#افزایش_ظرفیت_روحی 118
🔶 به خیلی از آدم ها وقتی بگید که به سمت دین بیا فکر میکنند دین یه کار خیلی سخت و سنگین و متفاوت از زندگی عادی هست و برای همین به سادگی سراغ دین نمیان
✅ ولی اگه بهشون بگید که بیا "آداب برخی از کارها" رو آموزش ببین معمولا مقاومتی صورت نمیگیره.
👈🏼 در حالی که واقعیت دین هم چیزی غیر از آداب مختلف هر کاری نیست.
✅ اعمالی که در دین اومده در حقیقت آداب زندگی کردن به روش صحیح و دقیق و سالم هست. آدابی که انسان نسبت به خودش و اطرافیان و پروردگارش باید رعایت کنه.
اما تصور مردم نسبت به دین اینچنین نیست.
💢 الان اگه شما به یه نفر بگی بی ادب، حتما ناراحت میشه و سعی میکنه رفتاری که نشان از بی ادبی باشه رو از خودش نشون نده.
⭕️ ولی اگه به برخی آدم ها بگی بی دین میگه بله خب من اعتقادی به این حرفا ندارم و آدم عقب افتاده ای نیستم و...
تازه کلی هم ممکنه به خاطر بی اعتقادیش برای بقیه کلاس بذاره! در حالی که این فرد یه آدم بی ادب نسبت به پروردگار محسوب میشه..
•••═❈🍃🌸🍃❈═•••
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سخنان جنجالی کارشناس بی بی سی در مورد محمد رضا شاه
•••═❈🍃🌸🍃❈═•••
#تنهامسیرخراسانرضوی
@Tanha_masir_Razavi_Kh
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
⤴️⤴️⤴️ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_هجدهم 💠 چیز زیادی در کتاب اعمالم نمانده بود. برای یک لحظه نگاه
⤴️⤴️⤴️
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمت_هجدهم
💠 چیز زیادی در کتاب اعمالم نمانده بود. برای یک لحظه نگاهم به دنیا و به منزل خودمان افتاد. همسرم که ماه چهارم بارداری را میگذراند، بر سر سجاده نشسته بود و با چشمانی گریان خدا را به حق حضرت زهرا علیها السلام قسم میداد که من بمانم.
👫 نگاهم به سمت دیگری رفت. داخل یک خانه در محله خود ما دو کودک یتیم خدا را قسم می دادند که من بر گردم. آنها بخدا میگفتند: خدایا ما نمی خواهیم دوباره یتیم شویم.
💞 این را بگویم که خدا توفیق داده که هزینه های این دو کودک یتیم را میدادم و سعی میکردم برای آنها پدری کنم.
آنها از ماجرای عمل من خبر داشتند و همینطور با گریه از خدا می خواستند که من زنده بمانم.
😪 به جوانی که پشت میز بود گفتم: دستم خالی است نمی شود کاری کنی که من برگردم؟ نمی شود از مادرمان حضرت زهرا علیها السلام بخواهی که مرا شفاعت کند؟
✴️ شاید اجازه دهند تا من برگردم و کمی اعمال خوبی که ترک کردم را انجام دهم یا کارهای خطای گذشته را اصلاح کنم. جوابش منفی بود اما باز اصرار کردم. گفتم از مادرمان حضرت زهرا علیها السلام بخواه که مرا شفاعت کنند.
⌚️ لحظاتی بعد، جوان پشت میز نگاهی به من کرد و گفت: به خاطر اشکهای این کودکان یتیم و به خاطر دعاهای همسرت و دختری که در راه داری و دعای پدر و مادرت حضرت زهرا علیها السلام شما را شفاعت نمود تا برگردی.
💠 بازگشت
به محض اینکه به من گفته شد: «برگرد» یکباره دیدم که زیر پای من خالی شد!
📺 تلویزیونهای سیاه و سفید قدیمی وقتی خاموش میشد حالت خاصی داشت چند لحظه طول می کشید تا تصاویر محو شود. مثل همان حالت پیش آمد و من یکباره رها شدم.
⏳ کمتر از لحظه ای دیدم روی تخت بیمارستان خوابیده ام و تیم پزشکی مشغول زدن شوک برقی به من هستند.
👨⚕ دستگاه شوک را چند بار به بدن من وصل کردند و به قول خودشان بیمار احیا شد.
💓 روح به جسم برگشته بود، حالت خاصی داشتم. هم خوشحال بودم که دوباره مهلت یافته ام و هم ناراحت بودم که از آن وادی نور دوباره به این دنیای فانی برگشته ام.
💉 پزشکان بعد از مدتی کار خودشان را تمام کردند. در واقع غده خارج شده بود و در مراحل پایانی عمل بود که من دچار ایست قلبی شدم. بعد هم با ایجاد شوک مرا احیا کردند.
👱♂ من در تمام آن لحظات شاهد کارهایشان بودم. پس از اتمام کار مرا به اتاق مجاور جهت ریکاوری انتقال داده و پس از ساعتی کم کم اثر بیهوشی رفت و درد و رنج ها دوباره به بدنم برگشت.
❎ بعد از مدتی حالم بهتر شد و توانستم چشم راستم را باز کنم اما نمی خواستم حتی برای لحظه ای از آن لحظات زیبا دور شوم. من در این ساعات تمام خاطراتی که از آن سفر معنوی داشتم را با خودم مرور می کردم. چقدر سخت بود. چه شرایط سختی را طی کرده بودم.
