❣﷽❣
💥 #دفتری_معصومه_س (1)
⚫️ #روضه_حضرت_معصومه_س
🔺بانوی کرامت و صفا را صلوات
🔺آن خواهر و زائر رضا راصلوات
🔺تقدیم به آن شفیعه در باغ بهشت
🔺معصومه نشان اولیا را صلوات
(#دعای_فرج)
(( #السلامعلیکیابنترسولالله.. #السلامعلیکیابنتفاطمةوخدیجه...
#السلامعلیکیابنتامیرالمومنین..
#السلامعلیکیابنتالحسنوالحسین...
#السلامعلیکیابنتموسیبنجعفرورحمةاللهوبرکاته))
▪️به شوق دیدن یار از دیار آمدم
▪️به اشک چشم و دل بیقرار آمدم
▪️هوای روی برادر مرا کشید اینجا
▪️چه می شود به من او را نشان دهید اینجا
▪️رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم
▪️رضا کجاست سرم را به پاش بگذارم
▪️بیا برادرِ از جان عزیزتر به سَرَم
▪️که زَهر هجر تو سوزانده جگرم
▪️تمام قوت من جمع در این صدا شده است
▪️به دست و پا زدنم اَشهَدّم رضا رضا شده است
⬅️امروز کیا با خانم کار دارند... حواست باشه کریمهٔ اهل بیته.....
اگه امام حسن مجتبی تو مدینه کریم اهل بیته....
هر کسی در خونش اومده دست خالی بر نگشته....
آی حاجت دارا...خانم فاطمه معصومه هم کریمهٔ اهل بیته...
خرج در خوانش یه چشم بارونیُّ یه دل شکسته است.....
امروز بیا دست به دامن این خانم شو.....
🍁روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
🍁سالها منتظر روی برادر بودم
🍁بنویسید گرفتار نباشم چه کنم؟
🍁من اگر منتظر روی برادر نباشم چه کنم؟
🍁روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
🍁اینهمه راه بیایم ،تو نیایی سخت است
🍁یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم
🍁سالها میشود واز پیرهنش بی خبرم
🍁روی قبرم بنویسید ندیده رفتم
🍁با تن خسته و با قد خمیده رفتم
🍁بنویسید همه دور ربرم ریخته اند
🍁چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند
⬅️حالا دل بده با هم بریم در خونه خانم ناله بزنی...
نامش فاطمه است اما قبرش معلومه.....
آی حاجت دارا...جوون دارا...ناله دارا....
اون روزی که بیبی اومد شهر قم مردم چه استقبالی کردند....
نقل میکنند راه بیبی رو فرش قیمتی انداختن...
کوچهها را آب و جارو کردند... خیلیا اومدن بیرون دروازه شهر قم استقبال بیبی...
اما بگم ناله شو بزنی...
⬅️ من یه جای دیگه هم سراغ دارم، مردم اومدن استقبال...
استقبال دخترِ امام ....خواهرِ امام...
آخ اومدن کوچه ها رو جارو زدن.. همه جا رو زینت کردن...
لباسای قیمتی به تن کردن...
اما قم کجا شام کجا...
تو شهر قم مردم با درود و صلوات اومدن استقبال دختر امامُ خواهر امام...
اما تو شهر شام دیدن رقاصه ها می زنند می رقصن....
با طعنه و ناسزا دختر علی رو دارن میارن....
🍁( امروز دلت آماده است ناله شو بزنی)
امروز داری برا اون خواهری گریه می کنی که شهر به شهر دیار به دیار اومد که برادرُ ببینه......
نمیدونم برادر داری یا نه... اگه برادر داری خدا برات نگه داره داغشو نبینی....
⬅️می خوام بگم بیبی جان هر چقدر دنبال برادر اومدی نشد برادرتو ببینی....
اما دیگه مثل اون خواهر نیومدی تو گودی قتلگاه....
دلا بسوزه برا اون خواهری که اومد تو گودی قتلگاه دید حسینش داره دست و پا میزنه....
خدا ...
دستاشو رو سر گذاشت...
صدا زد وا
💔محمدا ...واعلیا....واحسینا....
آیا یه مسلمون بین شما پیدا نمیشه، حسین منو یاری بده.....
