eitaa logo
تلویحات
247 دنبال‌کننده
219 عکس
89 ویدیو
11 فایل
تلویحات یاسر حسین پور (نام کتابی است از سهروردی) دکتری فلسفه مدرس حوزه و دانشگاه تالیفات: فلاح فلسفه عالم نفس از تشکیک تا وحدت عالیجناب فلسفه (در دست نگارش) https://eitaa.com/YaserHoseinpour Instagram:@Yaser_Hoseinpour Telegram:t.me/Talvihaat
مشاهده در ایتا
دانلود
درباره علم و سلطه یا علم ابزار سلطه فرانسیس بیکن انگلیسی، ملاصدرای شیرازی و رنه دکارت فرانسوی سه فیلسوف و متفکر همعصرند. حدود چهارصد سال پیش و در همان روزهایی که بیکن و دکارت در اروپا در حال تفلسف و نظریه پردازی بوده اند، صدرای شیرازی در ایران کرسی تدریس داشته است. امروزه بیکن را در شمار بانیان انقلاب علمی غرب قرار می دهند و دکارت را از موثرین اصلی بر تاریخ فلسفه غرب می دانند. کمااینکه هم اکنون فلسفه ملاصدرا، فلسفه رایج و‌ حاکم اسلامی و ایرانی است. در حقیقت می توان مدعی شد، علم امروز غربی، حاصل تلاشهای بیکن و دکارت و علم اسلامی کنونی، حاصل زحمات ملاصدرا است. به بیان دیگر می توان عمری چهارصد ساله برای هر دو در نظر گرفت. اما یک تفاوت عمده و عبرت آموز در رویکرد ملاصدرا با معاصران اروپایی او وجود دارد. نکته ای که حتی توجه شهید متفکر مرتضی مطهری را نیز به خود جلب کرده است. لکن آنچه او فرموده، در حکم پژوهش ناقصی است که تکمیل آن می تواند حاوی نکات ارزشمند و تحول آفرینی باشد. در حالی که خصوصا بیکن، به علم _ به درستی _ به عنوان ابزار تسلط به طبیعت و جهان می نگرد و علم را صرفا ابزاری برای تسلط بر جهان می داند که وظیفه ای جز خدمت به بشر برای تسلط یافتن بر هر چه غیر اوست نمی داند، ملاصدرا به تبع از آموزه های عرفان و حکمت اسلامی، انزوا را شرط اکتساب علم می داند و حتی دایره تاثیر آن را عمدتا بر نفس انسانی و سلوک صعودی او به سمت الله معرفی می کند. هرچند گاهی نیز از حاکمیت اسلامی، جامعه دینی سخن می گوید و ضرورت تحقق آن را گوشزد می کند. بنابراین، جدای از قضاوت درباره نقش انزوا در کسب علم، و تقدم قطعی تأثیر علم بر نفس انسانی و سلوک الهی، مشاهده می شود غفلت از نقش سلطه آفرین علم موجبات تفاوت عمده میان غرب و اسلام در قلمرو حاکمیت علمی و موقعیت در دوگانه سلطه پذیر و سلطه گر ایجاد کرده است. تفاوتی که تاثیر جدی بر توازن کنونی دو تمدن غربی و اسلامی داشته است ... یاسر حسین پور @Talvihaat
امام و سلطه یا تعالی حکمت متعالیه خمینی در میان متفکران صدرایی و پیروان حکمت متعالیه، تلاشهای زیادی برای تبیین یا تصحیح و بلکه تکمیل حکمت متعالیه صورت پذیرفته است. به گونه ای که امروزه می توان مدعی جریانی تحت عنوان «نوصدراییان» شد. در چهار قرن پس از ملاصدرا، برخی تلاش وافری برای ارائه تقریری نو از مسائل فلسفی داشته‌اند و گروهی به بازنویسی یا نونویسی آن پرداخته اند. بعضاً مبانی آن را مورد دقت قرار داده و گاهی مسائل آن مورد واکاوی واقع شده است. عده ای حرکت جوهری، برخی تشکیک در وجود و نسبتش با وحدت شخصی وجود، گروهی وجود ربطی و جمعی اتحاد عاقل و معقول را مطالعه کرده و احیانا تکامل بخشیده اند. مدرس طهرانی، معاد صدرایی را دستخوش تغییر کرده است و علامه طباطبایی در روش صدرا تفاوتی ایجاد نموده است. برخی مبانی عرفانی اش را مستحکم کرده اند و برخی تاثیرات