-توازمیانِتمامشعرها
همانےڪههیچگاهنمینویسم
ازمیانخاطرههاهمانےڪهندیدم
وازمیانرویاهاآنےڪهبهخوابمنیامد
توهمانلبخندےڪهگمشڪردم
وازمیانتمامحروفهمانےڪهڪشفنشد
تومعناےسڪـوتمنیبههمینسنگینے
بههمینزیبایی...!:)
وقتیفردا۳تاامتحانداری
ودوشبهدرستحسابینخوابیدی
وبهزورقهوهبیداری
قشنگخود ِ عذاب ِ
حرفهاییکهبایدمیزدیم ؛ امانزدیم ..
همشونتبدیلشدنبهبغض ؛ اشک ونهایتاًسردرد
AUD-20211222-WA0081.mp3
3.29M
دلتنگی ؛ دلتنگیودلتنگی
ببین ؛ دلتنگییهکلمهستعا
ولیکمکمتبدیلمیشهبهدرد ؛ یهدردبزرگ
تبدیلمیشهبهبغض ؛ یهبغضخفهکننده
تبدیلمیشهبهاشک ؛ یهسیلاببزرگازاشک
نهاصن ،
تبدیلمیشهبهلبخند ؛ یهلبخندبایادآوریخاطرات
میدونی ؛ دلتنگیقابلیتتبدیلشدنبههرچیزیروداره
نهاینکهبگیمورژنشجدیدشدهها ؛ نه
دلتنگیازقدیمهمینبودهتاالان
مثلاحوالیسال۵۷ ؛ ۵۶
کههوا ؛ هوایاعلامیهپخشکردنوفرارکردنازدست
نیروهایساواکبود
چهمعشوقههاییکهدلتنگمحبوبشونمیشدن
وچهمحبوباییکهنگرانمعشوقشون
میشدنوچهاحساساتیکهطغیانمیکردُدلتنگیبه
اوجشمیرسید
اصندلتنگیتوتمامتاریخوجودداره ..
یهتقویمبردار ؛ روزاشونگاکن
میرسیبهروزیکهاولینبارنگاهتتونگاهشگرهخورد
دلتجوونهزدویهدفهبهخودتاومدیودیدی
به!
دلدیگهمالخودتنیست !
یامثلاتقویموکهورقبزنی
روزیُمیبینیکهاولینباربهتگف دوستدارم
یاروزیکهبغلتکرد ..
منمهمینکاروکردما
رفتمتقویموبرداشتم ؛ ورقزدم
اماروزیکهبیشتربهچشمماومد
روزیبودکهرفت!
رفتواونروزشدیکیازدردناکترینروزایتقویم
رفتومنُباخاطراتشتنهاگذاشت
الانمنمکهسهممشدهدلتنگی (:!
منمکهدلتنگیامتبدیلمیشهبهبغض ؛ اشک ؛ سردرد ؛ آشفتگی
نمیدونمحالشخوبهیانهامامیدونمکهدمرفتنبهمقولدادمراقبخودشباشه
قولدادبهترینراهُبرهحتیاگهمننبودم
قولدادموفقوخوشبختبشه
همونجاکهعلییاسینیمیگه :
فقطبهمقولبدهاشتباهنکنی
فقطبهمقولخوشبختشی
وقاحتوبیغیرتیبعضیآدمارو ؛ نمیتونم
مرررردچجوریمیتونیانقدربیغیرتو
وقیحباشی
جمعکنخودتوبابا ..🚶🏿♂