eitaa logo
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
1.6هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
79 فایل
[امیــرالعـشقـ❣ والرضــوان] شہــیداحــمدمحمــدمشلبــ🌸🍃 نفرہفــ7ـٺم ٺڪنولوژےاطلاعــاٺ📱 ملقـــب بهـ شہیدBMWســوار🚘 لقبـ جہادےغــریب طوســ💔 ولادٺ1995 🤱 شہادٺ 2016 🖤 شرایطمونه😍 : @sharayet_tarigh
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️♥️ قسمت عاطفه اومد كنارم - تو چطوري خانم گل؟ خوش مي‌گذره؟😉 من- قربون تو! بدون تو كه اصلاً خوش نمي گذره.☺️ عاطفه- چه عجب بالاخره يكي جواب ما رو دُرست داد! راستي چرا نيومدي تلفن بزني خونه تون؟ من- آخه من دلم براي داداشم تنگ نشده بود!😅 رفت! ولي قبل از اين كه بره گفت: - اگه نمي خواين با آدم حرف بزنين، درست بگين ديگه! چرا كاسه كلّه مي‌دين دست آدم؟! دلم مي‌خواست بهش بگم كسي خونه مون نيست. بگم اصلاً نمي دونم مادرم كجاست، رفته قهر! 😒اون هم بعد از اون دعواي مسخره! دعوايي كه مدت‌ها بود مهمان هميشگي خانه ما شده بود. ولي اين آخري نقطه اوج همه اش بود. كار مادر فقط بهانه شروعش بود. سر ميز شام بوديم. مادر گفت: امروز دوباره صفوي زنگ زد مي‌خواست ببينه من چه تصميمي گرفتم؟ منم گفتم كه مي‌رم. بابا قاشق را كه تا نيمه‌هاي راه آورده بود، كمي نگه داشت. سرش را تكان داد، زير لب غرغري كرد و گفت: - دوباره شروع نكن مستانه! مادر همان طور كه سيگارش را آتش مي‌زد و سيگار لاي لب هايش بود، جواب داد: - تمام نشده بود كه از نو شروع بشه. من گفته بودم اين كار رو مي‌گيرم، تصميم هم دارم كه بگيرم. حتي اگر قرار باشه به خاطر اين كار، سه ماه از خونه برم. بابا قاشق را در ميان زمين و هوا رها كرد: - لااله الاالله! دوباره شام رو به دهنمون كوفت كرد! قاشق خورد به ظرف چيني و تقّي صدا كرد. برنج‌ها ريخت بيرون بشقاب. - خانم ما صحبت هامون رو كرديم. شما گفتي كه به خاطر اين پروژه بايد سه ماه بري مسافرت! من هم گفتم نمي شه بري. حالا هم بيش از اين بحث نكن، بذار يه لقمه خوش از گلومون بره پايين و بعد با خيال راحت كپه مرگمون رو بذاريم، فردا صبح كلي كار داريم. مادر با خونسردي دود سيگار رو داد بيرون: - اِ! فقط شما كار دارين؟! فقط شما بايد به كارهاتون برسين؟! و آرام آرام صدايش بالا رفت: - فقط شما بايد يه لقمه خوش از گلوتون پايين بره؟! شما بايد راحت بخوابين؟! شما بايد راحت باشين؟ به آرزوهاتون برسين، پيشرفت كنين، مسافرت برين، با دوست هاتون بگردين؟ فقط شما؟! فقط شما...؟! همه چيز مال شما؟! بابا با حالتي عصبي، بشقاب‌هاي جلويش را كنار زد: - من كي گفتم همه چيز مال من؟! من كه چيز غير ممكني ازت نخواستم! گفتي فيلم جديدي كه ازت دعوت كردن توي بندر عباسه. گفتي بايد سه ماه از من و بچه‌ها دور بشي... مامان پُك عميقي به سيگارش زد: - گفتم اين مهم ترين كار زندگيمه! همون كاري كه مدت‌ها آرزويش رو داشتم. همون كاري كه سال‌ها خوابش رو مي‌ديدم. گفتم با اين كار من به تمام آرزوهام مي‌رسم. گفتم همين الان ده تا هنرپيشه ديگه كمين كردن كه اين كار رو از دست من قاپ بزنن! بابا در حالي كه دست هايش را با آهنگ «بله» ها مي‌كوبيد روي ميز، گفت: - بله! بله! همه اين‌ها رو گفتي. من هم گفتم نه!