#احکام⚖
◀️ آیا امر به معروف و نهی ازمنکر در فضای مجازی هم واجب است و ترک آن حرام ؟ ⁉️
✅پاسخ:
درفضای مجازی هم اگر شرایط امربه معروف و نهی از منکر باشد نباید امر و نهی ترک شود.
📚استفتا از دفتر مقام معظم رهبری در قم📚
#نشر_با_ذکر_سه_صلوات
#واجب_تمدن_ساز
#اللهمعجللولیکالفرج
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@TARIGHAHMAD |√←
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
#مسیر عشق 54 یکی از خانمها که تن صدای بلندی هم داشت رو کرد به من و بهار و گفت -شما دخترا نم
#مسیر عشق 55
چایام رو تموم کردم،نگاهی به پارچههای که اتو زده بودم انداختم
درسته خسته شدم اما خوشم اومده بود از کار خودم
رفتم کنار بهار
-بهار ببین سارا چیکرده😏
-دستت درد نکنه ابجی خانم
میبینی هرکاری سختی داره اما وقتی سعی میکنی کارت به نحو احسنت انجام بدی
لذت بعدش خستگیت رو از بین میبره
بهار درست میگفت
با اینکه دفعه اولم بود اتو زده بودم،اما وقتی نگاهشون کردم خوشم اومده بود
صدای اذان بلند شده بود،همه وسایلا رو جمع کردن
انگار میخواستن برن مسجد
به همراه خاله و بهار ازشون خداحافظی کردیم و رفتیم
-خسته نباشید دخترای من،خداخیرتون بده
-خاله منکه کمرم خیلی درد گرفته،مهرهای کمرم انگار خشک شدن😖
-سارا کوه که نکندی چند تا ملافه رو اتو کردی اجر کارتو از بین نبر ابجی
-اَجر چیه
مگه اجر میخوام،بابا خاله میگن خسته نباشید میگم که من خیلی خسته شدم،بگم خسته نشدم
-از دست شما دخترا،بیاین بریم مسجد نمازمون رو بخونیم بعدا باهم بحث کنید
نماز😕
نگاهی به بهار کردم منکه نماز نمیخونم برم مسجد چیکار
-خاله من وسارا میریم خونه ساراهم که کمر درد شده
خونه نمازمون رو میخونیم شما برید خاله جان
از خاله خداحافظی کردیم و رفتیم خونه
خاله هم رفت مسجد
بهار وضو گرفت و رفت سجادهاش رو پهن کرد و شروع کرد نماز خوندن
لب ایوان نشستم،هوا نسبتا تاریک شده بود،اسمان صاف و تاریک
به کل امروزم فکر کردم،بهتر از روزههایی بود که توی خونه میگذشت
حداقلش اینه که روزها تکراری نیست
رفتم توی اتاقم لباسامو عوض کردم موهامو شانه زدم
چایی حاضر کردم تا وقتی بقیه میان
-سارا؛
کجایی
-چایی دم میکردم،کاری داری ؟
-اگر کارت تموم شد بیا یکم صحبت کنیم
یعنی چی میخواست بگه
نویسنده(منیرا-م)
#ادامهـ_دارد
@TarighAhmad
بسمربالحسین🌱❤️
.
.
پیامبراڪرمﷺ:
-هرڪسدوستداردڪہنامہاعمالش
اوراخوشحالڪند،
استغفارِدرآنرازیادگــرداند..!
📚میزانالحڪمه،ج۸،ص۴۶۳
امروز : چهارشنبه
۶آبان و۲۱ ربیع الاول
••●❥🍃🌸✦🌸🍃❥●••
@TarighAhmad
آدم از رفیق بد
تاثیر میگیره!
مثل بادی که
از زباله دونی رد بشه
اونم بوی بد میگیره
چه بخواد
چه نخواد
| حاجآقامجتبیتهرانی🌱🕊
#رفاقت
#حواستهستبهخودت ؟!