کلامی اش را امتداد بخشیده اند. اما در این میان آنکه بزرگترین و هوشمندانه ترین تکامل را در حکمت متعالیه ایجاد کرده است، امام خمینی است و اگر او را از این جهت بزرگترین فیلسوف صدرایی بنامیم گزاف نگفته ایم. او با دقت و هوشمندی، اساسی ترین نقطه نفوذ حکمت صدرایی را ترمیم کرده است و حکمت متعالیه را از نفوذ و سلطه اجانب ایمنی بخشیده، علاوه بر استقلال بخشی به آن، قوت سلطه و حاکمیت داده است. امام به عنوان یک حکیم متأله، بیشترین تأکید را از میان همه مفاهیم بر «استقلال» و عدم سلطه پذیری داشته معتقد است نهایت حکمت می بایست حاکمیت الله و نفی سلطه اجانب باشد. همین امر او را معنون به بزرگترین مرمت کننده و تکامل بخش حکمت متعالیه و فلسفه صدرا می کند. بازسازی امام خمینی از حکمت متعالیه، منحصر در برخی مبانی یا مسائل نیست، بلکه جهت گیری حکمت اسلامی را از سلطه پذیر به نافی سلطه و مستقل تغییر می دهد و نهایتا به توازن تمدنی مفقود میان اسلام و غرب منتهی می شود. آنچه امام با حکمت اسلامی کرد، علاوه بر منحصر به فرد بودن، انقلاب ساز، تمدن ساز و در جهت نفی سلطه و بلکه با لحاظ ابزار سلطه بودن علم است. به واقع می توان حکمت اسلامی را به دو بخش پیش و پس از خمینی تقسیم نمود. امام با فهم دقیق از ابزار سلطه بودن علم، با مرمت ضعفی که در حکمت اسلامی و به جهت تاکید بر انزوا و تحدید تأثیر علم بر نفس انسان، وجود داشت، موازنه اسلام و غرب را در مسأله علم به سود اسلام تغییر داد. و این بزرگترین تحولی است که در چهار قرن پس از ملاصدرا، در حکمت اسلامی پدید آمده است. یاسر حسین پور @Talvihaat
در جستجوی شواهدی پیرامون «آیا قوانین طبیعت ثابت اند؟» یکی از مشهورات علم فیزیک ثابت بودن قوانین طبیعت است. این مسأله به عنوان یکی از مبانی مسلم علم مدرن تلقی می شود. در مقابل، برخی از پیروان نظریه کوانتوم در فیزیک، اقلیتی را تشکیل می دهند که ثبات قوانین طبیعت را نمی پذیرند. روپرت شلدریک، در فصل سوم کتاب ده باور بی اساس علم مدرن، به تفصیل این مسأله را بررسی کرده است. این نوشتار تلاشی است برای فهم دقیق تر مسأله بر اساس مبانی حکمت اسلامی. حکمای اسلامی، در یک تقسیم بندی، اراده الهی را به دو صورت تکوینی و تشریعی توضیح می دهند. هر چند اختلاف نظرهایی هست اما بهترین ملاک این تقسیم تغییر پذیری یا تغییر ناپذیری آن ها است یا به بیان دیگر، تخلف پذیری و تخلف ناپذیری. اراده تکوینی خداوند که شامل سنت‌های الهی می شود، تغییرناپذیر و تخلف ناپذیرند بر خلاف اراده تشریعی که هم تغییرپذیر و هم تخلف پذیرند. مثلاً احکام شریعت هم از سوی خداوند قابل تغییرپذیرند و هم از سوی مردم تخلف پذیر اما سنت‌های الهی مثل: من یتوکل علی الله فهو حسبه ان تنصرالله ینصرکم انتم الاعلون ان کنتم مومنین الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و از این قبیل اراده تکوینی، تغییرناپذیر و تخلف ناپذیرند. حالا سوال اینجاست قوانین طبیعت تکوینی اند یا تشریعی ؟ برخی شواهد نقلی موید تشریعی بودن برخی قوانین طبیعت هستند مثل سرد شدن آتش در ماجرای حضرت ابراهیم. در مقابل شواهدی بر تکوینی بودن برخی قوانین طبیعت در منابع نقلی وجود دارد. اما در حکمت عقلی اسلامی، می توان دو نظریه متفاوت را به ابن سینا و ملاصدرا نسبت داد. اولی مایل است ثبات قوانین طبیعت را بپذیرد و دومی مصر است با ادعای تکامل خلاق طبیعت منکر ثبات قوانین طبیعت شود. فی الواقع گویا ابن سینا قوانین طبیعت را در زمره اراده تکوینی خداوند می داند و ملاصدرا در عداد اراده تشریعی او. توضیح آنکه: ابن سینا با تقسیم مبدأ رفتار به نفس و صورت، و اعتقاد به سه نفس نباتی، حیوانی و انسانی _ و احیانا فلکی _ رفتارهای قابل تغییر را منحصر در نفس می داند و لذا طبیعت دارای صورت را، دارای رفتار ثابت می داند. اما در مقابل، ملاصدرا، در نظریه شگفت انگیز حرکت جوهری، به انضمام اعتقاد به تساوق وجود و شعور، اساس رفتار طبیعت را غیر ثابت می داند. به بیان دیگر، حرکت اشتدادی معادل حکمی تکامل خلاق طبیعت است. خلاصه آنکه احتمالا بتوان چنین نسبتی را پذیرفت که ابن سینا همچون مشهور فیزیکدان ها معتقد به رفتار ثابت طبیعت و ملاصدرا، مانند طرفداران نظریه کوانتوم مدافع رفتار غیر ثابت طبیعت است. یاسر حسین پور @Talvihaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درباره هیچ فلسفی تذکر: این ویدئو بر خلاف آنچه در ابتدا و به اشتباه قید شده، هیچ ربطی به «هیچ کوانتومی» ندارد. بلکه شما در این ویدئو علاوه بر آشنایی با انواع «هیچ» با حقیقت «هیچ فلسفی» یا «عدم مطلق» آشنا خواهید شد. عدم مطلق یا هیچ محض، در مباحث فلسفی کاربرد دارد و در ضمن قواعدی مثل «لا میز فی الاعدام» به آن پرداخته می شود. مثلاً اولا شیئیت اعدام، در ادامه تمایز بینشان و به تبع علیت میان آنها، نفی می شود. همچنین فهم برهان صدیقین علامه طباطبایی، متوقف بر درک معنای عدم مطلق است. این مسأله در روایات ما راجع به ابتدای خلقت و در ضمن عبارت شریف « خلق الله الاشیاء کلها لا من شیء» و عباراتی مشابه همین فقره، اشاره شده است. توضیح آنکه تعبیر «لا من شیء» در برابر «من لاشیء» قرار می گیرد و عملا همنوا با حکمای مسلمان، نفی عدم مطلق می کند. در حقیقت مشاهده این ویدئو، علاوه بر آنکه شما را با مراتب مختلف عدم آشنا می کند، مقدمه فهم بهتر «عدم مطلق» یا به تعبیر نمکین بازیگر آن، «بی همه چیز» می شود. عملا هم فهم مباحث فلسفه درباره عدم را تسهیل می کند و هم به فهم روایات مذکور کمک می کند. یاسر حسین پور @Talvihaat
واحد پژوهش مدرسه علمیه عالی نواب با همکاری مدیریت پژوهش حوزه علمیه خراسان برگزار میکند: 📚📚کنفرانس نقد مقاله «انفعالِ نفس و تغييرِ ذاتِ مدرِك: مسأله ای ارسطويی، رديه ای سينوی و دفاعيه ای صدرايی» 🖊 نویسنده مقاله: دکتر مصطفی زالی (پژوهشگر و استادیار دانشگاه تهران- رشته فلسفه) ناقد محترم: فاضل ارجمند محمد مهدی امین نیا ناظر علمی: حجت الاسلام یاسر حسین پور (پژوهشگر و استاد سطوح عالی فلسفه) لینک مقاله جهت مطالعه: https://phm.znu.ac.ir/article_242291.html 🕛زمان شنبه 27 خردادماه ساعت 13 📪مکان مدرسه علمیه عالی نواب، سالن کنفرانس 📂لینک جلسه مجازی h-navvab.ir/webinar-p (از طریق گزینه مهمان وارد شوید) @Talvihaat
ده باور بی اساس علم مدرن نویسنده: روپرت شلدریک کتاب توسط زیست شناس سرشناس و معاصر انگلیسی نوشته شده و در حقیقت یک حمله علمی به مبانی ماتریالیسم است. او در این کتاب اساسی ترین مبانی علم مدرن را به چالش می کشد. کتاب حقیقتا ارزشمند و خوانش آن برای همه علاقمندان به علم مفید است. یاسر حسین پور @Talvihaat
