آدم هر چی فکر می‌کنه، واقعا این حجم از موندن و کاری نکردن، خیلی آدمو عذاب میده... خیلی... مردن بهتر از این زیستنِ عذاب‌آوره...

کاش می‌شد رفت...

رفت و دیگه برنگشت...

کاش می‌شد پیش یکی از اون دختر‌بچه‌های نازِ پنج_شش ساله بود و باهاشون گریه کرد...

کاش می‌شد یه طوری، این حجم از گرفتاری رو حل کرد...

اگر یک جو غیرت، فقط یک جو غیرت در وجود حکام بی لیاقت عربی بود، مگر این اتفاقات، به این کثرت و شدت رخ می‌دادن؟... نه خیر... حضرت آقا چرا میگه که باید خود مردم فلسطین و خود کشور‌های اسلامی بیدار بشن و بفهمن که چه بلایی داره سرشون میاد؟... چون با ورود ایران همه چی حل میشه... ولی امت سازی چی میشه پس؟... اینا باید یاد بگیرن که روی پای خودشون بایستن و در مقابل ظلم، سکوت نکنن... سفارت اسرائیل توی اردن و ترکیه و برخی کشور های خاک بر سرِ مثلاً اسلامی، چه معنایی جز ظلم پذیری و بی غیرتی داره؟... که الحمدلله دارن بیدار میشن یواش یواش و این نقطه، دیگه آخرین نقطه‌اس... نقطه‌ی جوش... #غزه #اسراییل_۲۵_سال_آینده_را_نخواهد_دید #جنایت_بزرگ

از خون جوانان وطن، لاله دمیده... #غزه #جنایت_بزرگ #طوفان_الاقصی

زندگی کودکان را جنگ، پایان می‌دهد...

ای صبحِ پیروزی! کجایی؟... شام تار است این جهان، برگرد! ما در میانِ سارقانِ روز، تنهاییم و از شب خسته‌ایم، از عابرانِ کورِ ظلمت‌افکنِ این جاده‌ی بی نور، بیزاریم و بیداریم تا یک دم تو را بینیم... ای صبح پیروزی!... تو پیروزی... #فتح_قریب #شاید_نو

امروز_ سیاه‌ترین روز_ سی و ششم_ عاشق زخمی_ صفر دو...😔💔🇵🇸

بخدا قلبم داره از سینه‌ام می‌زنه بیرون... از بس که میخوام یه کاری کنم و نمیشه...