایم نماز بشوند🕊...
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حقیقتتوبهبرگشتبهولایته💚..
شیطانتوبهنکرد...
چونبرگشتبهولایترونپذیرفت"🚫"
#استادعالی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
عبادتحقیقیترکگناهاست🌿"..!
اصلدینپرهیزازگناهاست...
ازگناهانبپرهیز:عابدترینمردممیشوی
باتقویباش:
اگرازگناهدوریکردیعملتهرچندکمباشدقبول است🕊..!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکی از اون چیزای که حال ادم رو خوب میکنه و شکرگزاری رو بالا میبره اینه که:
تکلیف باتوعه🤝
اما
نتیجه باخداست☝️
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🪴🕊 چطور میتونست اینقدر بیخیال باشه؟! البته شاید اگر منیژه از آینده خبر داشت و میدونست بعدها قراره چ
🪴🕊
سینی صبحانهی خودمون رو هم بردم بالا و سفره رو پهن کردمو تا همگی جمع بشن رفتم توی اتاق خودمون!
از صدای جیر در چوبی اتاق خدیجه که زیر پتو بود سرشو بلند کرد،گفتم بیداری
سری تکون داد و توی جاش چرخید و به سقف خیره شد!!🙄
منیژه هم که تازه بیدار شده بود صبح بخیری گفت و رخت و خوابش رو جمع کرد و رفت بیرون تا دستو و روشو بشوره
رفتم زیر پتوی خدیجه و براش تعریف کردم که روی صبحونشون تف ریختم!
خدیجه بیشتر از من خوشحال شده بود از این فتح کبیرمون و دوتایی تا دلمون درد گرفت خندیدیم😅😂
الان که بهش فکر میکنم میبینم چقدر دنیای سادهای داشتیم…!
تصمیم گرفتیم هر روز توی غذاهاشونم یه چیزهایی قاطی کنیم و کردیم، دلمون یکم خنک شده بود…😍
بعد صبحانه من و منیژه سفره رو جمع کردیم و خدیجه با دستور عمه توی اتاق موند، دل توی دلم نبود ببینم اون تو چخبره
میدونستم مرغ عمه خورشید یه پا داره اما خدا خدا میکردم خدیجه بتونه یه راهی پیدا کنه و دل عمه رو نرم کنه !!
سریع ظرف هارو شستیمو بردیم توی مطبخ
دستامو با دامنم خشک کردمو خواستم برم بالا سر و گوشی آب بدم ببینم چخبره
که خدیجه با سرعت در اتاق رو باز کرد و به حالت دو رفت توی اتاق خودمونو در رو محکم بست!!🙁
عمه با آرامش دست به کمر از اتاق بیرون اومد و گفت فکر نکن با این کولی بازی هات منو بابات پشیمون میشما
تو چه راضی باشی چه نباشی همون میشه که من گفتم به نفعته که رام بشی و کاری نکنی که از گیسات بگیرم بنشونمت سر سفرهی عقد…😠😤
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🔷 اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ أَمِینِکَ عَلَى وَحْیِکَ...
🔸خداوندا بر محمد (ص) که امانتدارِ وحی توست درود فرست...
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
سلام و احترام دوستان عزیز
لطفا شما هم خاطره یا رسم های و آداب قدیمی خودتون و مادرانتون رو برامون بفرستید با افتخار در کانال قرار میدیم 🥰❣🙏
با تعجب داشتم نگاهش میکردم و توی دلم میگفتم چرا یه مادر باید اینقدر سنگدل باشه که به طرف اومد منو از سر راهش کنار زد و از بغلم رد شد!
خودمو به خدیجه رسوندم، سرشو گذاشته بود روی زانوهاش و گریه میکرد🥺😭
رفتم پیشش نشستم نمیدونستم چی بگم که دلداریش بدم اصلا نمیدونستم توی اینجور مواقع چی باید گفت!
یکم که آرومتر شد گفتم چی گفتین توی اتاق!؟
خدیجه سرشو به دیوار تکیه داد آب بینیشو بالا کشیدو گفت میگن که عباس از گوشت و خون خودمونه نمیذاریم همچین موقعیت خوبی از دستمون بره!☹️
چینی به بینیم دادمو گفتم اییییشش کدوم موقعیت خوووب؟!
شانهای بالا انداخت و گفت من چه میدونم
فعلا که از نظر شاه و ملکه بهترین پسری که توی این منطقه پیدا میشه عباسه لندهوره!
صورت سرخ از گریهشو توی دستاش گرفت و نوچی کرد و بعدش زمزمه وار گفت هیچ راه دیگهای ندارم یا باید از شر خودم خلاص بشم یا باید قبول کنم!
وحشت زده چنگی به دامنش انداختمو گفتم وا یعنی چی از شر خودم خلاص بشم؟!هیچ معلوم هست چی داری میگی؟
نمیبخشمت به خدا اگه به همچین چیز احمقانهای حتی فکر هم بکنی!🤨😤
تک خندهای کردو گفت باشه بابا حالا توهم زدی😅
گفتم حالا خندیدنت وسط این برهوتی که توش گیر کردیم واسه چیه
گفت واسه اینکه فهمیدم توی دنیای بزرگی حداقل واسه یکی مهمم!🥰🥲
_ نگو اینطوری همه دوست دارن همه چیزم خوب بودا فقط نمیدونم یهو این عباس دست پهن چرا همه چیزو بهم ریخت!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🕊🌷
هر کی از حاجی میپرسید:
+نظرت در مورد فلانی چیه؟
حاجی چه فلانی رو میشناخت
چه نمیشناخت،فقط یه جواب میداد:
-میگفت:
من فقـط خودمـو خوب میشناسم که
از همه آلوده ترم...😔💔
🕊🌷
#شهید | #ابراهیم_همت
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°