eitaa logo
تنبیه الأمة
2.6هزار دنبال‌کننده
174 عکس
79 ویدیو
22 فایل
تنبیه الأمة، #جهادی است در راستای #تبیین حقایق، کوششی در دفاع از حریم دین و مقابله با انحرافاتی که به نام دین رقم می‌خورد. مدیر کانال: @saleh63
مشاهده در ایتا
دانلود
امام خمینی ره و نظریه الاسلام هو الحکومه.mp3
31.67M
نشست علمی با عنوان: «امام خمینی (ره) و نظریه الاسلام هو الحکومة» ▫️ارائه دهنده: آیت الله سیدمحمدمهدی میرباقری ▫️دبیر علمی: حجت الاسلام محمد متقیان تبریزی ⏰ زمان:شنبه ۱۲ خردادماه ساعت ۱۳. 🕌 مکان: مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم‌السلام، طبقه دوم، سالن امام خمینی (ره) @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 همه چیز بود، ولی او نبود... ما هیچ چیز نداشتیم. رهبر معظم انقلاب @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از طلبه مدیا
8.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ اولین اعلامیه امام خمینی(ره)؛ انسان در خلوتش هم از آن می‌ترسید! 📖 بازگویی خاطرات رهبر معظم انقلاب و برخی علما پیرامون حوادث سال ۱۳۴۲ 🕰 بعد از آن بیست دقیقه، احساس کردیم از هیچ چیز نمی‌ترسیم و توانایی مقابله با هر خطری را داریم! 🎙محمد توکلی 📲 به طلبه مدیا بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/657522961Cbd43c59a42
📜 اعلامیه حضرت آیت الله العظمی خویی در پی قیام خونین ۱۵ خرداد... ✍ بسم الله الرحمن الرحیم قال الله سبحانه و تعالی: «ولا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار و ما لکم من دون الله من اولیاء ثم لا تنصرون» ❌ کمک و همراهی ظالمین و ستمگران در شریعت مقدسه اسلامیه از اعظم محرمات است و در حرمت آن بین علماء اعلام خلافی نیست. 👈 نظر به اینکه دولت فعلی ایران برای پیشرفت مقاصد شوم خود که مخالف مقررات دین اسلام است از هرگونه تعدی و ظلم از زدن و کشتن و زندان بردن آقایان علماء اعلام و طلاب علوم دینیه و سائر طبقات مومنین مضایقه ندارد، بر هر فردی از افراد مسلمان در هر لباس و هر مقامی که باشند واجب است که از همکاری با این دولت خائن خودداری نمایند. و بر تمام مسلمانان لازم است استغاثه حضرت سیدالشهدا حسین بن علی(علیه‌السلام) را در نظر گرفته و از دین مقدّس اسلام دفاع نمایند. 🖊 نجف اشرف - ۱۴/محرّم‌الحرام/۱۳۸۳ هـ ابوالقاسم الموسوی الخوئی @Tanbiholomah
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 «دلم سوخت» و فرصتی برای تأمل در یک مسأله کلان فقهی‌ـ‌اخلاقی ✍️ محمد عشایری منفرد رهبر معظم انقلاب، با جمله‌ی بیدارگرِ «دلم سوخت»، صاحب این قلم را به یاد ادله‌ای انداختند که به اندازه‌ی شایسته به عرصه فقاهت، بویژه فقه اجتماعی و فقه رسانه، وارد نشده‌ است. آن‌چه دل رهبری را سوزانده، این است که در وجود رئیس جمهور فقیدمان، «نعمت»ها و «معروف»هایی وجود داشت، که نادیده انگاشته شده است. همین «نادیده انگاشتن نعمت‌ها و معروف‌ها در یک جامعه»، مسأله‌ای است که نیاز به تأمل فقهی