eitaa logo
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
1.6هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
79 فایل
[امیــرالعـشقـ❣ والرضــوان] شہــیداحــمدمحمــدمشلبــ🌸🍃 نفرہفــ7ـٺم ٺڪنولوژےاطلاعــاٺ📱 ملقـــب بهـ شہیدBMWســوار🚘 لقبـ جہادےغــریب طوســ💔 ولادٺ1995 🤱 شہادٺ 2016 🖤 شرایطمونه😍 : @sharayet_tarigh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😊 صد تا به راست ، پنجاه تا به چپ😊 ما یك عده بودیم كه عازم جبهه شدیم. نه سازماندهی درستی داشتیم و نه سلاح و توپ و خمپاره و... رسیدیم به اهواز. رفتیم پیش برادران ارتشی و از آنها خواستیم تا از وجود نازنین ما هم استفاده كنند! فرمانده ارتشی پرسید: خُب، حالا در چه رسته ای آموزش دیده اید؟ همه به هم و بعد با تعجب به او نگاه كردیم. هیچ كس نمیدانست رسته چیست؟! فرمانده كه فهمید ما از دَم، صفر كیلومتر و آكبند تشریف داریم، گفت: آموزش سلاح و تیراندازی دیدید؟ با خوشحالی اعلام كردیم كه این یك قلم را واردیم. ـ پس این قبضه خمپاره در اختیار شماست. بروید ببینم چه میكنید. دیده بان گزارش میدهد و شما شلیك كنید. بروید به سلامت! هیچ كدام به روی مبارك خود نیاوردیم كه از خمپاره هیچ سررشته ای نداریم. رحیم گفت: انشااللّه به مرور زمان به فوت و فن همه سلاح های جنگی وارد خواهیم شد. كمی دورتر از خط مقدم خمپاره را در زمین كاشتیم و چشم به بیسیم چی دوختیم تا از دیده بان فرمان بگیرد. بیسیم چی پس از قربان صدقه با دیده بان رو به ما فرمان «آتش» داد. ما هم یك گلوله خمپاره در دهان گل و گشاد لوله خمپاره رها كردیم. خمپاره زوزه كشان راهی منطقه دشمن شد. لحظه ای بعد بیسیم چی گفت: دیده بان میگه صد تا به راست بزنید! همه به هم نگاه كردیم. من پرسیدم: یعنی چی صد تا به راست بریم؟ رحیم كه فرمانده بود كم نیاورد و گفت: حتماً منظورش این است كه قبضه را صد متر به سمت راست ببریم. با مكافات قبضه خمپاره را از دل خاك بیرون كشیدیم و بدنه سنگینش را صد متر به راست بردیم. بیسیم چی گفت: دیده بان میگه چرا طول میدین؟ رحیم گفت: بگو دندان روی جگر بگذاره. مداد نیست كه زودی ببریمش! دوباره خمپاره را در زمین كاشتیم. بیسیم چی از دیده بان كسب تكلیف كرد و بعد اعلام آتش كرد. ما هم آتش كردیم! بیسیم چی گفت: دیده بان میگه خوب بود، حالا پنجاه تا به چپ برید! با مكافات قبضه خمپاره را در آوردیم و پنجاه متر به سمت چپ بردیم و دوباره كاشتیم و آتش! چند دقیقه بعد بیسیم چی گفت: میگه حالا دویست تا به راست! دیگر داشت گریه مان می گرفت. تا غروب ما قبضه سنگین خمپاره را خركش به این طرف و آن طرف می كشاندیم و جناب دیده بان غُر میزد كه چرا كار را طول میدهیم و جَلد و چابك نیستیم. سرانجام یكی از بچه ها قاطی كرد و فریاد زد: به آن دیده بان بگو اگر راست میگه بیاد اینجا و خودش صد تا به راست و دویست تا به چپ بره! بیسیم چی پیام گهربار دوستمان را به دیده بان رساند و دیده بان‌كه معلوم بود حسابی از فاصله افتادن بین شلیك ها عصبانی شده، گفت كه داره میآد. نیم ساعت بعد دیده بان سوار بر موتور از راه رسید. ما كه از خستگی همگی روی زمین ولو شده بودیم، با خشم نگاهش كردیم. دیده بان‌كه یك ستوان تپل مپل بود، پرسید: خُب مشكل شما چیه؟ شما چرا اینجایین. از جایی كه صبح بودید خیلی دور شدین! رحیم گفت: برادر من، آخر هی میگی برو به راست. صد تا برو به چپ. خُب معلوم كه از جایی كه اوّل بودیم دور میشیم دیگه. ستوان اول چند لحظه با حیرت بروبر نگاهمان كرد. بعد با صدای رگه دار پرسید: بگید ببینم وقتی میگفتم صد تا به راست، شما چه کار میكردین؟ ـ خُب معلومه، قبضه خمپاره‌ رو در می آوردیم و با مكافات صد متر به راست می بردیم! ستوان مجسمه شد. بعد پقی زد زیر خنده. آن‌قدر خندید كه ما هم به خنده افتادیم. ستوان خنده‌خنده گفت: وای خدا! چه قدر بامزه، خدا خیرتان بده چند وقت بود كه حسابی نخندیده بودم. وای خدا دلم درد گرفت. ما كه نمی دانستیم علّت خنده ستوان چیه، گفتیم: چرا میخندی؟ ستوان یك شكم دیگر خندید. بعد خیسی چشمانش را گرفت و گفت: قربان شكل ماهتان برم، وقتی می گفتم صد تا به راست، یعنی این‌كه با این دستگیره سر خمپاره را صد درجه به راست بچرخانید، نه اینكه كله اش را بردارید و صد متر به سمت راست ببریدش! و دوباره خندید. فهمیدیم چه گافی دادیم. ما هم خندیدیم. دست و بالمان از خستگی خشك شده بود، اما چنان می خندیدیم كه دلمان درد گرفته بود. 📚 کاتب شهدا 😂 @TrighAhmad
🌾کوچه های عاشقی #شبگرد می خواهد رفیق 🌾طاقت و #ظرفیتی پُر درد می خواهد رفیق 🌾چون شهیدان #در_جوانی دست از دنیا بشوی 🌾تَرک #لذتهای دنیــا #مَرد می خواهد رفیق #دوست_شهید #التماس‌_دعا #کوچه_شهید ┄┅═✧**❁♥️❁**✧═┅┄ @TrighAhmad
✨﷽✨ ✅تـلنـگــر (لطفابخونید) 👈به "زُبیر"میگفتن سیف الاسلام 👈به"ابن ملجم"میگفتن شیعه ی امیرالمومنین، خودش به امیرالمومنین گفت حُبّ و عشق توست که تو خون و رگ من هست... 👈"شمر"جانباز جنگ صفین بود که داشت به درجه ی رفیع شهادت میرسید؛ میدونی که وقتی وارد قتلگاه شد زانو هاش رو بسته بود؟از بس که نماز شب خونده بود زانوهاش پینه شتری بسته بود. 👈میدونستیدکه "عمرسعد"روز عاشورا نماز صبحش رو که تموم کرد"قُربتً اِلی الله"گفت و اولین تیر رو به سوی خیمه ی"سیدالشهدا"نشونه زد؟ 👈میدونستید که همه ی اونایی که اومدن کربلا مسلمون بودن و اهل نماز و روزه؟همشونم "قربت الی الله"گفتن و اومدن برای کشتن" سیدالشهدا"... 👈"زهیر بن قین"عثمانی مسلک بود و اومد برای یاری ابی عبدالله! 👈"شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش ترک نمیشد ولی اومد برای کشتن ابی عبدالله... ✍بصیرت نداشته باشیم... خسر الدنیا والاخره می شیم... ┄┅═✧**❁♥️❁**✧═┅┄ @TrighAhmad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️هشدار ❗️ این کلیپ وحتما با دقت ببین ... ببین چطور حرفای آقا رو تحریف کردن.... با دیدن این کلیپ متوجه شدی تشخیص حق از باطل سخته 🤕 نگران شدی که تو #فتنه_اخرالزمان غربال بشی 😟 📱فضای مجازی ذهنتو آشفته کرده 🤯 #آتش_به_اختیار_رسانه نمیدونی چیه 😉 خوب همه اینا راه حل داره 💪 ┄┅═✧**❁♥️❁**✧═┅┄ @TrighAhmad
....🦋.... قشنگ معلوم است! خدا برای کشیدن چشمهایت یک عمر وقت گذاشته ✨💫🌈 @trighahmad ❣
.مي گويند آدمهاي خوب به بهشت ميروند اما من ميگويم آدمهاي خوب هرجا كه باشند آنجا بهشت است ... #داداش احمد ❤️ @trighahmad
.........💫✨......... شلخته تر از رزمنده ها ندیده ام ؛ از جنگ که برمی گردند یکی دستش را یکی پایش را یکی دلش را و حواس پرت ترین آن ها خودشان را جا می گذارند❣ به گمانم عاشقند.......♥️♥️ @TrighAhmad
••⚜•• «عاشق‌ نماز بود ڪه (ع) شد...» ...؛ یعنی محبت نماز بالانشین دلت باشد...! وهیچ چیز،اشغال نکندجایش رامیان قلبت..؛ حتی زیرباران تیـــر!!! حسینی،یعنی من.... عاشق‌نمازهستم! ...؟! ... @TrighAhmad
