9⃣0⃣1⃣رخدادهای دنیوی بعد از شهادت #امام_حسین_علیه_السلام!👇
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_محرم_الحرام
@TarikhEslam
✅وقتی امام حسین(ع) از دنیا رفت، در عالم هستی به خاطر این مصیبت، اتفاقاتی رخ داد که نشانگر عظمت این مصیبت بوده است.
1⃣بارش باران خون!👇
علامه مجلسی در طی روایتی می نویسد :
📋《مُطِرْنَا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ دَماً عَبِيطاً》
♦️در روز عاشورا تا سه روز از آسمان خون تازه باریده می شد.(۱)
2⃣جاری شدن خون از زیر سنگهای بیت المقدس!👇
ابن قولویه قمی می نویسد :
📋《لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) لَمْ يَبْقَ بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ حَصَاةٌ إِلَّا وُجِدَ تَحْتَهَا دَمٌ عَبِيطٌ》
♦️هنگامى كه حسين بن على(ع) شهيد شد در بيت المقدّس ريگى باقى نماند مگر زير آن خون تازه بود.(۲)
3⃣گریستن آسمان و زمین!👇
ابن قولویه قمی در طی روایتی از امام صادق(ع) نقل می کند که ایشان فرمودند :
📋《لَمَّا مَضَى بَكَتْ عَلَيْهِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ السَّبْعُ》
♦️هنگامی که امام حسین(ع) شهید شد، آسمان و زمین هفتگانه بر حسين بن على(ع) گریستند.(۳)
4⃣جاری شدنِ اشکِ حیوانات!👇
ابن قولویه قمی می نویسد :
امام جعفر صادق(علیه السلام) می فرماید :
📋《بَكَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ وَ الطَّيْرُ وَ الْوَحْشُ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(عليهما السلام) حَتَّى ذَرَفَتْ دُمُوعُهَا》
♦️انسیان و جنیان و پرندگان و حیوانات وحشی بر امام حسین(علیه السلام) گریه می کردند، تا جایی که اشک آنان سرازیر بود.(۴)
و همچنین خوارزمی می نویسد :
روای می گوید : در روز عاشورا بعد از شهادت امام حسین(ع)؛
📋《رَأیَنا دُمُوعَ الخَیلِ یَنحَدِرُ عَلَی حَوافِرِهَا》
♦️ما قطرات اشكهاى اسبان را دیدیم که بر روى سم هايشان مى ريخت.(۵)
5⃣گریه همه عوالم و موجودات و اهل زمین و آسمان!👇
📋《فَلَقَدْ بَكَتِ السَّبْعُ الشِّدَادُ لِقَتْلِهِ وَ بَكَتِ الْبِحَارُ بِأَمْوَاجِهَا وَ السَّمَاوَاتُ بِأَرْكَانِهَا وَ الْأَرْضُ بِأَرْجَائِهَا وَ الْأَشْجَارُ بِأَغْصَانِهَا وَ الْحِيتَانُ وَ لُجَجُ الْبِحَارِ وَ الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ أَجْمَعُونَ》
♦️در صورتی که هفت آسمان بر او گریستند و ارکان آسمانها به خروش آمد، زمین نالید و درختان و ماهیان و امواج دریاها و فرشتگان مقرب و همه اهل آسمانها در این مصیبت عزادار شدند.(۶)
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۲۰۴
۲)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۷۷
۳)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۸۰
۴)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۸۲
۵)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۹
۶)اللهوف ابن طاووس، ص۱۷۴
@TarikhEslam
0⃣1⃣1⃣فرستادن سرهای مطهر شهدای کربلا به شام توسط عبیدالله بن زیاد!👇
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_کوفه
#وقایع_ماه_محرم_الحرام
@TarikhEslam
✅در منابع در مورد روز دقیق فرستادن سرهای شهدای کربلا به شام توسط عبیدالله بن زیاد اشاره ای نشده است.
مسلما این واقعه در این ایام اتفاق افتاده است.
در مجلسی که عبیدالله آن را ترتیب داده بود، انس بن مالک صحابی رسول اکرم(ص) نیز همانند زید بن ارقم در مجلس لب به اعتراض گشود.