🏴ديدم غمت اي دلبر اي کاش نمي ديدم
🏴تنهاييُ بي ياور اي کاش نمي ديدم
🏴دنبال تو تا گودال من آمدمو ديدم
🏴بالاي سرت مادر اي کاش نمي ديدم
🏴وقتي که برون شد خصم از مقتل تو ديدم
🏴خون مي چکد از خنجر اي کاش نمي ديدم
🏴از نيزه به روي خاک ديدم سر تو افتاد
🏴در زير سم لشکر اي کاش نمي ديدم
🔲هر چقدر ناله داری به غربت ابی عبدالله ع به دل سوخته خانم زینب کبری س به نیت فرج سه مرتبه ناله بزن بگو....
🔲#یاحسیـــــــن....
💚هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها شافع در جنت (صلوات)💚
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔳#روضه_حضرت_معصومه_س
🔳#آقای_میرزامحمدی
⬅️السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَةَ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُ
⬅️*شما دیگه منتظر مقدمه نیستید *
✨روزی که به قم قدم نهادی
✨قم را شرف مدینه دادی
✨تابید چو موکبت ز صحرا
✨ شهر از تو شنید بوی زهرا
⏺*خود امیر المومنین پدر آیت الله مرعشی نجفی فرمود ،چی میخوای تو حرم من چهل شبه بیتوته کردی ،عرضه داشت نشانی قبر مادرم زهرا رو می خوام” امیرالمومنین فرمود این از اسرار الهیه باید مخفی بمونه ،اما آگه جلالت و عظمت فاطمه ی منو می خوای علیک به کریمة اهل البیت برو قم زیارت دختر موسی ابن جعفر ،این زیارت ،زیارته حضرت زهراست …..*
✨تابید چو موکبت ز صحرا
✨شهر از تو شنید بوی زهرا
*مردم چه جوری اومدن به استقبالت*
✨ بردند به ناقه ات توسل
✨با خنده ی شوق و شاخه ی گل
✨ قم کوفه نبود تا که درآن
✨ دشنام دهد کسی به مهمان
✨ قم کوفه نبود تا که خواهر
✨بیند سر نی سر برادر
⬅️*با چه استقبالی آمدن ،فرش های قیمتی نه زیر پای بی بی زیر سم مرکب حضرت پهن کردن ،کوچه هاشون رو آب و جارو کردن بیرون دروازه به استقبال آمدند…
⏺آخ …..لا یوم کیومک یا ابا عبدالله …..یه جا دیگه ام مردم برا استقبال اومدن بیرون دروازه ، یه جا دیگه ام مردم برا استقبال شهرشون رو آب و جارو کردن ،لباس های قیمتی و زینتی به تن کردن شهرشون رو چراغون کردن ،اما این کجا و آن کجا…اینجا همه دارن با سلام و صلوات دختر امام و خواهر امام رو همراهی میکنن ،اما شهر شام دیدن رقاصه ها دارن میزنن و می رقصن با طعنه و ناسزا وکنایه دختر علی رو دارن می برن ناله بزن یا حسین … .
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#متن_روضه_حضرت_زهرا
#یا_زهــــــرا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
ای کتابِ ثنای تو قرآن
وی ثنا گسترت خدای جهان
حُسن یزدان به چهرت پیدا
سرّ هستی به سینهات پنهان
دشمنی با تو تلختر از کفر
دوستی با تو خوشتر از ایمان
خانه ی خاکی تو قبلة ی دل
حجرۀ کوچکِ تو کعبۀ جان
دلِ شیرِ خدا زِ تو روشن
جانِ ختم رُسُل تو را قربان
قصّه ی عصمتت نه حدِّ سخن
گفتنِ مِدحتت نه کارِ بیان
بَذلِ یک نانِ تو کُنَد نازل
سورۀ هل اَتی علی الانسان
کیستی تو که مصطفی میگفت
جانِ بابا فدات فاطمه جان
🔹فدای اسم قشنگت بی بی جان،اجازه دادی ما تو فاطمیه بگیم یا فاطمه...سال گذشته کیا بودن ..همین امسال شبهای اول یک دفعه به خودت میایی میبینی نفسی نیست، توفیقی نیست، عمری نیست ..
اگر مطمئنی فاطمیه ی دوم نفس داری !!نمیخواد امشب بگی مادر...نگه ندار،صداتو
اون عالم بزرگوار فرمود اگر حالِ عبادت میخواهید ،یه جوری صدا بزنید انگار شبِ آخرِ عمرِشماست.
🔸دیدی به کسی میگن یه روز زنده ای ،یه هفته زنده ای ،چقدر میخواد همه ی کاراهاش انجام بده جمع کنه..