دارد؛ 1️⃣در دعای بیستم صحیفه سجادیه (ع)، "برجسته کردن معروفی که از دیگران سر می‌زند"، یکی از مکارم اخلاقی قلمداد شده (افشاء العارفة). در تراث روایی امامیه، از «کُفر المعروف» نهی شده است. منظور از کفر المعروف، ظاهراً این است که وقتی کسی عمل معروفی انجام می‌دهد، دیگران نادیده بگیرند، تحسینش نکنند و از او قدردانی نکنند. در منابع روایی امامیه در «باب مَن کَفَرَ المعروف» روایات هشداردهنده و شگفت‌آوری گردآوری شده است (الکافی، ج 4، ص: 33). شیخ حر عاملی ره، این روایات را در «باب تَحْرِيمِ كُفْرِ الْمَعْرُوفِ مِنَ اللَّهِ كَانَ أَوْ مِنَ النَّاسِ‌» در میان «ابواب امر به معروف و نهی از منکر» گرد آورده است (وسائل، ج 16، ص: 309). نام‌گذاری باب، با کلمه‌ی «تحریم»، فتوای شیخ حر ره را نشان می‌دهد هرچند در فقه استنباطی، این مسأله چندان بررسی نشده و فتوای روشنی به دست نیامده است. بی‌گمان نمی‌توان این روایات را به روابط فردی محدود کرد و آنها را به روابط شهروندان با حاکمان و نیز روابط رسانه‌ها با حاکمان، بی‌ارتباط دانست. در چند روایت، تصریح شده که باید "از آن دستی که نعمت خداوند بر آن دست جاری می‌شود تا به تو برسد"، شکرگزاری کنی (همان). در آموزه‌های نهج البلاغة، بین «ثنای استحقاقی» و «مَلَق=چاپلوسی»، که بار ارزشی منفی دارد، فرق نهاده شده است (الثَّنَاءُ بِأَكْثَرَ مِنَ الِاسْتِحْقَاقِ مَلَقٌ). در روایات، ناسپاسی (کفران النعمة) موجب قطع نعمتها، پریشانی جامعه و کسادی بازارها قلمداد شده است! بعید است که این ناسپاسی فقط بر «ناسپاسی فردی» حمل شود و شامل «جامعه ناسپاس» نشود. ظاهرا برداشت شیخ حر عاملی ره نیز هین بوده است که این باب را در میان ابواب امر به معروف و نهی از منکر (که صبغه‌ی اجتماعی دارد) گنجانده وگرنه مانند برخی دیگر از محدثان، این باب را در ابواب صدقات می‌گنجاند تا صرفاً رابطه آخذ صدقه با معطی صدقه را بیان کند. 2️⃣چنانکه در فرجام بحث زکات آمده، بر آخذ صدقه، حرام است که «کفران نعمت» کند بلکه شایسته‌ است آخذ از صدقه‌دهنده ثناگویی و تشکر کند (منتهى المطلب، ج‌8، ص: 510). در ذیل مبحث صلات استسقاء، وقتی می‌خواهند "گناهان موجب کاهش نزولات آسمانی" را فهرست کنند، «کفران النعمة» را یکی از این گناهان دانسته‌اند (جواهر 12/127) صاحب جواهر ره در خاتمه‌ی این بحث نوشته است: «و لعل أعظم أسباب حلول النقم و تحويل النعم احتقار النعمة» (همان 129). 3️⃣ به گمان نگارنده، آن‌چه دل رهبرمان را سوزانده، مسأله‌ای فراتر از بی‌توجهی ما به «معروف»ها و «نعمت»های رئیس جمهور شهید است چون به طور کلی کارنامه‌ی جامعه ایرانی، درباره «کفر المعروف» و «کفران النعمة» نیاز به تأمّل و بررسی دارد. 4️⃣ خوب است اهالی فقاهت نیز در تحلیل و تبیین این روایات و تطبیق آن بر ساحت اجتماع و رسانه و نیز روابط شهروندان با حاکمیت، بیشتر بکوشند تا دانش کافی برای آگاهانیدنِ جامعه تولید شود. شاید کم‌عملی جامعه ناشی از کم‌آگاهی و کم‌آگاهی جامعه ناشی از «رخنه‌ی تئوریک» باشد. به نقل از کانال ایشان https://eitaa.com/ashayerimonfared @Tanbiholomah