در منابع به نقل از خود انس بن مالک آمده است؛
📋《شَهِدْتُ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ هُوَ يَنْكُتُ بِقَضِيبٍ عَلَى أَسْنَانِ الْحُسَيْنِ(ع) وَ يَقُولُ : إِنَّهُ كَانَ حَسَنَ الثَّغْرِ!
فَقُلْتُ : أَمَ وَ اللَّهِ لَأَسُوأَنَّكَ لَقَدْ رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يُقَبِّلُ مَوْضِعَ قَضِيبِكَ مِنْ فِيهِ》
♦️من شاهد بودم که عبیدالله با چوبى كه در دست داشت به لب و دندانهاى آن حضرت(ع) می زد و آنگاه دندانهاى مطهّر آن حضرت(ع) را توصيف می كرد.
من گفتم : كه خدا تو را به بيچارگى گرفتار سازد.
من خود شاهد عينى جريان بودم كه رسول خدا(ص) جائى را كه اكنون چوب می زنى، می بوسيد.(۱)
شیخ مفید می نویسد :
📋《وَ لَمَّا فَرَغَ اَلْقَوْمُ مِنَ اَلتِّطْوَافِ بِهِ بِالْكُوفَةِ رَدُّوهُ إِلَى بَابِ اَلْقَصْرِ فَدَفَعَهُ اِبْنُ زِيَادٍ إِلَى زَحْرِ بْنِ قَيْسٍ وَ دَفَعَ إِلَيْهِ رُءُوسَ أَصْحَابِهِ وَ سَرَّحَهُ إِلَى يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَلَيْهِمْ لَعَائِنُ اَللَّهِ وَ لَعْنَةُ اَللاَّعِنِينَ فِي اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِينَ وَ أَنْفَذَ مَعَهُ أَبَا بُرْدَةَ بْنَ عَوْفٍ اَلْأَزْدِيَّ وَ طَارِقَ بْنَ أَبِي ظَبْيَانَ فِي جَمَاعَةٍ مِنْ أَهْلِ اَلْكُوفَةِ حَتَّى وَرَدُوا بِهَا عَلَى يَزِيدَ بِدِمَشْقَ》
♦️هنگامی که آن ابن زیاد لعین از گردش دادن سر مبارک امام حسین(ع) در شهر كوفه فارغ شد، آن را به در قصر آوردند، و ابن زياد آن سر را به حر بن قيس داد و سرهاى ياران آن حضرت(ع) را نيز به همراه او سپرده و او را به نزد يزيد بن معاويه فرستاد و ابا بردة پسر عوف ازدى و طارق پسر أبى ظبيان را با گروهى از مردم كوفه نيز همراه او روان كرد و آنان به دمشق رسیدند و آن سر را بر يزيد لعین وارد كردند.(۲)(۳)
ابن کثیر دمشقی نیز می نویسد :
📋《ثُمَّ بَعَثَ بِالرُءُوسِ اِبنُ زِیَادِِ إِلَى الشَّامِ عِندَ یَزِیدَ بنَ مُعَاوِیَةِ》
♦️سپس ابن زیاد سرها را به سوی شام نزد یزید بن معاویه فرستاد.(۴)
📚منابع :
۱)مثیرالاحزان ابن نما حلی، ص۹۲
۲)الإرشاد شيخ مفید، ج۲، ص۱۱۳
۳)امالی شيخ صدوق، ص۲۳۰
۴)البدایة والنهایة ابن اثیر، ج۸، ص۱۹۰
@TarikhEslam
1⃣1⃣1⃣خروج کاروان اسرای کربلا از کوفه به سمت شام به دستور عبیدالله بن زیاد!👇
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_محرم_الحرام
@TarikhEslam
✅درباره زمان دقیق خروج اسرای کربلا از کوفه، گزارش صریحی در منابع تاریخی نیامده است.
و مسیر دقیق حرکت اسیران از کوفه تا شام هم مشخص نیست.
👤سماوی می نویسد :
«زن های غیر هاشمیّه از انصار امام حسین(ع) که در کربلا اسیر شدند، با شفاعت اقوام و قبایلشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند، و فقط زن های هاشمیّات برای اسارت به شام برده شدند.»(۱)
و در مورد اینکه سرهای شهداء به همراه اسرای کربلا در یک کاروان به شام رفتند یا اینکه ابتدا سرها به شام رفتند و سپس اهل بیت امام حسین(ع)، اختلاف است.