بی بی جانباید سجده بجا بیارم بهم اجازه میدی بگم یا فاطمه
اصلا بهم اجازه میدی بیام، بشینم؟
مگر هر کی هر کیه
مگه همیجوریه
حساب و کتاب داره..هر جا نشستی ،حساب و کتاب داره
عین روایت فرمود : تا ما نخواهیم، تا ما دستت رو نگیریم
تا ما گریه نکنیم
تا ما صدات نکنيم
تو نمي آيي،تو گريه نميكني
کیستی تو که مصطفی میگفت
جانِ بابا فدات فاطمه جان
کیستی ای فِراق تو همه درد
کیستی ای وصالِ تو درمان
کیستی تو که در هجومِ ستم
آمدی حافظ امام زمان
برتر از درک و دانش همه ای
چه بخوانم تو را که فاطمه ای
در دل انبیاء امید تویی
بر لبِ اولیا نوید تویی
آنکه مانندِ قدرِ مجهولش
قبر او مانده ناپدید تویی
🔹عظمت بی بی رو از همین یه کلام ..آنکه مانند قدر مجهولش ،قبر او مانده ناپدید...سرِّ بی بی دو عالم.. بزرگان باید بگن ...پیغمبر با اون عظمتش که اشرف مخلوقاتِ قبرش معلومه ..ائمه ی ما قبرشون معلومه ..
قرارِ تو این عالم یه نفر قبرش معلوم نباشه اونم فاطمه اس
قرارِ تا آخرِ دنیا این علامت سوال ..؟؟؟!!!همه ی نسلها یکی پس از دیگری بیان و برن چرا قبر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی هست مگه میشه پیغمبر مگه چند تا فاطمه داشت مگه برای چند نفر گفت پاره ی تنم مگه برای چند نفر بلند شد ،خم شد ،دست رو بوسید؟
از شب میلادِ تو تا آخر نفس
مصطفی یک دست را بوسید و بس
آن هم ای دست خدا دست تو بود
پس برآن دست و برآن لبها درود
🔸دست بوسیدن پیغمبر فکر نکنی یه کار عاطفی بود فقط بگی حالا یه پدر دستِ بچه اش را میبوسید، نه
پیغمبر با این کارش میخواست به همه ی عالم بفهمانه این فاطمه احترامش واجبِ..😭
در دل انبیاء امید تویی
برلبِ اولیا نوید تویی
آنکه مانند قبر مجهولش
قبر او مانده نا پدید تویی
آنکه چون زینب و حسین و حسن
پاک فرزند پرورید تویی
آنکه جز باب و شوهر و پسرش
هیچ مردی وِرا ندید تویی
غیر از باباش غیر همسرش غیر بچه هاش پسرهاش
هیچ مَردی مادر ما را ندیده، زهرا عصمت اللهِ مادرِ ما ناموس خداست
نه این دنیا، اون دنیا را ببین ، اون دنیا را بشنو اون دنیا منادی صدا میزنه:
یا اهل محشر.. "غُضّوا ابصارکم "همه سرها پائین ،میگن :چه خبره
میگن فاطمه میخواد رد بشه، همه ی قیامت سرها را بندازن پائین
فقط یه عده میتونن سر بالا کنن
کیا هستن؟
اونهایی که تو دنیا براش اشک ریختن، حالا فهمیدی این گریه چقدر می ارزه، این محبت چقدر می ارزه، فردای محشر اونجا معلوم میشه ،هر کسی نمیتونه مادر ما را ببینه
غیر از پیغمبر و امیرالمومنین و پسرهاش هیچ مردی مادر ما را ندیده
▪️ بمیرم برات وسط کوچه ها(..وقتی فکر شو میکنی میخوای داد بزنی... )کی باورش میشد.. یه روزی همین زهرا را دوره کنن..
آنکه اسلام سرفراز از او
و آنکه قدش ز غم خمید تویی
آنکه با تیغ احتجاج و بیان
پردۀ خصم را درید تویی
آنکه در موج دشمنان تنها
به دفاعِ علی دوید تویی
آنکه در راه حفظ جانِ علی
رنجِ هستی به جان خرید تویی
آنکه در ماتمش به ناگه، رنگ
از رُخِ مرتضی پرید تویی
▪️روضه بخونم ..بی بی جانم ،همه کَسِ علی ،پشت و پناه علی،بذار بهتر بگم حقشو ادا میکنی،
زور و بازوهای علی
قوت زانوهای علی
فاطمه ی علی
نور چشم علی
همه ی وجودِ علی
پشت و پناه علی
تکیه گاه علی
همه ی هستیِ امیرالمومنین، یه نگاهِ زهراست
بگو یا زهــــرا...