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ نویسندگان کانال تنبیه الامه، ارتحال حضرت آیت الله شیخ محمد رضا قائنی (برادر بزرگوار استاد آیت الله قائینی) را خدمت ایشان تسلیت عرض کرده و از درگاه خداوند متعال، طلب مغفرت و رحمت برای آن مرحوم، و صبر جمیل و صحت و عافیت و توفیقات روزافزون را برای استاد معظم دارد. @Tanbiholomah
❇️لا اکراه فی‌الدین؛ در کتاب جان لاک یا در قرآن خدا 🖋مرتضی صادقی 🔹به تازگی مطلبی درباره دلالت آیه (لا اکراه فی الدین) به قلم یکی از اساتید دانشگاه منتشر شده و در آن به گونه‌ای حول این آیه گفتگو شده که گویی شرحی بر نظریات متفکرین لیبرال است. مدعای نوشته مذکور این است که، آیه لا اکراه فی الدین وجود هر گونه اجبار در دین را نفی میکند و اجبارهای حاکمیت منحصر در مواردی است که حق دیگران تضییع شود و به آنها آسیبی برسد و مشروعیت آن هم به خاطر قانونی است که رضایت اکثریت پشتوانه آن است. 🔹بررسی دلالت آیه فارغ از حواشی مطلب، در این چند خط نکاتی راجع به اصل دلالت آیه شریفه بیان میشود: در این آیه ابتداءً چند احتمال وجود دارد: 1⃣ اول اینکه، آیه در مقام نفی مطلق الزام در دین باشد. یعنی در دین الزام کردن نداریم؛ چه نسبت به پذیرش دین و چه نسبت به ملتزم بودن به احکام دین. 2⃣ دوم اینکه فقط الزام کردن در اصل پذیرش دین را نفی کند. 3⃣ و سوم اینکه مراد نفی تکوینی اکراه نسبت به ایمان باشد از این باب که قابل اکراه نیست. 🔹 احتمالات در دلالت آیه 1⃣ احتمال اول قطعا منظور نیست؛ زیرا اولا: با مراجعه به قرآن و روایات روشن است که، در دین در امور زیادی الزام و مجازات وجود دارد که موارد متعددی از آن مربوط به تضییع حق دیگران نیست و همین مسئله سبب میشود عرف از تعبیر (لا اکراه فی الدین) چنین برداشتی نکند، و ثانیا: ادامه آیه در مورد اصل دین و هدایت است و این باعث میشود که آیه ظهوری در نفی الزام در داخل دین برای کسانی که دین را پذیرفته‌اند نداشته باشد. 2⃣احتمال دوم هم منظور آیه شریفه نیست؛ زیرا در ادامه آیه و همچنین آیه بعدی بحث از ایمان است نه صرف اسلام. و ایمان امری قلبی است یعنی گره‌خوردن قلب و هماهنگ شدن احساسات و عواطف و حالات قلبی کما اینکه خداوندمتعال در آیه 14 سوره مباکه حجرات میفرماید:«قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في‏ قُلُوبِكُمْ وَ إِنْ تُطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيم‏». چنین امری اصلا قابلیت الزام و اکراه ندارد و اگر بخواهد در مورد اصل دین الزام وجود داشته باشد، صرفا میتوان به اسلام یعنی پذیرش ظاهری دین اکراه و الزام داشت. این مطلب وقتی روشن‌تر میشود که به آیه 99 سوره یونس توجه کنیم: «ولَوْ شَاءَ رَبُّكَ لاَمَنَ مَن فىِ الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَ فَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتىَ‏ يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ». در این آیه خداوند میفرماید: «اگر خدا میخواست همه کسانی که در زمین هستند ایمان می آوردند.