••●❥❤️❥●••
@TarighAhmad
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
آدم از رفیق بد تاثیر میگیره! مثل بادی که از زباله دونی رد بشه اونم بوی بد میگیره چه بخواد چه نخواد
رفیقیمثلاحمدداشتهباشید :)♥️🌿
هدایت شده از تنهامسیر زندگی
تنها مسیر 1_جلسه بیست و هفتم پارت 3.mp3
4.91M
#تنہامسیر 🌱
راهبردِ اصلے در نظامِ تربیتِ دینے
🔔 #جلسه_بیست_هفتم پارت 3
گوش بدیم ❤️
#خلاصه_نویس_جلسه_بیست_هفتم
پارت 3 💚💫
🔹پیامبر اکرم (ص) :
دو گروه کمر من رو شکستن منافق باهوش و سر زبون دار و آدم مذهبی نفهم
🔹شهید چمران :
احساس میکنم که تحمل درد و غم و رنج و مصیبت در راه خدا مهمترین و اساسی ترین لازمه تکامل در این حیات است.
🔹امام علی (ع) :
نفست رو با طاعت پروردگار ذلیل کن
.🍃🌱↷
『@TarighAhmad』
📹 رهبر انقلاب: این مسئلهی عادّیسازیهای اخیر ــ که متأسّفانه بعضی از دولتها خطا کردند، خطای بزرگی کردند و گناه کردند و عادّیسازی [روابط] کردند با رژیم غاصب و ظالم صهیونیستی ــ حرکتی ضدّ وحدت اسلامی و ضدّ اتّحاد اسلامی است؛ از این راه باید برگردند و این خطای بزرگ را بایستی جبران بکنند.
#نائب_برحق_مولا
@TarighAhmad
#الگوبگیریم....♥️
•
•
•
~خیلی مراقب بود اسرافی صورت نگیره.
برای کاری رفتیم کردستان. بعد از تصویربرداری از منطقه ، فیلمبردار داشت فیلمِ دوربین رو عوض میکرد که آقای صیاد بهش گفت:
«چند دقیقه از فیلم باقی مونده؟»
فیلمبردار جواب داد: دو دقیقه...
آقای صیاد گفت: حتما اون ۲ دقیقه رو در جایی استفاده کن تا اسراف نشه.
فیلمبردار هم روی جعبه نوشت: این فیلم دو دقیقه جای خالی دارد...😊
«شهید علی صیاد شیرازی»
📚 کتاب امیر دلاور ، صفحه ۵
#واجبتمدنساز
#نشرباذکرسهصلوات 💚
#اللهمعجللولیکالفرج
•┄🍃🌹🍃┄•
@TarighAhmad
•┄🍃🌹🍃┄•
~گفتم:
مامان هر وقت میخوایم از خونه بریم بیرون، یه ساعت معطلم میکنه تا میخواد آرایشش رو پاک کنه.😖
توی مغازه ای جایی که میریم، اگه فروشندش مرد باشه خیلی سرد برخورد میکنه.😒
به نظرت رفتاراش طبیعیه؟🧐
مامانم گفت:
قدر همسرت رو بدون...
این دخترا خیلی وقته که کمیاب شدن.٫💎
#ریحانه🍃
#اللهمعجللولیکالفرج
•┄🍃🌹🍃┄•
@TarighAhmad
•┄🍃🌹🍃┄•
#راهبهشت...🌿
بداخلاقی شوهرت رو تحمل کن!"