🍂🍂🍂🍂🍂
﷽
#روضه
#حضرت_زهرا(س)
#مجلس_کامل
#السلام علیک
یا فاطِمَةَ الزَّهْراءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهَةً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللهِ
دو چشمش بسته اما درد دارد
یقیناً بیش از اینها درد دارد
بریز آب روان بر سنگ غُسلش
ولی آرام اسماء درد دارد
نسیم آرامتر خوابیده بانو
مزن پروانه پر خوابیده بانو
دگر رخصت نیازی نیست جبریل
مزن دیگر به در خوابیده بانو
دو چشمت را به دست بسته بستم
تو را با هق هقی پیوسته بستم
مبادا پهلویت خونین شود باز
خودم بند کفن آهسته بستم
ندارد چاره با آهم بسازم
فقط با درد جان اهم بسازم
ز چوبی که نشد گهواره باشد
دوتا تابوت میخواهم بسازم
* خیلی سخته آدم بخواد عزیزش رو خودش غسل بده...از غروب هی میگفت بچه ها آروم گریه کنند...علی امشب خیلی تنهاست...با اسماء دوتایی کارها رو آماده کردن...کفن و آب و بچه ها دارن نگاه میکنن...همه آستینها به دهانشون...علی میخواد غسل بده...میخوام خودت روضه بخونی...*
بریز آب روان اسماء
به جسم اطهر زهرا
ولی آهسته آهسته
نگه کن زردی رویش
ببین بشکسته بازویش
لگد خورده به پهلویش
اسماء میگه من آب میریختم...ولی یه وقت دیدم علی دست از غسل زهرا کشید...هی نگاه میکنه هی صورت به دیوار میذاره بلند بلند گریه میکنه...آقا جان شما به بچه ها گفتی آروم گریه کنن...چی شده داد میزنی...فرمود: همچین که غسل می دادم... دستم رسید به بازوی ورم کرده ی فاطمه...
امشب تا میتونی داد بزنی بگو وای مادر... وای مادر وای مادر... شروع کرد زهرا را کفن کردند... یه وقت علی نگاه کرد دید بچهها مات مبهوت... تا معجر زهرا را باز کرد دادش بلند شد... میگفت: یه خانوم هجده ساله موهاش سفید شده... زهرا روش و از علی میگرفت...تا کبودی صورتش رو علی نبینه...
انشالله خدا مادراتون رو براتون نگه داره... یه نگاه کرد دید بچه ها نگاه می کنند گفت بیاید... بچههای فاطمه برای آخرین بار مادرتون و ببینید... بچه ها آمدند جلو حسنین و زینبین خودشون رو روی بدن مادر انداختند... شیخ عباس قمی میگه: همچین که انداختن خودشونو یه وقت دستای زهرا بیرون اومد بچه ها رو بغل گرفت... منادی بین زمین و آسمان صدا زد: علی... بچه ها رو از مادرشون جدا کن...چرا؟میدونی چرا... چون این بچه ها طاقت ندارن و ملائکه طاقت ندارن گریه بچه های فاطمه رو ببینن... علی با احترام بچه ها رو بغل گرفت... ناز و نوازش میکرد... حسن جان خدا صبرت بده... حسین جان خدا صبرت بده...زینب جان منم بی مادر شدم...به همه عالم خواست یاد بده یادتون باشه هر وقت دیدی بچه خودش رو روی بدن عزیزش انداخت باید با احترام بلندش کنی... یه گودال بود...تو اون گودال یه بابای بی سر بود...یه دختری اومد خودش رو روی بدن انداخت...هی صدا زد بابا بلند شو ببین گوشواره هامو بردن... بابا بلند شو ببین خیمه ها رو آتیش زدن... دیدن دسته حسین بالا آمد این دختر رو بغل گرفت...مگه علی یاد نداده بود چه جور جدا کنند...ریختن تو گودال...آنقدر تازیانه زدن...هر چه بادا باد امشب میگم... یه وقت این دختر بلند شد گفت: بابا دارن منو میزنن.. بابا بلند شو رو دارن عمه رو... حسین*
شکسته بال و پری ز آشیانه می بردن
تنی ضعیف غریبان به شانه می بردن
جنازه ای که همه انبیا به قربانش
چه شد که هفت نفر مخفیانه می بردن
مدینه فاطمه را روز روشن آزرده
چه شد جنازه ی او را شبانه میبردن
به جای گل که گذارند به روی قبر رسول
برای او اثر از تازیانه می بردن
