eitaa logo
تنها مسیری های استان خراسان جنوبی
639 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
31 فایل
جهت ارتباط با خادم کانال @AH3gh72 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها مسیری های استان خراسان جنوبی
☺️ بعدا فهمیدم که تا در دنیا فرصت هست باید برای رضای خدا کار انجام دهم و دیگر حرفی از مرگ نزنم و هر
⤴️⤴️⤴️ ✅مجروح عملیات 🥀 سال ۱۳۹۰ بود و مزدوران و تروریستهای وابسته به امریکا در شمال غرب کشور و در حوالی پیرانشهر مردم مظلوم منطقه را به خاک و خون کشیده بودند. آنها چند ارتفاع مهم منطقه را تصرف کرده بودند. شهریور ۱۳۹۰ و بدنبال شهادت سردار جان نثاری و جمعی از پرسنل توپخانه سپاه، نیروهای ویژه سپاه به منطقه آمده و عملیات بزرگی را برای پاکسازی کل منطقه تدارک دیدند. 🍃 عملیات بخوبی انجام شد و با شهادت چند تن از نیروهای پاسدار ارتفاعات جاسوسان و کل منطقه مرزی از وجود عناصر گروهک تروریستی پژاک پاکسازی شد. من در آن عملیات حضور داشتم ازاینکه پس از سالها یک نبرد نظامی واقعی را از نزدیک تجربه میکردم حس خیلی خوبی داشتم آرزوی شهادت نیز مانند دیگر رفقایم داشتم اما با خودم میگفتم: ما کجا و شهادت ؟! 😣 در آخرین مراحل این عملیات تروریست ها برای فرار از منطقه از گازهای فسفری و اشک آور استفاده کردند تا ما نتوانیم آنها را تعقیب کنیم. آلودگی محیط باعث سوزش چشمانم شده بود. دود اطراف ما را گرفت. رفقای من سریع از محل دور شدند اما من نتوانستم. چشمان من به شدت میسوخت. سوزش چشمان من حالت عادی نداشت. چون بقیه نیروها سریع جلو رفتند اما من حتی نمی توانستم چشمم را باز نگه دارم! به سختی و با کمک یکی از رفقا به عقب برگشتم. 👨‍⚕ پزشک واحد امداد قطره ای را در چشمان من ریخت و گفت: تا یکساعت دیگه خوب میشوی. ساعتی گذشت اما همینطور درد چشم مرا اذیت میکرد. به پزشک بیمارستان صحرایی و سپس بیمارستان داخل شهر مراجعه کردم. بوسیله آرامش بخش توانستم استراحت کنم، اما کماکان درد چشم مرا اذیت میکرد. 🔄 چند ماه از آن ماجرا گذشت عملیات موفق رزمندگان مدافع وطن باعث شد که ارتفاعات شمال غربی بکلی پاکسازی شود. نیروها به واحدهای خود برگشتند اما من هنوز درگیر چشم هایم بودم. بیشتر چشم چپ من اذیت میکرد. حدود سه سال با سختی روزگار گذراندم. در این مدت صدها بار به دکترهای مختلف مراجعه کردم اما جواب درستی نگرفتم. 😓 تا اینکه یک روز صبح احساس کردم که انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده! درست بود در مقابل آینه که قرار گرفتم دیدم چشم من از مکان خودش خارج شده! حالت عجیبی بود. از طرفی درد شدیدی داشتم. 🙏 همان روز به بیمارستان مراجعه کردم و التماس میکردم که مرا عمل کنید دیگر قابل تحمل نیست. کمیسیون پزشکی تشکیل شد عکسها و آزمایشهای متعدد از من گرفتند. در نهایت تیم پزشکی که متشکل از یک جراح مغز و یک جراح چشم و چند متخصص بود، اعلام کردند: یک غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم تو ایجاد شده فشار این غده باعث جلو آمدن چشم گردیده. بعلت چسبیدگی این غده بمغز کار جداسازی آن بسیار سخت است. 