👤شیخ مفید در نقل خود، اسمی از اسرای کربلا نمی آورد و می نویسد :
📋《وَ لَمَّا فَرَغَ اَلْقَوْمُ مِنَ اَلتِّطْوَافِ بِهِ بِالْكُوفَةِ رَدُّوهُ إِلَى بَابِ اَلْقَصْرِ فَدَفَعَهُ اِبْنُ زِيَادٍ إِلَى زَحْرِ بْنِ قَيْسٍ وَ دَفَعَ إِلَيْهِ رُءُوسَ أَصْحَابِهِ وَ سَرَّحَهُ إِلَى يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَلَيْهِمْ لَعَائِنُ اَللَّهِ وَ لَعْنَةُ اَللاَّعِنِينَ فِي اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِينَ وَ أَنْفَذَ مَعَهُ أَبَا بُرْدَةَ بْنَ عَوْفٍ اَلْأَزْدِيَّ وَ طَارِقَ بْنَ أَبِي ظَبْيَانَ فِي جَمَاعَةٍ مِنْ أَهْلِ اَلْكُوفَةِ حَتَّى وَرَدُوا بِهَا عَلَى يَزِيدَ بِدِمَشْقَ》
♦️هنگامی که آن ابن زیاد لعین از گردش دادن سر مبارک امام حسین(ع) در شهر كوفه فارغ شد، آن را به در قصر آوردند، و ابن زياد آن سر را به حر بن قيس داد و سرهاى ياران آن حضرت(ع) را نيز به همراه او سپرده و او را به نزد يزيد بن معاويه فرستاد و ابا بردة پسر عوف ازدى و طارق پسر أبى ظبيان را با گروهى از مردم كوفه نيز همراه او روان كرد و آنان به دمشق رسیدند و آن سر را بر يزيد لعین وارد كردند.(۲)
بر عکس؛ طبری اسرای کربلا را در نقل خود می آورد، ولی از سرهای شهدا سخنی به میان نمی آورد و می نویسد :
📋《إِنَّ عُبَيدَ اللهِ أَمَرَ بِنِسَاءِ الحُسَينِ(ع) وَ صِبيَانِهِ فَجَهَزنَ وَ أَمَرَ بِعَلِىِّ بنِ الحُسَينِ(ع) فَغُلَّ بِغُلٍّ إِلَى عُنُقِهِ، ثُمَّ سَرَّحَ بِهِم مَعَ مُجفِرِ بنِ ثَعلَبَةَ العِائِذِيِّ وَ شِمرِ بنِ ذِي الجَوشَنِ》
♦️عبيد اللّه بن زياد، دستور داد كه زنان و كودكانِ امام حسین(ع) را آماده كنند و فرمان داد تا على بن حسين(ع) را تا گردن در غل و زنجیر كنند.
آن گاه، آنان را با مُجفِر بن ثَعلَبه عائذى و شمر بن ذى الجوشن، به شام روانه كرد.(۳)
اما در نقل بلاذری، اسرای کربلا به همراه سرهای شهداء در یک کاروان به شام رفتند.
👤بلاذری می نویسد :
📋《ثُمَّ دَعَا زَحْرِ بْنِ قَيْسٍ الْجُعْفِيّ فَسَرَّحَ مَعَهُ بِرَأسِ الْحُسَيْن(ع) وَ رُءُوسِ أَصحَابِهِ وَ أَهلِ بَيتِهِ إِلَى يَزِيدَ بْن مُعَاوِيَة》
♦️عبیدالله بن زیاد زحر بن قیس جعفی را فرا خواند، و همراه او سر مبارک امام حسین(ع) و سر اصحاب حضرت(ع) و اهل بیت(ع) و اسرای کربلا به دربار یزید در شام فرستاد.(۴)
البته در نقلهای دیگر نام شمر بن ذی الجوشن(۵) و طارق بن مُحَفِّز(۶) نیز به چشم می خورد.
سماوی نیز قائل است سرهای شهدای کربلا به همراه اسرای کربلا به شام برده شده اند.