* سلمان میگه وسطای نماز بودم...دیدم یکی داره محکم درو میکوبه... ترسیدم چه خبر شده...زودی نماز رو سلام دادم...در رو باز کردم دیدم حسن ابن علی...سلمان کجایی بیا... گفتم آقا زاده چه خبر شده... گفت سلمان بابام خیلی تنهاست...مادرم و غسل داده...بیا بریم تشییع جنازه... هفت نفر بیشتر نبودند...علی بدن زهرا رو برداشت...میخواد بدن و تو قبر بذاره... سلمان و دیگران محرم نبودند... بچههای فاطمه هم که با اون وضعیت، علی تک و تنها بود...باید یکی تو قبر بایسته بدن و دست به دست بدهند، علی تنهاست... یه وقتی دید از تو قبر دوتا دست شبیه دستای پیغمبر...کنایه از اینکه علی جان بده امانت منو... نیمه شب علی با خجالت این پیکرو به دستای مبارک پیغمبر داد...خجالت کشید یا رسول الله... اون روزی که زهرا وارد خونه من شد صورتش کبود نبود... بازوش ورم کرده نبود...من از همین جا یه گریز بزنم...زینب این صحنه ی جا دیگه براش تداعی شد... اونم تو خرابه بود... زن غساله گفت خانوم دست نمیزنم تا به من نگی این بچه چرا کبوده😭
الا لعنت الله علی القومالظالمین
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#متن_روضه_حضرت_زهرا
#یا_زهــــــرا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة
“اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الصّدیقة الطاهرة فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ سِرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک”
🔹 اصلاً گریۀ مُحرم با گریه فاطمیه فرق داره، علتش اینه که فاطمیه، همه برای هم روضه می خونند
▪️الان تو خونه ی حضرت زهرا باشی، بچه هاش دارن برای هم روضه میخونند، امام حسن برا امام حسین روضه میخونه، دوتاشون برای حضرت زینب روضه میخونند، این تفاوتش با کربلاست
صورت توحید دارد سجده های فاطمه
سجده باید کرد پس تنها به پای فاطمه
خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش
مصطفی ختم رسل شد در حرای فاطمه
یا علی گفتیم و یا زهرا در آوردند از آب
در غدیر خم که ثابت شد ولای فاطمه
بارها از رَبیَّ الاَعلٰی خود فهمیده ام
می خَرد ما را خدا با ربنای فاطمه
🔸دیدم تو قنوتش صدا میزنه، خدایا! شیعیانم، دوستانم، گریه کنانم، همه رو مادر یاد کرد…
رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است
چون نمیارزد دو عالم در اِزای فاطمه
میرسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش
▪️بي بی جان به حسین ات قسم ما از همسایه های شما بهتریم، چون ما هیچ وقت نگفتیم از گریه های تو خسته شدیم... 😭
اما اونا آمدن به علی شکایت کردند..
هرچی خوبی این خانواده به اهل این شهر کردن برعکس جواب گرفتند…
می رسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش
پس چه می صرفد شدم عمری گدای فاطمه
خوش به حال فاطمه کهف حصینش حیدر است
خوش به حال مرتضی دارد هوای فاطمه
قبر پنهانی او گیریم که پیدا نشد
اصلاً از اول نبود این خاک، جای فاطمه
او اگر می خواست آتش را گلستان کرده بود
معجزه کاری ندارد که برای فاطمه
قامتش آیینه ی صبر علی بود و شکست
شانه ی دیوار شد روزی عصای فاطمه
ضربه ی دیوار نه، آتش نه، حتی میخ نه
در نیامد از پسِ حُجب و حیای فاطمه
صحبت محسن وسط آمد و گرنه هیچ وقت
در نمی آمد در این دنیا صدای فاطمه
... 😭
داد از این درد که اُفتاده به جانم ای داد
من زمین خورده ترین مردِ جهانم ای داد
من جوانم تو جوان، پیر شدی پیر شدم
زود میاُفتد از این غم ضربانم ای داد
نوزده سالگیات قسمت ما حیف نشد
چشم خوردیم من و تازه جوانم ای داد
من که لب دوختم اما جگرم را چه کنم
می شود تا دو سه خط روضه بخوانم ای داد
همهی شهر به اُفتادنمان خندیدند
همه دیدند که پاشیده تَوانم ای داد
هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست
و نمیشد به تو خود را برسانم ای داد
▪️همه میگن: فقط بازوت شکسته، اما علی میگه: خون از همه ی بدنت جاری شد، نگاه کردم، دیدم دستت شکسته، سرت شکسته، گونه ات شکسته، صورتت ترک خورده، پهلوت شکسته…
خدایا گریه های ما رو برای حضرت زهرا به اوج برسان
به گوش امام زمان برسان
بالاتر از این هم داره روضه، گوش بده…
هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست
و نمیشد به تو خود را برسانم ای داد
بالاترین روضه اینه..