😠 و بعد يكهو فرياد كشيد: - خواهش مي‌كنم اون لعنتي رو خاموش كن. بعد يواش تر گفت: - دستِ كم سر ميز شام نكش! مامان با حواس پرتي سيگارش را فرو كرد توي ظرف سوپ: - همين؟! به همين راحتي گفتي نه؟! فكر مي‌كني به همين راحتي مي‌توني با سرنوشت و آينده من بازي كني؟ فكر مي‌كني من مي‌ذارم؟! بابا با كلافگي دست هايش را بلند كرد. لحنش ملتمسانه بود:😒 - اين قدر همه چيز رو بزرگ نكن مستانه! خواهش مي‌كنم يه خرده عاقل باش! بابا اين هم كاريه مثل بقيه كارهات! فقط فرقش اينه كه تو رو از خانواده ات جدا مي‌كنه، من هم به همين دليل مي‌گم اين كار رو قبول نكن. مامان كلافه و سرگردان نگاهي به من كرد. بعد به بابا و دوباره به من: - دوباره حرف خودش رو مي‌زنه. مي‌گه كاريه مثل بقيه كارهام! هر چي من مي‌گم چه قدر برايم اهميت داره، باز هم حرف تو گوش اين مرد نمي ره! بابا با مشت كوبيد روي ميز و فرياد كشيد: - خيلي خب! اصلاً شاهكار جهانيه! بزرگ ترين شاهكار تاريخ سينما! ولي به چه قيمتي؟ به قيمت از دست دادن خانواده ات!😠 مادر سعي كرد خودش را كنترل كند. مي‌دانست اگر عصباني شود، دوباره به هيچ جايي نمي رسند: - ببين حالا كي داره مسئله رو بزرگش مي‌كنه؟ كي گفته من مي‌خوام خانواده‌ام رو از دست بدهم، يا از اونا جدا بشم؟! من فقط سه ماه از تهران دور مي‌شم. تازه هر پانزده روز يه بار هم مي‌تونم با هواپيما بيام و به شما سر بزنم! - خب همين ديگه! مگه مي‌خواستي چي كار كني؟ خونه رو با ديناميت منفجر كني؟! همين كه مي‌خواي سه ماه ما رو رها كني بري، براي داغون كردن خانواده ات كافي نيست؟! نمي گي توي اين سه ماه اين دختر بدون تو بايد چيكار كنه؟ مادر لبه‌هاي ميز را گرفت... ادامه دارد.... ❌ ••✾با ما همـــراه باشیـــــن😎👌 ✾•• ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |• ➣ @TarighAhmad
🏴 امام علي (عليه السلام): همنشيني با نيکان، نيکي مي‌آورد مثل باد که وقتي به بوي خوش (و خوشبو) گذر مي‌کند با خود بوي خوش مي‌آورد. 📚 غرر الحکم، ج2، ص201. ❤️👇👇👇❤️ @Tarighahmad
. ✍امام باقر(ع)فرمودند: اگرخواهان قرارگرفتن‌درمقامات‌ِرفیع هستید؛اگرخواهانِ گشایش‌درهر امری هستید؛اگرخواهانِ جلب رضایت‌‌ِخداوندمی‌باشید؛توجّه‌به‌دو امر الزامی است: اگرشاه کلیدِمعرفتِ امام‌در دست باشد،تمام قفل ها بازمے شود. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |• ➣ @TarighAhmad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل پدر😔 مکالمه شهید حاج قاسم با دختر شهید _ انتقام باباتو گرفتم... پیشنهاد دانلود👌 #برادر شهیدم # احمد مشلب 🎈♥️|@Tarighahmad
آی شهدا ... . ما دِلِمان ❤️شهادت ❤️می خواهد 😔 مُردن را همه بلدند🔸🔸🔸 # رفیق شهیدم # احمد مشلب ╭─┅═ঊঈ🇮🇷ঊঈ═┅─╮ 🆔 @TarighAhmad ╰─┅═ঊঈ🇱🇧ঊঈ═┅─╯