(ای پیامبر) آیا تو مردم را مجبور میکنی تا مؤمن شوند؟». در اینجا خداوند به وضوح به پیامبر میفرماید که، تو نمیتوانی مردم را به ایمان مجبور کنی، بله اگر خداوند میخواست میتوانست دلها را به سمتی ببرد که همه مؤمن باشند به گونه‌ای که این امر از اختیار خود آنها خارج باشد ولی خداچنین چیزی نخواسته. 3⃣با توجه به این موارد روشن میشود که، در آیه (لا اکراه فی الدین) تعبیر «فی‌الدین» به معنای«در مورد دین» است نه به معنی«در مجموعه دین» و منظور نفی اکراه در مورد ایمان به دین است. درنتیجه از این آیه منعی نسبت به الزام حاکمیتی در امور مربوط به دین استفاده نمیشود و مفاد این آیه منافاتی با ادله دیگر که دلالت بر مشروعیت الزام در بعض موارد میکنند، ندارد. @Tanbiholomah
ـ﷽- عجل الله تعالی فرجه 🔰 مراسم شب شهادت علیه السلام 🎤 سخنران: استاد 🎤 مرثیه‌خوان: حاج جواد کربلایی جواد 🗓 پنجشنبه ۱۷ خرداد از ساعت ۲۰:۱۵ 📍 بلوار شهید محمد منتظری کوچه ۱۲ علامه طباطبایی قدس سره 📌 برای پارک وسایل نقلیه، به پارکینگ شهید کاظمی مراجعه شود. برادران و خواهران @ansarolmahdi_aj
هدایت شده از ملتِ مطالبه‌گر
بسم الله الرحمن الرحیم مجموعه انصارالمهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برگزار می‌کند: پویش انتخاباتی از تمامی برادران و خواهران دغدغه‌مند دعوت می‌شود ما را یاری نمایند. 🔰 محورهای فعالیت: 📱 الف. مجازی: ۱. تولید محتوا ۲. توزیع و انتشار محتوا ۳. گفتگوهای مجازی ۴. کمک به جریان سازی ۵. ایده پردازی 🎤 ب. میدانی: ۱. اعزام مبلغ در قم و شهرستانها ۲. تریبون آزاد ۳. هیئات مذهبی ۴. برگزاری نمایشگاه ✅ رویکردها: ۱. تبلیغ اصل مشارکت حداکثری ۲. تبیین گفتمان انقلاب اسلامی ۳. تبیین شاخص‌های رییس جمهور تراز ۴. تبیین و مطالبه اخلاق انتخاباتی ۵. تبیین خدمات و دستاوردهای «شهید رییسی» ۶. مطالبه استمرار الگوی مدیریت جهادی «شهید رییسی» ⏳زمان ثبت‌نام: تا ۲۰ خرداد جهت ثبت‌نام به پیوند زیر متصل شوید: http://yun.ir/98yhr7 برای دریافت اطلاعات بیشتر به حساب کاربری زیر پیام دهید: @Morteza_abo_fatemeh | عضو شوید👇 https://eitaa.com/melat_motalebegar
❇️سلسله یادداشتهایی پیرامون «اخلاق انتخابات» 🖊صالح رحمتی 1️⃣یادداشت شماره اول: تفاوت نقد با تخریب 🔹اشاره یکی از مسائلی که در صحنه های سیاسی علی الخصوص انتخابات، بسیار مورد ابتلاء بوده و ذهن متدینین و متشرعین را به خود مشغول میدارد، این است که، آیا در فرآیند انتخابات جواز «نقد» کاندیداهای دیگر وجود دارد یا اینکه، فقط به بیان ایجابی در خصوص کاندیدای مورد قبول خود پرداخت؟ اگر، نقد مجاز است مرزهای نقد تا کجاست؟ آیا فقط شامل «برنامه و فکر» افراد میشود یا اینکه، میتواند شامل «شخصیت»، «سیره عملی» کاندیداها شده و حتی خانواده و افراد منتسب به کاندیداها را هم در بربگیرد؟ این پرسشها و نظایر آنها میتواند موضوع مقاله مفصلی باشد که با رویکرد فقهی به آنها پاسخ داده شود. با این حال، کانال تنبیه الامة به حسب وظیفه طلبگی خود قصد دارد، در چند یادداشت مختصر به تبیین در این مسائل بپردازد. ⁉️نقد چیست؟ در کتب لغت عربی، نقد را به «تمییز» معنا میکنند و در کتب لغت فارسی مانند فرهنگ معین به « جدا کردن خوب و سره از بد و ناسره ». ابن فارس در ترجمه «نقد الدراهم» میگوید: «و ذلك أن يُكشَف عن حالِهِ في جَودته أو غير ذلك‏». (معجم مقائیس اللغة، ج5 ص476) به بیان او، نقد کشف حال و تشخیص وضعیت شیء است. به عبارتی، اگر «نقد» را یک فرآیند چالشی بدانیم، در این فرآیند وضعیت واقعی شیء یا موضوع به دست می آید. مشخص میشود که، دارای چه قوتی و چه ضعفی است. معمولاً این فرآیند چالشی در نسبت با افکار و اعتقادات افراد به کار گرفته شده و از آن به «روش انتقادی» تعبیر میشود. در این روش - در آن وضعیت بسیط و ساده- تلاش شخص منتقد بر این است که، با به چالش کشیدن افکار، ضعف و قوتهای آن را به دست آورده و آشکارسازی نماید. با توجه به معنایی که از نقد گفته شد، پرواضح است که برای تبیین بیشتر و به غرض اینکه رأی انتخاب کنندگان به واقع نزدیکتر گردد، فرآیند «نقد» باید مطمح نظر قرار بگیرد. پس، نه تنها مجاز است بلکه باید انجام بگیرد تا تمهید و زمینه ای برای تحقق «انتخاب مصیب» باشد. ⁉️مرز میان نقد و تخریب شخصیت کجاست؟ 👈👈(نزدیکترین حالت عبد به کفر) متأسفانه، رویه معمول در کارزارهای سیاسی این است که، آنچه که به نام «نقد» انجام میگیرد، فقط بیان «نقاط منفی» است، و با تعریفی که از نقد گفته شد، پرواضح است که چنین رویه اخلاقی اصلاً نمیتواند عنوان «نقد» به خود بگیرد، بلکه، باید به آن «عیب جویی» عنوان داد. عیب جویی، یعنی فردی در رفتار و سیره و زندگی مؤمنین دقت کرده و تلاش نماید عیوب آنها را احصاء کند تا در موقعیتی به نقل آن عیوب پرداخته و چهره ای منفی از برادر دینی ارائه کرد. چهره ای که، ممتلأ از عیوب بوده و از هیچ ظرفیت مثبت و نقطه قوتی برخوردار نیست. این روش، همان فعل شنیعی است که در روایات به عنوان «طلب عثرات المؤمنین و عوراتهم» از آن تعبیر میشود. (الکافی، ج2 ص354) در کافی شریف، روایاتی وارد شده است که، نزدیکترین حالت یک نفر به وضعیت «کفر» را آن صورتی میداند که، فردی خطاها و لغزشهای برادر دینی خود را احصاء میکند تا او را سرزنش نموده و مورد عتاب قرار دهد. با این بیان معلوم میگردد که، نقد به معنای «کشف حال» و «تشخیص واقعیت» در فرآیند «چالش» میتواند ضعفها و قوتها را آشکار نماید. اما آنگاه که، فقط ضعفها و نواقص برجسته میشود، عنوان «نقد» صدق نکرده و به آن «عیب جویی» اطلاق میشود که، براساس اخبار اهل بیت (علیهم السلام) نزدیکترین حالت به کفر است. با این وصف، نقد برای عرصه انتخابات لازم و ضروری است، اما عیب جویی و تخریب شخصیت مؤمن حرام میباشد. https://eitaa.com/Tanbiholomah