همه گفتند علی بود و زنش را کُشتند
من جگر سوخته از زخمِ زبانم ای داد
❣﷽❣
🔘 #دفتری_معصومه_س (2)
🔘 #روضه_حضرت_معصومه_س
🔘 گریز به روضه حضرت زینب س
🔺بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
🔺آن خواهر و زائر رضا را صلوات
🔺معصومه که او شفیعۀ روز جزاست
🔺بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات
(دعای فرج)
جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات
🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ،
(سبک ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن👇)
➖با دوری تو جان جهانم چه کنم من
➖جان آمده بر روی لبانم چه کنم من
(ببین ای شعر مال کجای دل حضرت معصومه است)
➖کاش آمده بودی دم آخر به کنارم
➖کاش آمده بودی همه ی دار و ندارم
(داداش)
➖من ابر بهارم من داغ تو دارم
➖بازا به کنارم
➖پروانه شدم پر بزنم بال و پرم سوخت
➖با زهر جفا زهر جفا این جگرم سوخت
(آخ داداش)
➖در حسرت دیدار تو ماندم دم آخر
➖با دیده گریان ز تو خواندم دم آخر
➖ای صبر و قرارم من بی کس و کارم
➖بازا به کنارم
🔷بریم در خانه ی دختر موسی ابن جعفر، کریمه اهل بیت فاطمه معصومه…
میخام بگم محبت بین امام رضا ع و حضرت معصومه س مثال زدنیه.
بقدری این عشق و علاقه زیاد بود ، اصلا نمیتونستند دوری همدیگه رو تحمل کنند، (لذا امام رضا نامه نوشتن، بی بی رو دعوت کردند به مرو.)
اما چرخ روزگار طوری چرخید… که این خواهر و برادر نتونستن همدیگه رو ملاقات کنند.
♦️این خواهر به برادر نرسید میان راه ، دشمنا حمله کردند، برادر هاشو جلو چشماش شهید کردن.
بی بی راهی قم شد.
چه استقبالی از دختر موسی ابن جعفر کردند،
همه جا رو زینت کردن ، کوچه هارو آب و جارو کردند
چه پذیرایی کردند، شیرینی و شربت میدادند ، دسته های گل آورده بودند
(با جلال و شکوه زیادی خانمو وارد شهر قم کردند.)
موسی ابن خزرج عنان ناقه بی بی رو گرفته بود، هی گریه میکرد میگفت ((من مثلی)) کی مثل من اینجور لیاقت داره ، عنان ناقه دختر موسی ابن جعفرو بگیره ،
(زنها بدور محمل بی بی صلوات میفرستادند، گریه میکردند، بی بی جان قدمتون رو چشمامون ، خوش اومدید خانم جان)
▪️چه احترامی کردند چه عزتی گذاشتند
تا مرکب بی بی ایستاد زنها صف کشیدند،
دونه دونه اومدن دست دختر موسی ابن جعفرو بوسیدند
گفتن این دختر امامه، عمه امامه ، این دختر یتیمه بابا نداره ، نباید تو شهرمون غریب باشه…
اما میخام بگم بی بی جان چه استقبالی ازت شد …
مردم احترامت کردند بهترین جای شهر بهتون دادند
🔳اما میخوام بگم خانم جان چه استقبالی شد از عمه جانت زینب تو شهر شام…
دل عالم بسوزه برا دردای دل دختر علی زینب ..
سه روز اسرارو جلو دروازه ساعات نگه داشتن
مردم شهرو آذین کردند ، لباسای قیمتی پوشیدند
آخ اومدن استقبال بی بی ، چه استقبالی شد...