💯 بعد اعلام شد که اگر عمل صورت بگیرد، یا چشمان بیمار از بین میرود و یا مغز او آسیب جدی خواهد دید. کمیسیون پزشکی خطر عمل جراحی را بالای ۶۰ درصد میدانست و موافق عمل نبود. اما با اصرار من و با حضور یک جراح از تهران کمیسیون بار دیگر تشکیل و تصمیم بر این شد که قسمتی از ابروی من را شکافته و با برداشتن استخوان بالای چشم به سراغ غده در پشت چشم بروند. عمل جراحی من در اوایل اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ در یکی از بیمارستانهای اصفهان انجام شد. عملی که شش ساعت بطول انجامید. تیم پزشکی قبل از عمل بار دیگر به من و همراهان اعلام کرد: بعلت نزدیکی محل عمل به مغز و چشم احتمال نابینایی و یا احتمال آسیب به مغز و مرگ وجود دارد. برای همین احتمال موفقیت عمل کمتر از پنجاه درصد است و فقط با اصرار بیمار عمل انجام می شود. با همه دوستان و آشنایان خدا حافظی کردم. با همسرم که باردار بود و در این سالها سختی های بسیار کشیده بود وداع کردم. از همه حلالیت طلبیدم و با توکل بخدا راهی بیمارستانی در اصفهان شدم. 🏩 وارد اتاق عمل شدم حس خاصی داشتم احساس میکردم که از این اتاق عمل برنمیگردم. تیم پزشکی با دقت بسیاری کارش را شروع کرد. من در همان اول کار بیهوش شدم... عمل جراحی طولانی شد و برداشتن غده پشت چشم، با مشکل مواجه شد. پزشکان تلاش خود را مضاعف کردند. برداشتن غده همانطور که پیش بینی میشد با مشکل جدی همراه شد. آنها کار را ادامه دادند و در آخرین مراحل عمل بود که همه چیز عوض شد... 📚 ادامه دارد... ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"بسم الله الرحمـــــن الرحیم" سلام خدمت شما سروران عزیز🌺🌺🌺 ان شاالله که شبهای سرد پاییز رو به گرمی بگذرونید.. با تدریس امشب در خدمتتون هستیم👇
تنها مسیری های استان خراسان جنوبی
#افزایش_ظرفیت_روحی 64 ❇️ از طرفی ممکنه که خیلی از افراد رو در روز قیامت همنشین پیامبران و امامان مع
65 🔵 موضوعی که در مورد امتحان باید بهش توجه بشه اینه که اگه کسی حتی توی امتحانات الهی شکست هم بخوره ولی با شکستش درست برخورد کنه اتفاقا خیلی جلوتر خواهد رفت. شیوه درست برخورد با شکست در امتحانات هم خیلی ساده هست: 🔸 برگرد به خدا بگو خدایا من اعتراف میکنم که خراب کردم... من نتونستم... دفعه بعد کمکم کن... 🌹 حتی اهل بیت بزرگوار به ما اینطور یاد دادند که بگیم: 🌷 خدایا تو خودت میدونی من ضعیف هستم؛ انقدر ضعیف که اگه دفعه بعد باز هم امتحان بگیری باز هم شکست خواهم خورد...😓 ولی اگه تو کمکم کنی نمیذاری شکست بخورم... خدایا من به خودم تکیه ای ندارم، من دفعه بعد هم عرضه ندارم مگر اینکه تو کمک کنی... شما فقط سعی کنید در خانه خدا کمی تواضع کنید؛ حتما امتحانات بعدی شما ساده تر و راحت تر خواهد بود... ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
تنها مسیری های استان خراسان جنوبی
#افزایش_ظرفیت_روحی 65 🔵 موضوعی که در مورد امتحان باید بهش توجه بشه اینه که اگه کسی حتی توی امتحانات