یه چند باری که با آرامش جوابش رو بدی، به خودش میاد و صد برابر قبل عاشقت میشه...♥️
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
•┄🍃🌹🍃┄•
@TarighAhmad
•┄🍃🌹🍃┄•
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
#مسیر عشق 55 چایام رو تموم کردم،نگاهی به پارچههای که اتو زده بودم انداختم درسته خسته شدم اما
#مسیر عشق 56
-جانم،بامن کاری داشتی؟
-بشین اینجا تا بهت بگم
به پشتی تکیه دادم،کنار بهار
-ساراجان از تو خواستم بیای اینجا تا یکم بهم توی بعضی کارا کمک بدی
-چه کاری؟؟؟
-اخر هفته سالگرد شهادت پسر عمورحمان هست
-پسر عمو رحمان😳
مگه پسر داشتن
-اره دو تا پسر داشتن که هر دوشون شهید شدن،شهید دفاع مقدس
جمعه سالگرد یکی از شهیدا هستش
میخواستم امسال یکم متفاوتر از سالهای دیگه باشه
بامحمد وبقیه اهالی روستا یه طراحی چیدم
یه اتفاق خوبی که امسال داره میوفته اینه که همین روز جمعه قرار شده یه شهید گمنام بیارن اینجا
-شهید گمنام؟؟؟؟
اره امروز که اهالی روستا اومده بودن با عمو وخاله صحبت میکردن سر همین موضوع بود
کارمون بیشتر شده پس باید کاری کنیم معرکه،بهرحال مهمان عزیز میاد برامون
-منکه تو این قضیهها کاری بلد نیستم چه کمکی میتونم کنم
-اتفاقا خیلی میتونی کمک بدی،بهت میگم چیکار کنی
فقط یه چیزی هست ابجی
نمیگم بخاطر ماها خودت رو عوض کنی نه اصلا
-یعنی چی؟؟
-ببین سارا جان اینجا یه جای کوچیک هست،دیدی مردمشون هم چطوری هستن
من وتو هم مسئول کارای برگزاری مراسم شهدا هستیم
چون بیشتر کارامون تو مسجد و حسینیه قراره انجام بشه میخوام توام بیای
-باشه اینکه موضوع مهمی نیست
صدای عمو و خاله شنیده میشد از داخل حیاط
-بعدا حرف میزنیم پاشو خودتو جمع جور کن
بهار چادرش رو سرش کرد و رفت بیرون از حیاط
منم شالم رو انداختم و رفتم بیرون سلامی کردم
به اتفاق هم رفتیم توی اتاق و کنار هم نشستیم،شام رو همگی دور هم خوردیم
بعد از مرتب کردن اتاق و اشپزخونه من و بهار رفتیم طرف اتاقمون
رختخواب رو پهن کردیم و دراز کشیدیم.
خواب نمیرفتم به حرفای بهار فکر میکردم نمیدونستم میخوان چیکار کنن
تا حالا این چیزا رو ندیده بودم.فقط به ندرت میشنیدم شهید میارن اونم شهدای جنگ
تقریبا ساعت از نیمه شب گذشته بود
یکدفعه صدای در شنیدم ترسیدم
بلند شدم بیرون حیاط رو نگاه کردم حیاط کاملا تاریک بود
صدای باد هم پیچیده بود لا به لای در و پنجره
خواستم برم بخوابم که باز صدا اومد البته یه نوری هم بود انگار یکنفر بیرون بود
خیلی ترسیدم نکنه دزد باشه،خواستم بهار رو صدا بزنم که گفتم اول به ۱۱۰زنگ بزنم
-خاک سارا ؛
۱۱۰ اونم تو یه روستا😖
شال و مانتو رو پوشیدم اروم رفتم سمت در اتاق عمو رحمان
خواستم در بزنم صدای دزده اومد انگار داشت حرف میزد
نویسنده(منیرا-م)
#ادامهـ_دارد
@TarighAhmad
بسمربالحسین♥️🌿
.
.