📋《..وَ ذَهَبُوا بِالرُّؤُوسِ وَ السَّبَايَا إِلَى الشَّامِ》
♦️آنان سرهای شهدای کربلا را به همراه اسرای کربلا به شام بردند.(۷)
📚منابع :
۱)ابصار العین سماوی، ص۱۳۳
۲)الإرشاد شيخ مفید، ج۲، ص۱۱۳
۳)تاريخ الطبری، ج۴، ص۳۵۲
۴)أنساب الأشراف بلاذری، ج۳، ص۲۱۲
۵)مثیر الاحزان ابن نما حلی، ص۹۷
۶)اخبارالطوال دینوری، ص۳۸۴
۷)ابصار العین سماوی، ص۳۷
@TarikhEslam
#پرسش_و_پاسخ
سوال1⃣6⃣1⃣ : آیا جریان سر به محمل زدن #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بعد از واقعه عاشورا در کوفه و خون جاری شدن از سر مبارکشان، صحت دارد؟👇
@TarikhEslam
✍پاسخ :
ابتدا این نکته قابل ذکر است که یکی از دلایل طرفداران قمه زنی که بسیار مورد استناد و استفاده قرار میگیرد، ادعای اقدام حضرت زینب کبری(س) در کوبیدن پیشانی مبارکشان به چوبه محمل هنگام رؤیت سر مطهّر سیدالشهدا(ع) است.
آن ها برای اثبات ادعای خود به روایتی مشهور از «مسلم جصّاص» استناد میکنند.
برای روشن شدن بحث و توضيح بيشتر ابتدا اصل خبر را نقل و سپس آن را بررسی می کنيم :
اصل روایت را ابتدا علامه مجلسی نقل می کند و در ابتدای روایت می گوید :
📋《أَقُولُ رَأَيْتُ فِي بَعْضِ الْكُتُبِ الْمُعْتَبَرَةِ رُوِيَ مُرْسَلًا عَنْ مُسْلِمٍ الْجَصَّاصِ قَالَ :
♦️در بعضی کتب معتبر از مسلم جصاص روایتی مرسل شده است که نقل می کند :
📋《دَعَانِي ابْنُ زِيَادٍ لِإِصْلَاحِ دَارِ الْإِمَارَةِ بِالْكُوفَةِ فَبَيْنَمَا أَنَا أُجَصِّصُ الْأَبْوَابَ وَ إِذَا أَنَا بِالزَّعَقَاتِ قَدِ ارْتَفَعَتْ مِنْ جَنَبَاتِ الْكُوفَةِ!
فَأَقْبَلْتُ عَلَى خَادِمٍ كَانَ مَعَنَا!
فَقُلْتُ : مَا لِي أَرَى الْكُوفَةَ تَضِجُّ؟
قَالَ : السَّاعَةَ أَتَوْا بِرَأْسِ خَارِجِيٍّ خَرَجَ عَلَى يَزِيدَ!
فَقُلْتُ : مَنْ هَذَا الْخَارِجِيُّ؟
فَقَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع)!
قَالَ : فَتَرَكْتُ الْخَادِمَ حَتَّى خَرَجَ وَ لَطَمْتُ وَجْهِي حَتَّى خَشِيتُ عَلَى عَيْنِي أَنْ يَذْهَبَ وَ غَسَلْتُ يَدَيَّ مِنَ الْجِصِّ وَ خَرَجْتُ مِنْ ظَهْرِ الْقَصْرِ وَ أَتَيْتُ إِلَى الْكِنَاسِ فَبَيْنَمَا أَنَا وَاقِفٌ وَ النَّاسُ يَتَوَقَّعُونَ وَصُولَ السَّبَايَا وَ الرُّءُوسِ إِذْ قَدْ أَقْبَلَتْ نَحْوَ أَرْبَعِينَ شُقَّةً تُحْمَلُ عَلَى أَرْبَعِينَ جَمَلًا فِيهَا الْحُرَمُ وَ النِّسَاءُ وَ أَوْلَادُ فَاطِمَةَ(ع) وَ إِذَا بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) عَلَى بَعِيرٍ بِغَيْرِ وِطَاءٍ وَ أَوْدَاجُهُ تَشْخُبُ دَماً وَ هُوَ مَعَ ذَلِكَ يَبْكِي》
♦️شخصی به نام «مسلم جصاص(گچکار)» نقل می کنند که؛ من از طرف ابن زياد اجير شده بودم که دارالاماره ی کوفه را تعمير و گچکاری کنم.