چند نکته درباره مقاله مورد بحث در کنفرانس مذکور: یک. اساسا ملاصدرا و حکمت متعالیه حتی با عجیب ترین تفاسیر هرگز نمی توانند به عنوان یک مکتب تفسیری در فلسفه ارسطویی به شمار بیایند. ملاصدرا، تاج فلسفی بر اندام عرفان اسلامی است که بیش از هرکس وامدار ابن عربی است. اگر بنا باشد برای نظریات او در فلسفه یونان به دنبال سرنخهایی باشیم باید به افلوطین و اثولوجیا می رسیم و نه ارسطو. ضمن اینکه گویی تلویحا پذیرفته شده که فلسفه اسلامی شاخه تفسیری فلسفه یونان است که هرگز پذیرفتنی نیست. دو. ذات مدرک هم به نظر ابن سینا و هم در اندیشه ملاصدرا تغییر می کند عمده آن است که ملاصدرا برخلاف ابن سینا با توجه به اینکه تغییر را مساوق حرکت می داند به حرکت در نفس معتقد می شود. سه. حاصل این حرکت، دستیابی به قدرت تعقل است و البته منطقا، با توجه به رابطه علی میان عاقل و معقول، این دو با هم اتحاد حقیقت و رقیقت دارند. فی الواقع عاقل و معقول یکی نمی شوند بلکه یکی هستند. معقول نازله عاقل است و اینچنین عملا تعبیر انفعال نفس، تعبیری نادرست است. چهار. اساسا تعقل فعل نفس است و نتیجه استکمال آن هر چند متقابلاً موجب استکمال آن نیز می شود لکن تعقل دست کم در حدوث متوقف بر استکمال نفس است نه بالعکس. پنج. ... واقعا مقاله پر خطایی است. یاسر حسین پور @Talvihaat
سهروردی به مثابه پدر ادبیات فارسی معمولا شیخ شهاب الدین سهروردی معروف به شیخ اشراق، به عنوان یک فیلسوف و چه بسا یک عارف صاحب ریاضات سنگین شناخته می شود. اما بررسی آثار مکتوب نظم و نثر فارسی و عربی وی نشان می دهد، او آشکارا یک ادیب متبحر است. سهروردی هم به زبان فارسی و هم در زبان عربی، اشعار و متون قابل ستایشی از خود به یادگار گذاشته است. شاید بتوان این فرضیه را مطرح کرد که سعدی شیرازی (م ۶۹۴) سخنور بزرگ زبان فارسی، کتاب «گلستان» خود را به جهت قالب و روش نگارش از کتاب «لغت موران» سهروردی (م ۵۸۷) الهام گرفته است. منشا این فرضیه شدت شباهت این دو کتاب در شیوه نگارش است. علاوه بر اینکه شیوه نگارش لغت موران مسبوق به سابقه نیست. ممکن است با توجه به قرابت تاریخی سهروردی و سعدی همچنین بعد مسافت شیراز و زنجان این فرضیه مخدوش به نظر برسد اما در مورد این فرضیه آنگاه استحکام می یابد که بر اساس گزارشات تاریخی دانسته می شود، قطب الدین شیرازی که در کنار شهرزوری بزرگترین شارح آثار سهروردی است و بهترین شرح از کتاب حکمة الاشراق تالیف اوست، دایی سعدی است. لذا می توان با یک اطمینان چنین فرضیه ای مطرح کرد که سعدی به واسطه نسبت سببی با قطب الدین شیرازی که از مریدان سهروردی است با آثار او آشنا شده است و گلستان خود را به روش لغت موران نگاشته است. نهایتا با توجه به جایگاه بلند و بی بدیل گلستان در زبان و ادبیات فارسی و با نظر به نقش لغت موران در نگارش آن، می توان سهروردی را به عنوان ادیب متفکری که پدر زبان فارسی است مطرح نمود. یاسر حسین‌پور @Talvihaat