•{ #پس_زمینه ♥️🌿 #شهید_احمد_مشلب 🌸}• 🍃🌹🍃🌹 @TrighAhmad
گفتم ...‼️ ‌‌ از این جا تا مشهد الرضا (ع) چقدر راه است ؟🕌 ‌‌‌ گفت ...❔ ‌‌ آنقدر که بگویی ‌...❕ ‌‌ 🙏🌹السَّلامُ عَلَیْكَ یا علی بن موسی الرضا 🌴 اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِک ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‎‌ ❣ @TrighAhmad
آن‌ پیامبر برگزیده‌ی‌ خدا، مردم‌ را به‌ راه‌ خدا که‌ راه‌ خوشبختی‌ انسان‌ است‌ دعوت‌ می‌کرد و از پیروی‌ هوا و هوس‌ و آلودن‌ صفای‌ روح‌ انسان‌ به‌ زشتی‌ و ستم‌ و بدکرداری‌، برحذر می‌داشت‌. قدرتهای‌ طاغوتی‌ و فاسد و زورگور و بندگان‌ زر و زور، آن‌ رسول‌ الهی‌ را مورد آزار و تهمت‌ قرار دادند و قصد جان‌ او را کردند و پس‌ از آنکه‌ خدای‌ متعال‌ او را در آغوش‌ حفظ و امان‌ خود جای‌ داد، حواریون‌ و پیروانش‌ را سالهای‌ سال‌ به‌ شکنجه‌های‌ هولناک‌ دچار ساختند تا تعالیم‌ او را که‌ بر ضد فساد و ظلم‌ و شرک‌ و هوسرانی‌ و جنگ‌افروزی‌ و مردم‌ فریبی‌ بود، از بین‌ ببرند. آنانکه‌ خود فاسد و ظالم‌ و هوسران‌ و جنگ‌افروز و مردم‌فریب‌ بودند، نمی‌توانستند دین‌ خدا و پیامبر خدا و رهروان‌ راه‌ خدا را تحمل‌ کنند. ┄┅═✧**❁♥️❁**✧═┅┄ @TrighAhmad
«واللَّه اللَّه فی الجهاد باموالکم وانفسکم والسنتکم فی سبیل‌اللَّه.» یعنی اللَّه اللَّه در . مبادا جهاد در راه خدا را با مال و جان و زبانْ ترک کنید. این جهاد، همان جهادی است که امّت اسلامی تا آن را داشت، ملت نمونه دنیا بود و وقتی آن را از دست داد، ذلیل شد. که در از قول  نقل کرده‌اند که «اگر کسی به این طرف صورتت سیلی زد، آن طرف را جلو بیار»، یعنی که «ما اصلاً اهل جنگ نیستیم و اهل صلح و سازش مطلق و مهربانی هستیم» - اینها شعارهایشان است. هنوز هم میگویند. هنوز هم از رو نرفته‌اند - شروع کردند به مسلمانان طعن‌زدن که «شما اهل جهادید. شما اهل جنگید. شما اهل شمشیرید. شما اهل خونریزی هستید.» آن‌قدر گفتند و گفتند که مسلمانان را از رو بردند! آن وقت نویسندگان و دانشمندان مسلمان گفتند که «ما جهاد نداریم! در حقیقت جهاد ما، دفاع است!» خدای متعال میگوید: «جهاد کن!» دانشمند مسلمان میگوید: «جهاد، دفاع است!» خدا میگوید: «اذا لقیتم‌الذین کفروا زحفاً فلا تولوهم الادبار. »؛ به اینها پشت نکنید. با اینها مقاتله کنید: «قاتلواالذین یلونکم من‌الکفار. » نویسنده مسلمان میگوید: «جهاد فی‌سبیل‌اللَّه، جهاد نیست. تهاجمی نیست؛ تدافعی است!» این همه، عکس‌العمل است که از بس اسم «صلح و سازش» را آوردند و گفتند «جنگ و شمشیرکشی بد است و به کسی حمله نکنید»، مسلمانان اهل جهاد و عزّتمند از جهاد را خانه‌نشین کردند. آن وقت خودِ آن آقایانِ اهل صلح، هرجا توانستند دمار از روزگار مسلمانان درآوردند! ┄┅═✧**❁♥️❁**✧═┅┄ @TrighAhmad
     با خنده ای که عکس تو در بر گرفته است دیوار خانه چهره ی دیگر گرفته است بعد از تو برق شور و شعف را هجوم اشک از چشم های خسته ی مادر گرفته است بی شک شبیه کوچه ی ما، کوچه های عرش از نام پر شکوه تو زیور گرفته است حالا منم، کنار تو، اینجا که پر زدی اینجا که خاک، بوی کبوتر گرفته است ┄┅═✧**❁♥️❁**✧═┅┄ @TrighAhmad
