eitaa logo
تࢪاۅُش🫀✍🏻
113 دنبال‌کننده
46 عکس
19 ویدیو
0 فایل
💜✍🏻 ° گمشده‌ای حیران میان روزگار° درپی روحم می‌نویسم و عشق را میان واژه‌هایم پیدا می‌کنم🫀🌱 آمنه‌سادات‌حکیم|•مبٺݪآ•| https://harfeto.timefriend.net/17152507383474 •°•°• https://www.instagram.com/Im_mobtala
مشاهده در ایتا
دانلود
الو! الو! باباقاسم؟ صدایم را دارید؟ سلام باباقاسم! سلام پدری که هیچگاه ندیدمتان اما هربار عکستان را که می‌بینم گمان می‌کنم از ازل کنار شما جان گرفته‌ام. بابا قاسم دلتنگتان شده‌ام. باباقاسمم! حالِ این روزهایمان خراب است. دخترانت میان خوب و بد سرگردان مانده‌اند و پسرانت میان دوراهی ها... درد هرکداممان یک چیز است اما همه‌ی ما برای آزادی تلاش می‌کنیم. بعضی خواهران و برادرانمان برای آزاد شدن از بند آزادی و بعضی برای آزادشدن ازبند ظلم قاتلانتان. و یک چیز میان همه‌ی‌ما مشترک است و آن این است که تمامی ما زمانی ارزش چیزی را می‌فهیمیم که از دستش بدهیم. مانند رفتن شما. ما شمارا دیر شناختیم باباقاسم! ما دیر فهمیدیم باباقاسم ما قهرمان است! آنها که در بند ظلم بودند فهمیدند و قدر شما را دانستند. اما ما مردم ایران که در دل آزادی رهاییم زمانی شمارا شناختیم که از میان ما رفته بودی... باباقاسم تو آرامش را چه برای آنانی که روز و شب در دل ناآرامی ها و جنایت ها بودند رقم زدی و چه برای مایی که چهل سال است که در آرامش به سر می‌بریم... باباقاسم! یقین داریم که بر می‌گردی. با آنکه برایش جان فدا کردی. اما آن زمان کدام یک از ما کنار شماییم و کداممان در مقابلتان باباقاسم؟ ✍🏻آمنه‌سادات‌حکیم|•مبٺݪآ•|
هدایت شده از مجال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و مردی که در اعماق نگاهش عجب حس غریبیست چه سردار عزیزی چه علمدار چه ماهی چه شکوهی چه نگاهی چه امیری چه سپاهی مُجال - دوراهی @mojallofficial
تࢪاۅُش🫀✍🏻
الو! الو! باباقاسم؟ صدایم را دارید؟ سلام باباقاسم! سلام پدری که هیچگاه ندیدمتان اما هربار عکستان را
کو آنکه در این خاک سفر کرده ندارد سخت است فراق تو برای همه‌ی ما! تنها نه من از یاد تو در سوز و گدازم پیچیده در این کوه صدای همه‌ی ما!
امروز تماشاگرِ تئاتر یکی از شاگردهام بودم. اون دختر آبی پوشی که وسط صحن ایستاده و نویسنده‌ی نمایش بوده، یکی از پونصدتا پروانه‌ی خوش بال و قلم منه🦋 برای قامت و قلمش لاحول ولاقوة الا بالله خوندم و با افتخار تماشاش کردم. منتظرم تک‌تکشون رو تو صحنه‌های بزرگتری ببینم و کتاب‌هاشون رو تو کتابخونه‌م بچینم🌙☁️ از ۱۴ دی ماه که عطر نرگس داشت
تࢪاۅُش🫀✍🏻
این دختر آبی پوش مهربون و دوست‌داشتنی اسمش خیاله... خیالِ‌قصه‌ها پروانه‌ارشد ملیحه‌سرای‌لَيله خیال یکی از اون آدمایی که باید تو زندگی هرکسی باشه تا بشه آرامش قلبت... وقتایی که حالت خوب نیست، حالتو خوب می‌کنه و وقتایی که در اوج نا‌امیدی به سر می‌بری دلتو گرم کنه و پشتت باشه. من و خیال باهم تفاوت سنی داریم اما مثل خواهرمه. خواهر پروانه‌ی قشنگم؛ با تمام وجود امیدوارم بدرخشی کاتبِ‌قصه‌ها💙💜
داشتم بین قفسه‌ی کتاب‌ها دنبال کتاب شعر "ضد" و "اقلیت" می‌گشتم و یهو کنارش کتاب شعر سید حمیدرضا برقعی رو دیدم... فقط یکی ازش مونده بود. سریع قاپیدمش... تو ایستگاه نشسته بودم و از ذوقم نتونستم دووم بیارم و شروع کردم به خوندنش. با لحن گویندگی معصومه‌امیرزاده می‌خوندم و انقدر حال اون لحظه‌ام خوب بود که فقط خدا می‌دونه... و خوشبختی امروزم این بود که چندتا کتاب‌شعر از شاعرای مورد علاقه‌م رو باهم داشتم🌱💚
🤍🕊 "باز این چه شورش است که درجان واژه‌هاست؟ شاعر شکست خورده‌ی طوفان واژه‌هاست" ✍🏻: سید حمیدرضا برقعی
هدایت شده از تࢪاۅُش🫀✍🏻
🍃💌 [ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ خبر دارم از اون چیزے ڪہ تو سینہ ات پنهون مے ڪنے ] سورہ فاطر | آیہ ۳۸