66 محبت خداوند ✅ یکی از راه های راحت تر شدن امتحانات الهی این هست که انسان بره در خونه ی خدا و به ضعف های خودش کنه. همین که انسان به ناتوان بودن خودش اعتراف کنه خداوند متعال امتحاناتش رو آسون میکنه و کمک های مختلفش رو براش میفرسته. 🔸 اگه آدم اهل دقت باشه توی زندگیش کم کم طی اتفاقات ریز و درشت زندگیش کمک های خدا رو میبینه و همین دیدن کمک ها باعث میشه که محبت پروردگار عالم عمیقا توی دل آدم بشینه. 🔵 در واقع اگه خداوند متعال به انسان علاقه پیدا کنه توی امتحانات بهش تقلب میرسونه؛ هم بهش مدام یادآوری میکنه که این امتحانته؛ هم راه عبور از هر امتحانی رو به انسان خواهد گفت.💕 خداوند مهربان به هر کسی علاقه پیدا کنه، امتحان رو یه جوری میگیره که بتونه پیروز بشه... ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
تنها مسیری های استان خراسان جنوبی
#افزایش_ظرفیت_روحی 66 محبت خداوند ✅ یکی از راه های راحت تر شدن امتحانات الهی این هست که انسان بره
67 تا بی نهایت... ☢️ موضوع بعدی در مورد امتحانات الهی اینه که ما باید روی یه باور مهم کار کنیم: ✅ اینکه عملکرد درست در امتحانات الهی بسیاااار مهم هست... "بی نهایت مهم هست..." - ببخشید چرا بی نهایت؟ این که یه سری امتحانات ساده و روزمره هست!🤔 - چون ما قراره بعدا با نتایج به دست اومده از همین امتحانات تا بعد ها زندگی کنیم.☺️ تا کی؟ تا ده سال دیگه؟ صد سال دیگه؟ تا روز قیامت؟ یک میلیون سال در قیامت؟ هزار میلیارد سال بعد از قیامت؟ نه!!!! بیشتر... خییییییلی بیشتر از این حرفا... 💥 ما قراره تا بی نهایت با نتیجه همین امتحانات روزمره خودمون زندگی کنیم... ✅ هر یک دونه امتحانی که در دنیا با موفقیت پشت سر بذاری در واقع داری تا بی نهایت برای خودت آذوقه فراهم میکنی... ⭕️ و هر یه امتحانی که خراب کنی تا ابد حسرتش رو خواهی خورد... اگه آدم عمیقا به این چند تا جمله فکر کنه، سرش گیج میره از این همه اهمیت... 🔸 عزیز دلم... اون لحظه ای که در امتحان قرار میگیری حواست به این موارد هست؟! ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• عــرض ســــلام وادبــــ و احتــرام دارم خدمتــ شما رفقــای جــان و همراهان نــور 😊✨ پگاه زیباتون گل افشان🌺 و اوقاتتون مملو از انرژی مثبت ✨ 💢همه خواسته ها دارند هدف های بزرگ، مثل "دويدن" هستند!...🌺 برای رسيدن به هدف های بزرگ، بايد تلاش های كوچیک رو بگیرید. برای دويدن، ابتدا بايد راه رفت،🚶‍♂ سپس قدم ها را تند كرد و بعد تبدیل به دويدن کرد. دويدنِ ناگهانی و بدون مقدمه، هر كس را از نفس میندازه.🏃‍♂❌ آروم آروم پیش برید تا مدارتون کنه.👌 ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
✤ ⃟❤️ ⃟⃟ ⃟❀﷽❀ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟✤ ☀️ ✵✨امام حسن عسکری (علیه‌السلام ) : ↫✙  تا وقتی که می توانی تحمل کنی، دست نیاز مگشای،❌ 🔰چرا که هر روز را روزی و رزق تازه ای است و بدان که اصرار در خواسته ها، شکوه و آبرو را می برد.👌 📚[نزهه الناظر فی تنبیه الخواطر، ص ۱۴۳] ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ از دور سخت به نظر میرسد! 👌 ❇️ خدا از بندگان خود : 🔆 مجاهدت و فداکاری می‌خواهد 🔆 ازخودگذشتگی و تحمل در مشکلات می‌خواهد 🔆 هجرت و شهادت‌طلبی می‌خواهد 🔆 عبادت و انفاق می‌خواهد این‌ها همه از دور سخت به نظر می‌رسند .⛔️ 💢 ولی وقتی وارد این سختی‌ها می‌شوی 👈🏻 می‌بینی نه تنها آسان است 😊 بلکه زندگیت را هم آسوده‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌کند . 😌🌹 🍃 ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
