eitaa logo
تنها مسیری های استان خراسان جنوبی
622 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
31 فایل
جهت ارتباط با خادم کانال @AH3gh72 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
🌵صبر به معنای مداومت در مقاومت 🌵صبر به معنای ایستادگی در دل سختی‌هایی که بر انسان تحمیل میکنن ، بشدت نقش کلیدی داره هر کی میخواد ماموریتی ویژه از طرف مولاش دریافت بکنه اهل صبر بشه✔️ 👈صبرش رو به آقای خودش نشون بده ! حتی در امتحانات ریز خانوادگی و کوچه‌بازار و زندگی... صبرت رو نشون بده، ✅ آدمِ حضرت خواهی شد ! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
ولی جدای از این صبر تک‌تکی که باید انجام بدیم، در دوره سربازگیری حضرت هم باید همه "با هم" صبور باشیم ! در دوران دفاع مقدس کم نبودن افراد جامعه که صبور نبودن 🌹تشیع جنازه‌ی مطهر شهدا که میشد اینا اطراف و اکناف می‌ایستادن ، زخم زبان میزدن.... و ما باید صبر میکردیم....✔️ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
الهی یا ذی الاحسان بحق الحسین ما رو مورد تایید امام زمانمون قرار بده🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• عرض ســـــلام و ادبــــ رفقااای همیــــــشه همراه...☺️✋ صبح قشنگ زمستونیتون پُر از لبخند حضرت دوست در این صبح زیبا براتون شکوفه‌های شادی رو آرزو می‌کنم ،💐 ضمن عرض خوشآمدگویی و خیر مقدم خدمت اعضای جدید کانال🍃🌸🍃 یه نکته عرض می‌کنم👇 ✅ اینجا کانال خانواده‌ی تنهامسیری های استانمون هست جایی که همه دنبال یه زندگی سرشار از آرامش و لذت هستند در مجموعه‌ای از مطالب ناب و اطلاعات مورد نیاز برای اصلاح سبک زندگی ارائه میشه که نگاه شما رو به زندگی تغییر میده... در این مسیر پر از لذت، از پیشنهادات و انتقادات شما استقبال می‌کنیم...😍‌ با ما همراه باشید🌺 ✦‎࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
سلام علیکم❤️ 📖 به حول و قوه الهی ختم گروهی «قرآن کریم» رو داریم جزء های زیر باقی مانده ⏪داوطلب تلاوت کدام جزء هستید ؟ 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 جزء ۴-🌷 جزء ۵-🌷 جزء ۱۵-🌷 جزء ۱۸-🌷 🌺تا 🌃جمعه شب برای تلاوت جزء انتخابی خودتون وقت دارید. به ایدی زیر پیام بدید🌸 @Alizadehno لطفا نام استانتون رو بفرمائید
14.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند کوتاه فروشنده از بی حجابی تا برهنگی در ایران 🔹 تکان دهنده از وضعیت بی حجابی کشور! 🔹 گلایه های برخی بانوان تهرانی از بی حجابی های اخیر! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
4_5904677968608760535.mp3
36.54M
🎙️ استاد 📑 «انتخابات مجلس؛ این‌بار فرق می‌کند» ✅ لینک فایل تصویری در آپارات 🗓 ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - پرند 🎧 کیفیت 64kbps ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
عصر داشتم می‌رفتم خیابون. پسرم که روی مبل دراز کشیده بود تا فهمید دارم میرم بیرون گفت: مامان! فردا ورزش دارم‌ آقامون گفته حتماً با کفش مناسب بریم. یه جفت کفش ورزشی هم برای من بخر. گفتم پس پاشو حاضر شو خودتم بیا‌. گفت: حال ندارم مامان خودت بگیر دیگه. خریدهامو انجام دادم. یه کفش هم برای پسرم خریدم. وقتی از توی کارتن درش آورد بی‌اختیار پرتش کرد یه گوشه. ماماااان! این چیه آخه؟؟؟ صد رحمت به کفشهای میرزا نوروز.😠 بعدش هم رفت توی اتاقش. منم کفش رو جفت کردم‌ و گذاشتم جلوی در که صبح بپوشه. فقط یه یادداشت نوشتم گذاشتم داخل کفشش: «کسی که زحمت انتخاب را نمی‌کشد، باید تسلیم انتخاب دیگران باشد» ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ صبرڪردن انقدر ڪار سختیه، ڪه خدا چند تا پیغمبر فرستاد، ڪه فقط رو به مردم یاد بده:😳 ایوب👈 در بیماری. یعقوب👈 در فراق. نوح👈 بر اولاد بد. لوط👈 بر همسر بد. موسی👈 بر مردم نفهم. عیسی👈 بر عالمان بدون عمل و... 🔚ولی لذتش اینجاست😌 ڪه خودِ خدا میگه؛ 🕋 إِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (انفال/۴۶) ✨ همانا خداوند با است! 💢خدا با ماست، به شرط اینڪه جمیل داشته باشیم👇 🕋 فَاصْبِر،ْ صَبْراً جَمیلا (معارج/۵) ✨پس صبر كن، صبرى نيكو ✅ صبرِ جمیل، یعنے پیش خدا تسلیم باشیم و در راه اطاعت از خدا صبر ڪنیم. 😔 نداشته باشیم❌ 😩 بی‌تابى و آه و ناله هم نڪنیم❌ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
"_فاطمه، فاطمه.." ‌ 💥راه که میرفت پایش کمی لنگ می‌زد؛ همان روزِ حادثه آسیب دید. سرش را پایین انداخته بود. نمیدانم مثل ما حرف‌های دایی صوفی را گوش می‌داد یا به چیزی فکر می‌کرد، اما سوالمان را با نجابت جواب داد؛ می‌گفت دستش در دست محمد بود. لحظه‌ی انفجار، گوش هایش را محکم گرفت و خودش را روی زمین انداخت. سعی کرد شوهرش را هم روی زمین بخواباند. وقتی به خودش آمد، آدم‌های زیادی جلویش افتاده بودند. بدن‌هایی تکه تکه و آغشته در خون. 🥺محمد را دید که در لحظات آخر اسمش را صدا میزد؛ "فاطمه، فاطمه". بعد از آن هم دهانش کف کرد و چشمانش سفید شد. ترکش‌های توی کمرش را دیده بود. دیده بود که محمد را پشت وانت گذاشته بودند؛ خودش را هم به دلیل آسیب‌دیدگی‌اش به بیمارستان شهید باهنر فرستادند. اما فاطمه از بیمارستان فرار کرد! پیاده، با همان پای مجروح، بیمارستان‌های شهر را به دنبال محمد می‌گشت. تا اینکه بالاخره ساعت یک شب سراغ سردخانه رفت؛ 🖼عکس محمد و مریم و متین را آنجا نشانش داده بودند. همه‌ی این‌هارا صبورانه می‌گفت. نمیدانم بُهت‌زده بود یا مقتدر، اما فاطمه گریه نمی‌کرد.. 🥀 همسر شهید محمد تاجیک(شهدای افغانستان) ‌‌ 📝راوی: زهرامومنی ________ 📌کانال ، روایتی متفاوت را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 🔗https://eitaa.com/Tanhamasirkerman