🔹من بهشت برزخی را با تمام نعمتهایش دیدم.
🔸من افراد گرفتار را دیدم
🔹من تا چند قدمی بهشت رفتم
🔸من مادرم حضرت زهرا علیها السلام را با کمی فاصله مشاهده کردم.
🔹من یقین کردم که در آن سوی هستی مادر ما چه مقامی دارد.
🚷 برایم تحمل دنیا واقعاً سخت بود.
دقایقی بعد دو خانم پرستار وارد سالن شدند تا مرا به بخش منتقل کنند.
⚠️ آنها می خواستند تخت چرخدار مرا با آسانسور منتقل کنند. همین که از دور نزدیک شدند از مشاهده چهره یکی از آنان واقعاً وحشت کردم. من او را مانند یک گرگ میدیدم که به من نزدیک می شد! مرا به بخش منتقل کردند.
👥 برادر و برخی از دوستانم بالای سرم بودند. یکی دو نفر از بستگان ما می خواستند به دیدنم بیایند. آنها از منزل خارج شده و به سمت بیمارستان در راه بودند. من این را بخوبی متوجه شدم!
یکباره از دیدن چهره باطنی آنها وحشت کردم. بدنم لرزید. به یکی از همراهانم گفتم: تماس بگیر و بگو فلانی برگرده. تحمل هیچکس را ندارم.
🧟♂🤴 احساس میکردم که باطن بیشتر افراد برایم نمایان است. باطن اعمال و رفتار و ...
به غذایی که برایم می آوردند نگاه نمیکردم. میترسیدم باطن غذا را ببینم. اما از زور گرسنگی مجبور بودم بخورم.
دوست نداشتم هیچکس را نگاه کنم. برخی از دوستان آمده بودند تا من تنها نباشم اما نمی دانستند که وجود آنها مرا بیشتر تنها میکرد!
♢ ادامه دارد...
📚 #کتاب_خوانی
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
📝 #یادمون_باشه
✖️من که میخواستم؛ اما نشد!
✖️من که تلاشمو کردم؛ اما نشد!
✖️من که رفتم دنبالش؛ اما نشد!
فقـــط آدمایی به هدفِ خلقتشون میرسند،
و از یک نفخه، تبدیل به میوه (انسان) میشن؛
که #همت دارن!
همت دارن یعنی؛ اصلاً واژهای به اسم "نشد" براشون تعریف نشده!
از هر مانعی میپّرن: تا توی این مسیر؛
ـ جا نمونن!
ـ بیراهه نزنن!
ـ بیهوده مشغول چیزی نشن!
ـ فقط با سرعت و سبقت، به سمت جلو، حرکت کنند!
با همّتها ، توی همهی کاراشون باهمّتند!
چون همه کاراشون، تنظیم شده با آدمیّتشون!
🔺اینا حتماً به مقصد میرسند!
🌛 #شب_بخیر
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
💕ུྃبِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْུྃ💕
↫ سلااااام و صد سلااااام خدمت شما مهربانان ☺️🌺
صبح زیبای پاییزیتون نکو و پُر از مهربانی😍
حالتون چطوره؟ الهی که حال دلتون خوب و گذر ایام بر وفق مرادتون باشه👌
با آرزوی روزی سرشار از رضایت برای شما خوبان🌸
خدا رو شکر امروز هم توفیق خدمت به شما بزرگواران رو داریم😊
ممنون از حضور زیبا و پربارتون🌿
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
☀️ #حدیث_روز
🌼 امیرالمؤمنین علی "علیه السلام"⇩:
🔔 نتیجه صبر❗️
🌷 ↫ ✔️ هر که بر طاعت خدا شکیبا باشد، خداوند سبحان بهتر از آنچه صبر کرده به اومی دهد.👌
📚{شرح آقاجمال خوانساری برغررالحکم}
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
#یه_نکته
مثلث خود مشغولی چيست؟
رنجش، عصبانیت و ترس، مثلث خودمشغولی را به وجود میآورند.
شاید جالب باشد که بدانید، تمام نواقص اخلاقی از این سه واکنش سرچشمه میگیرند.✔️
🔵 #رنجش واکنش ما در برابر آن قسمت از گذشتهمان است که مسایل طبق خواسته و روال ما پیش نرفته، از این طریق ما دوباره به گذشته باز میگردیم و در آن زندگی میکنیم.💥
⚫️ #عصبانیت روش رویارویی ما با زمان حال و واکنشی به منظور انکار واقعیت است.
🔴 #ترس احساسی است که وقتی ما به آیندهمان فکر میکنیم دچار آن میشویم و به بیان دیگر ، واکنش ما در مقابل ناشناختهها و احساس نگرانی از به وقوع نپیوستن رویاهایمان است.
این واکنشها در مقابل آدمها، مکانها و وقایع گذشته، حال و آینده زمانی ظاهر میشود که #انتظارات ما از آنها برآورده نشود.❌
اما راه حل کلیدی برای رهایی از خودمشغولی:
☆#پذیرش را جایگزین رنجش
☆#عشق را جایگزین عصبانیت
☆#ایمان را جایگزین ترس کنیم
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
#یه_نکته مثلث خود مشغولی چيست؟ رنجش، عصبانیت و ترس، مثلث خودمشغولی را به وجود میآورند. شاید جال