💚امام مهدی علیه السلام :
🍃هریک از شما باید کاری کند که
🍃با آن به محبت ما نزدیک شود
📗بحار الانوار، ج۵۳،ص۱۷۶
امروز : جمعه
۷ آبان و ۲۲ربیع الاول
━━𖡛⪻𖣔🌺𖣔⪼𖡛━━
@TarighAhmad
━━𖡛⪻𖣔🌺𖣔⪼𖡛━━
در #نگاهت چیزیست
ڪه نمیدانم چیست ؟
مثل #آرامش بعد از یڪ غم
مثل پیدا شدن یڪ لبخند
مثل بوی نم بعد از #باران
در نگاهت چیزیست
ڪه نمیدانم چیست ؟
من به آن #محتاجم
#برادرشهیدم 🌱🕊
╔═✨═🌙═✨═╗
@TarighAhmad
╚═✨═✨═✨═╝
🔰 ارزش شهیدان با محاسبات مادّی قابل محاسبه نیست
🔻 رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگرهی شهدای استان زنجان: شهیدان برگزیدگان خدای متعالند. شهیدان راه درست را انتخاب کردهاند، خدا هم آنها را برای رسیدن به مقصد انتخاب کرد. ارزش شهیدان با محاسبات مادّی ما ارزش غیر قابل محاسبهای است. شهیدان در برترین تجارت عالم برنده شدهاند. ۱۴۰۰/۰۷/۲۴
#نائب_برحق_مولا
✅ @TarighAhmad
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
«بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَ صِدّیقین»
✧شهید مجید صانعی موفق✧
◈❘ تاریخ ولادت: ۱۲ شهریور ۱۳۵۸
◈❘ محل ولادت: همدان
◈❘ وضعیت تاهل: متاهل
◈❘ تاریخ شهادت: ۲۷ مهر ۱۳۹۴
◈❘ محل شهادت: سوریه
◈❘ نام کتاب: ابو طاها
📚مـنـبـع: عصر همدان
❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅
#میهماناحمد
#شهیدمجیدصانعیموفق♥️
#باشهداتاظهور
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
@TarighAhmad
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
«بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَ صِدّیقین» ✧شهید مجید صانعی موفق✧ ◈❘ تاریخ ولادت: ۱۲ شهریور ۱۳۵۸ ◈❘ محل
#چِــگــونـــہ_شـَـﮪـیـد_شـَـویــم⁉
✨ویـژگـے هـاــے شـَﮪـیـد✨
🔸 از جمله مربیان ورزشی مخلصی بود که تمام زندگی خود را صرف تربیت و شاگردان و سربازان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کرد.
🔹 بسیار مظلوم بود و پرتلاش و بردبار، اما کسانی که او را خارج از منزل می دیدند، خصوصیات اخلاقی وی را باور نمی کردند و فکر می کردند بسیار قاطع و جدی است اما پشت آن چهره قاطع فردی آرام ومهربان بود.
🔸 مجید کاریزمای خاصی داشت و همه را جذب می کرد و روح جوانمردی و فتوت در او دمیده بود و منش پهلوانی به معنای کامل در رفتار او متجلی بود.
🔹 خیلی کله داغی داشت و دوست داشت برود جنگ. همیشه میگفت:ایکاش من زودتر به دنیا آمده بودم و میتوانستم بروم جبهه.
🔸 بعضی شبها میدیدند در جایش نیست، بعد متوجه میشدند در اتاق دیگری دارد نماز شب میخواند.
🔹 کارشناسی سختافزار کامپیوتر داشت، بعد هم کارشناسی حقوق گرفت. با پدرشان شرکت راهسازی داشتند و مربی باشگاه هم بودند. در کنگ فو مقام کشوری داشت و داور اتومبیلرانی و بازرس هیئت رزمی بود. نمایندگی سبک نینجوتسو را داشت. در تیراندازی عالی بود. مجوز پزشکی کوهنوردی کشوری هم داشت.
🔸 مجید چند تا اختراع در زمینه تجهیزات جنگی داشت؛ ولی، چون بودجه نداشت نتوانست آنها را به ثبت برساند.
🔹 خیلی اوقات مادران بچههای باشگاهش تماس میگرفتند که مجید بچهها را راهنمایی کند. خیلی مردمدار بود. خیلی خاکی بود. رئیس هیئت موتورسواری همدان بود، ولی برای تعمیر موتورها میرفت.
🔸 ارادت خاصی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت و سربند یا زهرا را هم به سرش میبست. امامزاده عبدالله همدان را هم خیلی دوست داشت.
🔹به حجاب و صبوری توصیه میکرد.
📚 عصر همدان_خبرگزاری میزان
.................«شادی روح پاکش صلوات».................
❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅
#شهید_مجید_صانعی_موفق🌹
#راه_شهادتــــ
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
@TarighAhmad
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
#راه_بهشت 💚
_الهی هیچ نیازمندی دست خالی از در خونت برنگرده!