🔰 : شهدا👇👇 میخواستن ؛ میشد ... میخوایم ! نمیشہ ... چہ ڪار ڪردیم با این دل ها ... 🌺 از خداوند بخوایم ! را براے امام زمان علیہ السلام ، شش دانگ سند بزنہ ... و براے این ڪار یاریمون ڪنہ... ڪہ دست و پا و گوش و چشم و زبان جز براے رضاے حضرت حجت عج بہ حرڪت در نیاد ! 🌺 ڪہ اگہ خداوند راضے باشہ ... عاشق ما میشہ ... و ان شاءاللہ عاقبتمون ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |• ➣ @TarighAhmad
🌸🍃امام سجاد (علیه‌السّلام) در خطبه‌یی فرمود: «شهر الطّهور و شهر التمحیص»؛  ، ماه پاک شدن و طهارت قلب و ماه مغفرت است؛📿 چون خدای متعال را در این ماه بیش از دیگر ایام سال مورد لطف و عنایت خود قرار میدهد. لذا در یک روایت وارد شده است که «فمن لم یغفر له فی رمضان ففی اىّ شهر یغفر له»؛🌹🍃 اگر کسی در ماه رمضان - که درهای رحمت و مغفرت الهی به روی انسانها گشوده است - نتواند به مغفرت و رحمت الهی دست پیدا کند، پس کِی چنین توفیقی نصیب او خواهد شد؟ ••●❥🍃🌸✦🌸🍃❥●•• @TrighAhmad
🌱🌼 . وقتی از چیزی که دوست داشتی گذشتی ، با هوای نفست مقابله کردی ، همه کاراهاتو برای رضای خدا فقط و فقط رضای خدا انجام دادی ؛ وقتی بدی کردن بهت ، فقط خوبی کردی..! وقتی بجز عشق خدا و اهل بیت (ع) و شهدا تودلت نبود ، وقتی عاشق فداکردن جونتو سرت در راه امام حسین (ع) شدی ، وقتی تونستی نگاهتو روی کفشات ثابت کنی و راه بری ، و خیلی وقتی های دیگه ؛ شهید میشی.. [ اݪلّہُمَـ عَجِّݪ ݪِوَݪیڪ اݪفرج‌‌ ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |• ➣ @TarighAhmad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلنگرانه🤭 عشق مانند نماز است نیت کردی دور ورت نباید نگاه! عاشق کی هستیم؟ پیش خودمون فکر کردیم؟🤔🤔🤔🙄 عاشق خدا باشم نباید ب دیگران بگیم امیدم بهته! نباید بکیم خدا بد نده! خدا ب بنده هاش هیچ وقت بد نمیده همین! اگر عاشق همسرتی ب بقیه نگاه نکن اگر عاشق شهدایی ب شیطون نگاه نکن! میشود عاشق خدابود در کنارش عاشق شهدا و همسر! مذهبی ها عاشق ترند..! شهیدم داداش احمد!🌹🌹🌹🌹🌹 @Tarighahmad
17.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅به یاد شهدا این فیلم را نشر دهید 🔴دیدار بسیارعجیب رهبرانقلاب با خانواده شهید در مزار شهدا # رفیق شهیدم # احمد مشلب ═════🇮🇷🇱🇧═════ @TarighAhmad ┅═══✼❤️✼═══┅┄
Shahid_gomnam111: 👑اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم👑: 😶👋🏻 ڪلمه ی "بـــای" ڪه این روز ها بعضی از به اصطلاح تحصیل ڪرده ...🤓✌️🏻 از هر طریقے ، در پیامڪ ، مسج ، ایمیل و هنگام به جای از ڪلمه ی استفاده می ڪنن چه معنایی داره؟🤔‼️ یعنے در حفاظت ‌ باشے😶 پاپ رهبر مسیحیان رو ڪه مي شناسید،... درستـه ڪه یه بچـه در حفاظت پاپ رهبر باشہ!! ☹️❌ خودتون قضاوت ڪنید: «خداحافظ/خدانگهدار»=خدای یگانه حافظ و نگهبانتان باشد بهتر است؟ یا «بای/گود بای»=در حفاظت پاپ رهبر مسیحیان باشید بهتر است؟ (هر چند ، یڪ انسان فانی و بی ارزش همچون پاپ توان از خود را هم ندارد ، چه برسد به ما ...) لطفا منتشر ڪنید تا مسلمانان با این فرهنگی مقابله ڪنن🤭‼️ ═════🇮🇷🇱🇧═════ @TarighAhmad ┅═══✼❤️✼═══┅┄