سعی کردم که شود یار ز اغیار جدا
آن نشد عاقبت و من شدم از یار جدا
#هلالی_جغتایی
گر جدا مانم از او خون مرا خواهد ریخت
دل خون گشته جدا، دیده خونبار جدا
من که یک بار به وصل تو رسیدم همه عمر
کی توانم که شوم از تو به یک بار جدا؟
غیر آن مه، که هلالی به وصالش نرسید
ما در این باغ ندیدیم گل از خار جدا
#هلالی_جغتایی
اما مگر انسان چقدر می تواند فراموشکار باشد؟...
بالاخره بوی یک عطر آشنا به مشامش می خورَد...
بالاخره یک روز از کوچهای که خاطرات خود را در آن کاشته بود رد می شود...
نجوایی آشنا گوشش را نوازش میکند...
اسمی قریب در شهری غریب می شنود...
مگر انسان چقدر می تواند فراموشکار باشد؟
ما که به اندازهی تک تک سلول هایمان با خدا خاطره داریم... این خاطره ها را چه کار خواهیم کرد؟... که حتی اگر ما نیز فراموش کنیم، او خود به یادمان خواهد آورد... آن روز چه کنیم؟...
مگر انسان چقدر می تواند فراموشکار باشد؟... تا کی؟...
#شاید_خودم
@Tanhatarinhaa
امروز پنجشنبه_ ششمین روز از هفتهی پر ماجرا_ سومین روزِ معشوقهی پاییزی_ صفر یک 🍂🪵🫀