_آمین...٫
#اَلـلّـﮪُمَّ_عـَجـِّل_لـِوَلـٻَۧـکَ_الـفـَࢪَج🤲
🍃🌱↷
『 @TarighAhmad』
#یادآۅرۍ⏰
~ یـہ دعـاےفـرج بـخۅنٻـم بـراےآقامـوݩ,♥️
#اَلـلّـﮪُمَّ_عـَجـِّل_لـِوَلـٻَۧـکَ_الـفـَࢪَج🤲
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
@TarighAhmad
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
#مسیر عشق 56 -جانم،بامن کاری داشتی؟ -بشین اینجا تا بهت بگم به پشتی تکیه دادم،کنار بهار -سار
#مسیر عشق 57
یه لحظه وایسادم،دزد اگر باشه چرا بیرون حیاطه؟
دزدا که میان داخل اتاق
کنجکاو شدم،هرچند خیلی میترسیدیم
سعی کردم اروم قدم بردارم
یکم برم جلوتر اگر چیزی شد جیغ میزنم همه بیدار بشن
اروم اروم رفتم ،پشت یه درخت قایم شدم
هم از دزد میترسیدم هم اینکه توی این تاریکی حیونی چیزی از درخت باشه بخوره بهم
اع چرا وسط حیاط نشسته😳
وای اینکه عمو رحمانه،اینجا چیکار میکنه تو تاریکی
خواستم برم جلو که منصرف شدم گفتم ببینم چیکار میکنه
سرش به بالا سمت اسمان گرفته بود یه چیزایی اروم میگفت
حرفاش با گریههاش قاطی شده بود متوجه نمیشدم چی میگه
چراغ دستی رو برداشت و سمت اخر حیاط رفت
کلیدی از جیبش در اورد و در یکی از اتاقها رو باز کرد
رفت داخل و در رو هم بست
منم سریع رفتم سمت همون اتاق
این اتاق چیه؟
چرا عمو نیمه شب اومده اینجا،چیکار میکنه یعنی
صدای خواندن قران بلند شد
اخر شب قران میخونه😳
کمی صبر کردم انگار نیت نداشت تموم کنه
دندونام دیگه داشت میخورد بهم،ترجیح دادم برم اتاق خودم
کنار بخاری رفتم تا یکم گرم بشم،دراز کشیدم
یعنی چیکار میکنه عمو،چرا گریه میکرد
چرا توی اون اتاق رفت قران بخونه؟
خیلی سوال توی ذهنم اومد
نفهمیدم کی خوابم برد
-بچهها بلند شید وقت نماز شده،دخترا بیدار بشید
وای خدا نصف شبی چرا سر و صدا میکنن
لحاف رو کشیدم روی سرم تا بلکه کمتر صدا بشنوم
-سارا من میرم نماز بخونم توبلند نمیشی
-خب برو بخون،والا خدا خودش خوابه این وقت شب،اونوقت تو بیدار شدی مزاحم خدا بشی
برو حاجی خانم بزار بخوابم
چطوری از خوابشون میگذرن،بلند میشن اب میزنن به صورتشون
نویسنده(منیرا-م)
#ادامه_دارد
@TarighAhmad
بسمربالحسین🌱
.
.
محب:
🔰 آقا امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند :
🔹 اگر میخواهی ثواب صد سال روزه همه ایام در نامه عملت ثبت شود ، مردم را با امام زمان آشنا کن.
📚 بحارالانوار ج ۲ ، ص ۴
امروز :شنبه
۸آبان و ۲۳ربیع الاول
•┈┈••✾•🍃🕊🍃•✾••┈┈•
@TarighAhmad
•┈┈••✾•🍃🕊🍃•✾••┈┈•
رحمت واسعهات کیسهیِ ما را پُر کرد،
این چه لطفیست به هر بیسروپایی داری؟!
#حسینا...🕊
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
@TarighAhmad
#تلنگر🔶🔸
در شهری که چراغهایش خاموش است...
تو اندازه توانت روشن باش😌
گاهی جلوى پاى خود را روشن کن و
گاهی جلوى پاى دیگرى را
فقط خاموش نباش
فقط #بی_تفاوت نباش
فقط انسان باش🌱
#واجب_فراموش_شده
@TarighAhmad
#عکس_نوشته
#آمرین
🌱امربه معروف و نهی از منکر یعنی دوستت دارم، برام مهمی♥️
(این پیام را منتشر کنید...)
...•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@TarighAhmad
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....