آیت الله جوادی آملی یکی از عمیق ترین کتب نگارش یافته در موضوع حکمت اسلامی که سرشار از نکات ارزشمند عرفانی و فلسفی است، کتاب عقلانیت شهود تالیف آیت الله جوادی آملی است. این کتاب که در حقیقت تحریر شرح فصوص الحکم قیصری است، تا به امروز در پنج مجلد به چاپ رسیده است و پیش بینی می شود نهایتا به شانزده مجلد برسد. لکن نگارنده در این یادداشت، در صدد اشاره به یکی از اهم موضوعات موجود در جلد نخست این کتاب است. آیت الله جوادی آملی بخشی از اولین جلد این کتاب را، به نقد و بررسی نظریه خداوند و مخلوقات اختصاص داده اند. اهمیت این موضوع از آن جهت است که تنها نظریه رقیب نظریه تداخل وجودی است. توضیح آنکه در حکمت اسلامی، ادعای مبتنی بر شهود عرفا که حکایت از وحدت شخصی وجود دارد با یک استدلال عقلی همراه شده است. این استدلال عقلی به صورت منطقی شکل اول و با حد وسط نامحدود بودن خداوند بیان می شود. استدلال مذکور هم از مقدمات بدیهی متشکل و هم از صورت متقن منطقی برخوردار است. لکن نظریه تداخل وجودی تنها راه موجود برای مخالفت منطقی و عقلانی با وحدت شخصی وجود است. بنابراین در صورت «احتمال» صحت نظریه تداخل تنها استدلال عقلی بر وحدت وجود، مخدوش می شود. البته برای معتقدین به وحدت شخصی وجود، تنها راه دفاع منطقی از شهود عرفانی شان، ابطال نظریه تداخل وجودی و رفع «احتمال» آن به عنوان عامل خدشه در برهان وحدت وجود است. این کار را آیت الله جوادی آملی در این کتاب انجام داده اند. منطقا باید شاهد واکنش مستدل موافقین نظریه تداخل باشیم. برخی عناوین مجلد نخست این کتاب ارزشمند عبارتند از: بررسی جمع وحدت و کثرت از طریق تداخل وجودات دلیل عقلی تداخل استشهاد به نقل برای دخول وجودی واجب نقد هماهنگی نامحدود بودن وجود با دخول در وجودهای محدود اشکالات دلایل نقلی دخول ذات الهی در وجود اشیا نفی دخول خالق در مخلوق در بیان امام رضا علیه السلام برهان عقلی بر نفی دخول ذات در اشیا دخول فیض واحد الهی در موجودات بدون اتحاد و امتزاج بیان امام رضا علیه السلام در نفی دخول ذات و استناد دخول به مخلوقات محدود بودن شیء متصف به دخول جمع دلایل عقلی و روایات نفی کنندهٔ دخول با دیگر روایات یاسر حسین پور @Talvihaat
عقلانیت شهود تحریر شرح فصوص الحکم قیصری آیت الله جوادی آملی نشر اسراء @Talvihaat
ایمان به معاد به مثابه استدلال بر ضرورت دین دو مسأله متفاوت «اهمیت دین» و «ضرورت دین» از دو طریق مختلف قابل بررسی است. «اهمیت دین» که صرفا ناظر به کارکرد مثبت دین و فواید میدانی آن در حوزه فردی و اجتماعی است، از طریق تاکید بر برخی فواید ملموس و قابل اندازه گیری تجربی، به سادگی اثبات پذیر است. در مقابل اثبات «ضرورت دین» جز با اعتقاد به معاد و زندگی ابدی پس از ترک دنیا، ممکن نیست. فی الواقع منهای معاد، اساسا اثبات هرگونه ضرورت برای دین محال است. به بیان روشن تر، هرچند مثلا نماز حتی منهای ایمان به معاد دارای اهمیت و کارکرد است اما حقیقت فاقد ضرورت است. این حقیقت در منظومه فکری هر شخص نیز جاری است. به این معنا که تا فرد ایمان به معاد نداشته باشد، ضرورتی برای پایبندی به دین و مثلا اقامه نماز نمی‌بیند. همین امر موجب می شود ارتباط مستقیمی بین «التزام عملی به شریعت» با «میزان ایمان به معاد» در رفتار افراد مشاهده می شود. به بیان دیگر، عامل تعهد بخش به شریعت، ایمان به معاد است. لذا در واکاوی دلیل ضعف التزام عملی به شریعت، ضعف ایمان به معاد مطرح می شود. نکته اینجاست که افراد جهت تنظیم گری مستمر التزام عملی به شریعت، می بایست مدام در حال حفظ و تقویت ایمان به معاد باشند. یاسر حسین پور @Talvihaat