بجای دسته های گل، سنگ زدند و خاکستر ریختن آتش میریختند…
یه وقت دختر علی سرشو بالا کرد ، آخ دید چوب یزید بر لب و دندان حسین…
چه کشید بی بی زینب …
(اوج)
▪️من کجا کوفه کجا شام خراب
(حسین جان)
▪️من کجا کوفه کجا شام خراب
▪️منه غمدیده کجا بزم شراب
آخ داداش
▪️خیزران تا که به لبهایت خورد
▪️گفتم ای کاش که زینب می مرد
(دشتی)(فرود)
🔘آخ مزن ظالم حسین مادر ندارد
🔘غریب است و کسی بر سر ندارد
🔘تنش در قتلگه افتاده پر خون
🔘دگر انگشت و انگشتر ندارد
🔘مزن چوب جفا ای بی مروت
🔘دگر این تشنه لب سقا ندارد
✨حسین … آرام جانم
✨حسین … روح و روانم
✨حسین… سالار زینب
✨حسین… غمخوار زینب
✨حسین… دلدار زینب
🍁هر چقدر ناله داری به دل سوخته ی خانم زینب کبری س صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین
⏺یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَهِ فَلاَ تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ
وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّهَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
💥 #دفتری_معصومه_س (1)
⚫️ #روضه_حضرت_معصومه_س
🔺بانوی کرامت و صفا را صلوات
🔺آن خواهر و زائر رضا راصلوات
🔺تقدیم به آن شفیعه در باغ بهشت
🔺معصومه نشان اولیا را صلوات
(#دعای_فرج)
(( #السلامعلیکیابنترسولالله.. #السلامعلیکیابنتفاطمةوخدیجه...
#السلامعلیکیابنتامیرالمومنین..
#السلامعلیکیابنتالحسنوالحسین...
#السلامعلیکیابنتموسیبنجعفرورحمةاللهوبرکاته))
▪️به شوق دیدن یار از دیار آمدم
▪️به اشک چشم و دل بیقرار آمدم
▪️هوای روی برادر مرا کشید اینجا
▪️چه می شود به من او را نشان دهید اینجا
▪️رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم
▪️رضا کجاست سرم را به پاش بگذارم
▪️بیا برادرِ از جان عزیزتر به سَرَم
▪️که زَهر هجر تو سوزانده جگرم
▪️تمام قوت من جمع در این صدا شده است
▪️به دست و پا زدنم اَشهَدّم رضا رضا شده است
⬅️امروز کیا با خانم کار دارند... حواست باشه کریمهٔ اهل بیته.....
اگه امام حسن مجتبی تو مدینه کریم اهل بیته....
هر کسی در خونش اومده دست خالی بر نگشته....
آی حاجت دارا...خانم فاطمه معصومه هم کریمهٔ اهل بیته...
خرج در خوانش یه چشم بارونیُّ یه دل شکسته است.....
امروز بیا دست به دامن این خانم شو.....
🍁روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
🍁سالها منتظر روی برادر بودم
🍁بنویسید گرفتار نباشم چه کنم؟
🍁من اگر منتظر روی برادر نباشم چه کنم؟
🍁روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
🍁اینهمه راه بیایم ،تو نیایی سخت است
🍁یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم
🍁سالها میشود واز پیرهنش بی خبرم
🍁روی قبرم بنویسید ندیده رفتم
🍁با تن خسته و با قد خمیده رفتم
🍁بنویسید همه دور ربرم ریخته اند
🍁چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند
⬅️حالا دل بده با هم بریم در خونه خانم ناله بزنی...
نامش فاطمه است اما قبرش معلومه.....
آی حاجت دارا...جوون دارا...ناله دارا....
اون روزی که بیبی اومد شهر قم مردم چه استقبالی کردند....
نقل میکنند راه بیبی رو فرش قیمتی انداختن...
کوچهها را آب و جارو کردند... خیلیا اومدن بیرون دروازه شهر قم استقبال بیبی...
اما بگم ناله شو بزنی...
⬅️ من یه جای دیگه هم سراغ دارم، مردم اومدن استقبال...
استقبال دخترِ امام ....خواهرِ امام...
آخ اومدن کوچه ها رو جارو زدن.. همه جا رو زینت کردن...
لباسای قیمتی به تن کردن...
اما قم کجا شام کجا...
تو شهر قم مردم با درود و صلوات اومدن استقبال دختر امامُ خواهر امام...
اما تو شهر شام دیدن رقاصه ها می زنند می رقصن....
با طعنه و ناسزا دختر علی رو دارن میارن....
🍁( امروز دلت آماده است ناله شو بزنی)
امروز داری برا اون خواهری گریه می کنی که شهر به شهر دیار به دیار اومد که برادرُ ببینه......
نمیدونم برادر داری یا نه... اگه برادر داری خدا برات نگه داره داغشو نبینی....
⬅️می خوام بگم بیبی جان هر چقدر دنبال برادر اومدی نشد برادرتو ببینی....
اما دیگه مثل اون خواهر نیومدی تو گودی قتلگاه....