تلنـگــــــــر🔔 💐وقتی بمیرم تلگرامم افلاین📴میشه 🌹دیگه تو صفحه ام📱 عکسی نمیزارم که لایک بشه👌 و کامنت بزارن 🍂گوشی ام خاموش میشه وهیچ پیامی از دوست واشنا نمیاد📵 🌸دوست هایی که از طریق تلگرام و اینستا پیداکردم وتا آخرشبا باهاشون چت میکردم منو یادشون میره ♨️پس چی میمونه ⁉️⁉️👇👇 🌺قرانی📖 که وقتی زنده بودم خوندم 🌱پنج وعده نمازی که میخوندم 🌺 احترامی که به پدرومادرم گذاشتم 🌱اینکه همه سعیمو کردم که به نامحرم نگاه👀 نکنم 🌺 حجابمو رعایت کردم 👌 🌱باگوشم به هرچیزی گوش🎧 ندادم 🌺اینکه غیبت کسیو نکردم ودروغ وتهمت نزدم ❌ 🌱پاهام👣 تو مراسم گناه راه نرفت 🌺 وذکرهایی که گفتم 📿 🌱کارهای خوبی که کردم ♨️همه کارهایی که اینجا انجام دادم درقبر آنلاین🔛 خواهدبود؛کاری کنیم که شرمنده و نباشیم 😊✋ 🌤السلام علیک یاصاحب الامر @TrighAhmad
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊 #کلام_بزرگان_درمورد_شهدا🔥 #شهادت_در_کلام_شهید_آوینی🏷 📚پندار ما این است که ما مانده ایم و #شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند🥀 @TrighAhmad
روز قیامت اگر بپرسند چه آورده ای؟ : " جوانم را..." :" دل سوخته ی مادرم را..." حضور سلام بدرالدین مادر شهید احمد مشلب برسرپیکر جوان ۲۱ ساله اش💔🥀 تسلای دل بی قرار خانواده شهدا صلوات❣ ┄┅═✧**❁♥️❁**✧═┅┄ @TrighAhmad
✨﷽✨ 💚آیت الله اراکی (ره) فرمودند: 💠▫️شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر. سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه ی مولایم حسین (ع) است! گفتم چطور؟ 💠▫️با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید. ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند اینهمه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. 💠▫️آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین (علیه السلام) آمد و فرمود: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی. این هدیه ما در برزخ. باشد تا در قیامت جبران کنیم! 💠▫️همیشه برایم سوال بود که امیرکبیر که در کاشان به شهادت رسید چگونه با امکانات آن زمان مزارش در کربلاست. جواب، عشق به مولایش امام حسین (علیه السلام) بود. 📙 منبع: کتاب آخرین گفتار @TrighAhmad
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ چشمهاے بشریٺ بہ نگاهٺ نگران سالهایی سٺ ڪہ مانده سٺ بہ راهٺ نگران اینقدر گریہ نڪن پیرشدے آقاجان ڪہ دل منتظرانسٺ ز آهٺ نگران #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ @TrighAhmad
ﮔﻨﺎﻩ"، ﺭﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﻢ! " ﺧﺪﺍ " ﺩﺍﺭﺩ" ﻓﻮﺕ" ﻣﯽ ﮐﻨﺪ! ﺍﯾﻦ "ﺍﺷﮏ " ﻫﺎ ﺑﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﻧﯿﺴﺖ..😢😥 ┄┅═✧**❁♥️❁**✧═┅┄ @TrighAhmad
💔💔💔 شهیداحمد! ببین چه دلگیرم !! چرا هر چه میــدوَم به گرد پایتـ هم نمیرسم!؟ هوای دلـم را مےبینی؟؟؟ از حد هشــدار گذشته! یاری ام کن ┄┅═✧**❁♥️❁**✧═┅┄ @TrighAhmad
چقدر خوبه که میدونی نگاه یکی از اون بالا به زندگیته✨⚡️ البته اگر لیاقت داشته باشیم #رفیق شهیدم #احمد مشلب ┄┅═✧**❁♥️❁**✧═┅┄ @TrighAhmad
🌟💫✨🌈🌺🌸🌹🌷 ┄┅═✧**❁♥️❁**✧═┅┄ @TrighAhmad
خدا جونم...😍🙏 یه آبجیایی هستن رفتن تو فکر چادر... حتی بعضیاشون چادر هم خریدن...☺️ فقط ! گاهی وقتا شیطون گولشون میزنه...😈😔 از حرفای بنده هات دلسرد میشن...🙁😔 به حق حضرت زهرا (س)...💞🙏 عشق چادر رو توی دلای پاکشون محکم کن...🙏 و شیرینی یادگاری بانو (س) رو بهشون بچشون...🙏 الـــــــــهـــــــــی آمـــــــــیــــــــــــن🙏 ┄┅═✧**❁♥️❁**✧═┅┄ @TrighAhmad