سلام وقت بخیر ان شاءالله بزودی درباره مفهوم یه بحث بسیار جذابی از استاد پناهیان رو تقدیتون می کنم . 📢 گوش به زنگ‌‌ باشید....!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖐🏻 معنای سلام 🔻فلسفه سلام دادن به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چیست؟ 🔻چه فایده‌ای دارد؟ ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
☕️☁️⃟💖🕊჻ᭂ࿐✰ ✍چه خوب است با وجو‌د رنج هایی که هست، همچنان خرمالوها میرسند،چای ها دم میکشند و نارنگی ها طعم مطبوعی دارند... - چه خوب که هر شب جیرجیرک ها قصه تعریف میکنند و هر گرگ و میش صبح گنجشک ها روی سیم های برق جشن میگیرند... - چه خوب که هنوز کسی هست برای در آغوش گرفتن.چه خوب که هربار که از پنجره به‌ کوچه نگاه میکنی گربه ای خرامان و آسوده کنار دیواری راه میرود، - کبوتری آزادانه در آسمان پرواز میکند، پروانه ای دزدانه کنار گل های شمعدانی میرقصد و کاکتوس ها هنوز هم گل میدهند، جوانه میزنند و تکثیر میشوند.... - چه خوب که هنوز می توان لبخند زد، مهربانی خدا را حس کرد ، مهربان بود و کسی را دوست داشت ... 💌 تبریک به تــــــو که با وجود سختی‌ها و مشکلاتی که پشت سر گذاشتی، همچنان مهربان مانده ای...(: ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
📝خاطره عجیب از شهید مهدی زین الدین 🗓27آبان ماه سالروز شهادت شهید ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
تنها مسیری های استان خراسان جنوبی
📝خاطره عجیب #حاج_قاسم_سلیمانی از شهید مهدی زین الدین 🗓27آبان ماه سالروز شهادت شهید #مهدی_زین_الدین
📸 🌷 شهید مهدی زین الدین : 💥هر کس در شهدا را یاد کند، شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند. 🕊در این کوچه‌های بن بست نَفْس، پرواز ممکن نیست .. باید چگونه زیستن بیاموزیم از آنان که گمنــام رفتند .. ...🥀 📎 پنج شنبه های دلتنگی هدیه به روح پاک و معطر شهـدا 🌷 ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
تنها مسیری های استان خراسان جنوبی
⤴️⤴️⤴️ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_دوم ✅مجروح عملیات 🥀 سال ۱۳۹۰ بود و مزدوران و تروریستهای وابسته
⤴️⤴️⤴️ 🔘 پایان عمل جراحی احساس کردم آنها کار را بخوبی انجام دادند. دیگر هیچ مشکلی نداشتم آرام و سبک شدم چقدر حس زیبایی بود! درد از تمام بدنم جدا شد. 😌 یکباره احساس راحتی کردم. سبک شدم. با خودم گفتم: خدارو شکر از این همه درد چشم و سر درد راحت شدم چقدر عمل خوبی انجام شد با اینکه کلی دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم. 