دلا بسوزه برا اون خواهری که اومد تو گودی قتلگاه دید حسینش داره دست و پا میزنه....
خدا ...
دستاشو رو سر گذاشت...
صدا زد وا
💔محمدا ...واعلیا....واحسینا....
آیا یه مسلمون بین شما پیدا نمیشه، حسین منو یاری بده.....
🏴ديدم غمت اي دلبر اي کاش نمي ديدم
🏴تنهاييُ بي ياور اي کاش نمي ديدم
🏴دنبال تو تا گودال من آمدمو ديدم
🏴بالاي سرت مادر اي کاش نمي ديدم
🏴وقتي که برون شد خصم از مقتل تو ديدم
🏴خون مي چکد از خنجر اي کاش نمي ديدم
🏴از نيزه به روي خاک ديدم سر تو افتاد
🏴در زير سم لشکر اي کاش نمي ديدم
🔲هر چقدر ناله داری به غربت ابی عبدالله ع به دل سوخته خانم زینب کبری س به نیت فرج سه مرتبه ناله بزن بگو....
🔲#یاحسیـــــــن....
💚هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها شافع در جنت (صلوات)💚
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
🇮🇷بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی🥀
🇮🇷یادواره شهداء امنیت در زاهدان
مداح : حاج یوسف ارجونی،معاون امور استانهای هیئت رزمندگان اسلام کشور
📅زمان : ۱۴۰۲/۸/۶
🕘ساعت :۹صبح
🕌مکان: حسینیه عاشقان ثارالله زاهدان
𖣐᭄␥꯭🍂✿❰⚫️ 𖣐᭄␥꯭🍂✿❰
﷽
#پهلوی_مادر😭😭
#مناسب برای روضه کوتاه شما
#درمجلس حضرت زهرا س👇⚫️⚫️
حنجری زان سوی در پهلوی مادر را درید
خون پهلویش بروی صورت زینب پرید
دست نامحرم چنان سیلی به مادر می نواخت
یک طرف را دست او سمت دگر دیوار تاخت
مادرم دربین دیوارو در و آتش نشست😭
میخ با پهنای در پهلوی مادر را شکست😭
مادرم را کعب نی در کوچه ها در بند کرد
شرم کرد از روی حیدر لحظه ای لبخند کرد
چادرش را خواست تا با دست خود محکم کند
سعی کرد اما نشد تادست خودرا خم کند
مادرم درکوچه می افتاد و برمیخواست زود
دومی مستانه می خندید و زشتی می سرود🌴🌴🌴🌴👇👇
#سبک زینب زینب زینب👇
#نوحه_سینه زنی
#بعد_از_خواندن_این_روضه🍃🍃🍃🍃🍃👇
رفتی زبرم زهرا خون شد جگرم زهرا 2
#یا فاطمه الزهرا 2🌱🌱🌱
بانوی روز جزا یافاطمه
ای یاور مرتضی یا فاطمه
#فاطمه فاطمه مظلومه زهرا 3🍂
از داغ فراق تو خم شد کمرم زهرا 2
هجر تو زند هردم برجان شررم زهرا2
بانوی روز جزا یافاطمه
ای یاور مرتضی یا فاطمه 2🌱🍃
#فاطمه فاطمه مظلومه زهرا 3🍂
بر قبر تو می ریزد اشگ از بصرم زهرا2
گوید همه شب زینب کو تاج سرم زهرا 2
شب تا به سحر هستی پیش نظرم زهرا 2
بانوی روز جزا یا فاطمه
ای یاور مرتضی یا فاطمه
#فاطمه فاطمه مظلومه زهرا 3🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#اجرای_سبک
......مداح حاج پیرزاده👇👇☘
2.1M
﷽
#آموزش_مداحی
#همراه_با_توضیحات
👆👆👆
#بند_دوم
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده🎤
𖣐᭄␥꯭🍂✿❰⚫️ 𖣐᭄␥꯭🍂✿❰
1.52M
﷽
#آموزش_مداحی
#همراه_با_توضیحات
#احرای_سبک
👆👆👆
#بند_سوم
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده🎤
𖣐᭄␥꯭🍂✿❰⚫️ 𖣐᭄␥꯭🍂✿❰
1.17M
﷽
#آموزش_مداحی
#همراه_با_توضیحات
#اجرای_سبک
👆👆👆
#بند_چهارم
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده🎤
𖣐᭄␥꯭🍂✿❰⚫️ 𖣐᭄␥꯭🍂✿❰