مشغول کار بودم که هياهويی در شهر بلند شد.
از خادمی که نزدمان بود، پرسیدم :
علت این همه شیون و ضجه که از داخل کوفه شنیده می شود، چیست؟!!
گفت : امروز سرهای خارجی هایی که بر یزید خروج کردند را وارد کوفه می کنند.
گفتم : این خارجی ها کیانند؟
گفت : حسین بن علی(ع)!
مسلم می گوید :
صبر كردم تا آن خدمتكار رفت، چنان مشت بر صورتم كوبيدم كه ترسيدم چشمم از كار بيفتد! دستانم را از گچ شستم، از پشت قصر بيرون رفتم تا اين كه خود را به ميدان كوفه رساندم، در آنجا ايستادم، مردم در انتظار اسيران و سرها بودند كه نزديك چهل هودج بر چهل شتر بود که در ميان آنها زنان و فرزندان فاطمه(س) حضور داشتند و امام سجاد(ع) بر شتر بى جهاز سوار بود و خون از پاهايش فوّاره مىزد و با اين حال مىگريست و سخنانى بيان مىفرمود.
📋《ثُمَّ إِنَّ أُمَّ کُلْثُومٍ أَطْلَعَتْ رَأْسَهَا مِنَ الْمَحْمِلِ وَ قَالَتْ لَهُمْ :
صَهْ یَا أَهْلَ الْکُوفَةِ! تَقْتُلُنَا رِجَالُکُمْ وَ تَبْکِینَا نِسَاؤُکُمْ؟
فَالْحَاکِمُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ یَوْمَ فَصْلِ الْقَضَاءِ!》
♦️سپس امّ کلثوم سر از محمل بیرون کرد و گفت :
ای کوفیان! مردانتان ما را میکشند و زنانتان بر ما میگریند؟
خدا بین ما و شما در روز قیامت داوری خواهد کرد!
📋《فَبَيْنَمَا هِيَ تُخَاطِبُهُنَّ إِذَا بِضَجَّةٍ قَدِ ارْتَفَعَتْ فَإِذَا هُمْ أَتَوْا بِالرُّءُوسِ يَقْدُمُهُمْ رَأْسُ الْحُسَيْنِ(ع) وَ هُوَ رَأْسٌ زُهْرِيٌّ قَمَرِيٌّ أَشْبَهُ الْخَلْقِ بِرَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ لِحْيَتُهُ كَسَوَادِ السَّبَجِ قَدِ انْتَصَلَ مِنْهَا الْخِضَابُ وَ وَجْهُهُ دَارَةُ قَمَرٍ طَالِعٍ وَ الرُّمْحُ تَلْعَبُ بِهَا يَمِيناً وَ شِمَالًا فَالْتَفَتَتْ زَيْنَبُ(س) فَرَأَتْ رَأْسَ أَخِيهَا فَنَطَحَتْ جَبِينَهَا بِمُقَدَّمِ الْمَحْمِلِ حَتَّى رَأَيْنَا الدَّمَ يَخْرُجُ مِنْ تَحْتِ قِنَاعِهَا وَ أَوْمَأَتْ إِلَيْهِ بِحُرْقَةٍ وَ جَعَلْتْ تَقُولُ 》
♦️در حالی که او مشغول سخن گفتن با زنان بود، صدای شیونی برخاست.
دیدند سرهای شهداست که میآورند و سر مطهّر امام حسین(ع) پیشاپیش سرهاست، تابان همچون ماه و شبیه به پیامبر خدا(ص) محاسن او مشکی و خضاب زده و چهرهاش درخشان مثل ماه که باد، موهای حضرت(ع) را این سو و آن سو میزد.
زینب کبری(ع) نگاه کرد و سر پر خون برادر را دید و پیشانی خود را به چوبهی محمل زد و خون را دیدم که از زیر مقنعهاش بیرون میزد و با نوایی سوزناک، خطاب به آن سر میگفت :
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