🤱برای یک لحظه؛ زمانی که نوزاد بودم و در آغوش مادر بودم را دیدم! از لحظه کودکی تا لحظه ای که وارد بیمارستان شدم برای لحظاتی با همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت! 😇 چقدر حس و حال شیرینی داشتم در یک لحظه تمام زندگی و اعمالم را دیدم! در همین حال و هوا بودم که جوانی بسیار زیبا با لباسی سفید و نورانی در سمت راست خودم دیدم. 🤴او بسیار زیبا و دوست داشتنی بود نمیدانم چرا اینقدر او را دوست داشتم می خواستم بلند شوم و او را در آغوش بگیرم. او کنار من ایستاده بود و به صورت من لبخند می زد. محو چهره او بودم. با خودم میگفتم: چقدر چهره اش زیباست! چقدر آشناست. من او را کجا دیده ام؟! 🔅 سمت چپم را نگاه کردم عمو و پسر عمه ام آقاجان سید و ... ایستاده بودند. عمویم مدتی قبل از دنیا رفته بود. پسر عمه ام نیز از شهدای دوران دفاع مقدس بود. از اینکه بعد از سالها آنها را میدیدم خیای خوشحال شدم. زیر چشمی به جوان زیبا رویی که در کنارم بود دوباره نگاه کردم. من چقدر او را دوست دارم. چقدر چهره اش برایم آشناست. یکباره یادم آمد. حدودا ۲۵ سال پیش. شب قبل از سفر مشهد. عالم خواب؛ حضرت عزرائیل. ☺️ با ادب سلام کردم. حضرت عزرائیل جواب دادند. محو جمال ایشان بودم که با لبخندی بر لب به من گفتند : برویم؟ با تعجب گفتم: کجا؟ بعد دوباره مگاهی به اطراف انداختم دکتر جراح ماسک روی صورتش را در آورد و به اعضای تیم جراحی گفت: مریض از دست رفت. دیگه فایده ای نداره... بعد گفت: خسته نباشید. شما تلاش خودتون رو کردین، اما بیمار نتونست تحمل کنه. یکی دیگه از پزشکها گفت: دستگاه شوک رو بیارین... 📛 نگاهی به دستگاهها و مانیتور اتاق عمل کردم. همه از حرکت ایستاده بودند! عجیب بود، دکتر جراح من پشت به من قرار داشت اما من می تونستم صورتش را ببینم! حتی میفهمیدم که در فکرش چه میگذرد! من افکار افرادی که داخل اتاق بودند را هم میفهمیدم. ⚠️ همان لحظه نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد. من پشت درب اتاق را میدیدم! برادرم با یک تسبیح در دست نشسته بود کنار درب اتاق عمل و ذکر میگفت. خوب به یاد دارم که چه ذکری میگفت. اما از آن عجیب تر اینکه ذهن او را می توانستم بخوانم! او با خودش میگفت: خدا کند که برادرم برگرده، او دو فرزند کوچک دارد و سومی هم در راه است. اگر اتفاقی برایش بیفتد ما با بچه هایش چه کنیم؟یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچه های من چه کند؟! ‼️ کمی آنطرف تر داخل یکی از اتاقهای بخش یک نفر در مورد من با خدا حرف میزد! من او را هم میدیدم. داخل بخش آقایان یک جانباز بود که روی تخت خوابیده و برایم دعا میکرد. او را میشناختم قبل از اینکه وارد اتاق عمل شوم با او خداحافظی کردم و گفتم که شاید بر نگردم. این جانباز خالصانه میگفت: خدایا من را ببر اما او را شفا بده او زن و بچه دارد اما من نه. یکباره احساس کردم که باطن تمام افراد را متوجه میشوم. نیت ها و اعمال آنها را میبینم و... 🤴 بار دیگر جوان خوش سیما به من گفت: برویم؟ از وضعیت بوجود آمده و راحت شدن از درد و بیماری خوشحال بودم. فهمیدم که شرایط بهتر شده اما گفتم: نه! خیلی زود فهمیدم منظور ایشان مرگ من و انتقال به آن جهان است. مکثی کردم و به پسر عمه ام اشاره کردم. بعد گفتم: من آرزوی شهادت دارم. من سالها به دنبال جهاد و شهادت بودم حالا اینجا و با این وضع بروم؟! اما انگار اصرارهای من بیفایده بود باید میرفتم. همان لحظه دو جوان دیگر حاضر شدند و در چپ و راست من قرار گرفتند و گفتند: برویم. بی اختیار همراه با آنها حرکت کردم. لحظه ای بعد خود را همراه با این دو نفر در یک بیابان دیدم! 📚 ادامه دارد... ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• سلااااام همراهان جان و دوست داشتنی☺️✋ صبحتون بخیر و نیکی و روزتون مملو از صفا و مهربونی😊🌺 ان شاءالله لبخند پر مهر حضرت دوست مهمون همیشگی دلهای پاک و باصفاتون باشه😇❤️ خدا تو رو ساخته برای👇 "یه لذّتِ فوق العاده و بی نهایت عالی و همیشگی".... 💖 و اون لذّت فقط👈 در بندگی خودشه ! آدینه‌تون به نور خدا آذین بندگان خوب خدا☺️ ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
✤ ⃟❤️ ⃟⃟ ⃟❀﷽❀ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟✤ ☀️ ✵✨امام مهدی (عج ) : ✨إنَّ اللهَ مَعَنا، فَلا فاقَهَ بِنا إلى غَیْرِهِ، وَالْحَقُّ مَعَنا فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا.✨ 💫 ↫✙ خدا با ما است و نیازى به دیگران نداریم; و با ما است و هر که از ما روى گرداند باکى نداریم.👌 📕{بحارالأنوار: ج ۵۳، ص ۱۹۱} ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
🌹 شهید مصطفی چمران : ⚠️ کسانیکه فکر میکنند، باید گوشه‌ای بخوابند تا امام زمان (عج) بفرماید و جهان را از عدل و قسط پر کند، سخت در اشتباهند. 🔰 مردم ما باید بیشتر بکوشند، بیشتر کنند، و این تحول و تکامل نفسی را هر چه سریعتر در روح و قلب خود ایجاد نماینـد ، تا باعث تسـریع در ظهور حضرت شوند؛💯 🌀 اگر جوانان ما در اعتقادشان به خود بقبولانند امام زمان (عج) در میان آنها زندگی می‌کند و شاهد اعمالشان است؛ 💓←رفتار و زندگی و فداکاری و مرگ و حیات آنان تغییر کیفی پیدا می‌کند و چه بسا جهش بزرگی درحرکت تکاملی ما بسوی مدینه فاضله ایجاد شود.👌 ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 آدینه‌تون نورانی به دعای مهدی فاطمه (عج)😊 یکی ازمبارزه ها و تمرینهایی که ماشیعه هاقبل از ظهورمولامون باید انجام بدیم؛ 👈 تمرین "مبارزه با راحت طلبی" هست . راحت طلبی ، یکی از آفات مذهبی ها هستش. آدم راحت طلب ، نه میتونه خودش رو نجات بده نه میتونه دین رو کمک کنه و نه میتونه امامش رو یاری کنه
فرض کنید ،ظهور اتفاق افتاده باشه😍 حضرت وسط یه جمع نشسته باشن و ما هم توی اون جمع باشیم . بعد آقا به تک تک افراد اون جمع ، شروع کنن توصیه هایی بگن و دستوراتی رو امر کنن . ولی به ما که میرسن ، هیچی نمیگن ... تو ذهن ما سوال پیش میاد که ؛ آقا چرا به ما دستور نمیدید ؟😔 آقا بفرمایند که ؛ نه ، شما راحت باشید 😞 این کلمه آدم رو آتیش میزنه دیگه 😔 یعنی چی ؟ یعنی من راحت بودم تا حالا ، اهل اجرای دستور نیستم ، یعنی به درد نمیخورم یه کاری بهم محول بشه . چرا ؟ چون اصلا تمرین نکردم که راحت نباشم ! اصلا تا حالا با راحت طلبیم مبارزه نکردم !