❇️سلسله یادداشتهایی پیرامون «اخلاق انتخابات» 🖊 صالح رحمتی 2️⃣یادداشت شماره دوم: گستره نقد 🔹اشاره در یادداشت پیشین گذشت، که عمل «نقد» برای عرصه سیاست و انتخابات جائز بلکه ضروری است. اما این مقدار برای رفتار دینی کفایت نمیکند، بلکه باید به تفصیل روشن شود که، دامنه «نقد» تا کجاست. شخص منتقد چه موضوعاتی را میتواند مورد نقد قرار دهد؟ سه احتمال درباره موضوع نقد به نظر میرسد: 1. نقد افکار و برنامه ها 2. نقد عملکرد و سیره عملی 3. نقد شخصیت 🔹نقد افکار و برنامه ها شاید بتوان گفت، مهمترین مرحله از مراحل نقد که، دارای فوائد فراوان برای جامعه اسلامی است، مرحله «نقد افکار» است. نقد افکار در فرآیندی چالشی که از عمق و ژرفای یک فکر پرده برداشته و خلأ و نقصان آن را آشکار سازد، همیشه مفید فایده بوده و مثمر ثمر است. 🔹نقد عملکرد و سیره عملی درباره عملکرد و سیره عملی افراد دو احتمال وجود دارد؛ عملکردی که در حوزه خصوصی و زندگی شخصی مطرح میشود. عملکردی که در حوزه حاکمیت تعریف میشود. وظیفه ما درباره رفتار و عملکرد افراد در زندگی شخصی، همان «عدم تتبع از لغزشها و خطاها»ی افراد و «دوری از تهمت و سوء ظن» نسبت به ایشان است. روایتی از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) تکلیف افراد را این چنین مشخص می نماید: «ضَعْ أَمْرَ أَخِيكَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى يَأْتِيَكَ مَا يَغْلِبُكَ مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِيكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مَحْمِلًا». (الکافی، ج2 ص 362) علیرغم چنین توصیه هایی در حیطه اعمال شخصی افراد، به نظر میرسد درباره سلوک و رفتار حاکمیتی ایشان باید به گونه ای دیگر نگاه کرد. وظیفه عموم مؤمنین در این بخش با «شاورهم فی الأمر»، «الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر»، «النصیحة لأئمة المسلمین» تبیین میگردد. در خصوص اعمال حکومتی مجال نقد فراوان است. مؤمنین باید با همان روش انتقادی که هم قوتها را عیان میکند و هم ضعفها را برجسته میسازد، با اعمال حکومتی افراد مواجهه پیدا کرده و اگر به لغزش و خطایی رسیدند، آنها را نهی از منکر نمایند. یا برای بهتر شدن رویه حکمرانی، به آنها مشورت داده و ایشان را نصیحت نمایند. 🔹نقد شخصیت نقد شخصیت نیز میتواند در دو حوزه تعریف شود؛ 1. نقد شخصیت در آن موقفی که با سیره حکمرانی شخصی پیوند میخورد. مثلاً، فردی در برخورد با مردم «متکبرانه» رفتار میکند. 2. نقد شخصیت افراد بدون آنکه ارتباطی با محیط حاکمیت داشته باشد. پرواضح است که، صورت دوم همان صورت مردودی است که پیشتر به آن اشاره شد و موضوع بسیاری گناهان قرار میگیرد. اما درباره صورت اول نیز باید تا میتوان از ورود در صغریات و مصادیق احتراز نمود. چرا که، امکان دارد توجیهات و محاملی برای برخی رفتارهای شخصیتی وجود داشته باشد و بهتر آن است که با طرح و بیان کبریاتی که در مثل «عهد مالک اشتر» وارد شده، فضای گفتمانی خاصی را برای شکل گیری شخصیت حکمرانی اسلامی در حاکمان ایجاد نمود. https://eitaa.com/Tanbiholomah